کبنا ؛سید مصطفی علیپورنژاد
اگرچه به قول شاعر:
چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است.
لیکن از آنجا که؛
علاج واقعه پیش از وقوع باید کرد.
تاکید، پافشاری و رسانه‌ای کردن یک موضوع بحران آفرین و جلوگیری از تکرار مجدد آن در یک جامعه سنتی که پیامدهای شدیدآ منفی و غیرقابل جبرانی در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، مدیریتی و زندگی روزمره مردم داشته و دارد قطعآ یک وظیفه همگانی است.
هر چند کارنامه مردودی برخی اعضای شورای شهر و شهردار منتخبشان برای شهروندان ملموس و نمایان شده است. جهت یادآوری اشاره به اثرات جبران ناپذیر انتخابات سیاسی، قبیله ای مردم پیرامون شورای شهر فعلی دهدشت را واجب وضروری می‌دانم.
مردم دهدشت بدانند و آگاه باشند که درصد بسیار زیادی از معضلات مذکور از حدود چهار سال پیش و با آغاز به کار شورای شهر فعلی اتفاق افتاده است.
- افزایش روزافزون مهاجرت شهروندان به دلیل فقدان بسترسازی مناسب شهری.
- رکود شدید بازار ملک و مسکن و متعاقبآ بیکارشدن روزافزون قشر محروم کارگران.
- از رونق افتادن بازار کلیه اصناف به دلیل مکمل بودن اصناف و خالی شدن شهر از اقشار ثروتمند و سرمایه گزاران بومی و رشد شدید بیکاری.
- کاهش شدید ارزش افزوده ملک و مسکن.
- بی سلیقگی و فقدان ایده، خلاقیت و تخصص لازم در مبلمان، دکوراسیون و نمای کلی شهر.
- بی توجهی محض به وردوی و خروجی های شهر.
- عدم برنامه ریزی برای نوسازی و توسعه خیابانها و خصوصآ میدان مرکزی شهر.
- فرسودگی و از بین رفتن فضای سبز شهری و آسفالت کوچه و خیابانها.
- بی توجهی به ایجاد پارکها و فضاهای جدید شهری برای تفریح و آرامش شهروندان و خانواده ها.
- قبول مسئولیت و عدم احساس مسئولیت در برابر انتظارت وخواسته های بحق مردم.
- مقدم کردن مشکلات و تنشهای شخصی و سیاسی خود بر مشکلات شهر و مردم.
- حیف و میل بیت المال و استفاده از مواد و مصالح نامرغوب و بی کیفیت در اندک پروژه‌های شهری و به عنوان مثال اخیرآ استفاده از چراغ‌های روشنایی کاملا بی کیفیت و یکبار مصرف در سطح بلوارهای شهر.
بدون شک تمام معضلات ذکر شده چیزی جز نتیجه انتخابات سلیقه‌ای، قبیله ای و سیاسی مردم دهدشت نیست.
آری" شورای شهر کلاه گشادی است که مردم برای سر خود می بافند و گرمایش را متنفذان بی درد لمس می‌کنند.
اگرچه به قول شاعر:
چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است.
لیکن از آنجا که؛
علاج واقعه پیش از وقوع باید کرد.
تاکید، پافشاری و رسانه‌ای کردن یک موضوع بحران آفرین و جلوگیری از تکرار مجدد آن در یک جامعه سنتی که پیامدهای شدیدآ منفی و غیرقابل جبرانی در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، مدیریتی و زندگی روزمره مردم داشته و دارد قطعآ یک وظیفه همگانی است.
هر چند کارنامه مردودی برخی اعضای شورای شهر و شهردار منتخبشان برای شهروندان ملموس و نمایان شده است. جهت یادآوری اشاره به اثرات جبران ناپذیر انتخابات سیاسی، قبیله ای مردم پیرامون شورای شهر فعلی دهدشت را واجب وضروری می‌دانم.
مردم دهدشت بدانند و آگاه باشند که درصد بسیار زیادی از معضلات مذکور از حدود چهار سال پیش و با آغاز به کار شورای شهر فعلی اتفاق افتاده است.
- افزایش روزافزون مهاجرت شهروندان به دلیل فقدان بسترسازی مناسب شهری.
- رکود شدید بازار ملک و مسکن و متعاقبآ بیکارشدن روزافزون قشر محروم کارگران.
- از رونق افتادن بازار کلیه اصناف به دلیل مکمل بودن اصناف و خالی شدن شهر از اقشار ثروتمند و سرمایه گزاران بومی و رشد شدید بیکاری.
- کاهش شدید ارزش افزوده ملک و مسکن.
- بی سلیقگی و فقدان ایده، خلاقیت و تخصص لازم در مبلمان، دکوراسیون و نمای کلی شهر.
- بی توجهی محض به وردوی و خروجی های شهر.
- عدم برنامه ریزی برای نوسازی و توسعه خیابانها و خصوصآ میدان مرکزی شهر.
- فرسودگی و از بین رفتن فضای سبز شهری و آسفالت کوچه و خیابانها.
- بی توجهی به ایجاد پارکها و فضاهای جدید شهری برای تفریح و آرامش شهروندان و خانواده ها.
- قبول مسئولیت و عدم احساس مسئولیت در برابر انتظارت وخواسته های بحق مردم.
- مقدم کردن مشکلات و تنشهای شخصی و سیاسی خود بر مشکلات شهر و مردم.
- حیف و میل بیت المال و استفاده از مواد و مصالح نامرغوب و بی کیفیت در اندک پروژه‌های شهری و به عنوان مثال اخیرآ استفاده از چراغ‌های روشنایی کاملا بی کیفیت و یکبار مصرف در سطح بلوارهای شهر.
بدون شک تمام معضلات ذکر شده چیزی جز نتیجه انتخابات سلیقه‌ای، قبیله ای و سیاسی مردم دهدشت نیست.
آری" شورای شهر کلاه گشادی است که مردم برای سر خود می بافند و گرمایش را متنفذان بی درد لمس می‌کنند.
