تاریخ انتشار
يکشنبه ۱۴ خرداد ۱۳۹۶ ساعت ۰۴:۱۸
کد مطلب : ۲۵۳۹۰۵
آقای استاندار؛ بفرما ضمن احترام نماینده شاخص تغییر مدیران برنامههای دولت باشد
۰
کبنا ؛ الف .مرادیان
فقدان احزاب و ریسک بالای فعالیت سیاسی در کشور و به تبع آن تشدید مسائل قومیتی در استان سبب سردرگمی سیاسی افراد شده است هر چند افراد ثابتقدم فارغ از این مسائل بندرت دچار چرخش می شوند ولی حکایت شهرستان کهگیلویه و سیاسیون اصلاح طلب آن در نوع خود جالب توجه است.
بسیاری از این به اصطلاح سیاسیون در سال ۹۰ از بزرگواری به عنوان یکی از نمادهای اصلی جبهه پایداری حمایت کردند و حتی برای او سخنرانی کردند و برخی هم از فیاض بخش و یا حتی حبیبی حمایت کردند. خیلیها آن سال را خاص دانستند و خواستار چشم پوشی بر اتفاقات آن سال شدند. این امیدواری وجود داشت که در سال ۹۴ شاهد تکرار آن رویه نباشیم اما در سال ۹۴ نه تنها آن موضوع تمام نشد که بعضا از صدر تا ذیل سیاسیون اصلاحطلب بیشتر با بهانهی قومی و البته در ظاهر برخیها با توجیهات سیاسی همچون ضعف نامزد اصلاح طلبان و یا شانس پایین رای آوری او یا به موحد پیوستند و یا اکثرا از عدل هاشمیپور حمایت کردند.
دنبال واکاوی آن اتفاقات تلخ نیستیم که قطعا خوانندگان عزیز خود از همه آن اتفاقات مطلع هستند.
در سطح کلان هم چهار سال گذشته شاهد چرخشها و گردشهای زیاد به همراه چشم پوشی بر برخی رفتارها و مواضع بودیم که اوایل حضور نماینده اصولگرای کهگیلویه در مجلس و بعدا شرایط بینابینی دولت به عنوان دلایل این تصمیمات مطرح میشد ولی حالا بعد از این دو قطبی بزرگ در کشور و اینکه شخص رئیسجمهور بدون هر گونه ملاحظهای برای اولین بار بر اصلاحات درود فرستاد تکلیف چیست؟ آیا باید کماکان شاهد مدیران چند گرایشی در دولت باشیم؟ آیا باید شاهد حضور مدیرانی باشیم که در نشست های خانگی هدایتخواه در نجف آباد یاسوج شرکت میکنند و بعد به جشن پیروزی روحانی به سالن وزارت کشور می روند؟ آیا باید بر همراهی مدیران با آقای هاشمی پور که در یک بیانیه رسمی از آقای رئیسی حمایت کرد چشم پوشید؟
قانون از ابتدا و صراحتا تکلیف قوا را مشخص کرده است ولی همیشه طبق یک ملاحظه نانوشته از مدیران خواسته می شود که با نمایندگان تعامل داشته باشند و نظرات منطقی و دلسوزانه نمایندگان در تصمیمات دخالت داده شود و البته باید این تعامل دو طرفه باشد. نه اینکه از طرف نماینده امر و خواسته باشد و مدیران نیز صرفا تمکین کنند. در انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم و در اوج هیجانات آقای تاجگردون و آقای زارعی تمام قد از روحانی حمایت کردند ولی آقای هاشمیپور بعد از فشارهای هم حزبیهایش و صحبتهای آقای رضاتوفیقی در مصلی یاسوج و در حضور جهانگیری مبنی بر اعلام موضع از آقای هاشمیپور که رسما از آقای رئیسی حمایت کرد.
کسی نمی گوید که چون آقای هاشمیپور با دولت نیستند حذف شوند که چنین چیزی هم امکان ندارد و در ساختار دموکراتیک پذیرفتنی نیست و برخی از مردم شهرستان هم به دلایل مختلف از وی حمایت کرده اند بلکه میگوییم مطابق قانون با ایشان سخن گفت و من بعد فردی که حتی از دور بر آتش دستی نداشته است و فقط بخاطر فشار آقای هاشمیپور همه کارهی شهرستان کهگیلویه نشود و برخی مدیران کل برخلاف سابق از خود استقلال نشان دهند.
مدیران محترم ستادهای آقای روحانی به ویژه در کهگیلویه باید روشن کنند که مدیران مورد حمایت آقای هاشمیپور آیا در طول تبلیغات حتی یکبار به ستاد سر زدند و یا هیچ اعلام حمایتی کردند.
شاید زمان آن رسیده باشد که مردم این شهرستان و سیاسیون آن که ادعای اصلاح طلبی دارند و با آقای هاشمیپور و موحد هستند باید هر چه سریعتر تکلیف خود را روشن نمایند و علیالخصوص کسانی که در این شهرستان خود را اصولگرای معتدل نام نهادند و حتی برای آقای روحانی ستاد زدند نسبت به این موضوع اعلام موضع کنند.
اتفاقا آقای هاشمیپور کمی دیر و قطعا در زیر فشار اقدام به حمایت از آقای رئیسی کرد اما آقای موحد از روز اول پای ثابت جمنا بود و همچون یک انتخابات محلی به روستاها میرفت و مردم را به حمایت از رئیسی ترغیب میکرد و آراء نهایی شهرستان کهگیلویه که از مجموع ۳۸ هزار رای آقای روحانی تنها ۲۷ هزار رای آن در شهر دهدشت بوده است این موضوع را ثابت میکند جایی که اتفاقا در سال گذشته عدل هاشمی پور بیشترین رای را از آنجا کسب کرده بود.
آقای استاندار کهگیلویه و بویراحمد حتما باید این نکته را به مدیران کل تذکر دهد که ضمن احترام به نماینده محترم شهرستان کهگیلویه حتما باید در شاخص های تعیین مدیران شهرستانی پایبندی به برنامه های دولت از اولویت های اصلی باشد.
رویه ناپسندی که در دور قبل از سوی برخی از مدیران کل استان باعث سهم خواهی شده است به گونه ای که اگر احیانا مدیران در مقابل بعضی خواسته ها که معمولا همگی هم تغییر و انتصاب مدیران همسو است مقاومت کنند نماینده محترم نیز زود شروع به حمله کنند و تهدید به کشاندن وزیر مربوطه به مجلس نماید که آخرین مورد صحبت های آقای هاشمی پور در مورد آقای ایلامی رئیس دانشگاه علوم پزشکی است. و تنها انتصاب ایشان در کهگیلویه نیز مطلقا با هماهنگی حاج عدل بوده است که نیاز است اقای استاندار و رئیس ستاد آقای روحانی به این موضوع ورود کنند.
حال سوال این است این مدیران می خواهند چه استراتژی در مقابل برخی خواستههایی اینچنینی اتخاذ کنند. جالب است که قاطبه این مدیران در ستاد آقای روحانی هم حاضر میشدند.
مدیران نباید از هیاهو بترسند و اینکه با تهدید سوال از وزیر تصور کنند اتفاق خاصی میافتد یقینا این گونه نیست و مقاومت در مقابل سهم خواهی به عنوان یک نقطه روشن در کارنامه و شخصیت آنها به ثبت خواهد رسید و مردم و طرفداران دولت نیز در کنار آنها خواهند بود.
مسئله بسیار ساده و روشن است این دولت، دولت تدبیر و امید است و طبیعی است مدیران آن باید با دولت هسمو باشند پس همسویی با نیروهایی که با جمنا همراهی می کردند نه اینکه جرم و یا تخلفی باشد بلکه به معنای عدم اعتقاد به شعارها و سیاست های دولت است و این نوعی نادیده گرفتن رای مردم است و مدیری هم که بخواهد خلاف این عمل کند باید در مقابل مردم پاسخگو باشد.
فقدان احزاب و ریسک بالای فعالیت سیاسی در کشور و به تبع آن تشدید مسائل قومیتی در استان سبب سردرگمی سیاسی افراد شده است هر چند افراد ثابتقدم فارغ از این مسائل بندرت دچار چرخش می شوند ولی حکایت شهرستان کهگیلویه و سیاسیون اصلاح طلب آن در نوع خود جالب توجه است.
بسیاری از این به اصطلاح سیاسیون در سال ۹۰ از بزرگواری به عنوان یکی از نمادهای اصلی جبهه پایداری حمایت کردند و حتی برای او سخنرانی کردند و برخی هم از فیاض بخش و یا حتی حبیبی حمایت کردند. خیلیها آن سال را خاص دانستند و خواستار چشم پوشی بر اتفاقات آن سال شدند. این امیدواری وجود داشت که در سال ۹۴ شاهد تکرار آن رویه نباشیم اما در سال ۹۴ نه تنها آن موضوع تمام نشد که بعضا از صدر تا ذیل سیاسیون اصلاحطلب بیشتر با بهانهی قومی و البته در ظاهر برخیها با توجیهات سیاسی همچون ضعف نامزد اصلاح طلبان و یا شانس پایین رای آوری او یا به موحد پیوستند و یا اکثرا از عدل هاشمیپور حمایت کردند.
دنبال واکاوی آن اتفاقات تلخ نیستیم که قطعا خوانندگان عزیز خود از همه آن اتفاقات مطلع هستند.
در سطح کلان هم چهار سال گذشته شاهد چرخشها و گردشهای زیاد به همراه چشم پوشی بر برخی رفتارها و مواضع بودیم که اوایل حضور نماینده اصولگرای کهگیلویه در مجلس و بعدا شرایط بینابینی دولت به عنوان دلایل این تصمیمات مطرح میشد ولی حالا بعد از این دو قطبی بزرگ در کشور و اینکه شخص رئیسجمهور بدون هر گونه ملاحظهای برای اولین بار بر اصلاحات درود فرستاد تکلیف چیست؟ آیا باید کماکان شاهد مدیران چند گرایشی در دولت باشیم؟ آیا باید شاهد حضور مدیرانی باشیم که در نشست های خانگی هدایتخواه در نجف آباد یاسوج شرکت میکنند و بعد به جشن پیروزی روحانی به سالن وزارت کشور می روند؟ آیا باید بر همراهی مدیران با آقای هاشمی پور که در یک بیانیه رسمی از آقای رئیسی حمایت کرد چشم پوشید؟
قانون از ابتدا و صراحتا تکلیف قوا را مشخص کرده است ولی همیشه طبق یک ملاحظه نانوشته از مدیران خواسته می شود که با نمایندگان تعامل داشته باشند و نظرات منطقی و دلسوزانه نمایندگان در تصمیمات دخالت داده شود و البته باید این تعامل دو طرفه باشد. نه اینکه از طرف نماینده امر و خواسته باشد و مدیران نیز صرفا تمکین کنند. در انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم و در اوج هیجانات آقای تاجگردون و آقای زارعی تمام قد از روحانی حمایت کردند ولی آقای هاشمیپور بعد از فشارهای هم حزبیهایش و صحبتهای آقای رضاتوفیقی در مصلی یاسوج و در حضور جهانگیری مبنی بر اعلام موضع از آقای هاشمیپور که رسما از آقای رئیسی حمایت کرد.
کسی نمی گوید که چون آقای هاشمیپور با دولت نیستند حذف شوند که چنین چیزی هم امکان ندارد و در ساختار دموکراتیک پذیرفتنی نیست و برخی از مردم شهرستان هم به دلایل مختلف از وی حمایت کرده اند بلکه میگوییم مطابق قانون با ایشان سخن گفت و من بعد فردی که حتی از دور بر آتش دستی نداشته است و فقط بخاطر فشار آقای هاشمیپور همه کارهی شهرستان کهگیلویه نشود و برخی مدیران کل برخلاف سابق از خود استقلال نشان دهند.
مدیران محترم ستادهای آقای روحانی به ویژه در کهگیلویه باید روشن کنند که مدیران مورد حمایت آقای هاشمیپور آیا در طول تبلیغات حتی یکبار به ستاد سر زدند و یا هیچ اعلام حمایتی کردند.
شاید زمان آن رسیده باشد که مردم این شهرستان و سیاسیون آن که ادعای اصلاح طلبی دارند و با آقای هاشمیپور و موحد هستند باید هر چه سریعتر تکلیف خود را روشن نمایند و علیالخصوص کسانی که در این شهرستان خود را اصولگرای معتدل نام نهادند و حتی برای آقای روحانی ستاد زدند نسبت به این موضوع اعلام موضع کنند.
اتفاقا آقای هاشمیپور کمی دیر و قطعا در زیر فشار اقدام به حمایت از آقای رئیسی کرد اما آقای موحد از روز اول پای ثابت جمنا بود و همچون یک انتخابات محلی به روستاها میرفت و مردم را به حمایت از رئیسی ترغیب میکرد و آراء نهایی شهرستان کهگیلویه که از مجموع ۳۸ هزار رای آقای روحانی تنها ۲۷ هزار رای آن در شهر دهدشت بوده است این موضوع را ثابت میکند جایی که اتفاقا در سال گذشته عدل هاشمی پور بیشترین رای را از آنجا کسب کرده بود.
آقای استاندار کهگیلویه و بویراحمد حتما باید این نکته را به مدیران کل تذکر دهد که ضمن احترام به نماینده محترم شهرستان کهگیلویه حتما باید در شاخص های تعیین مدیران شهرستانی پایبندی به برنامه های دولت از اولویت های اصلی باشد.
رویه ناپسندی که در دور قبل از سوی برخی از مدیران کل استان باعث سهم خواهی شده است به گونه ای که اگر احیانا مدیران در مقابل بعضی خواسته ها که معمولا همگی هم تغییر و انتصاب مدیران همسو است مقاومت کنند نماینده محترم نیز زود شروع به حمله کنند و تهدید به کشاندن وزیر مربوطه به مجلس نماید که آخرین مورد صحبت های آقای هاشمی پور در مورد آقای ایلامی رئیس دانشگاه علوم پزشکی است. و تنها انتصاب ایشان در کهگیلویه نیز مطلقا با هماهنگی حاج عدل بوده است که نیاز است اقای استاندار و رئیس ستاد آقای روحانی به این موضوع ورود کنند.
حال سوال این است این مدیران می خواهند چه استراتژی در مقابل برخی خواستههایی اینچنینی اتخاذ کنند. جالب است که قاطبه این مدیران در ستاد آقای روحانی هم حاضر میشدند.
مدیران نباید از هیاهو بترسند و اینکه با تهدید سوال از وزیر تصور کنند اتفاق خاصی میافتد یقینا این گونه نیست و مقاومت در مقابل سهم خواهی به عنوان یک نقطه روشن در کارنامه و شخصیت آنها به ثبت خواهد رسید و مردم و طرفداران دولت نیز در کنار آنها خواهند بود.
مسئله بسیار ساده و روشن است این دولت، دولت تدبیر و امید است و طبیعی است مدیران آن باید با دولت هسمو باشند پس همسویی با نیروهایی که با جمنا همراهی می کردند نه اینکه جرم و یا تخلفی باشد بلکه به معنای عدم اعتقاد به شعارها و سیاست های دولت است و این نوعی نادیده گرفتن رای مردم است و مدیری هم که بخواهد خلاف این عمل کند باید در مقابل مردم پاسخگو باشد.