تاریخ انتشار
يکشنبه ۲۰ فروردين ۱۳۹۶ ساعت ۱۰:۵۶
کد مطلب : ۲۴۲۲۲۲
سیاست تهاجمی آمریکا برای حفظ موقعیت هژمونی
۰
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛
علی تقوی
ارتش امریکا صبح روز جمعه حدود ۶۰ موشک توماهوک به چند هدف در استان حمص در غرب سوریه شلیک کرد. ترامپ مدعی شد حمله امریکا به سوریه در راستای مصلحت امنیت آمریکا صورت گرفته است ولی اینکه چگونه موشکپرانی ترامپ میتواند به مصلحت آمریکا باشد کاملاً مشخص نیست.
پخش تصاویر کودکان شیمیایی شده بهترین فرصت را در اختیار ترامپ قرارداد تا به سیاستهای محافظهکاران جامه عمل بپوشاند. حمله به پایگاه هوایی الشعیرات نخستین حمله نظامی مستقیم آمریکا به یک پایگاه نظامی ارتش سوریه است که در نوع خود بیسابقه بوده و حکایت از تغییر سیاست آمریکا در قبال سوریه دارد.
نکته قابلتوجه آن است که ترامپ در طول کارزار انتخاباتی خود و پس از رسیدن به منصب ریاست جمهوری، همواره از سیاستها و رویکرد باراک اوباما نسبت به بحران سوریه انتقاد کرد و بهویژه خط قرمز دروغین اوباما علیه بشار اسد درباره استفاده از سلاحهای شیمیایی در سال ۲۰۱۲ را زیر سوال میبرد. با حمله موشکی اخیر به سوریه معلوم شد ترامپ هم مدعی استفاده ارتش سوریه از سلاح شیمیایی است، با این تفاوت که اوباما دست به اقدام نظامی علیه سوریه نزد؛ اما ترامپ در ابتدای ریاستجمهوری خود به مداخله نظامی مستقیم روی آورده است.
با این حمله، معادلات سیاسی و میدانی سوریه وارد دور تازهای شده و چهبسا تلاشهای روسیه و ایران برای برقراری آتشبس تضعیف خواهد شد. تاکنون ابتکار عمل در جنگ سوریه در دست ارتش سوریه و متحدانش یعنی روسیه و ایران قرار داشت، اما ازاینپس مخالفان اسد و حامیان منطقهای آنها جان تازهای گرفته و درواقع برای ادامه حملات خود چراغ سبز جدیدی دریافت کردهاند.
ترامپ میکوشد با انجام حمله موشکی نشان دهد پیرو اسلاف جمهوریخواه خود در امریکا بوده و بسان اوباما در برخورد با تحولات منطقه رفتار نخواهد کرد. ترامپ درصدد است در ابتدای ریاست جمهوری خود با رویکرد امنیتی ـ نظامی، از خود چهرهای مقتدر و تاثیرگذار ارائه نماید. این حمله موشکی در شرایطی رخ داد که رئیسجمهور چین در آمریکا بسر میبرد. چین یکی از مهمترین رقبای اقتصادی و سیاسی آمریکا در منطقه و جهان به شمار میرود. ترامپ تلاش کرد در آستانه این سفر از سیاست چماق و هویج استفاده کند و با انجام این حمله چین را در لاک دفاعی فروبرده و دستکم در بحرانهای نظامی در منطقه دخالت نکند و یا رای ممتنع داشته باشد. مقامات آمریکایی قبلاً اعلام کرده بودند که مذاکرات چالشی را با رئیسجمهور چین در آمریکا خواهند داشت. در روزهای گذشته وزارت امور خارجه آمریکا بارها اعلام کرده بود که مسئله کره شمالی چه با چین و چه بدون چین باید حل شود و حل بحران کره از مسیر مذاکره و گفتگو به بنبست رسیده است. از طرفی آمریکا اخیراً بهصورت جدی از سوی کره شمالی تهدید شده بود بهنحویکه رهبر این کشور هشدار داده بود با هر حمله آمریکا به کره شمالی این کشور را از بین خواهد برد. ترامپ تلاش کرد با این حمله موشکی به کره شمالی و چین، این پیام را بدهد که اگر نیاز باشد علیه کره شمالی از نیروی نظامی استفاده خواهد کرد.
چالش بزرگ دیگری که هژمونی امریکا را ازلحاظ نظامی تهدید میکند قدرت روسیه است. پس از حدود ۱۹ ماه عملیات موفقیتآمیز نظامی روسیه و ارتش سوریه که گروههای تروریستی بهویژه داعش و جبهه النصره را زمینگیر کرد، حمله موشکی آمریکا میتواند موفقیتهای مسکو را نیز هدف قرار دهد.
اکنون از بین بردن دستاوردهای روسیه و سوریه میتواند یکی از اهداف حمله آمریکا باشد. روسیه که جمعیت آن ۱۳۸ میلیون و ۷۴۰ هزار نفر است، هماکنون دارای یکمیلیون و ۲۰۰ هزار کارکنان فعال نظامی است. نیروی زمینی روسیه دارای ۲۲۹۵۰ دستگاه تانک، ۴۶۴۴ سامانه پدافند هوایی و ۱۲هزار وسیله نقلیه لجستیکی است. نیروی هوایی روسیه نیز دارای ۲۷۴۹ فروند جنگنده و هواپیما است. نیروی دریایی روسیه نیز دارای ۲۳۳ فروند کشتی، هفت بندر، یک ناو هواپیمابر، ۴۸ زیردریایی، ۶۰ قایق ، ۱۴ ناوشکن و ۲۳ قایق جنگی خشکی آبی است. کشور روسیه دارای مساحت ۱۷ میلیون و ۹۸ هزار و ۲۴۲ کیلومترمربع، ۳۷ هزار و ۶۵۳ کیلومتر خط ساحلی و ۲۰ هزار و ۲۴۱ کیلومتر مرز مشترک است. بر اساس این آمار و ارقام میتوان گفت بعد از چین که رقیب اصلی هژمونی آمریکا است، روسیه بزرگترین چالش آینده ایالاتمتحده خواهد
بود. مورد دیگری که میتوان در راستای حمله موشکی آمریکا بدان توجه کرد و جدا از مسئله روسیه نیست، ایران است. ایران در وضعیت حاضر و بنا به شرایط فعلی منطقهای و بینالمللی حائز منافع مشخصی برای روسیه است. ایران بهعنوان بازیگری ضدهژمون نهتنها مانع نفوذ گذاری غرب در نوار جنوبی مرزهای روسیه است، بلکه در خاورمیانه مقابل غرب و متحدان منطقهای آن و بهطور خاص در عرصه میدانی سوریه نقش غیرقابلاغماضی در تحقق «بازدارندگی راهبردی» روسیه به عهده دارد. دولت جدید آمریکا که از توافق هستهای ایران و ۱+۵ ناخرسند است، تلاش دارد با ایجاد فضای نظامی – امنیتی در خاورمیانه هم از نفوذ ایران جلوگیری کند و هم رضایت کشورهای عربی را فراهم آورد. تغییر موازنه قوا و مهار ایران یکی از سیاستهای امریکا در منطقه است. موضوع مهار ایران را نیکلاس برنز، اینگونه بیان میکند: «باراک اوباما، رئیسجمهور آمریکا و جانشین او و یا حتی جانشین رئیسجمهور بعد از اوباما، باید تلاش کند قدرت ایران را در منطقه مهار کند... بنابراین ما باید قدرت دیپلماتیک، اقتصادی و نظامی خود را برای انسداد ایران در شرایط فعلی و مهار قدرت این کشور در منطقه در سالهای آینده به کاربریم... از همین رو برنامههای مختلف آمریکا در راستای همین دکترین طرحریزی میشود.
از نگاه ایالاتمتحده، قدرت منطقهای ایران بایستی «مهار شود». محوریت ترتیبات منطقهای با موضوع «تهدید ایران» کماکان جزء سیاست مهار آمریکا محسوب میشود.
امریکا با بزرگنمایی خطر تروریسم در سطح ملی بهمنظور افزایش محبوبیت و در سطح بینالمللی برای تثبیت هژمونی و رهبری برجهان از آن بهرهبرداری میکند. آمریکا اهداف و سیاستهای جدیدی را در قبال تروریسم در سیاست خارجی در پیشگرفته است و در همین راستا، راهبرد حمله پیشدستانه را مطرح نموده است. بهعبارتدیگر، راهبرد «بازدارندگی» جای خود را به راهبرد «مداخلهگرایی فزاینده» داده است. با این اوصاف، شاهد آن هستیم که رویکرد واقعگرایی در نزد زمامداران و تصمیمگیرندگان کشور آمریکا تقویتشده و این کشور رو به سیاستهای امنیتی و یکجانبهگرایی در عرصه بینالمللی آورده است. یکی از رویکردهای نوینی که امروزه در تحلیل روابط بینالملل و سیاست خارجی آمریکا بدان توجه میشود، رویکرد واقعگرایی تهاجمی هست. در رهیافت واقعگرایی تهاجمی برافزایش قدرت بهمنزله هدف، و برای کسب جایگاه هژمونی در نظام بینالملل (بهعنوان رفتار اصلی قدرتهای بزرگ) تاکید میشود.
بنابراین موشکپرانی ترامپ را میتوان سیاستی در چهارچوب رئالیسم تهاجمی میرشایمر تحلیل کرد. بر اساس تئوریهای واقعگرایی تهاجمی دولت به یکمیزان خاص از قدرت قانع و راضی نیستند، بلکه برای کسب امنیت حقیقی همیشه به دنبال افزایش قدرت خود بوده و قصد دارند تبدیل به یک هژمونی قدرتمند شوند. بر اساس عقیده میرشایمر: یک قدرت بزرگ که از یک توان فراوانی سود و بهره میبرد باید در قبال سایر رقبا بسیار تهاجمی عمل کند چراکه در فضای موجود سایر رقبا همین کار را انجام میدهند. ایالاتمتحده با حمله موشکی به سوریه چندین هدف را دنبال میکند. در شرایطی که همه معادلات در تحولات سوریه به سود روسیه و ایران رقم میخورد، ترامپ نشان داد که نسبت به تغییر موازنه قوا در این منطقه حساس، بیاهمیت نیست. از طرفی به چین و کره شمالی نشان داد که جمهوری خواهان برای پیشبرد اهداف خود بهراحتی از گزینههای نظامی استفاده میکنند.
علی تقوی
ارتش امریکا صبح روز جمعه حدود ۶۰ موشک توماهوک به چند هدف در استان حمص در غرب سوریه شلیک کرد. ترامپ مدعی شد حمله امریکا به سوریه در راستای مصلحت امنیت آمریکا صورت گرفته است ولی اینکه چگونه موشکپرانی ترامپ میتواند به مصلحت آمریکا باشد کاملاً مشخص نیست.
پخش تصاویر کودکان شیمیایی شده بهترین فرصت را در اختیار ترامپ قرارداد تا به سیاستهای محافظهکاران جامه عمل بپوشاند. حمله به پایگاه هوایی الشعیرات نخستین حمله نظامی مستقیم آمریکا به یک پایگاه نظامی ارتش سوریه است که در نوع خود بیسابقه بوده و حکایت از تغییر سیاست آمریکا در قبال سوریه دارد.
نکته قابلتوجه آن است که ترامپ در طول کارزار انتخاباتی خود و پس از رسیدن به منصب ریاست جمهوری، همواره از سیاستها و رویکرد باراک اوباما نسبت به بحران سوریه انتقاد کرد و بهویژه خط قرمز دروغین اوباما علیه بشار اسد درباره استفاده از سلاحهای شیمیایی در سال ۲۰۱۲ را زیر سوال میبرد. با حمله موشکی اخیر به سوریه معلوم شد ترامپ هم مدعی استفاده ارتش سوریه از سلاح شیمیایی است، با این تفاوت که اوباما دست به اقدام نظامی علیه سوریه نزد؛ اما ترامپ در ابتدای ریاستجمهوری خود به مداخله نظامی مستقیم روی آورده است.
با این حمله، معادلات سیاسی و میدانی سوریه وارد دور تازهای شده و چهبسا تلاشهای روسیه و ایران برای برقراری آتشبس تضعیف خواهد شد. تاکنون ابتکار عمل در جنگ سوریه در دست ارتش سوریه و متحدانش یعنی روسیه و ایران قرار داشت، اما ازاینپس مخالفان اسد و حامیان منطقهای آنها جان تازهای گرفته و درواقع برای ادامه حملات خود چراغ سبز جدیدی دریافت کردهاند.
ترامپ میکوشد با انجام حمله موشکی نشان دهد پیرو اسلاف جمهوریخواه خود در امریکا بوده و بسان اوباما در برخورد با تحولات منطقه رفتار نخواهد کرد. ترامپ درصدد است در ابتدای ریاست جمهوری خود با رویکرد امنیتی ـ نظامی، از خود چهرهای مقتدر و تاثیرگذار ارائه نماید. این حمله موشکی در شرایطی رخ داد که رئیسجمهور چین در آمریکا بسر میبرد. چین یکی از مهمترین رقبای اقتصادی و سیاسی آمریکا در منطقه و جهان به شمار میرود. ترامپ تلاش کرد در آستانه این سفر از سیاست چماق و هویج استفاده کند و با انجام این حمله چین را در لاک دفاعی فروبرده و دستکم در بحرانهای نظامی در منطقه دخالت نکند و یا رای ممتنع داشته باشد. مقامات آمریکایی قبلاً اعلام کرده بودند که مذاکرات چالشی را با رئیسجمهور چین در آمریکا خواهند داشت. در روزهای گذشته وزارت امور خارجه آمریکا بارها اعلام کرده بود که مسئله کره شمالی چه با چین و چه بدون چین باید حل شود و حل بحران کره از مسیر مذاکره و گفتگو به بنبست رسیده است. از طرفی آمریکا اخیراً بهصورت جدی از سوی کره شمالی تهدید شده بود بهنحویکه رهبر این کشور هشدار داده بود با هر حمله آمریکا به کره شمالی این کشور را از بین خواهد برد. ترامپ تلاش کرد با این حمله موشکی به کره شمالی و چین، این پیام را بدهد که اگر نیاز باشد علیه کره شمالی از نیروی نظامی استفاده خواهد کرد.
چالش بزرگ دیگری که هژمونی امریکا را ازلحاظ نظامی تهدید میکند قدرت روسیه است. پس از حدود ۱۹ ماه عملیات موفقیتآمیز نظامی روسیه و ارتش سوریه که گروههای تروریستی بهویژه داعش و جبهه النصره را زمینگیر کرد، حمله موشکی آمریکا میتواند موفقیتهای مسکو را نیز هدف قرار دهد.
اکنون از بین بردن دستاوردهای روسیه و سوریه میتواند یکی از اهداف حمله آمریکا باشد. روسیه که جمعیت آن ۱۳۸ میلیون و ۷۴۰ هزار نفر است، هماکنون دارای یکمیلیون و ۲۰۰ هزار کارکنان فعال نظامی است. نیروی زمینی روسیه دارای ۲۲۹۵۰ دستگاه تانک، ۴۶۴۴ سامانه پدافند هوایی و ۱۲هزار وسیله نقلیه لجستیکی است. نیروی هوایی روسیه نیز دارای ۲۷۴۹ فروند جنگنده و هواپیما است. نیروی دریایی روسیه نیز دارای ۲۳۳ فروند کشتی، هفت بندر، یک ناو هواپیمابر، ۴۸ زیردریایی، ۶۰ قایق ، ۱۴ ناوشکن و ۲۳ قایق جنگی خشکی آبی است. کشور روسیه دارای مساحت ۱۷ میلیون و ۹۸ هزار و ۲۴۲ کیلومترمربع، ۳۷ هزار و ۶۵۳ کیلومتر خط ساحلی و ۲۰ هزار و ۲۴۱ کیلومتر مرز مشترک است. بر اساس این آمار و ارقام میتوان گفت بعد از چین که رقیب اصلی هژمونی آمریکا است، روسیه بزرگترین چالش آینده ایالاتمتحده خواهد
بود. مورد دیگری که میتوان در راستای حمله موشکی آمریکا بدان توجه کرد و جدا از مسئله روسیه نیست، ایران است. ایران در وضعیت حاضر و بنا به شرایط فعلی منطقهای و بینالمللی حائز منافع مشخصی برای روسیه است. ایران بهعنوان بازیگری ضدهژمون نهتنها مانع نفوذ گذاری غرب در نوار جنوبی مرزهای روسیه است، بلکه در خاورمیانه مقابل غرب و متحدان منطقهای آن و بهطور خاص در عرصه میدانی سوریه نقش غیرقابلاغماضی در تحقق «بازدارندگی راهبردی» روسیه به عهده دارد. دولت جدید آمریکا که از توافق هستهای ایران و ۱+۵ ناخرسند است، تلاش دارد با ایجاد فضای نظامی – امنیتی در خاورمیانه هم از نفوذ ایران جلوگیری کند و هم رضایت کشورهای عربی را فراهم آورد. تغییر موازنه قوا و مهار ایران یکی از سیاستهای امریکا در منطقه است. موضوع مهار ایران را نیکلاس برنز، اینگونه بیان میکند: «باراک اوباما، رئیسجمهور آمریکا و جانشین او و یا حتی جانشین رئیسجمهور بعد از اوباما، باید تلاش کند قدرت ایران را در منطقه مهار کند... بنابراین ما باید قدرت دیپلماتیک، اقتصادی و نظامی خود را برای انسداد ایران در شرایط فعلی و مهار قدرت این کشور در منطقه در سالهای آینده به کاربریم... از همین رو برنامههای مختلف آمریکا در راستای همین دکترین طرحریزی میشود.
از نگاه ایالاتمتحده، قدرت منطقهای ایران بایستی «مهار شود». محوریت ترتیبات منطقهای با موضوع «تهدید ایران» کماکان جزء سیاست مهار آمریکا محسوب میشود.
امریکا با بزرگنمایی خطر تروریسم در سطح ملی بهمنظور افزایش محبوبیت و در سطح بینالمللی برای تثبیت هژمونی و رهبری برجهان از آن بهرهبرداری میکند. آمریکا اهداف و سیاستهای جدیدی را در قبال تروریسم در سیاست خارجی در پیشگرفته است و در همین راستا، راهبرد حمله پیشدستانه را مطرح نموده است. بهعبارتدیگر، راهبرد «بازدارندگی» جای خود را به راهبرد «مداخلهگرایی فزاینده» داده است. با این اوصاف، شاهد آن هستیم که رویکرد واقعگرایی در نزد زمامداران و تصمیمگیرندگان کشور آمریکا تقویتشده و این کشور رو به سیاستهای امنیتی و یکجانبهگرایی در عرصه بینالمللی آورده است. یکی از رویکردهای نوینی که امروزه در تحلیل روابط بینالملل و سیاست خارجی آمریکا بدان توجه میشود، رویکرد واقعگرایی تهاجمی هست. در رهیافت واقعگرایی تهاجمی برافزایش قدرت بهمنزله هدف، و برای کسب جایگاه هژمونی در نظام بینالملل (بهعنوان رفتار اصلی قدرتهای بزرگ) تاکید میشود.
بنابراین موشکپرانی ترامپ را میتوان سیاستی در چهارچوب رئالیسم تهاجمی میرشایمر تحلیل کرد. بر اساس تئوریهای واقعگرایی تهاجمی دولت به یکمیزان خاص از قدرت قانع و راضی نیستند، بلکه برای کسب امنیت حقیقی همیشه به دنبال افزایش قدرت خود بوده و قصد دارند تبدیل به یک هژمونی قدرتمند شوند. بر اساس عقیده میرشایمر: یک قدرت بزرگ که از یک توان فراوانی سود و بهره میبرد باید در قبال سایر رقبا بسیار تهاجمی عمل کند چراکه در فضای موجود سایر رقبا همین کار را انجام میدهند. ایالاتمتحده با حمله موشکی به سوریه چندین هدف را دنبال میکند. در شرایطی که همه معادلات در تحولات سوریه به سود روسیه و ایران رقم میخورد، ترامپ نشان داد که نسبت به تغییر موازنه قوا در این منطقه حساس، بیاهمیت نیست. از طرفی به چین و کره شمالی نشان داد که جمهوری خواهان برای پیشبرد اهداف خود بهراحتی از گزینههای نظامی استفاده میکنند.
نترسیدن کشور گرسنه و بدبختی مثل کره شمالی از یک ابرقدرت مثلا" اتمی همچون امریکا معنایش این است که امریکا یک ابرقدرت واقعی نیست و چیزی به عنوان سلاح اتمی در اختیار ندارد و با دروغ و حقه بازی و باکمک کشورها و سازمانهای هوچی گر خود را ابرقدرت جا زده است و کره شمالی با استفاده از این نقطه ضعف امریکا و تهدید به افشای این دروغ می خواهد از دولت امریکا اخاذی کند و هر از گاهی وانمود می کند که می خواهد ازمایش اتمی جدیدی انجام دهد .
قبلا" طوری از خطرات و ویرانگری بمب اتمی صحبت میکردند که اگر کشوری بتواند به بمب اتمی دست پیدا کند ان کشور به یک قدرت اتمی تبدیل میشود اما کاخ سفید اعلام کرده که کره شمالی که اخیرا" چند ازمایش به اصطلاح اتمی را انجام داده را به عنوان قدرت اتمی به رسمیت نمیشناسد . و این نشان دهنده این است که امریکا که خود این قضیه دروغین را بوجود اورد نمیگزارد کره شمالی با ترفند خود امریکاییها از انها اخاذی کند و حتی ممکن است امریکا با دولت کره همدست باشد و بخواهد با این شیوه تلاش دیگری برای ترساندن مردم دنیا انجام دهد.کره شمالی انقدر اوضاع اسفباری دارد که هر ساله اتحادیه اروپا مقداری از ذرت هایی را که به چهارپایانشان میدهند به عنوان کمکهای انسان دوستانه برای مردم کره شمالی می فرستند تا از گرسنگی نمیرند.
امریکا اگر به معنای واقعی ابرقدرت بود دلیلی نداشت که برای حمله به کشورهای ضعیف مثل عراق،سوریه،لیبی و از این به بعد کره شمالی به اتحاد و هماهنگی با کشورهای دیگر محتاج شود.
هیچگاه چیزی به نام جنگ هسته ای صورت نخواهد گرفت ، چون به معنای واقعی چیزی به عنوان سلاح هسته ای وجود خارجی ندارد و فقط برای ایجاد رعب و وحشت در دل ملتها ان را عنوان می کنند و متاسفانه مردم دروغهای بزرگ را راحت تر باور می کنند.