تاریخ انتشار
شنبه ۱۹ فروردين ۱۳۹۶ ساعت ۰۱:۳۹
کد مطلب : ۲۴۲۰۱۱
سه شخصیت مهم ایل بزرگ قشقایی (+عکس)
۴
کبنا ؛سید ابوالحسن حسینینیک
آنچه مسلم است ایل بزرگ قشقایی در طول تاریخ نقش بسیار مهمی در معادلات سیاسی، اقتصادی و نظامی به خصوص در قرن معاصر کشور ایفا کردند. این ایل روزی مردانش همچون جنگجویان زابلستان در عرصهی تاریخ و میادین نبرد میدرخشیدند و ایلخانی آنان را پادشاه تاج و تخت مینامیدند. این مهم نیست که ایل قشقایی از کجا آمده و بازماندهی کدام گروه یا نژاد هستند، مهم این است که طی سالهای متمادی چه نقشی در کشور داشتهاند؟
عرق ملیت و وطن دوستی قشقاییها در تاریخ ایران بمنصه ظهور رسیده و بارها ثابت کردهاند که این نژاد پاک، مرز دارانی همیشه سرافراز برای کشور و شیعه مسلکانی معتقد برای دین مبین اسلام بودهاند. به هر حال همانگونه که گفته شد ایل قشقایی در طول تاریخ مشاهیری داشتند که در مقالات قبلی به سه تن از آنان از جمله: محمد بهمنبیگی، صولتالدوله قشقایی و خدیجه بیبی اشارهای شد اما در نگارش متن حاضر به مشاهیر دیگری از این قوم اشاره خواهد شد که عبارتند از:
میرزا مأذون قشقایی
محمدابراهیم فرزند سید علیرضا متخلص به میرزا مأذون در سال ۱۲۴۶ ه.ق از مادری از طایفه عمله (تیره قادرلوی بوربور) متولد شد. تخلص شعری میرزا ماذون توسط ضلالسلطان قاجار حاکم وقت شیراز به وی داده شد و در لغت به معنای مرخص شده میباشد و از ایشان خواست با اختیار کامل در مورد هر کس و موضوعی، شعر سرایی کند.
وی از سخنوران و شعرایی است که اشعار عارفانه و عاشقانهاش به سه زبان فارسی، ترکی و عربی سینه به سینه در میان قشقاییها نقل و سروده شده است. از میان ایل قشقایی شاعرانی مانند میرزا محمد نثار، قول اروچ، میرزا مأذون، خسرو بیگ، مسیح خان، بیات اوغلو و… ظهور کردند که در میان آنان، میرزا مأذون قشقایى از همه نامدارتر است.
حضور اندیشههای دینی و اسلامی در اشعارش، ایشان را از میان سایر شاعران هم رده خود متمایز میکند. اما به دلیل گردآوری نشدن اشعار و آثار برجای ماندهاش تاکنون کمتر سخنی از ایشان در محافل ادبی به میان آمده است.
این شاعر قشقایی به سه زبان ترکى، فارسى و عربى شعر سروده است و بر خلاف سایر شعرای هم رده خود دیوان قابل توجهى نیز دارد که نسخه خطى آن در سال ۱۳۰۱ استنساخ شده و بهرهای از این دیوان را مرحوم شهبازی در سال ۱۳۶۷ (حدود ۲۰۰صفحه) در مجموعه “قشقایی شعری “گنجانده و اکنون در دسترس است.
میرزا مأذون در انواع و اوزان شعر کلاسیک ترکى طبعآزمایى کرده و قصاید، غزلیات، ترجیعات و رباعیات لطیفى نیز سروده است. منبع اصلى اخذ قوت و الهام وى در تمام گونههای شعری، قرآن کریم و احادیث نبوى است و تسلط استادانه و ماهرانه وى به سرچشمههاى عرفان اسلامى سبب شده تا در اشعار او تلمیحات بسیار زیبایی توسط وی به کار گرفته شود.
سرانجام میرزا ماذون شاعر پر آوازه ایل قشقایی در سال ۱۳۱۳(ه.ق) درگذشت و در بقعه شاهزاده منصور شهر شیراز به خاک سپرده شد.
حکیم آیتالله جهانگیرخان قشقایی
حکیم جهانگیرخان قشقایی در سال ۱۲۴۳(ه.ق) در خانوادهای تحصیلکرده، چشم به جهان گشود. پدرش محمدخان از ایل قشقایی( طایفه درهشوری، تیره جانبازلو) و از ساکنان «وردشت» سمیرم و مادرش اهل «دهاقان»، از شهرهای توابع سمیرم بود.
وی خواندن و نوشتن را در زادگاهش فراگرفت. شوق تحصیل در ایشان موجب شد تا پدرش معلمی برایش بگیرد. جهانگیرخان تا حدود چهل سالگی، همانند پدرش، به زندگی عشایری و دامداری و کشاورزی مشغول بود. در سواری و تیراندازی مهارتی چشمگیر داشت و به موسیقی علاقهمند بود و گاه تار مینواخت.
حدوداً چهل ساله بود که روزی برای فروش محصولات و خرید مایحتاج سالانه ایل و تعمیر تار به بازار اصفهان رفت و با مشاهده مدرسه صدر، مجذوب شکوه معنوی مدرسه و علمای آن گشت. شخصی، که احتمالاً همای شیرازی (جدّ جلالالدین همایی) بود، با مشاهده علاقه جهانگیرخان به مدرسه صدر او را به تهذیب نفس و تحصیل علم و معرفت دعوت کرد.
جهانگیرخان، تحت تأثیر سخنان او، تحصیل علم را بر امور دیگر ترجیح داد و با اینکه در میانسالی به کسب علم روی آورده بود، با استعداد، شوق و همتی عالی به فراگیری علوم نزد مشایخ آن روز اصفهان پرداخت و چندی نگذشت که از مدرّسان علوم عقلی و نقلی گردید.
جهانگیرخان حکمت و فلسفه را نزد آقا محمدرضا قمشهای، فقه و اصول و ادبیاتِ عرب را نزد شیخ محمدحسن و محمدباقر نجفی و حاج ملاحسین علی تویسرکانی، طب را نزد ملاعبدالجواد طبیب و ریاضی، هیئت و نجوم را از استادان سرشناس آن زمان فراگرفت.
آوازه حوزه درس جهانگیرخان، بزرگان و مشتاقان علم را برای کسب فیض به اصفهان کشاند. حکمت را چنان رایج و مطلوب کرد که درسِ شرح منظومه سبزواری او، به سبب کثرت طلاب، در خارج از حجره مدرسه صدر و در شبستان مسجد چارچی تشکیل میشد به گونهای که وی را احیاکننده حوزه فلسفی اصفهان دانستهاند.
علاوه بر تبحر، شهرت و حسن تدبیر جهانگیرخان، عواملی دیگر چون خانزادگی و تعلق او به ایل قشقایی و ارادت و احترام ظلالسلطان (فرزند ناصرالدینشاه) به او، در ترویج علوم عقلی در مکتب اصفهان تأثیر داشت.
حکیم جهانگیرخان قشقایی شاگردان زیادی تربیت کرد که بعد از خود از علما و فقهای بزرگ و در مسایل سیاسی کشور نقش مهمی ایفا کردند که از جمله میتوان از: آیتالله بروجردی، شهید سیدحسن مدرس، آیتالله سید ابوالحسن اصفهانی، آیتالله حکیم خراسانی، آیتالله شاه آبادی، سیدجمالالدین گلپایگانی، شیخ حسنعلی اصفهانی نخودکی، آقا نجفی قوچانی و … نام برد. شرح نهجالبلاغه و دیوان شعر از تالیفات این حکیم بزرگ است.
جهانگیرخان قشقایی عارفی زاهد و بلند طبع بود و زندگی خود را از حقالاجاره سالانه زمینی که داشت میگذراند. وی تا پایان عمر لباس عشایری پوشید و لباس مرسوم عالمان را بر تن نکرد.
سرانجام ا این حکیم فرزانه پس از ۴۵ سال تحصیل، تدریس، سیر و سلوک و تربیت شاگردان،در شب ۱۳ ماه رمضان سال ۱۳۲۸ (ه.ق) خاکیان را بدرود گفت و در«تخت فولاد اصفهان» به خاک سپرده شد.
فرود گرگینپور
فرود گرگینپور فرزند بزرگ حبیبخان متولد ۱۳۲۴ در ایل قشقایی است. وی در کودکی با تشویق والدین موسیقی را آغاز کرد. در ۱۰ سالگی با ساز آکوردئون آشنا و سپس در ۱۲ سالگی با ساز ویلون مانوس اما از سوی چشمانش نابینا شد و والدینش را بر آن داشت تا وی را به تهران برده تا در محضر اساتیدی همچون حبیبالله بدیعی، علی تجویدی به آموختن و تکمیل هنر خود بپردازد و همچنین در کنار آن توانست به مدت دو سال دوره شش ساله ابتدایی و در دو سال دیگر دوره دبیرستان را به اتمام رساند.
وی در سال ۱۳۵۲ از دانشگاه شیراز در رشته زبان و ادبیات فارسی فارغالتحصیل شد و سپس در سال ۱۳۵۴ با ورود به دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران از تجارب استادانی نظیر نورعلیخان برومند، علیاصغر بهاری، محمدرضا لطفی بهرهمند گردید.
بدیعی درباره او گفته، گرگینپور تنها شاگرد من است که به او حسادت میکنم. سرانجام ایشان سال ۱۳۵۸ در رشته موسیقی فارغالتحصیل شد .
کسب مقام نخست مسابقات نوازندگی ویلون کشوری در سال ۱۳۵۶ و همچنین کسب مقام نخست نوازندگی کمانچه در بخش رقابتی جشنواره موسیقی فجر در سال ۱۳۷۲ از افتخارات ایشان میباشد.
فرود گرگینپور به مدت چهل و اندی سال عاشقانه در راه اعتلای فرهنگ موسیقی اصیل قشقایی زحمات زیادی را متحمل شد و به تدوین و گردآوری آهنگهای قشقایی که در حال فراموششدن بودند پرداخت، به گونهای که کارشناسان موسیقی ایشان را معمار موسیقی نوین ایل قشقایی میدانند و آن نقشی را که کامکاران به عنوان بزرگترین گروه موسیقی خانوادگی ایران برای زنده نگه داشتن موسیقی قوم کرد ایفا میکنند، متقابلاً خانواده (برادران) گرگینپور توانستند موسیقی مقامی و حماسی قوم قشقایی را تجدید حیات کنند.
وی در طول فعالیتهای هنری با استادان بزرگ نواحی و سنتی ایران زمین همکاری نزدیک داشته و برای تعدادی از بزرگان موسیقی کشور هم آهنگهایی ساخته که منتشر شدهاند ولی متاسفانه اکثر مردم نمیدانند آهنگساز این اثرها چه کسی است.
استاد حسین علیزاده در روز نکوداشت فرود گرگینپور در نیاوران گفت: از حدود سی سال پیش بود که من به همراه شجریان و مشکاتیان به ایل قشقایی برای دیدن نور، رنگ و عشق دعوت شدم. از زمانی که پا به این ایل گذاشتم موسیقی برای من دوباره متولد شد. زمانی که از آن سفر برگشتم، فکر میکردم از خواب و خیال بازگشتهام.
موسیقی قشقایی چنان در من ریشه دوانده است که برای گرفتن الهام و حس فوقالعاده به آن پناه میبرم. خوشبختانه مسیر زندگی من جوری قرار گرفت که با خانواده فرود گرگینپور عجین شدم. وی با موسیقی به دنیایی میرود که متعلق به اوست و ما باید خیلی تلاش کنیم تا به ایشان برسیم. دو تن از دوستان من در عرصه موسیقی نابینا هستند اما من از آن دو بیناتر ندیدهام.
از دیگر آثار فرود گرگینپور میتوان به اثر جاودانه ۱۳۵۴ با همکاری محمدحسین کیانی، کاست شماره ۱ ترکمن صحرا سال ۱۳۵۸، هجران، کوراغلو،، مجموعه آلبوم ۶ کاسته موسیقی قشقایی منتشر شده توسط انجمن موسیقی ایران و تعداد بیشماری از نواختههای خصوصی وی که در دسترس علاقه مندان قرار دارد، اشاره کرد.
این موسیقیدان با ذوق ایل بزرگ قشقایی، در کنسرتهای زیادی که تاکنون در شهرهای مختلفی مانند شیراز، اهواز، گچساران، تهران و …. برگزار شده به روی صحنه رفته است.
آنچه مسلم است ایل بزرگ قشقایی در طول تاریخ نقش بسیار مهمی در معادلات سیاسی، اقتصادی و نظامی به خصوص در قرن معاصر کشور ایفا کردند. این ایل روزی مردانش همچون جنگجویان زابلستان در عرصهی تاریخ و میادین نبرد میدرخشیدند و ایلخانی آنان را پادشاه تاج و تخت مینامیدند. این مهم نیست که ایل قشقایی از کجا آمده و بازماندهی کدام گروه یا نژاد هستند، مهم این است که طی سالهای متمادی چه نقشی در کشور داشتهاند؟
عرق ملیت و وطن دوستی قشقاییها در تاریخ ایران بمنصه ظهور رسیده و بارها ثابت کردهاند که این نژاد پاک، مرز دارانی همیشه سرافراز برای کشور و شیعه مسلکانی معتقد برای دین مبین اسلام بودهاند. به هر حال همانگونه که گفته شد ایل قشقایی در طول تاریخ مشاهیری داشتند که در مقالات قبلی به سه تن از آنان از جمله: محمد بهمنبیگی، صولتالدوله قشقایی و خدیجه بیبی اشارهای شد اما در نگارش متن حاضر به مشاهیر دیگری از این قوم اشاره خواهد شد که عبارتند از:
میرزا مأذون قشقایی
محمدابراهیم فرزند سید علیرضا متخلص به میرزا مأذون در سال ۱۲۴۶ ه.ق از مادری از طایفه عمله (تیره قادرلوی بوربور) متولد شد. تخلص شعری میرزا ماذون توسط ضلالسلطان قاجار حاکم وقت شیراز به وی داده شد و در لغت به معنای مرخص شده میباشد و از ایشان خواست با اختیار کامل در مورد هر کس و موضوعی، شعر سرایی کند.
وی از سخنوران و شعرایی است که اشعار عارفانه و عاشقانهاش به سه زبان فارسی، ترکی و عربی سینه به سینه در میان قشقاییها نقل و سروده شده است. از میان ایل قشقایی شاعرانی مانند میرزا محمد نثار، قول اروچ، میرزا مأذون، خسرو بیگ، مسیح خان، بیات اوغلو و… ظهور کردند که در میان آنان، میرزا مأذون قشقایى از همه نامدارتر است.
حضور اندیشههای دینی و اسلامی در اشعارش، ایشان را از میان سایر شاعران هم رده خود متمایز میکند. اما به دلیل گردآوری نشدن اشعار و آثار برجای ماندهاش تاکنون کمتر سخنی از ایشان در محافل ادبی به میان آمده است.
این شاعر قشقایی به سه زبان ترکى، فارسى و عربى شعر سروده است و بر خلاف سایر شعرای هم رده خود دیوان قابل توجهى نیز دارد که نسخه خطى آن در سال ۱۳۰۱ استنساخ شده و بهرهای از این دیوان را مرحوم شهبازی در سال ۱۳۶۷ (حدود ۲۰۰صفحه) در مجموعه “قشقایی شعری “گنجانده و اکنون در دسترس است.
میرزا مأذون در انواع و اوزان شعر کلاسیک ترکى طبعآزمایى کرده و قصاید، غزلیات، ترجیعات و رباعیات لطیفى نیز سروده است. منبع اصلى اخذ قوت و الهام وى در تمام گونههای شعری، قرآن کریم و احادیث نبوى است و تسلط استادانه و ماهرانه وى به سرچشمههاى عرفان اسلامى سبب شده تا در اشعار او تلمیحات بسیار زیبایی توسط وی به کار گرفته شود.
سرانجام میرزا ماذون شاعر پر آوازه ایل قشقایی در سال ۱۳۱۳(ه.ق) درگذشت و در بقعه شاهزاده منصور شهر شیراز به خاک سپرده شد.
حکیم آیتالله جهانگیرخان قشقایی
حکیم جهانگیرخان قشقایی در سال ۱۲۴۳(ه.ق) در خانوادهای تحصیلکرده، چشم به جهان گشود. پدرش محمدخان از ایل قشقایی( طایفه درهشوری، تیره جانبازلو) و از ساکنان «وردشت» سمیرم و مادرش اهل «دهاقان»، از شهرهای توابع سمیرم بود.
وی خواندن و نوشتن را در زادگاهش فراگرفت. شوق تحصیل در ایشان موجب شد تا پدرش معلمی برایش بگیرد. جهانگیرخان تا حدود چهل سالگی، همانند پدرش، به زندگی عشایری و دامداری و کشاورزی مشغول بود. در سواری و تیراندازی مهارتی چشمگیر داشت و به موسیقی علاقهمند بود و گاه تار مینواخت.
حدوداً چهل ساله بود که روزی برای فروش محصولات و خرید مایحتاج سالانه ایل و تعمیر تار به بازار اصفهان رفت و با مشاهده مدرسه صدر، مجذوب شکوه معنوی مدرسه و علمای آن گشت. شخصی، که احتمالاً همای شیرازی (جدّ جلالالدین همایی) بود، با مشاهده علاقه جهانگیرخان به مدرسه صدر او را به تهذیب نفس و تحصیل علم و معرفت دعوت کرد.
جهانگیرخان، تحت تأثیر سخنان او، تحصیل علم را بر امور دیگر ترجیح داد و با اینکه در میانسالی به کسب علم روی آورده بود، با استعداد، شوق و همتی عالی به فراگیری علوم نزد مشایخ آن روز اصفهان پرداخت و چندی نگذشت که از مدرّسان علوم عقلی و نقلی گردید.
جهانگیرخان حکمت و فلسفه را نزد آقا محمدرضا قمشهای، فقه و اصول و ادبیاتِ عرب را نزد شیخ محمدحسن و محمدباقر نجفی و حاج ملاحسین علی تویسرکانی، طب را نزد ملاعبدالجواد طبیب و ریاضی، هیئت و نجوم را از استادان سرشناس آن زمان فراگرفت.
آوازه حوزه درس جهانگیرخان، بزرگان و مشتاقان علم را برای کسب فیض به اصفهان کشاند. حکمت را چنان رایج و مطلوب کرد که درسِ شرح منظومه سبزواری او، به سبب کثرت طلاب، در خارج از حجره مدرسه صدر و در شبستان مسجد چارچی تشکیل میشد به گونهای که وی را احیاکننده حوزه فلسفی اصفهان دانستهاند.
علاوه بر تبحر، شهرت و حسن تدبیر جهانگیرخان، عواملی دیگر چون خانزادگی و تعلق او به ایل قشقایی و ارادت و احترام ظلالسلطان (فرزند ناصرالدینشاه) به او، در ترویج علوم عقلی در مکتب اصفهان تأثیر داشت.
حکیم جهانگیرخان قشقایی شاگردان زیادی تربیت کرد که بعد از خود از علما و فقهای بزرگ و در مسایل سیاسی کشور نقش مهمی ایفا کردند که از جمله میتوان از: آیتالله بروجردی، شهید سیدحسن مدرس، آیتالله سید ابوالحسن اصفهانی، آیتالله حکیم خراسانی، آیتالله شاه آبادی، سیدجمالالدین گلپایگانی، شیخ حسنعلی اصفهانی نخودکی، آقا نجفی قوچانی و … نام برد. شرح نهجالبلاغه و دیوان شعر از تالیفات این حکیم بزرگ است.
جهانگیرخان قشقایی عارفی زاهد و بلند طبع بود و زندگی خود را از حقالاجاره سالانه زمینی که داشت میگذراند. وی تا پایان عمر لباس عشایری پوشید و لباس مرسوم عالمان را بر تن نکرد.
سرانجام ا این حکیم فرزانه پس از ۴۵ سال تحصیل، تدریس، سیر و سلوک و تربیت شاگردان،در شب ۱۳ ماه رمضان سال ۱۳۲۸ (ه.ق) خاکیان را بدرود گفت و در«تخت فولاد اصفهان» به خاک سپرده شد.
فرود گرگینپور
فرود گرگینپور فرزند بزرگ حبیبخان متولد ۱۳۲۴ در ایل قشقایی است. وی در کودکی با تشویق والدین موسیقی را آغاز کرد. در ۱۰ سالگی با ساز آکوردئون آشنا و سپس در ۱۲ سالگی با ساز ویلون مانوس اما از سوی چشمانش نابینا شد و والدینش را بر آن داشت تا وی را به تهران برده تا در محضر اساتیدی همچون حبیبالله بدیعی، علی تجویدی به آموختن و تکمیل هنر خود بپردازد و همچنین در کنار آن توانست به مدت دو سال دوره شش ساله ابتدایی و در دو سال دیگر دوره دبیرستان را به اتمام رساند.
وی در سال ۱۳۵۲ از دانشگاه شیراز در رشته زبان و ادبیات فارسی فارغالتحصیل شد و سپس در سال ۱۳۵۴ با ورود به دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران از تجارب استادانی نظیر نورعلیخان برومند، علیاصغر بهاری، محمدرضا لطفی بهرهمند گردید.
بدیعی درباره او گفته، گرگینپور تنها شاگرد من است که به او حسادت میکنم. سرانجام ایشان سال ۱۳۵۸ در رشته موسیقی فارغالتحصیل شد .
کسب مقام نخست مسابقات نوازندگی ویلون کشوری در سال ۱۳۵۶ و همچنین کسب مقام نخست نوازندگی کمانچه در بخش رقابتی جشنواره موسیقی فجر در سال ۱۳۷۲ از افتخارات ایشان میباشد.
فرود گرگینپور به مدت چهل و اندی سال عاشقانه در راه اعتلای فرهنگ موسیقی اصیل قشقایی زحمات زیادی را متحمل شد و به تدوین و گردآوری آهنگهای قشقایی که در حال فراموششدن بودند پرداخت، به گونهای که کارشناسان موسیقی ایشان را معمار موسیقی نوین ایل قشقایی میدانند و آن نقشی را که کامکاران به عنوان بزرگترین گروه موسیقی خانوادگی ایران برای زنده نگه داشتن موسیقی قوم کرد ایفا میکنند، متقابلاً خانواده (برادران) گرگینپور توانستند موسیقی مقامی و حماسی قوم قشقایی را تجدید حیات کنند.
وی در طول فعالیتهای هنری با استادان بزرگ نواحی و سنتی ایران زمین همکاری نزدیک داشته و برای تعدادی از بزرگان موسیقی کشور هم آهنگهایی ساخته که منتشر شدهاند ولی متاسفانه اکثر مردم نمیدانند آهنگساز این اثرها چه کسی است.
استاد حسین علیزاده در روز نکوداشت فرود گرگینپور در نیاوران گفت: از حدود سی سال پیش بود که من به همراه شجریان و مشکاتیان به ایل قشقایی برای دیدن نور، رنگ و عشق دعوت شدم. از زمانی که پا به این ایل گذاشتم موسیقی برای من دوباره متولد شد. زمانی که از آن سفر برگشتم، فکر میکردم از خواب و خیال بازگشتهام.
موسیقی قشقایی چنان در من ریشه دوانده است که برای گرفتن الهام و حس فوقالعاده به آن پناه میبرم. خوشبختانه مسیر زندگی من جوری قرار گرفت که با خانواده فرود گرگینپور عجین شدم. وی با موسیقی به دنیایی میرود که متعلق به اوست و ما باید خیلی تلاش کنیم تا به ایشان برسیم. دو تن از دوستان من در عرصه موسیقی نابینا هستند اما من از آن دو بیناتر ندیدهام.
از دیگر آثار فرود گرگینپور میتوان به اثر جاودانه ۱۳۵۴ با همکاری محمدحسین کیانی، کاست شماره ۱ ترکمن صحرا سال ۱۳۵۸، هجران، کوراغلو،، مجموعه آلبوم ۶ کاسته موسیقی قشقایی منتشر شده توسط انجمن موسیقی ایران و تعداد بیشماری از نواختههای خصوصی وی که در دسترس علاقه مندان قرار دارد، اشاره کرد.
این موسیقیدان با ذوق ایل بزرگ قشقایی، در کنسرتهای زیادی که تاکنون در شهرهای مختلفی مانند شیراز، اهواز، گچساران، تهران و …. برگزار شده به روی صحنه رفته است.