تاریخ انتشار
سه شنبه ۷ ارديبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۰۶:۲۴
کد مطلب : ۲۴۵۶۵۰
دیدار صمیمی رییس شورای شهر با مادر گچسارانی ها؛ ننه گل افروز
۰
کبنا ؛.
بلوطی رییس شورای شهر دوگنبدان همراه با همسرش دکتر بخشایی(متخصص زنان و زایمان) با ننه گل افروز احمدزاده دیدار کردند.
به گزارش کبنا نیوز، ننه گل افروز که به مادر گچسارانی ها معروف است از محبوبیت خاصی در بین شهروندان گچسارانی برخوردار می باشد که یکی از خبرنگاران گچسارانی گزارشی از این دیدار تهیه نموده که در ادامه می آید:
با چهرهای گشاده و رویی خندان پذیرایمان میشود، مادر گچسارانیها در آستانهی هشتادوششسالگی پذیرای مادر دهه هشتادیهای گچساران است، همان پزشک معروف یا بهتر بگویم مادر چهارقلوهایی که دههی هشتاد را در تاریخ نوین برای مادرانی که با کمک و اتکا به علم مادر شدن را تجربه کردند، پزشکی ساعی و بانوی مقتدر از جامعهی متخصصین زنان و نازایی.
امشب به مناسبت عید مبعث، بانو پردیس بخشایی به همراه همسرش مهندس کیانوش بلوطی به عادت همیشگی که مناسبتهای میمون را بابی بی گل افروز خیابان مهر، قسمت میکند، مهربانیهای این پیر بانوی پر از خاطره را به امن قسمت میکند.
اینجا روبه روی یک بانوی پزشک جوان، یک فوق تخصص زنان و نازایی دههی هشتاد، بانویی پر از ناگفتههای تجربی، پر از دانشی که دنیای گچسارانیها را، تا زیر سقف خانهها باروح دادن به جسم ظریف کودکان آن روزهای دور، با دنیای خودش یک روح در دو جسم کرده است، نشسته و مانند یک مدیر مدبر بخش برجستهای از علم زایش سنتی رو به میهمانش به لبخند میگوید؛ حال بیمارت رو به بهبود است تا وقت فراغتش از این بار ۹ ماهه، یک هفتهی دیگر مانده است و پردیس ظریفانه باان نگاه مهربانش میخندد؛ جان دلم، مادرجان، چقدر دقیق گفتی مثل همیشه و بوسهای به مهر برگونه هایش مینشاند.
چقدر از گفتن گذشته لذت میبرد؛ دکتر چپقی یکبار از سلامت یک زائو و کودکش ناامید شد گفتم خودم کودک را به دنیا میآورم، نظر برمرگ جنین دربطن مادر داده بود ومن به تجربه، معاینه کردم، جنین درشکم مادر، به دلیل پیچش ناف دور گردن حالتی نیمه خفه داشت، از پا به دنیا میآمد وبه محض مرارتهایم ودنیاآمدن کودک، انگشت شستم را سقف دهانش فشردم و از پا آویزانش کردم و چند ضربه به پشتش زدم، وقتی صدای گریه کودک بلند شد، دکترچپقی گفت بی بی گل افروز دستش شفاست، مرده زنده میکند، گفتم نه، من بایک معاینه تجربی فهمیدم کودک مشکلش چیست.
باخنده ای که پلکهای خستهاش را از هم باز میکند ادامه داد: خیلی هارا به دنیا آوردم، اولین نوزادی که به دنیاآوردم دختر شیخ سردار محمودی بود متولد آبشیرین، بعد هم پسر قابضلو بود، توی گچساران کهنه مادرش را میشناختم، ساکن انجا بودیم حالاسیاوش فرزند محمدقابضلو عضو انرژی هستهای فرانسه است، پروفسوررشتهی عمران، استاددانشگاه پل فرانسه، راه وپل پاریس است، خیلی از پزشکان، مهندسین، وافراد ساکن گچساران را من به دنیا آوردم، بخشایی ها، زینل زادهها که دوقلو بودند، عکاشه، همین خانم پوراحمد، کودک سختی بود، دو پزشک از سلامت تولدش عاجز مانده بودند، کودکی که وقت دنیاآمدنش، به مادربزرگش گفتم بعداز دخترت، نوهات هم فرزند من شد، جالب است دخترش را هم من به دنیا آوردم درست زمستان هفتادوسه.
شعف و هیجان حضور در کنار بانویی که به من وزندگیام نفسی دوباره داد، و مادر بودنم را مثل سلامت مادرم، مدیون علم ذاتیاش هستم.
بادکترپردیس بخشایی از بیمارستان بی بی حکیمه میگوید و از سر ذوق خدا را شکر میکند.
این بار پردیس بانوی مهربان از سر ادب دستش را میبوسد وهدیه ای به رسم یادگار تقدیمش میکند، این بانوی پر از اندیشه یک گوهر ناب ناطق است وتا این جواهر هست باید از دانستههایش پرسید ومکتوب کرد.
دکتر پردیس بخشایی از علم جدید میگوید حرفش زیباست؛ تولدسالم در دنیای قدیم گچساران کهنه یک شاهکار بود، اما علم امروز حتی از تولد چندقلوها هم شگفت زده نمیشود، اگر مورد تحلیل واقع شدی یعنی در برابر دانش روز کم آوردی، اما اگر بدون نقصان خوشنام ماندی وحرفه ات بی نقص، راهش را طی کند، میشوی یک گل افروز با لبل دوهزار و هفده، که البته به تجربهی او رسیدن خود یک مقابله به مثل نه به اعلم روز، که باحس برتر تجربهی ذاتی است.
اولین مصاحبهاش را درقاب مصوری نشانمان میدهد، سال هشت وهفت هفته نامه صبح جنوب وعکسی با دکترتاجگردون که باعشق یک مادر به فرزندش میگوید تاجگردون فرزند ایران.
به روزترین اتفاقات را میداند، اینکه خادم مردم گچساران خدمت بی منتش را به ابرند ملی عنوان کرده، تاجگردون فرزند ایران.
پسرش میگوید این عکس را خیلی دوست دارد.
دیروقت است و عید را باطعم کیکی مزین به نام مامان گل افروز مزه میکنیم وخیابان مهر را بامهربانی های این بانوی ماندگار ترک میکنیم. نرگس احمدپور- آوای جنوب
بلوطی رییس شورای شهر دوگنبدان همراه با همسرش دکتر بخشایی(متخصص زنان و زایمان) با ننه گل افروز احمدزاده دیدار کردند.
به گزارش کبنا نیوز، ننه گل افروز که به مادر گچسارانی ها معروف است از محبوبیت خاصی در بین شهروندان گچسارانی برخوردار می باشد که یکی از خبرنگاران گچسارانی گزارشی از این دیدار تهیه نموده که در ادامه می آید:
با چهرهای گشاده و رویی خندان پذیرایمان میشود، مادر گچسارانیها در آستانهی هشتادوششسالگی پذیرای مادر دهه هشتادیهای گچساران است، همان پزشک معروف یا بهتر بگویم مادر چهارقلوهایی که دههی هشتاد را در تاریخ نوین برای مادرانی که با کمک و اتکا به علم مادر شدن را تجربه کردند، پزشکی ساعی و بانوی مقتدر از جامعهی متخصصین زنان و نازایی.
امشب به مناسبت عید مبعث، بانو پردیس بخشایی به همراه همسرش مهندس کیانوش بلوطی به عادت همیشگی که مناسبتهای میمون را بابی بی گل افروز خیابان مهر، قسمت میکند، مهربانیهای این پیر بانوی پر از خاطره را به امن قسمت میکند.
اینجا روبه روی یک بانوی پزشک جوان، یک فوق تخصص زنان و نازایی دههی هشتاد، بانویی پر از ناگفتههای تجربی، پر از دانشی که دنیای گچسارانیها را، تا زیر سقف خانهها باروح دادن به جسم ظریف کودکان آن روزهای دور، با دنیای خودش یک روح در دو جسم کرده است، نشسته و مانند یک مدیر مدبر بخش برجستهای از علم زایش سنتی رو به میهمانش به لبخند میگوید؛ حال بیمارت رو به بهبود است تا وقت فراغتش از این بار ۹ ماهه، یک هفتهی دیگر مانده است و پردیس ظریفانه باان نگاه مهربانش میخندد؛ جان دلم، مادرجان، چقدر دقیق گفتی مثل همیشه و بوسهای به مهر برگونه هایش مینشاند.
چقدر از گفتن گذشته لذت میبرد؛ دکتر چپقی یکبار از سلامت یک زائو و کودکش ناامید شد گفتم خودم کودک را به دنیا میآورم، نظر برمرگ جنین دربطن مادر داده بود ومن به تجربه، معاینه کردم، جنین درشکم مادر، به دلیل پیچش ناف دور گردن حالتی نیمه خفه داشت، از پا به دنیا میآمد وبه محض مرارتهایم ودنیاآمدن کودک، انگشت شستم را سقف دهانش فشردم و از پا آویزانش کردم و چند ضربه به پشتش زدم، وقتی صدای گریه کودک بلند شد، دکترچپقی گفت بی بی گل افروز دستش شفاست، مرده زنده میکند، گفتم نه، من بایک معاینه تجربی فهمیدم کودک مشکلش چیست.
باخنده ای که پلکهای خستهاش را از هم باز میکند ادامه داد: خیلی هارا به دنیا آوردم، اولین نوزادی که به دنیاآوردم دختر شیخ سردار محمودی بود متولد آبشیرین، بعد هم پسر قابضلو بود، توی گچساران کهنه مادرش را میشناختم، ساکن انجا بودیم حالاسیاوش فرزند محمدقابضلو عضو انرژی هستهای فرانسه است، پروفسوررشتهی عمران، استاددانشگاه پل فرانسه، راه وپل پاریس است، خیلی از پزشکان، مهندسین، وافراد ساکن گچساران را من به دنیا آوردم، بخشایی ها، زینل زادهها که دوقلو بودند، عکاشه، همین خانم پوراحمد، کودک سختی بود، دو پزشک از سلامت تولدش عاجز مانده بودند، کودکی که وقت دنیاآمدنش، به مادربزرگش گفتم بعداز دخترت، نوهات هم فرزند من شد، جالب است دخترش را هم من به دنیا آوردم درست زمستان هفتادوسه.
شعف و هیجان حضور در کنار بانویی که به من وزندگیام نفسی دوباره داد، و مادر بودنم را مثل سلامت مادرم، مدیون علم ذاتیاش هستم.
بادکترپردیس بخشایی از بیمارستان بی بی حکیمه میگوید و از سر ذوق خدا را شکر میکند.
این بار پردیس بانوی مهربان از سر ادب دستش را میبوسد وهدیه ای به رسم یادگار تقدیمش میکند، این بانوی پر از اندیشه یک گوهر ناب ناطق است وتا این جواهر هست باید از دانستههایش پرسید ومکتوب کرد.
دکتر پردیس بخشایی از علم جدید میگوید حرفش زیباست؛ تولدسالم در دنیای قدیم گچساران کهنه یک شاهکار بود، اما علم امروز حتی از تولد چندقلوها هم شگفت زده نمیشود، اگر مورد تحلیل واقع شدی یعنی در برابر دانش روز کم آوردی، اما اگر بدون نقصان خوشنام ماندی وحرفه ات بی نقص، راهش را طی کند، میشوی یک گل افروز با لبل دوهزار و هفده، که البته به تجربهی او رسیدن خود یک مقابله به مثل نه به اعلم روز، که باحس برتر تجربهی ذاتی است.
اولین مصاحبهاش را درقاب مصوری نشانمان میدهد، سال هشت وهفت هفته نامه صبح جنوب وعکسی با دکترتاجگردون که باعشق یک مادر به فرزندش میگوید تاجگردون فرزند ایران.
به روزترین اتفاقات را میداند، اینکه خادم مردم گچساران خدمت بی منتش را به ابرند ملی عنوان کرده، تاجگردون فرزند ایران.
پسرش میگوید این عکس را خیلی دوست دارد.
دیروقت است و عید را باطعم کیکی مزین به نام مامان گل افروز مزه میکنیم وخیابان مهر را بامهربانی های این بانوی ماندگار ترک میکنیم. نرگس احمدپور- آوای جنوب