تاریخ انتشار
يکشنبه ۲۰ فروردين ۱۳۹۶ ساعت ۱۵:۵۶
کد مطلب : ۲۴۲۲۶۳
شکوهی بهترین گزینه دولت تدبیر و امید برای مدیریت آموزش و پرورس چاروسا/زاهد ظاهرپرست از حال ما آگاه نیست
۰
کبنا ؛داراب کشاورز
نوشته ای وهن آمیز وسراسر کذب همراه با عقده های درونی با نام مستعار بهنام کریمی مرا واداشت تا جوابیه ای به آن بدهم گرچه نگارش فوق شایسته آن است که درشان ومنزلت نویسنده بنگارم اما اخلاق انسانی ومنش فرهنگی خود وادارم کرده که دست نگه داشته وفقط ایرادات آن را تذکر دهم.
اولا آنچه مشخصه این است که جناب آقای شکوهی از نیروهای اصیل اصلاح طلب بوده وهست و سابقه آن هم برهیچکس پوشیده نیست همراهی دولت اصلاحات و حضور درکابینه آقای رزمخواه در اداره آموزش وپرورش از کارشناسی پرورشی تا مسول آموزش و معاونت پشتیبانی آن اداره خود گواه این امر است.
همراهی آقای لاهوتی در دو دوره انتخابات همراهی آقای رستاد همکاری وهمراهی دکتر کامرانی درانتخابات مجلس بر هیچکس پوشیده نیست مشکل آقای شکوهی شاید این باشد که نتوانست دیدگاه فکری خود را کتمان نماید و همواره درخدمت دولت تدبیر وامید بوده وبا کسانی که بر مسند مدیریت دولت تکیه زده اند ودور و بر نماینده اصولگرای کنونی می پلکیدند شایسته نیست که کسانی را که ازآنها نفرت داشته وداریم با انگ ها و تهمت ناروا بتازیم.
دوما درنوشته اخیر نگارنده گفتند آقای شکوهی درمدرسه ای که خدمت میکردند خنثی بودند به کدام اصل و کدام دلیل بنده ای را با این تهمت های ناروا متهم می نمایید اینجانب دردولت گذشته مدت ۸ سال همکار آقای شکوهی بودم درحالی که مدیر اصولگرای آن و همه همکاران خود شاهد و ناظر بودند که پرکارترین نیرو آقای شکوهی بودند در تعجبم که رفتار آقای شکوهی با سهل انگاری بعضی کارکنان با این مطلب که ایشان از دولت وقت ناراحت هستند بر سر ما درمی آورند را امروز خنثی گری می نامیم.
جناب آقای شکوهی درآن زمان معاونت آموزشگاه فنی وحرفه ای شهدای جاروسا رابه عهده داشتند و با ۱۳۰ نفر دانش آموز در رشته های مختلفدرآن زمان چون این مرکز به صورت شبانه روزی اداره میشد و فاقد کارپرداز و حساب دار بودند، مدیریت تنها به امور رفاهی وخرید مایحتاج دانش آموزان اقدام می نمود و تنها آقای شکوهی مدرسه را اداره کردند چرا آخرت خودرا بر ای دنیا ی دیگران بفروشیم.
در مورد درگیری با دانش آموزان در طول ۸ سال یک مورد بود آن هم دانش آموزی بود که دوازدهم اسفند ماه دانش آموزان را تحریک به تعطیلی مدرسه نمود واقای شکوهی ایشان را اخراج نمود.
برهمه از جمله اداره کل وحراست وشخص مدیر کل ثابت شده است که جریان آن دانش آموز برنامه وسناریوی حساب شده از طرف دوستان اصولگرا بود واگر لازم باشد نام برده خواهد شد
اما اینکه روسای ادارات از یک روستا باشند حرف منطقی نیست چرا اکثر مسولان کشوری از یک قوم و گاها از یک استان باشند هم به آقای شکوهی ربط دارد یا نویسنده اینجا شایسته سالار ی بوده سوال اینجاست که در دولت احمدی نژاد دوتن از روسای این اداره از همان روستا بودند و تفکر اصولگرایی ناب یا همون حزبی داشتند و آقای شکوهی تفکر اصلاح طلبی وهمین امر مزید بر علت بود.
آقای شکوهی ریس ستاد آقای روحانی دربخش جاروسا بودند جایی که کسی جرات این مسله را نداشت.
و اما بحث امام جمعه محترم را پیش کشیدند برهمه واضح و روشن است که ائمه جماعات استان خدمات دولت را نادیده گرفته وگاها در تریبون های نماز جمعه به آن می پردازند
مگر حکم و نطر امام جمعه وحی منزل است تعجب من اینجاست که آموزش وپرورش همیشه و همگام در صف خدمت به ترویج فرهنگ ناب اسلامی و تربیت فرزندان این دیار گاها مورد کم لطفی امام جمعه محترم میشود.
مدیران محترم مقاطع مختلف تحصیلی از راست وچپ از هر تیره وطایفه خود گواه هستند که دراین سه سال مدیریت آقای شکوهی از لحاظ مالی و تامین اعتبارات آن هم باتلاش وکوشش مثال زدنی خود تا حدودی در رفاه بودند.
یکدلی صمیمیت وصداقت همکاران اداری نمونه ای از تلاش ایشان می باشد
گاها شاید مشکلی در مدرسه ای اتفاق افتد که آن هم طبیعی است وسعی شده به بهترین و آسان ترین راه حل گردد.
اینجانب به نمایندگی از اقشار نیروهای فرهنگی اصلاح طلب اعلان میدارم که اگر معیار انتخاب مدیریت منطقه اصلاحات و دولت تدبیر وامید باشد بهترین گزینه آقای شکوهی بوده و می باشد.
آیا امام جمعه با آقای شکوهی مشکل دارند یا با بخشدار هم مشکل دارند، امام جمعه عضو شورای آموزش وپرورش هستند و بخشدار رئیس آن شورا آیا دلیل نگرانی امام جمعه عدم ترویج فرهنگ اسلامی است یا بکار گیری نیروهای اصلاح طلب در پستهای سازمانی مختلف،بر همه واصح و روشن است که نگارنده فردی عقده ای وکینه ای بیش نبود که شاید آلت دستی برای مخالفین باشد.
تعیین و نظارت بر عملکرد روسای ادارات برعهده مدیرکل آموزش وپرورش و آن اداره است
از آنجایی که در صداقت شهامت شجاعت انسانیت محبوبیت ودید باز آقای زارع پور مدیرکل محترم هیچ شک وشبه ای نیست مطمن هستم اگر خدایی نخواسته مشکلی بود خود وارد عملمی شدند
خداوند براعمال همه ما ناظر است وخود شاهد و ناظر است.
درپایان جوابیه این حقیر تنها نقض گفتار کذب نویسنده است ومسائل حقوقی به عهده اداره آموزش وپرورش است.
اینجانب به عنوان کسی که ۱۷ سال همکار آقای شکوهی بودم و خدای خود را شاهد و ناظر میگیرم که ذره ای از احساسات خودرا طرح ننموده بلکه واقعیت را نوشتم و بس.
گرچه انسانها خصوصا مدیران از لغزش مبرا نیستند.
ضمنا بنده از لحاظ سیاسی اصلاح طلب هستم اما شاید درطیف آقای شکوهی نباشم وامدار ایشان نبوده ونیستم
امیدوارم در نوشتن که همانا قرآن به آن قسم خورده ن والقلم وما یسطرون لغزش نداشته باشیم
درپایان شعری از حافظ شیرازی نقل میکنم
----
زاهد ظاهرپرست از حال ما آگاه نیست
در حق ما هر چه گوید جای هیچ اکراه نیست
----
در طریقت هر چه پیش سالک آید خیر اوست
در صراط مستقیم ای دل کسی گمراه نیست
----
تا چه بازی رخ نماید بیدقی خواهیم راند
عرصه شطرنج رندان را مجال شاه نیست
----
چیست این سقف بلند ساده بسیارنقش
زین معما هیچ دانا در جهان آگاه نیست
----
این چه استغناست یا رب وین چه قادر حکمت است
کاین همه زخم نهان هست و مجال آه نیست
----
صاحب دیوان ما گویی نمی داند حساب
کاندر این طغرا نشان حسبه لله نیست
----
هر که خواهد گو بیا و هر چه خواهد گو بگو
کبر و ناز و حاجب و دربان بدین درگاه نیست
----
بر در میخانه رفتن کار یک رنگان بود
خودفروشان را به کوی می فروشان راه نیست
----
هر چه هست از قامت ناساز بی اندام ماست
ور نه تشریف تو بر بالای کس کوتاه نیست
----
بنده پیر خراباتم که لطفش دایم است
ور نه لطف شیخ و زاهد گاه هست و گاه نیست
----
حافظ ار بر صدر ننشیند ز عالی مشربیست
عاشق دردی کش اندربند مال و جاه نیست
نوشته ای وهن آمیز وسراسر کذب همراه با عقده های درونی با نام مستعار بهنام کریمی مرا واداشت تا جوابیه ای به آن بدهم گرچه نگارش فوق شایسته آن است که درشان ومنزلت نویسنده بنگارم اما اخلاق انسانی ومنش فرهنگی خود وادارم کرده که دست نگه داشته وفقط ایرادات آن را تذکر دهم.
اولا آنچه مشخصه این است که جناب آقای شکوهی از نیروهای اصیل اصلاح طلب بوده وهست و سابقه آن هم برهیچکس پوشیده نیست همراهی دولت اصلاحات و حضور درکابینه آقای رزمخواه در اداره آموزش وپرورش از کارشناسی پرورشی تا مسول آموزش و معاونت پشتیبانی آن اداره خود گواه این امر است.
همراهی آقای لاهوتی در دو دوره انتخابات همراهی آقای رستاد همکاری وهمراهی دکتر کامرانی درانتخابات مجلس بر هیچکس پوشیده نیست مشکل آقای شکوهی شاید این باشد که نتوانست دیدگاه فکری خود را کتمان نماید و همواره درخدمت دولت تدبیر وامید بوده وبا کسانی که بر مسند مدیریت دولت تکیه زده اند ودور و بر نماینده اصولگرای کنونی می پلکیدند شایسته نیست که کسانی را که ازآنها نفرت داشته وداریم با انگ ها و تهمت ناروا بتازیم.
دوما درنوشته اخیر نگارنده گفتند آقای شکوهی درمدرسه ای که خدمت میکردند خنثی بودند به کدام اصل و کدام دلیل بنده ای را با این تهمت های ناروا متهم می نمایید اینجانب دردولت گذشته مدت ۸ سال همکار آقای شکوهی بودم درحالی که مدیر اصولگرای آن و همه همکاران خود شاهد و ناظر بودند که پرکارترین نیرو آقای شکوهی بودند در تعجبم که رفتار آقای شکوهی با سهل انگاری بعضی کارکنان با این مطلب که ایشان از دولت وقت ناراحت هستند بر سر ما درمی آورند را امروز خنثی گری می نامیم.
جناب آقای شکوهی درآن زمان معاونت آموزشگاه فنی وحرفه ای شهدای جاروسا رابه عهده داشتند و با ۱۳۰ نفر دانش آموز در رشته های مختلفدرآن زمان چون این مرکز به صورت شبانه روزی اداره میشد و فاقد کارپرداز و حساب دار بودند، مدیریت تنها به امور رفاهی وخرید مایحتاج دانش آموزان اقدام می نمود و تنها آقای شکوهی مدرسه را اداره کردند چرا آخرت خودرا بر ای دنیا ی دیگران بفروشیم.
در مورد درگیری با دانش آموزان در طول ۸ سال یک مورد بود آن هم دانش آموزی بود که دوازدهم اسفند ماه دانش آموزان را تحریک به تعطیلی مدرسه نمود واقای شکوهی ایشان را اخراج نمود.
برهمه از جمله اداره کل وحراست وشخص مدیر کل ثابت شده است که جریان آن دانش آموز برنامه وسناریوی حساب شده از طرف دوستان اصولگرا بود واگر لازم باشد نام برده خواهد شد
اما اینکه روسای ادارات از یک روستا باشند حرف منطقی نیست چرا اکثر مسولان کشوری از یک قوم و گاها از یک استان باشند هم به آقای شکوهی ربط دارد یا نویسنده اینجا شایسته سالار ی بوده سوال اینجاست که در دولت احمدی نژاد دوتن از روسای این اداره از همان روستا بودند و تفکر اصولگرایی ناب یا همون حزبی داشتند و آقای شکوهی تفکر اصلاح طلبی وهمین امر مزید بر علت بود.
آقای شکوهی ریس ستاد آقای روحانی دربخش جاروسا بودند جایی که کسی جرات این مسله را نداشت.
و اما بحث امام جمعه محترم را پیش کشیدند برهمه واضح و روشن است که ائمه جماعات استان خدمات دولت را نادیده گرفته وگاها در تریبون های نماز جمعه به آن می پردازند
مگر حکم و نطر امام جمعه وحی منزل است تعجب من اینجاست که آموزش وپرورش همیشه و همگام در صف خدمت به ترویج فرهنگ ناب اسلامی و تربیت فرزندان این دیار گاها مورد کم لطفی امام جمعه محترم میشود.
مدیران محترم مقاطع مختلف تحصیلی از راست وچپ از هر تیره وطایفه خود گواه هستند که دراین سه سال مدیریت آقای شکوهی از لحاظ مالی و تامین اعتبارات آن هم باتلاش وکوشش مثال زدنی خود تا حدودی در رفاه بودند.
یکدلی صمیمیت وصداقت همکاران اداری نمونه ای از تلاش ایشان می باشد
گاها شاید مشکلی در مدرسه ای اتفاق افتد که آن هم طبیعی است وسعی شده به بهترین و آسان ترین راه حل گردد.
اینجانب به نمایندگی از اقشار نیروهای فرهنگی اصلاح طلب اعلان میدارم که اگر معیار انتخاب مدیریت منطقه اصلاحات و دولت تدبیر وامید باشد بهترین گزینه آقای شکوهی بوده و می باشد.
آیا امام جمعه با آقای شکوهی مشکل دارند یا با بخشدار هم مشکل دارند، امام جمعه عضو شورای آموزش وپرورش هستند و بخشدار رئیس آن شورا آیا دلیل نگرانی امام جمعه عدم ترویج فرهنگ اسلامی است یا بکار گیری نیروهای اصلاح طلب در پستهای سازمانی مختلف،بر همه واصح و روشن است که نگارنده فردی عقده ای وکینه ای بیش نبود که شاید آلت دستی برای مخالفین باشد.
تعیین و نظارت بر عملکرد روسای ادارات برعهده مدیرکل آموزش وپرورش و آن اداره است
از آنجایی که در صداقت شهامت شجاعت انسانیت محبوبیت ودید باز آقای زارع پور مدیرکل محترم هیچ شک وشبه ای نیست مطمن هستم اگر خدایی نخواسته مشکلی بود خود وارد عملمی شدند
خداوند براعمال همه ما ناظر است وخود شاهد و ناظر است.
درپایان جوابیه این حقیر تنها نقض گفتار کذب نویسنده است ومسائل حقوقی به عهده اداره آموزش وپرورش است.
اینجانب به عنوان کسی که ۱۷ سال همکار آقای شکوهی بودم و خدای خود را شاهد و ناظر میگیرم که ذره ای از احساسات خودرا طرح ننموده بلکه واقعیت را نوشتم و بس.
گرچه انسانها خصوصا مدیران از لغزش مبرا نیستند.
ضمنا بنده از لحاظ سیاسی اصلاح طلب هستم اما شاید درطیف آقای شکوهی نباشم وامدار ایشان نبوده ونیستم
امیدوارم در نوشتن که همانا قرآن به آن قسم خورده ن والقلم وما یسطرون لغزش نداشته باشیم
درپایان شعری از حافظ شیرازی نقل میکنم
----
زاهد ظاهرپرست از حال ما آگاه نیست
در حق ما هر چه گوید جای هیچ اکراه نیست
----
در طریقت هر چه پیش سالک آید خیر اوست
در صراط مستقیم ای دل کسی گمراه نیست
----
تا چه بازی رخ نماید بیدقی خواهیم راند
عرصه شطرنج رندان را مجال شاه نیست
----
چیست این سقف بلند ساده بسیارنقش
زین معما هیچ دانا در جهان آگاه نیست
----
این چه استغناست یا رب وین چه قادر حکمت است
کاین همه زخم نهان هست و مجال آه نیست
----
صاحب دیوان ما گویی نمی داند حساب
کاندر این طغرا نشان حسبه لله نیست
----
هر که خواهد گو بیا و هر چه خواهد گو بگو
کبر و ناز و حاجب و دربان بدین درگاه نیست
----
بر در میخانه رفتن کار یک رنگان بود
خودفروشان را به کوی می فروشان راه نیست
----
هر چه هست از قامت ناساز بی اندام ماست
ور نه تشریف تو بر بالای کس کوتاه نیست
----
بنده پیر خراباتم که لطفش دایم است
ور نه لطف شیخ و زاهد گاه هست و گاه نیست
----
حافظ ار بر صدر ننشیند ز عالی مشربیست
عاشق دردی کش اندربند مال و جاه نیست