تاریخ انتشار
جمعه ۱۲ خرداد ۱۳۹۶ ساعت ۰۳:۰۳
کد مطلب : ۲۵۳۵۲۰
نیکولو ماکیاولی در کهگیلویه و بویراحمد دوباره زنده شد
۰
کبنا ؛عنایت شیخی
روزگار مدیدی ست که در فضای سیاست در استان رنگ و رو رفته کهگیلویه و بویراحمد مداقه میکنم و از منظرگاههای متفاوتی به این امر نظر کرده و منازل و تصاویر متفاوتی از این تابلوی هزار رنگ تو در تو دشت کرده و هر بار با نبأ العظیم (*) روبرو میشوم.
سیاست مفهوم، علم و فضایی که برای بهبودی و بهورزی و توسعه بشریت پا به عرصه اجتماع و مدنیت و زندگی انسانها گذاشته بود [اما سیاست بازی] هر روز در استان ما بیشتر و بیشتر اخلاق و انسانیت انسانها را به مسلخ برده و بوی تعفنش مشام دلربای لرهای ساده دل و بیآلایش این دیار را آزار میدهد. استان زرخیز و مستعد کهگیلویه و بویراحمد اما فقیر و تهیدست و از قافله توسعه عقب مانده و از دوست بریده و به یار نرسیده ما مدتهاست که رنگ و روی محنت صورت زمخت و زجر کشیده اش را زرد و بیروح کرده است.
چه میشود کرد؟ از قضا سرکنگبین صفرا فزود.
از قضای روزگار قصه پر غصه این دیار بکر و با فقر هم آغوشِ ما مدتی ست که زمزمههای مدنیت و واژههای پر طمطراق علوم اجتماعی یا به قول جناب هابرماس علوم فرهنگی از گوشه و کنار و کوی و برزنش به گوش میرسد و کمتر شخصیتی پیدا میشود که (*) و باد به غبغبش نیندازد که بله ما هم متخصص علم اجتماعیم و باید به قلم ما و به نَفَس ما این خاک بیرمق حی و زنده شده و ما تنها طبیب حاذق این تن بیمار و لاعلاجیم.
تنهای زمین گیر به دستان مسیحا
گه زنده شوند و گهی از غصه بمیرند
در این فضا، مردمان ساده دل و اهل دل این دیار پر غصه، روان شان از غم و غصه و فقر و درد آزرده شده و فقر و فلاکت هر روز بیشتر و بیشتر چنگال تیزش را در بدن ضعیف و نحیف این دیار فرو خواهد برد.
بله اگر داغ دل بود، ما دیدهایم
سیاست [سیاستبازی] و مدیریت در این فضای سنتی مدعی مدرنیته، قطعاً و یقیناً باعث بوجود آمدن وضعیتی قرمز خواهد شد که اخلاق و ارزشهای انسانی در آن چال شده و بر پیکر بیرمقش به شکلی غیرانسانی پایکوبی خواهد شد.
این فضا(*) بیشک نیکولو ماکیاولیهایی متولد خواهد کرد که بعد از رشد، این فلورانس بیرمق را به خاک کشیده و هر گوشهاش را (*) خواهند برد. جریانهای سیاسی مصطلح در استان ما در هر دو طیف اصولگرایی و اصلاح طلبی بعضی این روزها منزلگاه صفا بخش ماکیاولی هایی ست که برای ماندن در قدرت و مدیریت دست به هر اقدامی می زنند تا جمله معروف نیکولو که هدف وسیله را توجیه می کند و شهریار پر آوازه و قدرتمند و بی اخلاق کتابش، هر لحظه در اذهان مرور شده و تظاهر و ریا و نفاق دروازه های سنگی این دیار نگون بخت را فتح کند. مگر نیکولو ماکیاولی در کتاب شهریارش برای برخی افراد معلوم الحال نگفت که: «داشتن صفات خوب چندان مهم نیست. مهم این است که پادشاه فن تظاهر به داشتن این صفات را خوب بلد باشد. حتی از این هم فراتر میروم و میگویم که اگر او حقیقتاً دارای صفات نیک باشد و به آنها عمل کند به ضررش تمام خواهد شد در حالی که تظاهر به داشتن این گونه صفات نیک برایش سودآور است. مثلاً خیلی خوب است که انسان دلسوز، وفادار، باعاطفه، معتقد به مذهب و درستکار جلوه کند و باطناً هم چنین باشد. اما فکر انسان همیشه باید طوری معقول و مخیر بماند که اگر روزی بکار بردن عکس این صفات لازم شد به راحتی بتواند از خوی انسانی به خوی حیوانی برگردد و بیرحم و بی عاطفه و بی وفا و بی عقیده و نادرست باشد»
این تجربه پر غصه و اندوهناک در این خاک نشان داده که اگر سیاست با اخلاق هم آمیخته نشوند و در هم گره نخورند می تواند چه فجایع بزرگ و سترگی را رقم بزند و چه دردهایی را بر گرده این انسان های نگون بخت متحمل کند. بعضی فعالان سیاسی که انگار نیکولو ماکیاولی های این عصر هستند در کهگیلویه و بویراحمد، علمدار تظاهر، نفاق و معامله و پشت پرده های نامیمون شهریاری نامبارک شده اند.
اما در این فلورانس دهشت بار مردمی ساده دل چه بر سرشان خواهد رفت و کودکان فقر کشیده بی شیر خشک چه خواهند کشید؟
(*)
در این فضای مورد بحث برخی نیکولو ماکیاولی های دونبش و متظاهر هستند که جولان میدهند و سکان مدیریت را به دست گرفته و این دریای پر موج را رهبری میکنند. و گاهاً افراد صادق و اخلاق مدار و متخصص و علم محور در این فضا قطعاً و یقیناً یا دم بر بسته و گوشه عزلت گرفته و عنان از کف داده و سکوت اختیار میکنند و مهاجرت خواهند کرد. به قول مصحف شریف؛
«اَلَّذینَ امَنوُا وَهاجَرُوا وَجاهَدُوا فی سَبیلِ اللّهِ بِاَمْوالِهِمْ وَاَنْفُسِهِمْ اَعْظَمُ دَرَجَهً عِنْدَ اللّهِ وَاوُلئِکَ هُمُ الْفائِزُونَ» «آنان که ایمان آوردند و هجرت کردند و با اموال و جانهای خود در راه خدا جهاد کردند درجه بزرگتری نزد خدا دارند و آنها رستگارند.» سوره مبارکه توبه آیه ۲۰
با این وضعیت قرمز موجود، آیا این فلورانس مغموم، گرفتار خانواده مدیچی خواهد شد و فقر و عدم توسعه یافتگی ادامه خواهد داشت یا دوباره فرد دیگری بر قدرت خواهد نشست(*)؟ این وضعیت بستگی به اراده و تصمیم ما ساکنان این خاک زرخیز خواهد داشت که با اخلاق مداری و توجه به تعهد و تخصص و علم و هنر جامعه فقرزدهیمان را نجات خواهیم داد یا با پیروی از ماکیاولی های درونمان دوباره بر این سنت نامیمون(*) تاکید کرده و این سیر باطل را ادامه خواهیم داد. اگر قرار هست که این رویه ی ناصواب ادامه داشته باشد مقبولتر و رواتر است که انسانهایی که دل در گرو اخلاق و انسانیت دارند (*)
نکوهش مکن چرخ نیلوفری را
برون کن ز سر باد و خیرهسری را
هم امروز از پشت بارت بیفگن
میفگن به فردا مر این داوری را
چو تو خود کنی اختر خویش را بد
مدار از فلک چشم نیک اختری را
سپیدار ماندهاست بیهیچ چیزی
ازیرا که بگزید او کم بری را
بسوزند چوب درختان بیبر
سزا خود همین است مر بیبری را
درخت تو گر بار دانش بگیرد
به زیر آوری چرخ نیلوفری را...
عنایت شیخی- خرداد ۹۶
توضیحات:
نیکولو ماکیاولی: نیکولو دی برناردو دِ ماکیاولی فیلسوف سیاسی، شاعر، آهنگساز و نمایشنامهنویس مشهور ایتالیایی در ۳ مه ۱۴۶۹ در فلورانس ایتالیا به دنیا آمد و در ۲۱ ژوئن ۱۵۲۷ درگذشت.
بورجا: چزاره بورجیا دوک والنتینویس، کاندوتیری ایتالیا، نجیبزاده خاندان بورجیا و سیاستمدار ایتالیایی در دوران رنسانس بود.
خاندان مدیچی: خانوادهٔ قدرتمند ایتالیایی دوران رنسانس بودند که از قرن پانزدهم تا قرن هجدهم در شهر فلورانس حکومت کردند.
(*): لازم به ذکر است این یادداشت توسط گروه سردبیری کبنا نیوز با نهایت پوزش از نویسنده محترم با علامت(*) ویراش گردیده، مخاطبین در صورت تمایل به دریافت اصل مقاله میتوانند از طریق ارسال ایمیل و یا شماره تلگرام اقدام نمایند.
روزگار مدیدی ست که در فضای سیاست در استان رنگ و رو رفته کهگیلویه و بویراحمد مداقه میکنم و از منظرگاههای متفاوتی به این امر نظر کرده و منازل و تصاویر متفاوتی از این تابلوی هزار رنگ تو در تو دشت کرده و هر بار با نبأ العظیم (*) روبرو میشوم.
سیاست مفهوم، علم و فضایی که برای بهبودی و بهورزی و توسعه بشریت پا به عرصه اجتماع و مدنیت و زندگی انسانها گذاشته بود [اما سیاست بازی] هر روز در استان ما بیشتر و بیشتر اخلاق و انسانیت انسانها را به مسلخ برده و بوی تعفنش مشام دلربای لرهای ساده دل و بیآلایش این دیار را آزار میدهد. استان زرخیز و مستعد کهگیلویه و بویراحمد اما فقیر و تهیدست و از قافله توسعه عقب مانده و از دوست بریده و به یار نرسیده ما مدتهاست که رنگ و روی محنت صورت زمخت و زجر کشیده اش را زرد و بیروح کرده است.
چه میشود کرد؟ از قضا سرکنگبین صفرا فزود.
از قضای روزگار قصه پر غصه این دیار بکر و با فقر هم آغوشِ ما مدتی ست که زمزمههای مدنیت و واژههای پر طمطراق علوم اجتماعی یا به قول جناب هابرماس علوم فرهنگی از گوشه و کنار و کوی و برزنش به گوش میرسد و کمتر شخصیتی پیدا میشود که (*) و باد به غبغبش نیندازد که بله ما هم متخصص علم اجتماعیم و باید به قلم ما و به نَفَس ما این خاک بیرمق حی و زنده شده و ما تنها طبیب حاذق این تن بیمار و لاعلاجیم.
تنهای زمین گیر به دستان مسیحا
گه زنده شوند و گهی از غصه بمیرند
در این فضا، مردمان ساده دل و اهل دل این دیار پر غصه، روان شان از غم و غصه و فقر و درد آزرده شده و فقر و فلاکت هر روز بیشتر و بیشتر چنگال تیزش را در بدن ضعیف و نحیف این دیار فرو خواهد برد.
بله اگر داغ دل بود، ما دیدهایم
سیاست [سیاستبازی] و مدیریت در این فضای سنتی مدعی مدرنیته، قطعاً و یقیناً باعث بوجود آمدن وضعیتی قرمز خواهد شد که اخلاق و ارزشهای انسانی در آن چال شده و بر پیکر بیرمقش به شکلی غیرانسانی پایکوبی خواهد شد.
این فضا(*) بیشک نیکولو ماکیاولیهایی متولد خواهد کرد که بعد از رشد، این فلورانس بیرمق را به خاک کشیده و هر گوشهاش را (*) خواهند برد. جریانهای سیاسی مصطلح در استان ما در هر دو طیف اصولگرایی و اصلاح طلبی بعضی این روزها منزلگاه صفا بخش ماکیاولی هایی ست که برای ماندن در قدرت و مدیریت دست به هر اقدامی می زنند تا جمله معروف نیکولو که هدف وسیله را توجیه می کند و شهریار پر آوازه و قدرتمند و بی اخلاق کتابش، هر لحظه در اذهان مرور شده و تظاهر و ریا و نفاق دروازه های سنگی این دیار نگون بخت را فتح کند. مگر نیکولو ماکیاولی در کتاب شهریارش برای برخی افراد معلوم الحال نگفت که: «داشتن صفات خوب چندان مهم نیست. مهم این است که پادشاه فن تظاهر به داشتن این صفات را خوب بلد باشد. حتی از این هم فراتر میروم و میگویم که اگر او حقیقتاً دارای صفات نیک باشد و به آنها عمل کند به ضررش تمام خواهد شد در حالی که تظاهر به داشتن این گونه صفات نیک برایش سودآور است. مثلاً خیلی خوب است که انسان دلسوز، وفادار، باعاطفه، معتقد به مذهب و درستکار جلوه کند و باطناً هم چنین باشد. اما فکر انسان همیشه باید طوری معقول و مخیر بماند که اگر روزی بکار بردن عکس این صفات لازم شد به راحتی بتواند از خوی انسانی به خوی حیوانی برگردد و بیرحم و بی عاطفه و بی وفا و بی عقیده و نادرست باشد»
این تجربه پر غصه و اندوهناک در این خاک نشان داده که اگر سیاست با اخلاق هم آمیخته نشوند و در هم گره نخورند می تواند چه فجایع بزرگ و سترگی را رقم بزند و چه دردهایی را بر گرده این انسان های نگون بخت متحمل کند. بعضی فعالان سیاسی که انگار نیکولو ماکیاولی های این عصر هستند در کهگیلویه و بویراحمد، علمدار تظاهر، نفاق و معامله و پشت پرده های نامیمون شهریاری نامبارک شده اند.
اما در این فلورانس دهشت بار مردمی ساده دل چه بر سرشان خواهد رفت و کودکان فقر کشیده بی شیر خشک چه خواهند کشید؟
(*)
در این فضای مورد بحث برخی نیکولو ماکیاولی های دونبش و متظاهر هستند که جولان میدهند و سکان مدیریت را به دست گرفته و این دریای پر موج را رهبری میکنند. و گاهاً افراد صادق و اخلاق مدار و متخصص و علم محور در این فضا قطعاً و یقیناً یا دم بر بسته و گوشه عزلت گرفته و عنان از کف داده و سکوت اختیار میکنند و مهاجرت خواهند کرد. به قول مصحف شریف؛
«اَلَّذینَ امَنوُا وَهاجَرُوا وَجاهَدُوا فی سَبیلِ اللّهِ بِاَمْوالِهِمْ وَاَنْفُسِهِمْ اَعْظَمُ دَرَجَهً عِنْدَ اللّهِ وَاوُلئِکَ هُمُ الْفائِزُونَ» «آنان که ایمان آوردند و هجرت کردند و با اموال و جانهای خود در راه خدا جهاد کردند درجه بزرگتری نزد خدا دارند و آنها رستگارند.» سوره مبارکه توبه آیه ۲۰
با این وضعیت قرمز موجود، آیا این فلورانس مغموم، گرفتار خانواده مدیچی خواهد شد و فقر و عدم توسعه یافتگی ادامه خواهد داشت یا دوباره فرد دیگری بر قدرت خواهد نشست(*)؟ این وضعیت بستگی به اراده و تصمیم ما ساکنان این خاک زرخیز خواهد داشت که با اخلاق مداری و توجه به تعهد و تخصص و علم و هنر جامعه فقرزدهیمان را نجات خواهیم داد یا با پیروی از ماکیاولی های درونمان دوباره بر این سنت نامیمون(*) تاکید کرده و این سیر باطل را ادامه خواهیم داد. اگر قرار هست که این رویه ی ناصواب ادامه داشته باشد مقبولتر و رواتر است که انسانهایی که دل در گرو اخلاق و انسانیت دارند (*)
نکوهش مکن چرخ نیلوفری را
برون کن ز سر باد و خیرهسری را
هم امروز از پشت بارت بیفگن
میفگن به فردا مر این داوری را
چو تو خود کنی اختر خویش را بد
مدار از فلک چشم نیک اختری را
سپیدار ماندهاست بیهیچ چیزی
ازیرا که بگزید او کم بری را
بسوزند چوب درختان بیبر
سزا خود همین است مر بیبری را
درخت تو گر بار دانش بگیرد
به زیر آوری چرخ نیلوفری را...
عنایت شیخی- خرداد ۹۶
توضیحات:
نیکولو ماکیاولی: نیکولو دی برناردو دِ ماکیاولی فیلسوف سیاسی، شاعر، آهنگساز و نمایشنامهنویس مشهور ایتالیایی در ۳ مه ۱۴۶۹ در فلورانس ایتالیا به دنیا آمد و در ۲۱ ژوئن ۱۵۲۷ درگذشت.
بورجا: چزاره بورجیا دوک والنتینویس، کاندوتیری ایتالیا، نجیبزاده خاندان بورجیا و سیاستمدار ایتالیایی در دوران رنسانس بود.
خاندان مدیچی: خانوادهٔ قدرتمند ایتالیایی دوران رنسانس بودند که از قرن پانزدهم تا قرن هجدهم در شهر فلورانس حکومت کردند.
(*): لازم به ذکر است این یادداشت توسط گروه سردبیری کبنا نیوز با نهایت پوزش از نویسنده محترم با علامت(*) ویراش گردیده، مخاطبین در صورت تمایل به دریافت اصل مقاله میتوانند از طریق ارسال ایمیل و یا شماره تلگرام اقدام نمایند.