کبنا ؛ولیالله شجاع پوریان
دومین مجمع انتخاباتی اصولگرایان که خود را «جبهه مردمی نیروهای انقلاب» مینامند یا همان جمنا هفته گذشته برگزار شد. این نشست به دلیل نگاه حاکم بر گردانندگان و برونداد نتیجه آن از چند منظر حائز اهمیت است:
۱- یکی از مهمترین اتفاقهای این گردهمایی، هجوم همه جانبه اصولگرایان به دولت روحانی بود. در این نشست بسیاری از افرادی که در به قدرت رسیدن دولت گذشته نقشی جدی داشتند، بدون توجه به آنچه در ۸سال دولت متبوعشان بر سر ملت رفت و حتی بیتوجه به آنچه در کنفرانس خبری محمود احمدینژاد روی داده بود، هجمه سنگینی را علیه دولت روحانی آغاز کردند، به صورتی که میتوان گفت روحانیستیزی مهمترین شاخص این نشست بود. تمرکز و توجه انتقادات نیز بر محور موضوعات اقتصادی و معیشت مردم بود، در حالی که خود اصولگرایان بزرگترین نقش را در ایجاد معضلات مزبور داشتهاند و در سالهای گذشته از پاسخگویی طفره رفتهاند. به واقع حتی اقتصاددانان اصولگرایی همچون توکلی و خوشچهره نیز این واقعیت را میپذیرند که مسبب به وجود آمدن فضای نامساعد اقتصادی، عملکرد دولت گذشته بوده و اگر نقدی بر روحانی وجود دارد درباره ضعف عملکرد روحانی در حل مشکلاتی است که ریشه در گذشته دارد، ولی حاضران جمنا با رویکردی طلبکارانه و تغافل از سهم خود در ایجاد و حمایت از دولت گذشته، زبان به حمله به دولت و شخص رئیس جمهور گشودند.
۲- جمنا ادامه همان جمعی از اصولگرایان است که سالهای گذشته با اسامی مختلفی چون آبادگران یا جمعیت موتلفه و... دههها بر مسند امور اجرایی بودهاند و در چند دوره متوالی اکثریت مجلس را نیز در اختیار داشتهاند و ضعف مدیریتی و ناتوانی آنها در اداره امور کشور بارها اثبات شده است. در این جمع میتوان به عنوان نمونه به برخی از اسامی منتشر شده آنها به عنوان نامزدهای احتمالی اشاره کرد. محمدباقر قالیباف با کولهباری از انتقاد و ضعف، مدیریت ۱۲ساله بر شهرداری تهران را به پایان میرساند و حتی در میان اصولگرایان نیز منتقدان جدی دارد، و حتی جمناییها در میان ۱۰نام مورد قبول نام قالیباف را در رده چهارم قرار میدهند. نفر دیگر زاکانی است که به جز حضور در مجلس و بدون سابقه اجرایی و مدیریتی، کارنامه مبهم و ناموفقی دارد. مهرداد بذرباش که بدون هیچ دانش فنی و تخصصی در دوران احمدینژاد بر مسند مدیریت مهمترین صنعت خودرویی کشور نشسته بود، از مدیرانی است که در دولت گذشته قد کشیده است، بدون اشاره به عملکرد خود در پیشبرد اهداف این شرکت خودرویی و انتقاداتی که نسبت به دوران مدیریت او وجود دارد، از نارضایتی مردم و به ویژه عملکرد مبهم بانکها سخن گفت و اشکالات وارد بر سیستم بانکی کشور در چهار دهه گذشته را به دوران چهارساله دکتر روحانی نسبت داد. نیکزاد وزیر راه دولت سابق که تصمیمات غیرکارشناسی او بهویژه در موضوع مسکن مهر بار سنگینی را بر دولت تحمیل کرده و عملکردی ناموفق در دوران وزارت خود دارد نیز از منتقدان اصلی دولت روحانی در این جمع انتخاباتی بوده است. با این همه، آنها تصور کردهاند مردم دچار آلزایمر شدهاند و کسی از پیشینه آنها چیزی نمیداند!
۳-اصولگرایان پیشین و اعضای جمنای فعلی همچون حداد عادل، قالیباف، بذرپاش، زاکانی، نیکزاد و دیگر منتقدان دولت در نشست جمنا در شرایطی نقش اپوزیسیون امروز را بازی میکنند که خود سالها بازیگردان اصلی مدیریت کشور بودهاند و اگر ضعفی در مدیریت کشور وجود دارد، سهم آنها کمتر از دیگران نیست و نمیتوانند به عنوان فردی خارج از دایره مدیریت کشور، نقش اپوزیسیون را ایفا کنند. اصولگرایان که در انتخابات ۸۴ با این حربه توانسته بودند اقبالی نسبی در جذب آرای مخالفان وضع موجود داشته باشند، اکنون باید به دنبال استراتژی دیگری باشند و حنای آنها دیگر رنگی نخواهد داشت.
۴- البته دومین نشست انتخاباتی جمنا حکایت از وجود اختلافات جدی در بدنه این جمع سیاسی نیز داشت. اصولگرایان که امیدوار بودند با ژستی مدنی و مردمسالارانه وارد انتخابات شوند، برخی از نیروهای اصلی اصولگرا را در کنار خود نمیبینند. از جمله احمدینژاد که روزگاری نقطه ثقل اصولگرایی بود، هیچ اهمیتی به جمنا نداده است. سعید جلیلی هم در این نشست حاضر نشد. میرسلیم که چندی پیش به عنوان کاندیدای حزب موتلفه معرفی شده بود، در میان ۱۰ نامزد جمنا غایب بود و اطرافیان محسن رضایی هم بعد از آخر شدن او در انتخابات داخلی جمنا از مهندسی برخی دیگر از کاندیداها سخن گفتند. از اینرو شواهد موجود و آنچه در نشست دوم جمنا گذشت، اجماع و وحدت اصولگرایان را همچون دورههای گذشته دور از نظر نشان میدهد. هرچند اصولگرایان تلاش میکنند در رویکردی به اصطلاح دموکراتیک، نامزد نهایی خود را از میان این جمع معرفی کنند، اما عملیاتی کردن این ایده موانع زیادی دارد که ظاهرا از عهده بزرگان اصولگرا خارج است.
۵- اساسا اصولگرایان با موضوعی به نام دمکراسی رابطهای ندارند که بخواهند شیوههای دموکراتیک را تجربه کنند. شیوه و مشی معمول آنها اغلب خارج از قواعد دموکراتیک بوده و این گروه بیشتر از حذف و رد رقیب بهره میگرفتند تا اتکا به آرای جمعی. اتفاقا همین شیوه یکی از عوامل تفرقه و تشتت در بین آنهاست. موضوعی که نمونه آن را در انتخابات ۹۲ دیدیم و اکنون نیز رفتار جداگانه هر یک از گروهها یا افراد منتسب به این جریان موید این موضوع است. برافروخته شدن یاران رضایی یا بیاعتنایی طیف جلیلی پایههای جمنا را هر چه که بیشتر نشست برگزار کند، سستتر میکند.
دومین مجمع انتخاباتی اصولگرایان که خود را «جبهه مردمی نیروهای انقلاب» مینامند یا همان جمنا هفته گذشته برگزار شد. این نشست به دلیل نگاه حاکم بر گردانندگان و برونداد نتیجه آن از چند منظر حائز اهمیت است:
۱- یکی از مهمترین اتفاقهای این گردهمایی، هجوم همه جانبه اصولگرایان به دولت روحانی بود. در این نشست بسیاری از افرادی که در به قدرت رسیدن دولت گذشته نقشی جدی داشتند، بدون توجه به آنچه در ۸سال دولت متبوعشان بر سر ملت رفت و حتی بیتوجه به آنچه در کنفرانس خبری محمود احمدینژاد روی داده بود، هجمه سنگینی را علیه دولت روحانی آغاز کردند، به صورتی که میتوان گفت روحانیستیزی مهمترین شاخص این نشست بود. تمرکز و توجه انتقادات نیز بر محور موضوعات اقتصادی و معیشت مردم بود، در حالی که خود اصولگرایان بزرگترین نقش را در ایجاد معضلات مزبور داشتهاند و در سالهای گذشته از پاسخگویی طفره رفتهاند. به واقع حتی اقتصاددانان اصولگرایی همچون توکلی و خوشچهره نیز این واقعیت را میپذیرند که مسبب به وجود آمدن فضای نامساعد اقتصادی، عملکرد دولت گذشته بوده و اگر نقدی بر روحانی وجود دارد درباره ضعف عملکرد روحانی در حل مشکلاتی است که ریشه در گذشته دارد، ولی حاضران جمنا با رویکردی طلبکارانه و تغافل از سهم خود در ایجاد و حمایت از دولت گذشته، زبان به حمله به دولت و شخص رئیس جمهور گشودند.
۲- جمنا ادامه همان جمعی از اصولگرایان است که سالهای گذشته با اسامی مختلفی چون آبادگران یا جمعیت موتلفه و... دههها بر مسند امور اجرایی بودهاند و در چند دوره متوالی اکثریت مجلس را نیز در اختیار داشتهاند و ضعف مدیریتی و ناتوانی آنها در اداره امور کشور بارها اثبات شده است. در این جمع میتوان به عنوان نمونه به برخی از اسامی منتشر شده آنها به عنوان نامزدهای احتمالی اشاره کرد. محمدباقر قالیباف با کولهباری از انتقاد و ضعف، مدیریت ۱۲ساله بر شهرداری تهران را به پایان میرساند و حتی در میان اصولگرایان نیز منتقدان جدی دارد، و حتی جمناییها در میان ۱۰نام مورد قبول نام قالیباف را در رده چهارم قرار میدهند. نفر دیگر زاکانی است که به جز حضور در مجلس و بدون سابقه اجرایی و مدیریتی، کارنامه مبهم و ناموفقی دارد. مهرداد بذرباش که بدون هیچ دانش فنی و تخصصی در دوران احمدینژاد بر مسند مدیریت مهمترین صنعت خودرویی کشور نشسته بود، از مدیرانی است که در دولت گذشته قد کشیده است، بدون اشاره به عملکرد خود در پیشبرد اهداف این شرکت خودرویی و انتقاداتی که نسبت به دوران مدیریت او وجود دارد، از نارضایتی مردم و به ویژه عملکرد مبهم بانکها سخن گفت و اشکالات وارد بر سیستم بانکی کشور در چهار دهه گذشته را به دوران چهارساله دکتر روحانی نسبت داد. نیکزاد وزیر راه دولت سابق که تصمیمات غیرکارشناسی او بهویژه در موضوع مسکن مهر بار سنگینی را بر دولت تحمیل کرده و عملکردی ناموفق در دوران وزارت خود دارد نیز از منتقدان اصلی دولت روحانی در این جمع انتخاباتی بوده است. با این همه، آنها تصور کردهاند مردم دچار آلزایمر شدهاند و کسی از پیشینه آنها چیزی نمیداند!
۳-اصولگرایان پیشین و اعضای جمنای فعلی همچون حداد عادل، قالیباف، بذرپاش، زاکانی، نیکزاد و دیگر منتقدان دولت در نشست جمنا در شرایطی نقش اپوزیسیون امروز را بازی میکنند که خود سالها بازیگردان اصلی مدیریت کشور بودهاند و اگر ضعفی در مدیریت کشور وجود دارد، سهم آنها کمتر از دیگران نیست و نمیتوانند به عنوان فردی خارج از دایره مدیریت کشور، نقش اپوزیسیون را ایفا کنند. اصولگرایان که در انتخابات ۸۴ با این حربه توانسته بودند اقبالی نسبی در جذب آرای مخالفان وضع موجود داشته باشند، اکنون باید به دنبال استراتژی دیگری باشند و حنای آنها دیگر رنگی نخواهد داشت.
۴- البته دومین نشست انتخاباتی جمنا حکایت از وجود اختلافات جدی در بدنه این جمع سیاسی نیز داشت. اصولگرایان که امیدوار بودند با ژستی مدنی و مردمسالارانه وارد انتخابات شوند، برخی از نیروهای اصلی اصولگرا را در کنار خود نمیبینند. از جمله احمدینژاد که روزگاری نقطه ثقل اصولگرایی بود، هیچ اهمیتی به جمنا نداده است. سعید جلیلی هم در این نشست حاضر نشد. میرسلیم که چندی پیش به عنوان کاندیدای حزب موتلفه معرفی شده بود، در میان ۱۰ نامزد جمنا غایب بود و اطرافیان محسن رضایی هم بعد از آخر شدن او در انتخابات داخلی جمنا از مهندسی برخی دیگر از کاندیداها سخن گفتند. از اینرو شواهد موجود و آنچه در نشست دوم جمنا گذشت، اجماع و وحدت اصولگرایان را همچون دورههای گذشته دور از نظر نشان میدهد. هرچند اصولگرایان تلاش میکنند در رویکردی به اصطلاح دموکراتیک، نامزد نهایی خود را از میان این جمع معرفی کنند، اما عملیاتی کردن این ایده موانع زیادی دارد که ظاهرا از عهده بزرگان اصولگرا خارج است.
۵- اساسا اصولگرایان با موضوعی به نام دمکراسی رابطهای ندارند که بخواهند شیوههای دموکراتیک را تجربه کنند. شیوه و مشی معمول آنها اغلب خارج از قواعد دموکراتیک بوده و این گروه بیشتر از حذف و رد رقیب بهره میگرفتند تا اتکا به آرای جمعی. اتفاقا همین شیوه یکی از عوامل تفرقه و تشتت در بین آنهاست. موضوعی که نمونه آن را در انتخابات ۹۲ دیدیم و اکنون نیز رفتار جداگانه هر یک از گروهها یا افراد منتسب به این جریان موید این موضوع است. برافروخته شدن یاران رضایی یا بیاعتنایی طیف جلیلی پایههای جمنا را هر چه که بیشتر نشست برگزار کند، سستتر میکند.