تاریخ انتشار
چهارشنبه ۳۰ فروردين ۱۳۹۶ ساعت ۲۱:۵۹
کد مطلب : ۲۴۴۳۲۴
احمدینژاد؛ شاگرد ممتاز مکتب موسوی و خاتمی
۰
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛دکتر مهدی هرمز پور
با ورود محمود احمدینژاد به عرصه انتخابات بهعنوان کاندیدا که علیرغم نهی صریح رهبر معظم انقلاب صورت گرفته است، عدهای افراد فرصتطلب و فتنهگر، ندای حقطلبی سر داده و با یادآوری برخی اتفاقات سالهای گذشته سعی در موجه و مظلوم جلوه دادن سران فتنه دارند و بیشرمانه از ملت میخواهند از سران فتنه عذرخواهی کنند. در همین راستا نکاتی را قابلتوجه میدانم:
یکم آنکه دلیل مخالفت سران و حامیان فتنه در آن مقطع زمانی با آقای احمدینژاد، نه زاویه گرفتن ایشان با ولایتفقیه بلکه ایستادگی ایشان پای آرمانهایی انقلاب بود. مسائلی از قبیل طرح موضوع هولوکاست، شجاعت در دفاع از انقلاب و خط اصیل امام، دشمنی قاطع با آمریکا و رژیم صهیونیستی، ترویج ارزشهایی همچون مستضعف نوازی و ساده زیستی و خدمت مجاهدانِ، سفرهای استانی و؛ که در مقطعی حداقل ۶ ساله، کارنامه احمدینژاد بدانها مفتخر است، موضوع مخالفت اربابان قدرت و ثروت با ایشان بود. نگاهی به مناظرههای انتخاباتی سال ۸۸ و مطالب مطرحشده از سوی مخالفین ایشان بهدرستی این موضوع را نشان میدهد. ضمن اینکه فراموش نکردهایم وزیر خارجه فعلی در نخستین روزهای کاری خود خطاب به یک شهروند بیگانه توییت کرد که آن مرد که صحبت از هولوکاست میکرد، رفت...
بنابراین جریان بیآبروی فتنه نمیتواند ادعا کند که ما آن روز از سر خیرخواهی با احمدینژاد مخالف بودیم.
دوم اینکه جرم سران فتنه بدون تردید محاربه با نظام اسلامی است. جنگ آشکاری که ملت مظلوم هنوز تاوان سنگین آن را پس میدهند. اتهام تقلب بهنظام و کودتای سنگین علیه جمهوریت و اسلامیت نظام، جرم کمی نیست. اگر بناست امت انقلابی از حمایت خود از محمود احمدینژاد تبری جوید، بیش و پیش از آن باید حامیان فتنه از همراهی اشرار سیاسی و فتنهگران هشتادوهشت توبه کرده و ابراز ندامت و تلاش در جهت جبران کنند. احمدینژاد مرتکب هر گناه و خطایی شود، نافی گناه و ظلم نابخشودنی سران فتنه نیست.
سوم اینکه فرزندان انقلاب برخلاف عقبه سیاسی جریان فتنه، از مبانی به مصادیق میرسند و با شاخص ولایت، کلام و گفتار افراد را میسنجند و اینگونه نیستند که برای توجیه پرستش برخی افراد، مبناسازی کنند. در سیر از مبنا به مصداق، احمدینژاد و یا هر کس دیگر، اگر منطبق با شاخصهای معرفتی گفتمان انقلاب باشد مورد تائید است و در صورت خروج، مطرود میشود؛ اما در سیر از مصداق به مبنا، امثال موسوی و کروبی و خاتمی و... درهرصورتی مقدس و شایسته حمایت و پرستشاند.
چهارم اینکه رفتارهای ناشایست اخیر احمدینژاد، هم در شکل موضوع و هم محتوای آن، کاملاً الگو گرفته از حرکات ساختارشکنان و ضدانقلابی سران فتنه است. به عبارتی، محمود احمدینژاد با یک مهندسی معکوس، شیوههای شرارت سیاسی، فشار بهنظام و ایستادگی در برابر امامت امت را از فتنهگران سالهای هفتادوهشت هشتادوچهار و هشتادوهشت آموخته است و اینک سعی در اجرای آن دارد؛ بنابراین احمدینژاد شاگرد ممتاز مکتب موسوی و خاتمی است.
پنجم آنکه در این فرصت کوتاه باقیمانده تا اعلام نظر شورای نگهبان، به آقای احمدینژاد یادآور میشویم که دیدن نعرههای مستانه و دهان تا بناگوش بازشده بدخواهان کار دشواری نیست. با کنار کشیدن از کارزار انتخابات، بگذارید تعدادی از پلهای پشت سرتان سالم بماند.
رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَهً إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّابُ
با ورود محمود احمدینژاد به عرصه انتخابات بهعنوان کاندیدا که علیرغم نهی صریح رهبر معظم انقلاب صورت گرفته است، عدهای افراد فرصتطلب و فتنهگر، ندای حقطلبی سر داده و با یادآوری برخی اتفاقات سالهای گذشته سعی در موجه و مظلوم جلوه دادن سران فتنه دارند و بیشرمانه از ملت میخواهند از سران فتنه عذرخواهی کنند. در همین راستا نکاتی را قابلتوجه میدانم:
یکم آنکه دلیل مخالفت سران و حامیان فتنه در آن مقطع زمانی با آقای احمدینژاد، نه زاویه گرفتن ایشان با ولایتفقیه بلکه ایستادگی ایشان پای آرمانهایی انقلاب بود. مسائلی از قبیل طرح موضوع هولوکاست، شجاعت در دفاع از انقلاب و خط اصیل امام، دشمنی قاطع با آمریکا و رژیم صهیونیستی، ترویج ارزشهایی همچون مستضعف نوازی و ساده زیستی و خدمت مجاهدانِ، سفرهای استانی و؛ که در مقطعی حداقل ۶ ساله، کارنامه احمدینژاد بدانها مفتخر است، موضوع مخالفت اربابان قدرت و ثروت با ایشان بود. نگاهی به مناظرههای انتخاباتی سال ۸۸ و مطالب مطرحشده از سوی مخالفین ایشان بهدرستی این موضوع را نشان میدهد. ضمن اینکه فراموش نکردهایم وزیر خارجه فعلی در نخستین روزهای کاری خود خطاب به یک شهروند بیگانه توییت کرد که آن مرد که صحبت از هولوکاست میکرد، رفت...
بنابراین جریان بیآبروی فتنه نمیتواند ادعا کند که ما آن روز از سر خیرخواهی با احمدینژاد مخالف بودیم.
دوم اینکه جرم سران فتنه بدون تردید محاربه با نظام اسلامی است. جنگ آشکاری که ملت مظلوم هنوز تاوان سنگین آن را پس میدهند. اتهام تقلب بهنظام و کودتای سنگین علیه جمهوریت و اسلامیت نظام، جرم کمی نیست. اگر بناست امت انقلابی از حمایت خود از محمود احمدینژاد تبری جوید، بیش و پیش از آن باید حامیان فتنه از همراهی اشرار سیاسی و فتنهگران هشتادوهشت توبه کرده و ابراز ندامت و تلاش در جهت جبران کنند. احمدینژاد مرتکب هر گناه و خطایی شود، نافی گناه و ظلم نابخشودنی سران فتنه نیست.
سوم اینکه فرزندان انقلاب برخلاف عقبه سیاسی جریان فتنه، از مبانی به مصادیق میرسند و با شاخص ولایت، کلام و گفتار افراد را میسنجند و اینگونه نیستند که برای توجیه پرستش برخی افراد، مبناسازی کنند. در سیر از مبنا به مصداق، احمدینژاد و یا هر کس دیگر، اگر منطبق با شاخصهای معرفتی گفتمان انقلاب باشد مورد تائید است و در صورت خروج، مطرود میشود؛ اما در سیر از مصداق به مبنا، امثال موسوی و کروبی و خاتمی و... درهرصورتی مقدس و شایسته حمایت و پرستشاند.
چهارم اینکه رفتارهای ناشایست اخیر احمدینژاد، هم در شکل موضوع و هم محتوای آن، کاملاً الگو گرفته از حرکات ساختارشکنان و ضدانقلابی سران فتنه است. به عبارتی، محمود احمدینژاد با یک مهندسی معکوس، شیوههای شرارت سیاسی، فشار بهنظام و ایستادگی در برابر امامت امت را از فتنهگران سالهای هفتادوهشت هشتادوچهار و هشتادوهشت آموخته است و اینک سعی در اجرای آن دارد؛ بنابراین احمدینژاد شاگرد ممتاز مکتب موسوی و خاتمی است.
پنجم آنکه در این فرصت کوتاه باقیمانده تا اعلام نظر شورای نگهبان، به آقای احمدینژاد یادآور میشویم که دیدن نعرههای مستانه و دهان تا بناگوش بازشده بدخواهان کار دشواری نیست. با کنار کشیدن از کارزار انتخابات، بگذارید تعدادی از پلهای پشت سرتان سالم بماند.
رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَهً إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّابُ