کبنا ؛سید غلامعباس موسوی نژاد*
آتش به اختیار یعنی ما نباید لقمه‌ای راحت الحقوم باشیم برای فرهنگ مبتذل و رو به گسترش غربی که از طرف دشمنان ما با صرف هزینه های گزاف توسعه می یابد بلکه، لقمه‌ای گلو گیر که دشمن را در نهایت احتضار بکشد ودمار از روزگارش درآورد.
در حالیکه در مهمترین جایگاه قانون گذاری، یعنی مجلس شورای اسلامی سیه دلان داعش حمله انتحاری داشتند، مجلس ما همچنان به کار خویش ادامه می داد و جلسات مقام معظم رهبری بدون هیچ گونه خدشه ای ادامه می یافت. این رفتارها چند پیام به همراه داشت.
اول اینکه ایران اسلامی درخت کهنسالی است که با اندک نسیمی به خطر نمی افتد . دوم اینکه مردم ایران از ابتدای انقلاب تا کنون سختی ها و جنگ ها و ترورهایی را دیده اند و خطراتی را از سرگذرانده اند که این حملات نسبت به آنها به فرمایش مقام معظم رهبری «ترقه بازی محسوب می شود».
در فضای مجازی برخی از این لفظ سوء استفاده کرده، ولی دنیا باید بداند که در جامعه ای که مادری چند فرزند خود را به با دست خویش به خاک می سپارد و با سرفرازی می‌گوید فرزندانم، فدای اسلام و انقلاب، این رفتارها به ترقه بازی های چهارشنبه سوری می ماند.
موضوع این نیست که هموطنان شهید، برای نظام و در راس آن رهبری مهم نیست، بلکه رفتار رهبری مانند رفتار امام خمینی، هنگام شهادت رجایی و باهنر وبهشتی و یارانش بود که فرمود: "بکشید ما را ملت بیدار تر می شود". یا فرمودند: " که اگر رجایی و باهنر نیستند خدا هست". این رفتارها و تعبیرات برای بزرگانیست که جز به خدا به کسی تکیه نکرده اند و از شهادت در راه آرمانهایشان ابایی ندارند.
از سویی این ترورها خود پاسخی دندان شکن به گفته رهبران مست خاورمیانه و رییس جمهور ایالات متحده است که ما را حامی تروریست می دانند و یادشان رفته که ما خود بزرگترین قربانی تروریسم در جهانیم. از سوی دیگر رهبر معظم انقلاب به دانشجویان جوان یاد آورشدند که وضعیت ترور و خشونت های ابتدای انقلاب و از بین بردن بهترین نیروی های انقلاب حتی زخمی شدن خودشان و مرحوم هاشمی، در چنین روزهایی اتفاق افتاد و مبادا دانشجویان جوان یادشان برود که منافقان و داعش بین اصولگرا واصلاح طلب فرقی قایل هستند.
بلکه هرگاه بتوانند، هر ایرانی را از دم تیغ می گذرانند. ترور رفتاری ناپسند از نظر تعالیم اسلامی است و هرگز مورد تایید اسلام نبوده و نیست. هر انسان شرافتمندی بر این باور است که ترور رفتاری ناجوانمردانه است. اما آنچه در سخنان مهم مقام معظم رهبری بیان شد و ممکن است مورد سوء استفاده برخی کج اندیشان قرار بگیرد، لفظ آتش به اختیار در آن سخنرانی است. این لفظ در میدان جنگ و از طرف فرمانده استفاده می شود. حال که علیرغم نهاد های موازی در حوزه فرهنگ هنوز ما از نظر فرهنگی به سطح مطلوب نرسیدیم و از طرفی دانشجویان ودانشگاهیان ما منتظر همدیگر می مانند و منویات مقام معظم رهبری در حوزه فرهنگ بارها بیان شده است وکاملا تکلیف ما را در حوزه فرهنگ روش کرده است، وقت آنست که با عنایت به منویات معظم له و با عنایت به چارچوب های شورای انقلاب فرهنگی و معیارهای معرفی شده، دانشگاهیان ما همچنان منتظر و دو دل نمانند و دست به کار شوند و کیسه چه کنم چه کنم را زمین بگذارند و برای پیشبرد فرهنگ سرزمینمان تلاش کنند.
دانشگاهیان ما امروزه هیچ بهانه ای برای عقب ماندن از قافله علم را ندارند و دیگر نیازی به مراجعه به دستگاهها و گیر افتادن در بروکراسی های اداری فرساینده ندارند. باید با همان شیوه پرشور ابتدای انقلاب دامن همت به کمر ببندند و تلاش کنند تا در حوزه های فرهنگی و علمی و دینی نکته ای ناگفته وکاری ناکرده باقی نماند. امروز، ولی امر مسلمین حجت را بر دانشگاهیان تمام کرد و دستور دادند آتش به اختیارید و در این شبیخون فرهنگی آتش به اختیارید، مبانی و معیارها روشن است و به حد بلوغ و تشخیص رسیدید و هرکدام از شما نماینده فرمانده کل قوا هستید، تا برای ارتقای علمی و فرهنگی اقدام کنید و حرکت خود را مشروط به حرکت دیگری ننمایید. این نشان دهنده این است که فرمانده کل قوا خودش قدم در میدان شبیخون فرهنگی گذاشته و معلوم است ما دانشگاهیان به خوبی وظیفه خود را انجام ندادیم. وقتی سربازان فرهنگی کاهلی می کنند، فرماند رنجیده خاطر، خود پا در میدان جنگ می گذارد وروحیه می دهد وتکلیف روشن می کند.
جالب تر اینکه سربازان عرصه فرهنگی از فرمانده پیرانرژی می گیرند وبا سخنان دلپذیرش جسارت می یابند واشتیاق کار پیدا می کنند. اما نکته بسیار مهم وشاید انحرافی موضوع سوء برداشت عده ای از سخنان ولی امر مسلمین است، که فکر می کنند فرمایش معظم له در حوزه های اداری وسیاسی وبرخورد های قهری است .یعنی ممکن است عده ای با این عنوان بخواهند که از این لفظ حکیمانه سوء برداشت بکنند وخود را مجری قانون بپندارند و تشخیص خود را ملاک قرار داده واقدامی هرچند کوچک بنمایند.
آنچه ممکن است موجب خود حق پنداری عده ای جوان و ناپخته در حوزه های غیر فرهنگی بشود و با اقدام ناسنجیده وخودسرانه و بدون توجه به وضعیت منطقه خاورمیانه اقدامی انجام بدهند. هرچند عده معدودی چنین برداشتی خواهند کرد، اما باید بدانند که تمامیت ارضی وامنیت کشور و حفظ نظام از واجبترین کارهاست و هرگونه رفتار خودسرانه موجب اخلال در امنیت ملی کشور می شود.
بدیهی است دولت محترم به عنوان پیش قرآول این آتش به اختیار باید نهایت تلاش خود را معطوف به برطرف کردن مشکلات فرهنگی و موانع بهبود اوضاع فرهنگی بخصوص در حوزه اخلاق بنماید و بداند که فرمانده کل قوا، دستور آتش به اختیار صادرفرموده ونباید منتظر ماند تا دشمن در پستوهای ذهن دانشجویان و جوانان ونوجوان ما لانه بسازد و فکر و ذهنشان را مسموم کند. آتش به اختیار یعنی اینکه فرمانده احساس کرده است که دشمن تا پشت مرزهای ما آمده است و نزدیک است در خانه های دلمان نفوذ کند واگر هوشیار نباشیم اسیر گرسیوز ها وخناسان سیاسی می شویم که اخلاق را نمی شناسند و از مروت بویی نبرده اند وحاضرند برای دریافت سودی، هر معیاری را نردبان کنند واز از آن بالا بروند وموجب یأس اخلاق مداران پاک دل وپاک دست شوند.
دیگر چگونه باید گفت که خاکریزهای اخلاق و فرهنگ در خطر تصرف هستند. دیگر چگونه باید هشدار داد که بعضی از خانواده های ایرانی اسیر وسوسه های سریالهای هزار قسمتی شبکه های سطحی شده اند واین شبکه ها در تلاشند بنیان های محکم خانواده را با رواج بی بندباری جنسی و رواج چند همسری به اضمحلال بکشانند.
فرهنگیان ! دانشجویان ! دانشگاهیان! شما آتش به اختیارید تا تمام تلاشتان را متمرکز کنید وجایگزینی جذاب تر برای جاذبه های ولنگاری بیابید ومنتظر کسی نمانید وحرکتتان را مشروط به حرکت من ودیگری ننمایید که اگر من منتظر شما بمانم وشما هم منتظر من ، هرگز روی سعادت را نخواهیم دید وناگهان چه زود دیر می شود .
تلاش در عرصه فرهنگ با هر کار کوچکی حتی اقناع منطقی یک نفر برای پیوستن به فرمانده سپاه وگوش جان سپردن به منویاتش ، آتش به اختیار بودن معنی می شود. همه ما موظفیم بررسیم کنیم چرا مساجد وتکایا با ارایه برداشت سطحی از ائمه هدی آنها را تا حد خداوند بالا می برند وغیر قابل پذیریش وماوراء انسانی جلوه می دهند، تا جوان امروزی که تشنه حقایق شناخت ائمه است، نتواند بین خودش و ائمه ارتباطی ببیند و دایما از دستان قدرتمند وبازوان وسینه ستبر فلان امام زاده و زیبایی چشم و ابروی فلان امام حکایت شود ولی دریغ از بیان فضایل اخلاقی قابل طرح وقابل الگو گیری، برای جوان امروزی، گویی افسران جنگ نرم خوابیده اند یا توجهی به تغییر محتوای شیعه ندارند. امروزه زیبارویان و ملکه‌های زیبایی در دسترس زرمداران هستند و الگویی قابل لمس ودست یافتنی هستند.
آتش به اختیار یعنی افسران جنگ نرم، ریزه کاری های تحریف فضایل ائمه و تخفیف آنان به ملکه زیبایی را ببینند و به معرفی حقیقی وکاربردی آنها بپردازند وگرنه خوارج نهروان هم عبادت بی بصیرت فراوان کردند وبر پیشانی و زانویشان، پینه عبادت جاهلانه داشتند.
آتش به اختیار برای افسران جنگ نرم است که نقاط کور وضعیف فرهنگی را شناسایی کنند و مواضع دشمن دسیسه گر را در هم بکوبد و داروی مورد نیاز اذهان پریشان را پیدا کند.
تا کی ما باید سکوت کنیم تا اززیبایی حضرت ابوالفضل صحبت شود وهمه فضیلت برادری وجوانمردی اش در سایه ابروان زیبا وسینه ستبرش پنهان شود .
رسالت دانشجویان ودانشگاهیان در این شرایط خاص منطقه ای بسیار مهم تر وحساس تر شده است وهیچ گونه کاهلی وسستی از کسی پذیرفته نیست . آنچه مهم است مانباید منتظر بمانیم تا بخشنامه ای فرا برسد واعتباری تخصیص یابد وبعد در گیر ودار کاغذ بازی های اداری کارهای فرهنگی به تعویق بیافتد. دانشگاهیان باید بررسی کنند علل بی توجهی به مبانی اخلاقی وولنگاری های سیاسی وعدم بصیرت جمعی چیست ؟ معارف دینی باید بازخوانی شود ومنابع روز آمد ومتناسب با سن وجنس جوانان باید در اختیارشان قرار بگیرد . آتش به اختیار یعنی هر دانشگاهی، موظف است بدون فوت وقت برای ذهن های مشتاق جوانان این مرز وبوم خوراک فکری تهیه کندو نگذارد با فریفتن عرفان های نوظهور فرزندانی که کامشان با تربت حسین متبرک شده است اسیر وسوسه فراماسیونرها وعرفان های کاذب وفرقه های منحرفه بشود . آتش به اختیار یعنی وقت درنگ نیست که جوانان ما اسیر ایسم ها ومکاتب بی ریشه وفاقد اخلاق وبی بنیان شوند وهر روز بنیان های اخلاقی به عنوان مد وکلاس، از بین برود وفرهنگ اصیل ایرانی وخانواده محوری با رشته مذهبی تبدیل به تنهایی وسگ پروری وعزلت گزینی وپناه بردن به رمالان وشیاطین بشود وما از آنان غافل بمانیم . آتش به اختیار یعنی، به جای تحقیر امکانات وتکنولوژی های موجود وتهدید پنداشتن آنها، با تدبیر این تهدید ها را به فرصت تبدیل کنیم ونقشه دشمن را نقش برآب کنیم.
ما آتش به اختیاریم از طرف فرمانده کل قوا، پس بیایید تدبیری به خرج بدهیم وخوراک فکری برای فرزندانمان تهیه کنیم تا معیارهای اخلاقی فرهنگ ایرانی اسیر رفتارهای تمسخر آمیز عده ای نشود ونتوانند اصلالت فرهنگ ما را در فرهنگ ابتذال وانحرافات فکری وجنسی هضم کنند. آتش به اختیار یعنی ما نباید لقمه ای راحت الحقوم باشیم برای فرهنگ مبتذل وروبه گسترش غربی که از طرف دشمنان ما با صرف هزینه های گزاف توسعه می یابد بلکه، لقمه ای گلو گیر که دشمن را در نهایت احتضار بکشد ودمار از روزگارش درآورد.
*فعال فرهنگی
آتش به اختیار یعنی ما نباید لقمه‌ای راحت الحقوم باشیم برای فرهنگ مبتذل و رو به گسترش غربی که از طرف دشمنان ما با صرف هزینه های گزاف توسعه می یابد بلکه، لقمه‌ای گلو گیر که دشمن را در نهایت احتضار بکشد ودمار از روزگارش درآورد.
در حالیکه در مهمترین جایگاه قانون گذاری، یعنی مجلس شورای اسلامی سیه دلان داعش حمله انتحاری داشتند، مجلس ما همچنان به کار خویش ادامه می داد و جلسات مقام معظم رهبری بدون هیچ گونه خدشه ای ادامه می یافت. این رفتارها چند پیام به همراه داشت.
اول اینکه ایران اسلامی درخت کهنسالی است که با اندک نسیمی به خطر نمی افتد . دوم اینکه مردم ایران از ابتدای انقلاب تا کنون سختی ها و جنگ ها و ترورهایی را دیده اند و خطراتی را از سرگذرانده اند که این حملات نسبت به آنها به فرمایش مقام معظم رهبری «ترقه بازی محسوب می شود».
در فضای مجازی برخی از این لفظ سوء استفاده کرده، ولی دنیا باید بداند که در جامعه ای که مادری چند فرزند خود را به با دست خویش به خاک می سپارد و با سرفرازی می‌گوید فرزندانم، فدای اسلام و انقلاب، این رفتارها به ترقه بازی های چهارشنبه سوری می ماند.
موضوع این نیست که هموطنان شهید، برای نظام و در راس آن رهبری مهم نیست، بلکه رفتار رهبری مانند رفتار امام خمینی، هنگام شهادت رجایی و باهنر وبهشتی و یارانش بود که فرمود: "بکشید ما را ملت بیدار تر می شود". یا فرمودند: " که اگر رجایی و باهنر نیستند خدا هست". این رفتارها و تعبیرات برای بزرگانیست که جز به خدا به کسی تکیه نکرده اند و از شهادت در راه آرمانهایشان ابایی ندارند.
از سویی این ترورها خود پاسخی دندان شکن به گفته رهبران مست خاورمیانه و رییس جمهور ایالات متحده است که ما را حامی تروریست می دانند و یادشان رفته که ما خود بزرگترین قربانی تروریسم در جهانیم. از سوی دیگر رهبر معظم انقلاب به دانشجویان جوان یاد آورشدند که وضعیت ترور و خشونت های ابتدای انقلاب و از بین بردن بهترین نیروی های انقلاب حتی زخمی شدن خودشان و مرحوم هاشمی، در چنین روزهایی اتفاق افتاد و مبادا دانشجویان جوان یادشان برود که منافقان و داعش بین اصولگرا واصلاح طلب فرقی قایل هستند.
بلکه هرگاه بتوانند، هر ایرانی را از دم تیغ می گذرانند. ترور رفتاری ناپسند از نظر تعالیم اسلامی است و هرگز مورد تایید اسلام نبوده و نیست. هر انسان شرافتمندی بر این باور است که ترور رفتاری ناجوانمردانه است. اما آنچه در سخنان مهم مقام معظم رهبری بیان شد و ممکن است مورد سوء استفاده برخی کج اندیشان قرار بگیرد، لفظ آتش به اختیار در آن سخنرانی است. این لفظ در میدان جنگ و از طرف فرمانده استفاده می شود. حال که علیرغم نهاد های موازی در حوزه فرهنگ هنوز ما از نظر فرهنگی به سطح مطلوب نرسیدیم و از طرفی دانشجویان ودانشگاهیان ما منتظر همدیگر می مانند و منویات مقام معظم رهبری در حوزه فرهنگ بارها بیان شده است وکاملا تکلیف ما را در حوزه فرهنگ روش کرده است، وقت آنست که با عنایت به منویات معظم له و با عنایت به چارچوب های شورای انقلاب فرهنگی و معیارهای معرفی شده، دانشگاهیان ما همچنان منتظر و دو دل نمانند و دست به کار شوند و کیسه چه کنم چه کنم را زمین بگذارند و برای پیشبرد فرهنگ سرزمینمان تلاش کنند.
دانشگاهیان ما امروزه هیچ بهانه ای برای عقب ماندن از قافله علم را ندارند و دیگر نیازی به مراجعه به دستگاهها و گیر افتادن در بروکراسی های اداری فرساینده ندارند. باید با همان شیوه پرشور ابتدای انقلاب دامن همت به کمر ببندند و تلاش کنند تا در حوزه های فرهنگی و علمی و دینی نکته ای ناگفته وکاری ناکرده باقی نماند. امروز، ولی امر مسلمین حجت را بر دانشگاهیان تمام کرد و دستور دادند آتش به اختیارید و در این شبیخون فرهنگی آتش به اختیارید، مبانی و معیارها روشن است و به حد بلوغ و تشخیص رسیدید و هرکدام از شما نماینده فرمانده کل قوا هستید، تا برای ارتقای علمی و فرهنگی اقدام کنید و حرکت خود را مشروط به حرکت دیگری ننمایید. این نشان دهنده این است که فرمانده کل قوا خودش قدم در میدان شبیخون فرهنگی گذاشته و معلوم است ما دانشگاهیان به خوبی وظیفه خود را انجام ندادیم. وقتی سربازان فرهنگی کاهلی می کنند، فرماند رنجیده خاطر، خود پا در میدان جنگ می گذارد وروحیه می دهد وتکلیف روشن می کند.
جالب تر اینکه سربازان عرصه فرهنگی از فرمانده پیرانرژی می گیرند وبا سخنان دلپذیرش جسارت می یابند واشتیاق کار پیدا می کنند. اما نکته بسیار مهم وشاید انحرافی موضوع سوء برداشت عده ای از سخنان ولی امر مسلمین است، که فکر می کنند فرمایش معظم له در حوزه های اداری وسیاسی وبرخورد های قهری است .یعنی ممکن است عده ای با این عنوان بخواهند که از این لفظ حکیمانه سوء برداشت بکنند وخود را مجری قانون بپندارند و تشخیص خود را ملاک قرار داده واقدامی هرچند کوچک بنمایند.
آنچه ممکن است موجب خود حق پنداری عده ای جوان و ناپخته در حوزه های غیر فرهنگی بشود و با اقدام ناسنجیده وخودسرانه و بدون توجه به وضعیت منطقه خاورمیانه اقدامی انجام بدهند. هرچند عده معدودی چنین برداشتی خواهند کرد، اما باید بدانند که تمامیت ارضی وامنیت کشور و حفظ نظام از واجبترین کارهاست و هرگونه رفتار خودسرانه موجب اخلال در امنیت ملی کشور می شود.
بدیهی است دولت محترم به عنوان پیش قرآول این آتش به اختیار باید نهایت تلاش خود را معطوف به برطرف کردن مشکلات فرهنگی و موانع بهبود اوضاع فرهنگی بخصوص در حوزه اخلاق بنماید و بداند که فرمانده کل قوا، دستور آتش به اختیار صادرفرموده ونباید منتظر ماند تا دشمن در پستوهای ذهن دانشجویان و جوانان ونوجوان ما لانه بسازد و فکر و ذهنشان را مسموم کند. آتش به اختیار یعنی اینکه فرمانده احساس کرده است که دشمن تا پشت مرزهای ما آمده است و نزدیک است در خانه های دلمان نفوذ کند واگر هوشیار نباشیم اسیر گرسیوز ها وخناسان سیاسی می شویم که اخلاق را نمی شناسند و از مروت بویی نبرده اند وحاضرند برای دریافت سودی، هر معیاری را نردبان کنند واز از آن بالا بروند وموجب یأس اخلاق مداران پاک دل وپاک دست شوند.
دیگر چگونه باید گفت که خاکریزهای اخلاق و فرهنگ در خطر تصرف هستند. دیگر چگونه باید هشدار داد که بعضی از خانواده های ایرانی اسیر وسوسه های سریالهای هزار قسمتی شبکه های سطحی شده اند واین شبکه ها در تلاشند بنیان های محکم خانواده را با رواج بی بندباری جنسی و رواج چند همسری به اضمحلال بکشانند.
فرهنگیان ! دانشجویان ! دانشگاهیان! شما آتش به اختیارید تا تمام تلاشتان را متمرکز کنید وجایگزینی جذاب تر برای جاذبه های ولنگاری بیابید ومنتظر کسی نمانید وحرکتتان را مشروط به حرکت من ودیگری ننمایید که اگر من منتظر شما بمانم وشما هم منتظر من ، هرگز روی سعادت را نخواهیم دید وناگهان چه زود دیر می شود .
تلاش در عرصه فرهنگ با هر کار کوچکی حتی اقناع منطقی یک نفر برای پیوستن به فرمانده سپاه وگوش جان سپردن به منویاتش ، آتش به اختیار بودن معنی می شود. همه ما موظفیم بررسیم کنیم چرا مساجد وتکایا با ارایه برداشت سطحی از ائمه هدی آنها را تا حد خداوند بالا می برند وغیر قابل پذیریش وماوراء انسانی جلوه می دهند، تا جوان امروزی که تشنه حقایق شناخت ائمه است، نتواند بین خودش و ائمه ارتباطی ببیند و دایما از دستان قدرتمند وبازوان وسینه ستبر فلان امام زاده و زیبایی چشم و ابروی فلان امام حکایت شود ولی دریغ از بیان فضایل اخلاقی قابل طرح وقابل الگو گیری، برای جوان امروزی، گویی افسران جنگ نرم خوابیده اند یا توجهی به تغییر محتوای شیعه ندارند. امروزه زیبارویان و ملکه‌های زیبایی در دسترس زرمداران هستند و الگویی قابل لمس ودست یافتنی هستند.
آتش به اختیار یعنی افسران جنگ نرم، ریزه کاری های تحریف فضایل ائمه و تخفیف آنان به ملکه زیبایی را ببینند و به معرفی حقیقی وکاربردی آنها بپردازند وگرنه خوارج نهروان هم عبادت بی بصیرت فراوان کردند وبر پیشانی و زانویشان، پینه عبادت جاهلانه داشتند.
آتش به اختیار برای افسران جنگ نرم است که نقاط کور وضعیف فرهنگی را شناسایی کنند و مواضع دشمن دسیسه گر را در هم بکوبد و داروی مورد نیاز اذهان پریشان را پیدا کند.
تا کی ما باید سکوت کنیم تا اززیبایی حضرت ابوالفضل صحبت شود وهمه فضیلت برادری وجوانمردی اش در سایه ابروان زیبا وسینه ستبرش پنهان شود .
رسالت دانشجویان ودانشگاهیان در این شرایط خاص منطقه ای بسیار مهم تر وحساس تر شده است وهیچ گونه کاهلی وسستی از کسی پذیرفته نیست . آنچه مهم است مانباید منتظر بمانیم تا بخشنامه ای فرا برسد واعتباری تخصیص یابد وبعد در گیر ودار کاغذ بازی های اداری کارهای فرهنگی به تعویق بیافتد. دانشگاهیان باید بررسی کنند علل بی توجهی به مبانی اخلاقی وولنگاری های سیاسی وعدم بصیرت جمعی چیست ؟ معارف دینی باید بازخوانی شود ومنابع روز آمد ومتناسب با سن وجنس جوانان باید در اختیارشان قرار بگیرد . آتش به اختیار یعنی هر دانشگاهی، موظف است بدون فوت وقت برای ذهن های مشتاق جوانان این مرز وبوم خوراک فکری تهیه کندو نگذارد با فریفتن عرفان های نوظهور فرزندانی که کامشان با تربت حسین متبرک شده است اسیر وسوسه فراماسیونرها وعرفان های کاذب وفرقه های منحرفه بشود . آتش به اختیار یعنی وقت درنگ نیست که جوانان ما اسیر ایسم ها ومکاتب بی ریشه وفاقد اخلاق وبی بنیان شوند وهر روز بنیان های اخلاقی به عنوان مد وکلاس، از بین برود وفرهنگ اصیل ایرانی وخانواده محوری با رشته مذهبی تبدیل به تنهایی وسگ پروری وعزلت گزینی وپناه بردن به رمالان وشیاطین بشود وما از آنان غافل بمانیم . آتش به اختیار یعنی، به جای تحقیر امکانات وتکنولوژی های موجود وتهدید پنداشتن آنها، با تدبیر این تهدید ها را به فرصت تبدیل کنیم ونقشه دشمن را نقش برآب کنیم.
ما آتش به اختیاریم از طرف فرمانده کل قوا، پس بیایید تدبیری به خرج بدهیم وخوراک فکری برای فرزندانمان تهیه کنیم تا معیارهای اخلاقی فرهنگ ایرانی اسیر رفتارهای تمسخر آمیز عده ای نشود ونتوانند اصلالت فرهنگ ما را در فرهنگ ابتذال وانحرافات فکری وجنسی هضم کنند. آتش به اختیار یعنی ما نباید لقمه ای راحت الحقوم باشیم برای فرهنگ مبتذل وروبه گسترش غربی که از طرف دشمنان ما با صرف هزینه های گزاف توسعه می یابد بلکه، لقمه ای گلو گیر که دشمن را در نهایت احتضار بکشد ودمار از روزگارش درآورد.
*فعال فرهنگی
خدا را در نظر داشته باش