کبنا ؛
درویشان یعقوب
بعد از انتشار مطلبی با عنوان «آقای استاندار؛ بفرما ضمن احترام نماینده شاخص تغییر مدیران برنامه‌های دولت باشد» یکی از مخاطبان با ارسال مطلبی به آن واکنش نشان داد.
به گزارش کبنا، این مطلب به شرح زیر است؛
در تحلیل مطلبی به قلم «الف .مرادیان»که در آن سایت منتشر گردید، مطالبی چند را معروض میدارم:
« الف. مرادیان» از ابتدا روش نادرستی را در رساندن پیام به مخاطب انتخاب کرده است. نامی مجهول و تاحدودی مواضعی مجهول تر.
مجهول از نظر اینکه ایشان با حمله به اصلاح طلبان و اصولگرایان کهگیلویه ، قصد ایجاد تنش میان دو جبهه ی فکری و قومیت های متعدد در جغرافیای وسیع کهگیلویه ی بزرگ را دارند که البته به بیراهه رفته‌اند.
این شخص گاهی آنقدر دچار خودبزرگ بینی شده است که خواهان برخورد با نماینده‌ی کهگیلویه شده و حتی صراحتا نوشته اند از آنجا که حذف امکانپذیر نیست و چون منتخب مردم میباشد و اصول دمکراتیک اجازه نمی‌دهد، حداقل با ایشان برخورد قانونی بشود!! غافل از اینکه منتخب مردم نماینده عموم است نه رأی دهندگان اما سؤال: به راستی به خاطر کدام جرم و یا تخلف؟
«الف. مرادیان» از ابتدا با آسیب شناسی جریانات سیاسی استان و دامن زدن عملی به مبحث قومیت به آنالیز جبهه ی اصلاحات در کهگیلویه رسیده است وبادستاویز قرار دادن چرخش های ایدئولوژیک برخی سیاسیون اصلاح طلب در اسفند۹۴ به تخریب جبهه ی اصلاح طلبان پرداخته و جهت مبرا نمودن خویش و فریب ذهن مخاطب با عذر بدتر از گناه «دنبال واکاوی آن اتفاقات تلخ نیستم» به تخریب نماینده‌ی فعلی کهگیلویه گریز زده است.؟
آیا نویسنده جز تخریب پایگاه اصلاح طلبی پیام دیگری را به مخاطب منتقل میکند؟
آیا نوشتار« الف.مرادیان» را توصیف اصلاح طلبان تلقی کنیم یا تخریب آنان؟
هرچند در ادامه ی روند، این نویسنده با سیاست حمله به هاشمی پور ذهن مخاطب را از موضوع اصلی دور ساخته و دوباره باحمله به استاندار اصلاح طلب استان برای ایشان تعیین تکلیف کرده اند تا ضمن احترام ظاهری به نماینده ی کهگیلویه ، با خواسته های هاشمی پور مخالفت شود.
حمله به مدیران اصلاح طلب استان و اتهام نداشتن استراتژی مدیریتی مدیران کل از دیگر شاخصه های حمله ی« مرادیان» به طیف اصلاحات استان میباشد که با ظاهر حمله به هاشمی پور، جهت تشویش افکار عمومی وایجادتنش میان اصلاح طلبان وطرفداران هاشمی پور برآمده است..
« الف. مرادیان» ازابتدا با تهدید شدیداللحن اصلاح طلبان آغاز کرده است ولی تهدیدی با چاشنی دلسوزی..
معیار تعامل مدیران وهاشمی پور قانون است نه سلیقه ی فردی، پس چه تفکری است که از مدیران مردم میخواهدتا از نماینده مردم جدا باشند؟ یا مدیران خود را از نماینده فراری دهند غافل از اینکه بازنده اصلی این ماراتن ٬ ولی نعمتان انقلابند .
توجه به پایان بندی مطلب « مرادیان» و اعلام سبقت جناب موحد از هاشمی پور در حمایت از آقای رئیسی قصد آتش افروزی در جبهه اصول گرایی را نیز هدف قرار داده است. از طرفی رؤسای ستادهای انتخاباتی رئیس جمهور منتخب را به احساس و هیجان ودخالت فراخوانده است.
سوال اینجاست که مدیران ستادها که ابلاغشان مقطعی و فاقد وجاهت قانونی بوده در کجای تصمیم گیری های رسمی استانی وملی قرار دارند؟ مدیران ستادها چه نقش قانونی در عزل و نصب ها دارند که نگارنده از نقش آنها به عنوان ابزار فشار استفاده میکند؟ به نویسنده پیشنهاد میدهم وظایف جدید روسای ستادها راکه بالاتر ازوظایف قانونی وزیران و نماینده میداند به مجلس جهت تصویب ارائه دهند.
«الف. مرادیان» باید به خاطر داشته باشد که تعامل و اعتدال و خدمت به مردم به عنوان نقطه ی مثبت در کارنامه ی مدیران ثبت میشود نه مقاومت در خدمتگزاری به مردم.
«اصلاح طلبی» باور به امکان تغییر ساختارهای سیاسی و نظام اقتصادی و مدیریتی یک جامعه از طریق تغییر تدریجی از درون نهادهای موجود میباشد.
در پایان بیان چند نکته خالی از لطف نیست «الف.مرادیان» بابرداشت اشتباه از واقعیت های موجود جامعه، قصد دامن زدن به اختلافات قومی را دارد نه بیان تفاوت های سیاسی و آنالیز رفتارهای سیاسیون کهگیلویه ی بزرگ را.
۱_ جایگاه « الف. مرادیان» جز یک شهروند چه بوده است که قصد حذف نماینده کهگیلویه ی بزرگ و در حداقلِ تخفیف، برخورد قانونی با وی را دارد؟ آیا هاشمی پور جرمی مرتکب شده است؟ مگر نه اینکه آقای هاشمی پور کاری اندک مشابه آقایان تاجگردون و زارعی انجام داده حالا اگر ادعای مرادیان صحت داشته باشد البته واقعیت این است که با بررسی وضعیت موجود مدیریت استان هیچ سنخیت و عدالتی در توسعه نیروی انسانی وجود ندارد .حال حکم صادره مرادیانبرای آن دو نماینده محترم باید خیلی سنگین باشد.
۲_ اختلاف نظر هاشمی پور با ایلامی شخصی وسلیقه ای نبوده بلکه در راستای مطالبه یک حوزه ی انتخابیه است برای رفع مشکلات بهداشت و درمان چهار شهرستان، سه شهر وچندین دهستان و روستا. توقعات یک جمعیت ۱۵۰ هزار نفری است برای حداقل امکانات بهداشتی و درمانی.
در پایان به «الف . مرادیان» یادآور می‌شوم:
هر عقیده‌ای در جامعه قابل احترام میباشد ولی تفکر دامن زدن به اختلافات قومی و تنش‌های اجتماعی محکوم و مذموم است و این تست ها با هوشیاری مردم قدیمی و بایگانی شده‌اند. فراموش نکنیم و البته تأکید کنم که نقد منصفانه به رشدجامعه سرعت میبخشد وهمسوئی احزاب باهمدیگر نشانه ی تکامل و رشد سیاسی بزرگان فکری هرجریان اجتماعی میباشد.
درویشان یعقوب
بعد از انتشار مطلبی با عنوان «آقای استاندار؛ بفرما ضمن احترام نماینده شاخص تغییر مدیران برنامه‌های دولت باشد» یکی از مخاطبان با ارسال مطلبی به آن واکنش نشان داد.
به گزارش کبنا، این مطلب به شرح زیر است؛
در تحلیل مطلبی به قلم «الف .مرادیان»که در آن سایت منتشر گردید، مطالبی چند را معروض میدارم:
« الف. مرادیان» از ابتدا روش نادرستی را در رساندن پیام به مخاطب انتخاب کرده است. نامی مجهول و تاحدودی مواضعی مجهول تر.
مجهول از نظر اینکه ایشان با حمله به اصلاح طلبان و اصولگرایان کهگیلویه ، قصد ایجاد تنش میان دو جبهه ی فکری و قومیت های متعدد در جغرافیای وسیع کهگیلویه ی بزرگ را دارند که البته به بیراهه رفته‌اند.
این شخص گاهی آنقدر دچار خودبزرگ بینی شده است که خواهان برخورد با نماینده‌ی کهگیلویه شده و حتی صراحتا نوشته اند از آنجا که حذف امکانپذیر نیست و چون منتخب مردم میباشد و اصول دمکراتیک اجازه نمی‌دهد، حداقل با ایشان برخورد قانونی بشود!! غافل از اینکه منتخب مردم نماینده عموم است نه رأی دهندگان اما سؤال: به راستی به خاطر کدام جرم و یا تخلف؟
«الف. مرادیان» از ابتدا با آسیب شناسی جریانات سیاسی استان و دامن زدن عملی به مبحث قومیت به آنالیز جبهه ی اصلاحات در کهگیلویه رسیده است وبادستاویز قرار دادن چرخش های ایدئولوژیک برخی سیاسیون اصلاح طلب در اسفند۹۴ به تخریب جبهه ی اصلاح طلبان پرداخته و جهت مبرا نمودن خویش و فریب ذهن مخاطب با عذر بدتر از گناه «دنبال واکاوی آن اتفاقات تلخ نیستم» به تخریب نماینده‌ی فعلی کهگیلویه گریز زده است.؟
آیا نویسنده جز تخریب پایگاه اصلاح طلبی پیام دیگری را به مخاطب منتقل میکند؟
آیا نوشتار« الف.مرادیان» را توصیف اصلاح طلبان تلقی کنیم یا تخریب آنان؟
هرچند در ادامه ی روند، این نویسنده با سیاست حمله به هاشمی پور ذهن مخاطب را از موضوع اصلی دور ساخته و دوباره باحمله به استاندار اصلاح طلب استان برای ایشان تعیین تکلیف کرده اند تا ضمن احترام ظاهری به نماینده ی کهگیلویه ، با خواسته های هاشمی پور مخالفت شود.
حمله به مدیران اصلاح طلب استان و اتهام نداشتن استراتژی مدیریتی مدیران کل از دیگر شاخصه های حمله ی« مرادیان» به طیف اصلاحات استان میباشد که با ظاهر حمله به هاشمی پور، جهت تشویش افکار عمومی وایجادتنش میان اصلاح طلبان وطرفداران هاشمی پور برآمده است..
« الف. مرادیان» ازابتدا با تهدید شدیداللحن اصلاح طلبان آغاز کرده است ولی تهدیدی با چاشنی دلسوزی..
معیار تعامل مدیران وهاشمی پور قانون است نه سلیقه ی فردی، پس چه تفکری است که از مدیران مردم میخواهدتا از نماینده مردم جدا باشند؟ یا مدیران خود را از نماینده فراری دهند غافل از اینکه بازنده اصلی این ماراتن ٬ ولی نعمتان انقلابند .
توجه به پایان بندی مطلب « مرادیان» و اعلام سبقت جناب موحد از هاشمی پور در حمایت از آقای رئیسی قصد آتش افروزی در جبهه اصول گرایی را نیز هدف قرار داده است. از طرفی رؤسای ستادهای انتخاباتی رئیس جمهور منتخب را به احساس و هیجان ودخالت فراخوانده است.
سوال اینجاست که مدیران ستادها که ابلاغشان مقطعی و فاقد وجاهت قانونی بوده در کجای تصمیم گیری های رسمی استانی وملی قرار دارند؟ مدیران ستادها چه نقش قانونی در عزل و نصب ها دارند که نگارنده از نقش آنها به عنوان ابزار فشار استفاده میکند؟ به نویسنده پیشنهاد میدهم وظایف جدید روسای ستادها راکه بالاتر ازوظایف قانونی وزیران و نماینده میداند به مجلس جهت تصویب ارائه دهند.
«الف. مرادیان» باید به خاطر داشته باشد که تعامل و اعتدال و خدمت به مردم به عنوان نقطه ی مثبت در کارنامه ی مدیران ثبت میشود نه مقاومت در خدمتگزاری به مردم.
«اصلاح طلبی» باور به امکان تغییر ساختارهای سیاسی و نظام اقتصادی و مدیریتی یک جامعه از طریق تغییر تدریجی از درون نهادهای موجود میباشد.
در پایان بیان چند نکته خالی از لطف نیست «الف.مرادیان» بابرداشت اشتباه از واقعیت های موجود جامعه، قصد دامن زدن به اختلافات قومی را دارد نه بیان تفاوت های سیاسی و آنالیز رفتارهای سیاسیون کهگیلویه ی بزرگ را.
۱_ جایگاه « الف. مرادیان» جز یک شهروند چه بوده است که قصد حذف نماینده کهگیلویه ی بزرگ و در حداقلِ تخفیف، برخورد قانونی با وی را دارد؟ آیا هاشمی پور جرمی مرتکب شده است؟ مگر نه اینکه آقای هاشمی پور کاری اندک مشابه آقایان تاجگردون و زارعی انجام داده حالا اگر ادعای مرادیان صحت داشته باشد البته واقعیت این است که با بررسی وضعیت موجود مدیریت استان هیچ سنخیت و عدالتی در توسعه نیروی انسانی وجود ندارد .حال حکم صادره مرادیانبرای آن دو نماینده محترم باید خیلی سنگین باشد.
۲_ اختلاف نظر هاشمی پور با ایلامی شخصی وسلیقه ای نبوده بلکه در راستای مطالبه یک حوزه ی انتخابیه است برای رفع مشکلات بهداشت و درمان چهار شهرستان، سه شهر وچندین دهستان و روستا. توقعات یک جمعیت ۱۵۰ هزار نفری است برای حداقل امکانات بهداشتی و درمانی.
در پایان به «الف . مرادیان» یادآور می‌شوم:
هر عقیده‌ای در جامعه قابل احترام میباشد ولی تفکر دامن زدن به اختلافات قومی و تنش‌های اجتماعی محکوم و مذموم است و این تست ها با هوشیاری مردم قدیمی و بایگانی شده‌اند. فراموش نکنیم و البته تأکید کنم که نقد منصفانه به رشدجامعه سرعت میبخشد وهمسوئی احزاب باهمدیگر نشانه ی تکامل و رشد سیاسی بزرگان فکری هرجریان اجتماعی میباشد.
