تاریخ انتشار
پنجشنبه ۱۸ خرداد ۱۳۹۶ ساعت ۱۱:۲۰
کد مطلب : ۲۵۴۴۱۳
واکاوی انتخابات ریاست جمهوری در کهگیلویه و بویراحمد (بخش اول)
۰
کبنا ؛گروه سیاسی کبنا نیوز در خصوص مسائل مختلف سیاسی استان کهگیلویه و بویراحمد مطالبی را به صورت گزارش میدانی و تحقیقاتی برای اطلاع مخاطبین گرامی انتشار می‌دهد، این مطالب بدون شک با نقص و ایراد همراه است، مخاطبین گرامی می‌توانند با انتشار یادداشت‌های خود نوشتارهای که در پی می‌آید را نقد یا تأیید نمایند.
اصولگرایان معقتدند که انتخابات در ایران با همه جا متفاوت است و اساسا در ایران شکست و پیروزی از نوع آنچه در دمکراسی‌های غربی اتفاق می افتد متفاوت است و معنا ندارد و مردم و نامزدها بر اساس تکلیف در انتخابات شرکت میکنند.
ولی دست بر قضا دراین دوره این خود اصولگرایان و منادیان تکلیف انتخاباتی بودند که به راحتی به نقض گفته های خود پرداختند.
به گواه آگاهان سیاسی انتخابات دوازدهم ریاست جمهوری یکی از رقابتی ترین و حساس ترین انتخابات های تاریخ کشور بوده است و اوج این هیجان هم در دوهفته اخر بود. استان کهگیلویه و بویراحمد نیز به تبع کشور در روزهای اخر یک فضای کاملا انتخاباتی و رقابتی را تجربه کرد که البته تجربه زیبایی بود و طرفداران نامزدها در ستادهایی نزدیک به هم و گاهی در کف خیابان در کنار هم بدون کوچکترین تنشی به تبلیغ و حمایت از نامزد خود می‌پرداختند.
دو قطبی به معنای واقعی شکل گرفت و همه فعالین سیاسی در دو جریان پای کار آمدند. اصولگرایان که از مدت ها پیش با شعار تنها دولت چهار ساله در تاریخ جمهوری اسلامی کار خود را شروع کرده بودند خیلی سریع وارد فاز انتخاباتی شدند . در این طرف یعنی کمپین انتخاباتی روحانی بر خلاف پیش بینی های اولیه که برخی مدیران ناهمسو را نقطه ضعف دولت می دانستند آنها به صورت جدی به انتخابات ورود کردند و برای روحانی کار میکردند و مدام در ستاد و مراسمات ستاد روحانی حاضر میشدند حضور پر رنگ مدیران استانی در مراسم افتتاحیه ستاد روحانی در یاسوج موجب اعتراض شیخ صفدر پناهی رئیس ستاد رئیسی در استان شد. او که خود دست بر قضا نیز رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه و از اعضای شورای اداری استان به عنوان یک جایگاه خاص بود در سخنرانی افتتاحیه رئیسی در یاسوج گفت: «در افتتاحیه ستاد رئیسی بر خلاف افتتاحیه ستاد روحانی که مدیران امده بودند اینجا مردم امده اند» ولی واقعیت ان بود که مراسمات سخنرانی های ستاد روحانی به مراتب شلوغ تر از ستاد رئیسی بود. هر چند مراسم سخنرانی رئیسی در استان بر خلاف همه پیش بینی ها در میان استقبال بالای جمعیت برگزار شد. استقبالی که فردای آن روز در مراسم سخنرانی اسحاق جهانگیری در مصلی یاسوج نیز کاملا مشهود بود. اعتراضات شیخ صفدر به همین جا ختم نشد او به حضور موسی خادمی در مراسم استقبال از اسحاق جهانگیری نیز معترض بود و کماکان آنرا غیر قانونی می داند. یک روز قبل از این اتفاق فتاح محمدی و یکی دیگر از مدیران کل استانداری به استقبال رئیسی در فرودگاه یاسوج رفتند.
پناهی ول کن معرکه نخواهد بود و تا همین جای کار هم گفته می شود که پنج مدیرکل استان به دلیل تخلفات انتخاباتی به دادگستری احضار شده اند. پس به احتمال زیاد و با تاکیدی که شورای نگهبان در ضمن تاییدیه انتخابات ریاست جمهوری نیز به آن اشاره داشته است در هفته های اینده شاهد اخبار و اتفاقاتی از این دست باشیم.
در برخی شبکه‌های اجتماعی گزارش هایی وجود داشت که برخی مدیران در استان و بویژه در شهرستان کهگیلویه، مدیران منصوبی عدل هاشمی پور نه تنها حمایتی از روحانی نداشتند که با ستاد رئیسی نیز در ارتباط بوده‌اند.
باید منتظر اتفاقات پسا انتخابات بود و دید که دولت دوزادهم و تصمیم گیرندگان آن در استان چه راهی برای مقابله با این اتفاق در پیش میگیرند آیا کماکان عدل هاشمی پور را در تعیین مدیران سهیم میکنند و یا بیانیه حمایت هاشمی پور از رئیسی پایان ترکتازی های او در این عرصه بوده است. بعد از انتخابات هاشمی پور در تشر زدن به ایلامی نشان داد همچنان دنبال سهم خود است. ایلامی نیز در قامت یک مدیر ناهمسو با دولت برای ابراهیم نعیمی یکی از چهره های شناخته شده اصولگرا حکم ریاست مرکز بهداشت استان را صادر کرد. اتفاقی که اعتراض زیاد حامیان دولت را در پی داشت و در یکی از سایت های استان در مطلبی انتصاب نعیمی به طنز به عنوان«پارنجون» پیروزی اصلاحطلبان در انتخابات ریاست جمهوری تعبیر شده بود.
در جریان اصولگرا نیز همه پای کار آمدند که حضور محمد موحد در ان طرف بیش از بقیه به چشم می آمد. خیلی ها این رفتار موحد را نوعی ادامه سردرگمی سیاسی موحد تعبیر کردند. موضوعی که اگر به گذشته برگردیم کاملا صادق است و موحد بارها در عالم سیاست تغییر موضع داده است. او که زمانی در طیف نزدیک به ایت الله هاشمی رفسنجانی تعریف میشد در انتخابات یازدهم ریاست جمهوری از ولایتی حمایت کرده بود اما وقتی دید گزینه نزدیک به ایت الله به ریاست جمهوری رسیده است رایزنی های زیادی برای نزدیکی به او شروع کرد و حتی به دیدار ایت الله رفت. گفته می شود ایت الله هم تلاش هایی برای انجام یک دیدار بین موحد و روحانی انجام داد ولی این دیدار هرگز صورت نگرفت و بعدها که موسی خادمی بر مسند استانداری استان نشست همان روزهای اول و در دیدار با نزدیکان موحد اب سردی را بر دستان انها ریخت . بعدها هم که در انتخابات دهم مجلس شورای اسلامی برخی از مدیران ارشد استانی از عدل هاشمی پور حمایت کردند خیلی ها دلیل این حمایت ها را جلوگیری از پیروزی موحد دانستند. پس او از دولت دلخور بود و از طرف دیگر دنبال تایید صلاحیت برای چهار سال اینده است و این حرکت قطعا در تایید صلاحیت چهار سال دیگر او تاثیر خواهد داشت.
شکی نیست این تصمیم موحد در اینده سیاسی او و در اقبال بخشی از جامعه به او تاثیر خواهد داشت و برخلاف دور قبل که برخی اصلاح طلبان به صورت آشکار و یا نهان از او حمایت کردند این دور هیچ اصلاح طلبی جرات نزدیکی به او را نداشته باشد.
در نقطه مقابل موحد اما عدل هاشمی پور ابتدا ترجیح داد سکوت کند. همانند موحد به جلسات «جمنا» نرفت و هیچ حمایتی هم از «جمنا» نکرد . بعضی نزدیکان او دلیل سکوتش را حمایت تلویحی از دولت دانستند ولی او در نهایت نتوانست مقاومت کند و یقینا زیر فشار از تهران تا استان و ترس از نزدیکی موحد به اصولگرایان دارای قدرت مجبور به موضع گیری شد. هر چند احتمال پیروزی رئیسی هم ممکن است او را دچار اشتباه محاسباتی کرده باشد . یک روز قبل از بیانیه رسمی عدل هاشمی پور در حمایت از رئیسی سید ضیاءالدین رضاتوفیقی در سخنرانی مراسم حضور اسحاق جهانیگری در یاسوج با تشکر از همراهی زارع و تاجگردون در حمایت از روحانی ابراز امیدواری کرد که آقای هاشمی پور هم اعلام حمایت کند.
این حرکت هاشمی پور یک حرکت دو سر باخت بود او با عدم حمایت به موقع از «جمنا» و سکوت طولانی و سوءدار، اعتماد اصولگرایان را از دست داده است و با این حمایت دقیقه نود خود از رئیسی بهانه ای به دست مخالفان اصلاح طلب خود داد تا کم کم جلوی دخالت های او در تعیین مدیران استانی و شهرستانی بایستند.
هر اندازه حاج عدل سکوت پیشه کرده بود دو نماینده دیگر استان همچون دو لیدر فعال به تکاپو افتادند و با سخنرانی های متعدد و رایزنی های بسیار خود را به دولت نشان دادند تا دولت در اینده استان نتواند هیچ کدام را نادیده بگیرد.
غلام محمد زارعی که زمانی به بی موضعی معروف بود و در انتخابات گذشته ریاست جمهوری با وجود سخنرانی برای چند تن از نامزدها در مصلی یاسوج رسما از علی اکبر ولایتی حمایت کرده بود اینبار تمام قد به تبلیغ برای روحانی پرداخت.
در مورد او اوایل گفته شد که از «جمنا» حمایت کرده است ولی بعدها به طرق مختلف این موضوع تکذیب شد و کمی بعد از شروع تبلیغات با جمعی از هوادارانش در ستاد روحانی حاضر شدند.
حضور همزمان زارع در این ستاد و اصلاح طلبانی که از قضا بخش زیادی از آنها هم بر اثر مسائلی که در انتخابات قبلی مجلس در شهرستان بویراحمد و دنا پیش امده بود و از زارع دلخور بودند کار را برای رضاتوفیق کمی سخت کرده بود . او قایم مقامی را به چنگیز هاشمی از نیروهای نزدیک به زارع داد ولی نزدیکان بهرامی هم سمت های خوبی گرفتند. اوایل اختلافات زیاد به چشم می آمد اما ورود محمد بهرامی و اینکه همه ما اینبار باید در یک جبهه مشترک از روحانی حمایت کنیم از تنش ها کاست.
بخشی از انرژی ستاد صرف همین مسائل شد و ستاد هم کماکان با همان روش های سنتی و بدون توجه به شیوه های جدید تبلیغات تنها محلی برای نشست و حضور برخی چهره ها بود. باید اذعان کرد بخش زیادی از موفقیت روحانی در استان نتیجه فعال شدن جامعه مدنی بر اثر بالار فتن حساسیت ها بود و مردم و جوانان به صورت خودجوش در این حوزه فعال شدند و بسیاری از گروه ها و کانال های طرفدار روحانی نیز خودجشو و بدون هر گونه هماهنگی با ستاد فعال بودند.
در حوزه رسانه نیز فعالیت گروه مقابل بیشتر به چشم می آمد آنها هماهنگ‌تر و آنلاین تر بودند. هر چند بداخلاقی ها و شیطنت های زیادی را هم مرتکب می شدند که تلاش برای جلوه دادن عدم استقبال از سخنرانی جهانگیری در یاسوج و درج برخی عکس های مربوط به خلوت بودن مصلی در اوایل صبح سه شنبه موئد این نوع رفتار است. یا اقدام یکی از خبرگزاری وابسته به ستاد رئیسی در درج خبری مبنی بر حمایت رسمی آیت الله ملک حسینی از حجه الاسلام رئیسی که این خبر سریعا مورد اعتراض قرار گرفت.
در ستاد روحانی برخی مراسمات با بی برنامگی و با کمبود مخاطب برگزار شد. مانند سخنرانی شکوری راد در سالن شهید ایزدپناه یا علی اسماعیلی در سالن ترویج جهادکشاورزی و یا سخنرانی غیر انتخاباتی باقر موسوی در خیابان معلم جنوبی که بیش از انکه یک سخنرانی انتخاباتی باشد برخی انرا یک سخنرانی دلخورانه از گذشته و شرط گذارانه برای دولت در آینده و یا حتی تلاش برای تایید صلاحیت در اینده تعبیر کردند . این کم کاری در روزهای اخر زیاد به چشم می امد و در روز رای گیری در حالی که حامیان رئیسی به طرق مختلف دنبال توجیه مردم برای حمایت از رئیسی بودند و حتی قبل از آن به روستاها و محلات می رفتند ولی در این طرف هیچ اقدامی در این مورد صورت نگرفت و حتی در شب اخر تبلیغات این طرفداران رئیسی بودند که خیابان های یاسوج را قرق کرده بودند و برای نامزد خود تبلیغ می کردند ولی هواداران روحانی کمتر به چشم می آمدند . در نهایت هم جشن پیروزی روحانی چه در عصر روز شنبه و چه درمراسمی که در سالن پوریای ولی برگزار شد با اعتراضاتی و انتقاداتی همراه بود.
در شهرستان کهگیلویه و در ستاد روحانی نیز مشکلات مشابه شهرستان بویراحمد وجود داشت. در ابتدای کار دو طیف منطقیان و لاهوتی هر کدام تلاش می کردند که مسئولیت ستاد را به دست بگیرند در نهایت این سمت به طاهری از اصلاحطلبان قدیمی رسید. اوایل طیف لاهوتی در مقابل این حکم موضع گرفتند ولی بعد ها با ابلاغ حکم قایم مقامی ستاد برای نعمت الله صدوقی فضای کهیگلویه ارام شد.
حضور رضاتوفیق در راس ستاد روحانی در استان برای طیف کاملا اصلاح طلب استان امیدواری هایی بوجود آورده است آنها معقتدند ضعف و عدم پیگیری از سوی تیم ریاست ستاد و بویژه شخص مهرداد باقری رئیس ستاد در چهار سال گذشته سبب نایده گرفتن انها شده است ولی حالا رضاتوفیق با توجه به نفوذ و سابقه ای که دارد می تواند از حق انها بهتر دفاع کند. البته انها در تقسیم قدرت در استان تنها نیستند و قطعا غلام رضا تاجگردون و غلام محمد زارعی نیز به عنوان دو رقیب در کنار انها هستند و حتی نباید در این مسئله نقش و احتمالا دخالت های محمدعلی وکیلی نماینده ذی نفوذ مردم تهران وسخنگوی ستاد روحانی در کشور را نادیده گرفت که قطعا او هم دنبال حضور در سپهر سیاسی استان است. بهترین راه برای کار کردن این سه تعامل است چرا که در صورت قهر و موضع گیری هر کدام یعنی قدرت گرفتن بیشتر طرف دیگر و این موضوعی است که باید رضاتوفیقی بیش از دیگران مراقب آن باشد.
اما انتخاب خود رضا توفیقی نیز محصول یک پروسه بزرگ بود دولت با علم به سختی کار در این دوره مجبور به استفاده از نیروهای فعال اصلاح طلب شد و رضا توفیق علی رغم برخی مخالفت ها از سوی محمد شریعتمداری به عنوان رئیس ستاد روحانی در استان انتخاب شد. گفته می شود در صدور این حکم موسی خادمی نیز از رضا توفیقی حمایت کرده بود.
تحلیل های مربوط به پسا انتخابات در استان با فرض رفتن موسی خادمی از استانداری استان می باشد چرا که مطابق یک رویه نانوشته استانداران بعد از پایان دوره چهارساله جابجا می شوند و البته این جابجایی لزوما به معنای کنار گذاشتن آنها نیست و به احتمال زیاد موسی خادمی با توجه به عملکرد و رضایت دولت از بالا رفتن آمار رای خود در استان و هم چنین استقبالی که سال گذشته در سفر روحانی به استان صورت گرفت نیز از جمله استاندارانی خواهد بود که یا در یک استان دیگر به کار گرفته خواهد شد و یا هم در سطح وزراتخانه ها ارتقاء می گیرد. ولی اینکه اگر قرار بر رفتن او از استانداری کهگیلویه و بویراحمد باشد چه زمان این اتفاق خواهد افتاد و چه کسی جایگزین خواهد شد هنوز روشن نیست.
ادامه دارد...
اصولگرایان معقتدند که انتخابات در ایران با همه جا متفاوت است و اساسا در ایران شکست و پیروزی از نوع آنچه در دمکراسی‌های غربی اتفاق می افتد متفاوت است و معنا ندارد و مردم و نامزدها بر اساس تکلیف در انتخابات شرکت میکنند.
ولی دست بر قضا دراین دوره این خود اصولگرایان و منادیان تکلیف انتخاباتی بودند که به راحتی به نقض گفته های خود پرداختند.
به گواه آگاهان سیاسی انتخابات دوازدهم ریاست جمهوری یکی از رقابتی ترین و حساس ترین انتخابات های تاریخ کشور بوده است و اوج این هیجان هم در دوهفته اخر بود. استان کهگیلویه و بویراحمد نیز به تبع کشور در روزهای اخر یک فضای کاملا انتخاباتی و رقابتی را تجربه کرد که البته تجربه زیبایی بود و طرفداران نامزدها در ستادهایی نزدیک به هم و گاهی در کف خیابان در کنار هم بدون کوچکترین تنشی به تبلیغ و حمایت از نامزد خود می‌پرداختند.
دو قطبی به معنای واقعی شکل گرفت و همه فعالین سیاسی در دو جریان پای کار آمدند. اصولگرایان که از مدت ها پیش با شعار تنها دولت چهار ساله در تاریخ جمهوری اسلامی کار خود را شروع کرده بودند خیلی سریع وارد فاز انتخاباتی شدند . در این طرف یعنی کمپین انتخاباتی روحانی بر خلاف پیش بینی های اولیه که برخی مدیران ناهمسو را نقطه ضعف دولت می دانستند آنها به صورت جدی به انتخابات ورود کردند و برای روحانی کار میکردند و مدام در ستاد و مراسمات ستاد روحانی حاضر میشدند حضور پر رنگ مدیران استانی در مراسم افتتاحیه ستاد روحانی در یاسوج موجب اعتراض شیخ صفدر پناهی رئیس ستاد رئیسی در استان شد. او که خود دست بر قضا نیز رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه و از اعضای شورای اداری استان به عنوان یک جایگاه خاص بود در سخنرانی افتتاحیه رئیسی در یاسوج گفت: «در افتتاحیه ستاد رئیسی بر خلاف افتتاحیه ستاد روحانی که مدیران امده بودند اینجا مردم امده اند» ولی واقعیت ان بود که مراسمات سخنرانی های ستاد روحانی به مراتب شلوغ تر از ستاد رئیسی بود. هر چند مراسم سخنرانی رئیسی در استان بر خلاف همه پیش بینی ها در میان استقبال بالای جمعیت برگزار شد. استقبالی که فردای آن روز در مراسم سخنرانی اسحاق جهانگیری در مصلی یاسوج نیز کاملا مشهود بود. اعتراضات شیخ صفدر به همین جا ختم نشد او به حضور موسی خادمی در مراسم استقبال از اسحاق جهانگیری نیز معترض بود و کماکان آنرا غیر قانونی می داند. یک روز قبل از این اتفاق فتاح محمدی و یکی دیگر از مدیران کل استانداری به استقبال رئیسی در فرودگاه یاسوج رفتند.
پناهی ول کن معرکه نخواهد بود و تا همین جای کار هم گفته می شود که پنج مدیرکل استان به دلیل تخلفات انتخاباتی به دادگستری احضار شده اند. پس به احتمال زیاد و با تاکیدی که شورای نگهبان در ضمن تاییدیه انتخابات ریاست جمهوری نیز به آن اشاره داشته است در هفته های اینده شاهد اخبار و اتفاقاتی از این دست باشیم.
در برخی شبکه‌های اجتماعی گزارش هایی وجود داشت که برخی مدیران در استان و بویژه در شهرستان کهگیلویه، مدیران منصوبی عدل هاشمی پور نه تنها حمایتی از روحانی نداشتند که با ستاد رئیسی نیز در ارتباط بوده‌اند.
باید منتظر اتفاقات پسا انتخابات بود و دید که دولت دوزادهم و تصمیم گیرندگان آن در استان چه راهی برای مقابله با این اتفاق در پیش میگیرند آیا کماکان عدل هاشمی پور را در تعیین مدیران سهیم میکنند و یا بیانیه حمایت هاشمی پور از رئیسی پایان ترکتازی های او در این عرصه بوده است. بعد از انتخابات هاشمی پور در تشر زدن به ایلامی نشان داد همچنان دنبال سهم خود است. ایلامی نیز در قامت یک مدیر ناهمسو با دولت برای ابراهیم نعیمی یکی از چهره های شناخته شده اصولگرا حکم ریاست مرکز بهداشت استان را صادر کرد. اتفاقی که اعتراض زیاد حامیان دولت را در پی داشت و در یکی از سایت های استان در مطلبی انتصاب نعیمی به طنز به عنوان«پارنجون» پیروزی اصلاحطلبان در انتخابات ریاست جمهوری تعبیر شده بود.
در جریان اصولگرا نیز همه پای کار آمدند که حضور محمد موحد در ان طرف بیش از بقیه به چشم می آمد. خیلی ها این رفتار موحد را نوعی ادامه سردرگمی سیاسی موحد تعبیر کردند. موضوعی که اگر به گذشته برگردیم کاملا صادق است و موحد بارها در عالم سیاست تغییر موضع داده است. او که زمانی در طیف نزدیک به ایت الله هاشمی رفسنجانی تعریف میشد در انتخابات یازدهم ریاست جمهوری از ولایتی حمایت کرده بود اما وقتی دید گزینه نزدیک به ایت الله به ریاست جمهوری رسیده است رایزنی های زیادی برای نزدیکی به او شروع کرد و حتی به دیدار ایت الله رفت. گفته می شود ایت الله هم تلاش هایی برای انجام یک دیدار بین موحد و روحانی انجام داد ولی این دیدار هرگز صورت نگرفت و بعدها که موسی خادمی بر مسند استانداری استان نشست همان روزهای اول و در دیدار با نزدیکان موحد اب سردی را بر دستان انها ریخت . بعدها هم که در انتخابات دهم مجلس شورای اسلامی برخی از مدیران ارشد استانی از عدل هاشمی پور حمایت کردند خیلی ها دلیل این حمایت ها را جلوگیری از پیروزی موحد دانستند. پس او از دولت دلخور بود و از طرف دیگر دنبال تایید صلاحیت برای چهار سال اینده است و این حرکت قطعا در تایید صلاحیت چهار سال دیگر او تاثیر خواهد داشت.
شکی نیست این تصمیم موحد در اینده سیاسی او و در اقبال بخشی از جامعه به او تاثیر خواهد داشت و برخلاف دور قبل که برخی اصلاح طلبان به صورت آشکار و یا نهان از او حمایت کردند این دور هیچ اصلاح طلبی جرات نزدیکی به او را نداشته باشد.
در نقطه مقابل موحد اما عدل هاشمی پور ابتدا ترجیح داد سکوت کند. همانند موحد به جلسات «جمنا» نرفت و هیچ حمایتی هم از «جمنا» نکرد . بعضی نزدیکان او دلیل سکوتش را حمایت تلویحی از دولت دانستند ولی او در نهایت نتوانست مقاومت کند و یقینا زیر فشار از تهران تا استان و ترس از نزدیکی موحد به اصولگرایان دارای قدرت مجبور به موضع گیری شد. هر چند احتمال پیروزی رئیسی هم ممکن است او را دچار اشتباه محاسباتی کرده باشد . یک روز قبل از بیانیه رسمی عدل هاشمی پور در حمایت از رئیسی سید ضیاءالدین رضاتوفیقی در سخنرانی مراسم حضور اسحاق جهانیگری در یاسوج با تشکر از همراهی زارع و تاجگردون در حمایت از روحانی ابراز امیدواری کرد که آقای هاشمی پور هم اعلام حمایت کند.
این حرکت هاشمی پور یک حرکت دو سر باخت بود او با عدم حمایت به موقع از «جمنا» و سکوت طولانی و سوءدار، اعتماد اصولگرایان را از دست داده است و با این حمایت دقیقه نود خود از رئیسی بهانه ای به دست مخالفان اصلاح طلب خود داد تا کم کم جلوی دخالت های او در تعیین مدیران استانی و شهرستانی بایستند.
هر اندازه حاج عدل سکوت پیشه کرده بود دو نماینده دیگر استان همچون دو لیدر فعال به تکاپو افتادند و با سخنرانی های متعدد و رایزنی های بسیار خود را به دولت نشان دادند تا دولت در اینده استان نتواند هیچ کدام را نادیده بگیرد.
غلام محمد زارعی که زمانی به بی موضعی معروف بود و در انتخابات گذشته ریاست جمهوری با وجود سخنرانی برای چند تن از نامزدها در مصلی یاسوج رسما از علی اکبر ولایتی حمایت کرده بود اینبار تمام قد به تبلیغ برای روحانی پرداخت.
در مورد او اوایل گفته شد که از «جمنا» حمایت کرده است ولی بعدها به طرق مختلف این موضوع تکذیب شد و کمی بعد از شروع تبلیغات با جمعی از هوادارانش در ستاد روحانی حاضر شدند.
حضور همزمان زارع در این ستاد و اصلاح طلبانی که از قضا بخش زیادی از آنها هم بر اثر مسائلی که در انتخابات قبلی مجلس در شهرستان بویراحمد و دنا پیش امده بود و از زارع دلخور بودند کار را برای رضاتوفیق کمی سخت کرده بود . او قایم مقامی را به چنگیز هاشمی از نیروهای نزدیک به زارع داد ولی نزدیکان بهرامی هم سمت های خوبی گرفتند. اوایل اختلافات زیاد به چشم می آمد اما ورود محمد بهرامی و اینکه همه ما اینبار باید در یک جبهه مشترک از روحانی حمایت کنیم از تنش ها کاست.
بخشی از انرژی ستاد صرف همین مسائل شد و ستاد هم کماکان با همان روش های سنتی و بدون توجه به شیوه های جدید تبلیغات تنها محلی برای نشست و حضور برخی چهره ها بود. باید اذعان کرد بخش زیادی از موفقیت روحانی در استان نتیجه فعال شدن جامعه مدنی بر اثر بالار فتن حساسیت ها بود و مردم و جوانان به صورت خودجوش در این حوزه فعال شدند و بسیاری از گروه ها و کانال های طرفدار روحانی نیز خودجشو و بدون هر گونه هماهنگی با ستاد فعال بودند.
در حوزه رسانه نیز فعالیت گروه مقابل بیشتر به چشم می آمد آنها هماهنگ‌تر و آنلاین تر بودند. هر چند بداخلاقی ها و شیطنت های زیادی را هم مرتکب می شدند که تلاش برای جلوه دادن عدم استقبال از سخنرانی جهانگیری در یاسوج و درج برخی عکس های مربوط به خلوت بودن مصلی در اوایل صبح سه شنبه موئد این نوع رفتار است. یا اقدام یکی از خبرگزاری وابسته به ستاد رئیسی در درج خبری مبنی بر حمایت رسمی آیت الله ملک حسینی از حجه الاسلام رئیسی که این خبر سریعا مورد اعتراض قرار گرفت.
در ستاد روحانی برخی مراسمات با بی برنامگی و با کمبود مخاطب برگزار شد. مانند سخنرانی شکوری راد در سالن شهید ایزدپناه یا علی اسماعیلی در سالن ترویج جهادکشاورزی و یا سخنرانی غیر انتخاباتی باقر موسوی در خیابان معلم جنوبی که بیش از انکه یک سخنرانی انتخاباتی باشد برخی انرا یک سخنرانی دلخورانه از گذشته و شرط گذارانه برای دولت در آینده و یا حتی تلاش برای تایید صلاحیت در اینده تعبیر کردند . این کم کاری در روزهای اخر زیاد به چشم می امد و در روز رای گیری در حالی که حامیان رئیسی به طرق مختلف دنبال توجیه مردم برای حمایت از رئیسی بودند و حتی قبل از آن به روستاها و محلات می رفتند ولی در این طرف هیچ اقدامی در این مورد صورت نگرفت و حتی در شب اخر تبلیغات این طرفداران رئیسی بودند که خیابان های یاسوج را قرق کرده بودند و برای نامزد خود تبلیغ می کردند ولی هواداران روحانی کمتر به چشم می آمدند . در نهایت هم جشن پیروزی روحانی چه در عصر روز شنبه و چه درمراسمی که در سالن پوریای ولی برگزار شد با اعتراضاتی و انتقاداتی همراه بود.
در شهرستان کهگیلویه و در ستاد روحانی نیز مشکلات مشابه شهرستان بویراحمد وجود داشت. در ابتدای کار دو طیف منطقیان و لاهوتی هر کدام تلاش می کردند که مسئولیت ستاد را به دست بگیرند در نهایت این سمت به طاهری از اصلاحطلبان قدیمی رسید. اوایل طیف لاهوتی در مقابل این حکم موضع گرفتند ولی بعد ها با ابلاغ حکم قایم مقامی ستاد برای نعمت الله صدوقی فضای کهیگلویه ارام شد.
حضور رضاتوفیق در راس ستاد روحانی در استان برای طیف کاملا اصلاح طلب استان امیدواری هایی بوجود آورده است آنها معقتدند ضعف و عدم پیگیری از سوی تیم ریاست ستاد و بویژه شخص مهرداد باقری رئیس ستاد در چهار سال گذشته سبب نایده گرفتن انها شده است ولی حالا رضاتوفیق با توجه به نفوذ و سابقه ای که دارد می تواند از حق انها بهتر دفاع کند. البته انها در تقسیم قدرت در استان تنها نیستند و قطعا غلام رضا تاجگردون و غلام محمد زارعی نیز به عنوان دو رقیب در کنار انها هستند و حتی نباید در این مسئله نقش و احتمالا دخالت های محمدعلی وکیلی نماینده ذی نفوذ مردم تهران وسخنگوی ستاد روحانی در کشور را نادیده گرفت که قطعا او هم دنبال حضور در سپهر سیاسی استان است. بهترین راه برای کار کردن این سه تعامل است چرا که در صورت قهر و موضع گیری هر کدام یعنی قدرت گرفتن بیشتر طرف دیگر و این موضوعی است که باید رضاتوفیقی بیش از دیگران مراقب آن باشد.
اما انتخاب خود رضا توفیقی نیز محصول یک پروسه بزرگ بود دولت با علم به سختی کار در این دوره مجبور به استفاده از نیروهای فعال اصلاح طلب شد و رضا توفیق علی رغم برخی مخالفت ها از سوی محمد شریعتمداری به عنوان رئیس ستاد روحانی در استان انتخاب شد. گفته می شود در صدور این حکم موسی خادمی نیز از رضا توفیقی حمایت کرده بود.
تحلیل های مربوط به پسا انتخابات در استان با فرض رفتن موسی خادمی از استانداری استان می باشد چرا که مطابق یک رویه نانوشته استانداران بعد از پایان دوره چهارساله جابجا می شوند و البته این جابجایی لزوما به معنای کنار گذاشتن آنها نیست و به احتمال زیاد موسی خادمی با توجه به عملکرد و رضایت دولت از بالا رفتن آمار رای خود در استان و هم چنین استقبالی که سال گذشته در سفر روحانی به استان صورت گرفت نیز از جمله استاندارانی خواهد بود که یا در یک استان دیگر به کار گرفته خواهد شد و یا هم در سطح وزراتخانه ها ارتقاء می گیرد. ولی اینکه اگر قرار بر رفتن او از استانداری کهگیلویه و بویراحمد باشد چه زمان این اتفاق خواهد افتاد و چه کسی جایگزین خواهد شد هنوز روشن نیست.
ادامه دارد...
