تاریخ انتشار
چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۶ ساعت ۰۹:۴۷
کد مطلب : ۲۴۷۲۹۶
انتخابات ۹۲ مسیر ایران را از ونزوئلا جدا کرد
۰
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛
علی تقوی
نیکلاس مادورو دوران ریاستجمهوری پر بحرانی را در ونزوئلا میگذراند. مردم این کشور با انتخاب چاوزیسم فلاکت را بر سرنوشت خود حاکم کردند. مقایسه کشورها نشان میدهد نقش حاکمیت یک فرد چگونه در کشورهای جنوب تاثیر دارد. حماقت ایدئولوژیک و شعارهای پوپولیستی میتواند یک کشور را به منجلاب بحران بکشد و از طرفی انتخاب منطقی و مناسب یک کشور را از سقوط در فلاکت نجات دهد. دو کشور ایران و ونزوئلا نمونههای مناسبی است تا به تاثیر مشارکت سیاسی موثر در انتخابات یک کشور پرداخت.
کشور ونزوئلا با تداوم حکومت چاوزیسم با کمبود مواد غذایی و دارو مواجه شده است و به گفته صندوق بینالمللی پول در بحران عمیق اقتصادی فرورفته است. بحران ویرانگر ونزوئلا ساخته کاراکاس است، نه واشنگتن و سرزنش کردن ایالاتمتحده برای دخالتهای سیاسی در این کشور. سیاستهای غیرمعقول دولت و دزدی گسترده از پول عموم از سوی سیاستمداران فاسد متحد دولتهای چاوز و مادورو در ونزوئلا بحرانهای امروز ونزوئلا را باعث شده است.
تمام کشورهای تولیدکننده نفت از وابستگیشان به صادرات این ماده خام رنج میبرند. این امر درگذشته برای ونزوئلا هم صادق بوده است، اما بحران اخیر، ورای چیزی است که در هر کشور صادرکننده نفت اتفاق افتاده است. بحران حاضر ونزوئلا نتیجه وابستگی به نفت نیست، بلکه باسیاستهای اقتصادی ناپایدار تشدید شده است.
تورم تازندهای که اقتصاد ونزوئلا را گرفتار خودکرده و جامعه این کشور را با یک بحران جدی روبهرو ساخته یکشبه اتفاق نیفتاده. بلکه محصول یک سلسله تصمیمات نادرست در حوزه اقتصاد است. تصمیمهایی که باعث شده کارمندان اداری، شهرها را ترک و برای کار بهسوی معادن در درون جنگلها بروند.آنها به امید یافتن قوتی لایموت ونانی بخورونمیر خطر گرفتار شدن در دام گروههای مافیایی و دستبهگریبان شدن با بیماریهای لاعلاج را به جان میخرند. پزشکان اقدامات پزشکی خود را روی میزهای خونآلود انجام میدهند، زیرا از آب کافی برای شستوشو برخوردار نیستند. بیماران روانپریش در مراکز درمانی به میزها بسته میشوند زیرا از قرص و سایر امکانات درمانی برای معالجه بیماران برخوردار نیستند.
نیکولاس مادورو رئیسجمهوری ونزوئلا بهجای راهحل منطقی و مدیریت علمی اقتصاد سیاسی ونزوئلا خطاب به مردم کشورش میگوید «برای عبور از شرایط اضطراری اقتصادی دمای کولرهای خود را کم کنید و ۶۰ روز سشوار نکشید.». پیشازاین دولت از مردم خواسته بود که اغذیه کمتر استفاده کنند و مصرف برنج را کنترل کنند. این حکایت بدترین اقتصاد دنیاست که فلاکت اقتصادی و پوپولیسم بلای جانش شده است.
شعار برابری رئیسجمهور فقید ونزوئلا، در عمل به شکاف طبقاتی بسیار بزرگی در ونزوئلا منجر شد که ضمن نابودی صنعت و اقتصاد این کشور زمینه را برای فلاکت اقتصادی بیسابقهای فراهم کرد. بااینحال سایه پوپولیسم بر اقتصاد ونزوئلا هیچگاه کمرنگ نشد و مردم با انتخاب مادورو مسیر نابودی را برای کشور خود انتخاب کردند. مردم باور کرده بودند که میراث دار چاوز ایالاتمتحده و ثروتمندان را به مبارزه طلبیده است. ولی آن چیزی که اکنون شاهد هستند تبدیل کردن ونزوئلا که یکی از قدرتهای بزرگ کشاورزی دنیا بود به واردکننده بزرگ محصولات کشاورزی است.
با سقوط قیمت نفت و تداوم حاکمیت افکار پوپولیستی چاوزیسم در ریاست جمهوری مادورو ضربهای سخت به اقتصاد ونزوئلا وارد شد. کمبود ارز باعث شد تا تهیه مواد اولیه موردنیاز از طریق واردات متوقف شود وصفهای طولانی، هرجومرج و کمبود مواد غذایی و دارو پایههای حکومت مادورو را در معرض فروپاشی قرار دهد. بحران اقتصادی که کارد را به استخوان مردم ونزوئلا رسانده بود باعث شد در آغاز سال جدید میلادی، مخالفان تصمیم به برکناری رئیسجمهور بگیرند. مردم ونزوئلا با تمام قدرت به قلب «انقلاب بولیواری چاوز و مادورو» نیزه زدند و مجلس را به دست رقیبان راستگرای مادورو که وعده اصلاح اقتصادی میدادند، سپردند.آنها که اکثریت کرسیهای مجلس را در اختیار داشتند، خواستار اصلاح قانون اساسی، کم کردن مدت ریاست جمهوری از شش سال به ۴ سال و درنهایت برگزاری همهپرسی برای واگذاری قدرت شدند.
تازهترین نظرسنجیها نشان میدهد که در رفراندومی که قرار بود برگزار شود و البته به دلیل سنگاندازیهای مادورو هنوز تاریخ دقیق آن مشخص نیست، بیش از ۶۳ درصد مردم ونزوئلا رای به برکناری مادورو خواهند داد. اعتصابها و تظاهرات گسترده مردم در کاراکاس و اغلب شهرهای بزرگ ونزوئلا برای کنارهگیری مادورو یک پیام روشن به پوپولیسمهای حاکم بر ونزوئلا و «سردمداران انقلاب بولیواری» میدهد و آن، این است که لااقل تا مدتها باید پوپولیسم را در اقتصاد و البته سیاست ونزوئلا شکستخورده بهحساب بیاوریم.
وضعیت اقتصاد نفتی ونزوئلا پس از سالها اجرای سیاستهای پوپولیستی، شاهدی بر ناکارآمدی تلاش برخی دولتها برای جلب رضایتمقطعی است. هوگو چاوز رئیسجمهوری پیشین ونزوئلا با پیگیری ایجاد رفاه فصلی بدون توجه به شاخصهای اقتصاد کلان، اقتصادی بیمار را به نیکولا مادورو به ارث گذاشت که پیامدهای آن ماهها و سالها است دولت و مردم این کشور نفتخیز را گرفتار فلاکت کرده است. انتخاب پوپولیسم و شعارهای غیرمنطقی و غیرعلمی توسط مردم باعث شد که یک کشوری که ازلحاظ کشاورزی در رتبههای اول قرار داشت به مفلوکترین کشور دنیا تبدیل شود. تورم ۸۰۰ درصدی و به فحشا کشاندن دختران ونزوئلایی بیش از آنکه دلیل خارجی داشته باشد تاثیر یک انتخاب ایدئولوژیک است. اگر بعد از مرگ چاوز شعور سیاسی جامعه ونزوئلا انتخابی مناسبتر داشت، اکنون نیازی به شورش، اعتراض و یورش مردم به کشورهای همسایه نبود.
اما روند کنونی ونزوئلا و رفتار این سیاستگذاران، بیشباهت به سیاستهای اتخاذشده ایران در سالهای گذشته نیست. ونزوئلا در مواردی مانند میزان بالای درآمدهای نفتی، سیاستهای یارانهای، نرخ ارز چندگانه و تثبیت قیمت انرژی ویژگیهای مشابه ایران داشت.
رویکردهای اقتصادی در ایران و ونزوئلا تا برههای شبیه یکدیگر پیش رفتند. «تزریق پول تورمی»، «یارانه بالای انرژی» و «تثبیت نرخ ارز» در زمان بالا بودن بهای نفت، ازجمله این سیاستها بود. اما چرخش سیاستگذاری در ایران با انتخاب متفاوت شهروندان باعث شد که راه ایران از ونزوئلا در برخی مسیرهای اقتصادی جدا شود. در روزهایی که افت قیمت نفت، تداوم سیاستهای نادرست ونزوئلا را مختل کرد، ثبات در بخش پولی و ارزی، تغییر انتظارات تورمی و کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی باعث شد که آرامش به اقتصاد ایران بازگردد. در حال حاضر نرخ تورم ایران تکرقمی شده است و پیشبینیها نشان میدهد در سال ۲۰۱۷ نرخ تورم ونزوئلا به ۲۲۰۰ درصد خواهد رسید. تحلیلگران معتقدند مردم ونزوئلا باروی آوردن به «چاوزیسم» رفاه خود را در بلندمدت، قربانی سیاستهای نادرست و نفع کوتاهمدت کردند. وضعیت امروز ونزوئلا تاوان اعتماد اکثریت رایدهندگان به ایدئولوژی چاوزیسم است. ایدئولوژیای سیاسی که بر پایه ایدهها، برنامهها و سبکی از حکومتداری منتسب به هوگو چاوز استوار است. رویکرد اقتصادی آن در دفاع از طبقات پاییندست جامعه، دستکاری قیمتها برای حفظ قدرت خرید مردم است. رکن دیگر این ایدئولوژی مبارزه با امپریالیسم است؛ به همین دلیل تجربههای توصیهشده از سوی نهادهای بینالمللی را نمیپذیرد.
شباهتهای مدل اقتصادی ایران و ونزوئلا و نزدیکی تفکرات احمدینژاد با چاوز خطری بود که جامعه ایران را نیز تهدید میکرد. اما آنچه ایران را از تکرار سرنوشت ونزوئلا دور کرد حضور موثر جامعه سیاسی ایران در انتخابات بود. اراده حضور ایرانیان هرچند در سال ۱۳۸۸ توان پیروزی بر بسیاری از متغیرها را نداشت ولی با استمرار خواست خود توانستند در سال ۹۲ سرنوشت زندگی خود را در دست بگیرند و از بحران های اقتصادی جلوگیری کنند. اهمیت انتخابات در کشورهایی که نقش فرد در سیاستگذاری زیاد است، از اهمیت بیشتری نسبت به کشورهای که سیستم سیاستگذاری میکند برخوردار است. تفاوت دو تفکر حاکم، گاه میتواند موجب ویرانی یا اقتدار سیاسی و اقتصادی یک نظام سیاسی را در پی داشته
باشد.
اما برخی از سیاستها در سالهای اخیر باعث شده که راه ایران از ونزوئلا جدا شود. تغییر سیاستهای اقتصادی بهواسطه تغییر ارکان سیاسی در کشور باعث شد که ایران جا پای ونزوئلا نگذارد. نرخ تورم در سال ۹۲ به ۴۵ درصد رسید و امکان داشت در صورت تداوم سیاستهای گذشته روند صعودی نرخ تورم ادامه یابد. اما با تغییر نگاه سیاستمداران و حساسیتها نسبت به متغیر پایه پولی، بحث کنترل نوسانات ارز و کاهش شکاف بین نرخ ارز رسمی و غیررسمی و همچنین تغییر انتظارات تورمی باعث شد که نرخ تورم نسبت به گذشته تغییر مسیر دهد. تغییر عوامل اجرایی در ایران باعث شد که سیاستهای عوامگرایی جای خود را به سیاستهای معقولانه بدهد، رخدادی که در ونزوئلا اتفاق نیفتاد و مادورو، رئیسجمهور فعلی، سیاستهای چاوز را ادامه داد. آنچه دولت روحانی از سال ۹۲ پیگیری کرده، وارونه آن سیاستهای پوپولیستی است که توسط دولت کاراکاس اجراشده است. این سیاستها عاملی شد تا در روزهایی که بهای نفت تقریباً نصف شده بود، ایران شاهد کاهش نرخ تورم و ثبات بازار ارز باشد. این امر با تعدیل قیمتهای حاملهای انرژی، انضباط پولی و مالی و در کل توجه به اصلاحات ساختاری و منطق اقتصادی ممکن شده است. استحکام بخشیدن به پایههای اقتصادی، گرچه فشارهایی را بهصورت مقطعی به همراه دارد، اما نتایج مثبت آن دیرپا هستند و این درسی است که باید از مقایسه سیاستهای دولتهای گوناگون گرفت.
همدلی
علی تقوی
نیکلاس مادورو دوران ریاستجمهوری پر بحرانی را در ونزوئلا میگذراند. مردم این کشور با انتخاب چاوزیسم فلاکت را بر سرنوشت خود حاکم کردند. مقایسه کشورها نشان میدهد نقش حاکمیت یک فرد چگونه در کشورهای جنوب تاثیر دارد. حماقت ایدئولوژیک و شعارهای پوپولیستی میتواند یک کشور را به منجلاب بحران بکشد و از طرفی انتخاب منطقی و مناسب یک کشور را از سقوط در فلاکت نجات دهد. دو کشور ایران و ونزوئلا نمونههای مناسبی است تا به تاثیر مشارکت سیاسی موثر در انتخابات یک کشور پرداخت.
کشور ونزوئلا با تداوم حکومت چاوزیسم با کمبود مواد غذایی و دارو مواجه شده است و به گفته صندوق بینالمللی پول در بحران عمیق اقتصادی فرورفته است. بحران ویرانگر ونزوئلا ساخته کاراکاس است، نه واشنگتن و سرزنش کردن ایالاتمتحده برای دخالتهای سیاسی در این کشور. سیاستهای غیرمعقول دولت و دزدی گسترده از پول عموم از سوی سیاستمداران فاسد متحد دولتهای چاوز و مادورو در ونزوئلا بحرانهای امروز ونزوئلا را باعث شده است.
تمام کشورهای تولیدکننده نفت از وابستگیشان به صادرات این ماده خام رنج میبرند. این امر درگذشته برای ونزوئلا هم صادق بوده است، اما بحران اخیر، ورای چیزی است که در هر کشور صادرکننده نفت اتفاق افتاده است. بحران حاضر ونزوئلا نتیجه وابستگی به نفت نیست، بلکه باسیاستهای اقتصادی ناپایدار تشدید شده است.
تورم تازندهای که اقتصاد ونزوئلا را گرفتار خودکرده و جامعه این کشور را با یک بحران جدی روبهرو ساخته یکشبه اتفاق نیفتاده. بلکه محصول یک سلسله تصمیمات نادرست در حوزه اقتصاد است. تصمیمهایی که باعث شده کارمندان اداری، شهرها را ترک و برای کار بهسوی معادن در درون جنگلها بروند.آنها به امید یافتن قوتی لایموت ونانی بخورونمیر خطر گرفتار شدن در دام گروههای مافیایی و دستبهگریبان شدن با بیماریهای لاعلاج را به جان میخرند. پزشکان اقدامات پزشکی خود را روی میزهای خونآلود انجام میدهند، زیرا از آب کافی برای شستوشو برخوردار نیستند. بیماران روانپریش در مراکز درمانی به میزها بسته میشوند زیرا از قرص و سایر امکانات درمانی برای معالجه بیماران برخوردار نیستند.
نیکولاس مادورو رئیسجمهوری ونزوئلا بهجای راهحل منطقی و مدیریت علمی اقتصاد سیاسی ونزوئلا خطاب به مردم کشورش میگوید «برای عبور از شرایط اضطراری اقتصادی دمای کولرهای خود را کم کنید و ۶۰ روز سشوار نکشید.». پیشازاین دولت از مردم خواسته بود که اغذیه کمتر استفاده کنند و مصرف برنج را کنترل کنند. این حکایت بدترین اقتصاد دنیاست که فلاکت اقتصادی و پوپولیسم بلای جانش شده است.
شعار برابری رئیسجمهور فقید ونزوئلا، در عمل به شکاف طبقاتی بسیار بزرگی در ونزوئلا منجر شد که ضمن نابودی صنعت و اقتصاد این کشور زمینه را برای فلاکت اقتصادی بیسابقهای فراهم کرد. بااینحال سایه پوپولیسم بر اقتصاد ونزوئلا هیچگاه کمرنگ نشد و مردم با انتخاب مادورو مسیر نابودی را برای کشور خود انتخاب کردند. مردم باور کرده بودند که میراث دار چاوز ایالاتمتحده و ثروتمندان را به مبارزه طلبیده است. ولی آن چیزی که اکنون شاهد هستند تبدیل کردن ونزوئلا که یکی از قدرتهای بزرگ کشاورزی دنیا بود به واردکننده بزرگ محصولات کشاورزی است.
با سقوط قیمت نفت و تداوم حاکمیت افکار پوپولیستی چاوزیسم در ریاست جمهوری مادورو ضربهای سخت به اقتصاد ونزوئلا وارد شد. کمبود ارز باعث شد تا تهیه مواد اولیه موردنیاز از طریق واردات متوقف شود وصفهای طولانی، هرجومرج و کمبود مواد غذایی و دارو پایههای حکومت مادورو را در معرض فروپاشی قرار دهد. بحران اقتصادی که کارد را به استخوان مردم ونزوئلا رسانده بود باعث شد در آغاز سال جدید میلادی، مخالفان تصمیم به برکناری رئیسجمهور بگیرند. مردم ونزوئلا با تمام قدرت به قلب «انقلاب بولیواری چاوز و مادورو» نیزه زدند و مجلس را به دست رقیبان راستگرای مادورو که وعده اصلاح اقتصادی میدادند، سپردند.آنها که اکثریت کرسیهای مجلس را در اختیار داشتند، خواستار اصلاح قانون اساسی، کم کردن مدت ریاست جمهوری از شش سال به ۴ سال و درنهایت برگزاری همهپرسی برای واگذاری قدرت شدند.
تازهترین نظرسنجیها نشان میدهد که در رفراندومی که قرار بود برگزار شود و البته به دلیل سنگاندازیهای مادورو هنوز تاریخ دقیق آن مشخص نیست، بیش از ۶۳ درصد مردم ونزوئلا رای به برکناری مادورو خواهند داد. اعتصابها و تظاهرات گسترده مردم در کاراکاس و اغلب شهرهای بزرگ ونزوئلا برای کنارهگیری مادورو یک پیام روشن به پوپولیسمهای حاکم بر ونزوئلا و «سردمداران انقلاب بولیواری» میدهد و آن، این است که لااقل تا مدتها باید پوپولیسم را در اقتصاد و البته سیاست ونزوئلا شکستخورده بهحساب بیاوریم.
وضعیت اقتصاد نفتی ونزوئلا پس از سالها اجرای سیاستهای پوپولیستی، شاهدی بر ناکارآمدی تلاش برخی دولتها برای جلب رضایتمقطعی است. هوگو چاوز رئیسجمهوری پیشین ونزوئلا با پیگیری ایجاد رفاه فصلی بدون توجه به شاخصهای اقتصاد کلان، اقتصادی بیمار را به نیکولا مادورو به ارث گذاشت که پیامدهای آن ماهها و سالها است دولت و مردم این کشور نفتخیز را گرفتار فلاکت کرده است. انتخاب پوپولیسم و شعارهای غیرمنطقی و غیرعلمی توسط مردم باعث شد که یک کشوری که ازلحاظ کشاورزی در رتبههای اول قرار داشت به مفلوکترین کشور دنیا تبدیل شود. تورم ۸۰۰ درصدی و به فحشا کشاندن دختران ونزوئلایی بیش از آنکه دلیل خارجی داشته باشد تاثیر یک انتخاب ایدئولوژیک است. اگر بعد از مرگ چاوز شعور سیاسی جامعه ونزوئلا انتخابی مناسبتر داشت، اکنون نیازی به شورش، اعتراض و یورش مردم به کشورهای همسایه نبود.
اما روند کنونی ونزوئلا و رفتار این سیاستگذاران، بیشباهت به سیاستهای اتخاذشده ایران در سالهای گذشته نیست. ونزوئلا در مواردی مانند میزان بالای درآمدهای نفتی، سیاستهای یارانهای، نرخ ارز چندگانه و تثبیت قیمت انرژی ویژگیهای مشابه ایران داشت.
رویکردهای اقتصادی در ایران و ونزوئلا تا برههای شبیه یکدیگر پیش رفتند. «تزریق پول تورمی»، «یارانه بالای انرژی» و «تثبیت نرخ ارز» در زمان بالا بودن بهای نفت، ازجمله این سیاستها بود. اما چرخش سیاستگذاری در ایران با انتخاب متفاوت شهروندان باعث شد که راه ایران از ونزوئلا در برخی مسیرهای اقتصادی جدا شود. در روزهایی که افت قیمت نفت، تداوم سیاستهای نادرست ونزوئلا را مختل کرد، ثبات در بخش پولی و ارزی، تغییر انتظارات تورمی و کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی باعث شد که آرامش به اقتصاد ایران بازگردد. در حال حاضر نرخ تورم ایران تکرقمی شده است و پیشبینیها نشان میدهد در سال ۲۰۱۷ نرخ تورم ونزوئلا به ۲۲۰۰ درصد خواهد رسید. تحلیلگران معتقدند مردم ونزوئلا باروی آوردن به «چاوزیسم» رفاه خود را در بلندمدت، قربانی سیاستهای نادرست و نفع کوتاهمدت کردند. وضعیت امروز ونزوئلا تاوان اعتماد اکثریت رایدهندگان به ایدئولوژی چاوزیسم است. ایدئولوژیای سیاسی که بر پایه ایدهها، برنامهها و سبکی از حکومتداری منتسب به هوگو چاوز استوار است. رویکرد اقتصادی آن در دفاع از طبقات پاییندست جامعه، دستکاری قیمتها برای حفظ قدرت خرید مردم است. رکن دیگر این ایدئولوژی مبارزه با امپریالیسم است؛ به همین دلیل تجربههای توصیهشده از سوی نهادهای بینالمللی را نمیپذیرد.
شباهتهای مدل اقتصادی ایران و ونزوئلا و نزدیکی تفکرات احمدینژاد با چاوز خطری بود که جامعه ایران را نیز تهدید میکرد. اما آنچه ایران را از تکرار سرنوشت ونزوئلا دور کرد حضور موثر جامعه سیاسی ایران در انتخابات بود. اراده حضور ایرانیان هرچند در سال ۱۳۸۸ توان پیروزی بر بسیاری از متغیرها را نداشت ولی با استمرار خواست خود توانستند در سال ۹۲ سرنوشت زندگی خود را در دست بگیرند و از بحران های اقتصادی جلوگیری کنند. اهمیت انتخابات در کشورهایی که نقش فرد در سیاستگذاری زیاد است، از اهمیت بیشتری نسبت به کشورهای که سیستم سیاستگذاری میکند برخوردار است. تفاوت دو تفکر حاکم، گاه میتواند موجب ویرانی یا اقتدار سیاسی و اقتصادی یک نظام سیاسی را در پی داشته
باشد.
اما برخی از سیاستها در سالهای اخیر باعث شده که راه ایران از ونزوئلا جدا شود. تغییر سیاستهای اقتصادی بهواسطه تغییر ارکان سیاسی در کشور باعث شد که ایران جا پای ونزوئلا نگذارد. نرخ تورم در سال ۹۲ به ۴۵ درصد رسید و امکان داشت در صورت تداوم سیاستهای گذشته روند صعودی نرخ تورم ادامه یابد. اما با تغییر نگاه سیاستمداران و حساسیتها نسبت به متغیر پایه پولی، بحث کنترل نوسانات ارز و کاهش شکاف بین نرخ ارز رسمی و غیررسمی و همچنین تغییر انتظارات تورمی باعث شد که نرخ تورم نسبت به گذشته تغییر مسیر دهد. تغییر عوامل اجرایی در ایران باعث شد که سیاستهای عوامگرایی جای خود را به سیاستهای معقولانه بدهد، رخدادی که در ونزوئلا اتفاق نیفتاد و مادورو، رئیسجمهور فعلی، سیاستهای چاوز را ادامه داد. آنچه دولت روحانی از سال ۹۲ پیگیری کرده، وارونه آن سیاستهای پوپولیستی است که توسط دولت کاراکاس اجراشده است. این سیاستها عاملی شد تا در روزهایی که بهای نفت تقریباً نصف شده بود، ایران شاهد کاهش نرخ تورم و ثبات بازار ارز باشد. این امر با تعدیل قیمتهای حاملهای انرژی، انضباط پولی و مالی و در کل توجه به اصلاحات ساختاری و منطق اقتصادی ممکن شده است. استحکام بخشیدن به پایههای اقتصادی، گرچه فشارهایی را بهصورت مقطعی به همراه دارد، اما نتایج مثبت آن دیرپا هستند و این درسی است که باید از مقایسه سیاستهای دولتهای گوناگون گرفت.
همدلی
کل کار ایران شده فروش نفت و در عوض ان ورود بی رویه کالا که باعث ورشکستگی کارخانه های داخلی شده است... ارج. داروگر...جهان...تراکتور سازی.....
نباید غیر منطقی چیزی را بنویسیم و باید خدا را همیشه ناظر داشته باشیم