پاسخی به نقدهای علیه «لاهوتی»؛ سال ۷۶ حکم «خادمی» به اسم «لاهوتی» بود

کبنا ؛متن ارسالی
بعد از انتشار مطلبی با عنوان «پاسخی به اظهارات لاهوتی» نوشته ادریس کشاور یکی از مخاطبان این سایت خبری به آن واکنش نشان داد که از منظر خوانندگان گرامی می‌گذرد؛

جوابیه‌ای به صحبت‎های دوستان در گروه‌های مختلف و همچنین مطالب مطرح شده در سایت‌های خبری؛
توفیق آشنایی با بعضی دوستان را دارم و بعضی ها هم خیر،در ابتدا فرض را بر این می گیرم که دوستانی که بنده نمی شناسم از سر دغدغه ی اصلاح طلبی و عدم آگاهی از واقعیات و خیلی مسائل دیگر، مواردی را مطرح کردند و بعضی از دوستان را هم از اعتقادات شخصی و سیاسی و انتخاب هایشان مطلعم، در تعجبم که اینان در کجای جریان اصیل اصلاح طلبی قرار دارند و یا داشتند و کی برادری شان و اعتقاد به جریان اصلاح طلبی را اثبات کردند که اینگونه هر آنچه که خود لایق آن هستند و اتفاقا تمام این توهین ها و تهمت ها و منفعت طلبی و قوم گرایی بر پیشانی شان به واسطه عملکرد و انتخاب هایشان حک شده است را به دیگران برچسب می زنند. البته که نباید هم بر آنان خورده گرفت زیرا این هم نتیجه و عاقبت پیش بینی شده ی شعار اعتدال و استحاله ی جریان اصلاحات در اعتدالیون می باشد که عده ای نه چپ نه راست، نه زن نه مرد، نه دوست نه دشمن در فضای غبار آلود، سواستفاده و زهر تعصبات و تعلقات و قوم گرایی و کینه توزی این رقیبان و رفیقان سر در آخور و دست در گردن رقیب را به دوستان صادق و ثابت قدم می ریزند و همین نقشه ی راه ماست که تصمیمات به جا و درست سیاسی گرفته ایم که اینگونه اینان به خود می پیچند که شاید خدشه ای ولو ناچیز در ذهن و زبان بعضی از یاران بیاندازند نسبت به یکی از همراهان همیشگی اصلاحات به بهانه های مجمع یکدست (در حالی که ترکیب ۱۴ به ۱۴ معرفی و مورد تایید دوستان قرار گرفت و قول حمایت دادند با هر خروجی در حالی که تعدادی از دوستان معرفی شده توسط لاهوتی هیچگاه رای به آقای لاهوتی ندادند که نام شان را شما بهتر از بنده می دانید) و یا تز حمایت از کاندیدای رای آور و نزدیک به دولت( که منظورشان حمایت و طرفداری از جناب موحد بود که رقیب اصلی اصلاحات بود از ابتدا تا همیشه، به جهت منافع چند روزه ی خود و پشت پرده دارای تفکر قوم گرایی بودند) و یا مسائل قومی( اعلام حمایت و معاملات پشت پرده ی افرادی خاص و خیانت به جامعه اصلاح طلبی که یا وفایی یا هم بازی خراب و ما نیستیم).
موارد مطرح شده توسط دوست و دشمن در این دو روز: تخریب دکتر خادمی، دافعه ی آقای لاهوتی، قومیت گرایی، نوع و نحوه جلسه تشکیل و ترکیب دعوت شده، عدم وقت شناسی اعتراضات و ….
آقای لاهوتی از زمان انتخاب شدن دکتر روحانی مواضعش کاملا مشخص و بر تمام مواضع خویش قبل از قبولی ایشان و بعد از قبولی کاملا پیش بینی شده و تا حال ثابت ماند و تذکرات و نظراتی در جمع های خصوصی داشت و همچنین به دوستان شورای سیاستگزاری هم اعلام شده بود، که حال دوستان بعد از دو و سه سال به گوشه های از آن نظرات و تذکرات رسیدن و همچنان ابن داستان ادامه دارد.
آقای لاهوتی هیچگاه چه به صورت منفرد و چه جمعی که دوستی عنوان کرد جهت رایزنی برای انتصاب استاندار به وزارت و یا هر جای دیگر مراجعه نکرد،(از دوستانی که چند نفره و یا دو نفره به صورت هفتگی بارهای بار در حال رفت و آمد به تهران بودند جهت معرفی خود و یا دوستانشان بپرسید و جالب تر که اواسط که اسم دکتر خادمی مطرح شد چه مویه و چه رایزنی هایی که نکردند به جهت عدن انتصاب ایشان و پس از اندکی همه با چرخشی ۱۸۰ درجه ای که کار هر کسی نیست، شدند مشاور و معاون و برنامه ریز و رییس و عضو کمیته های انتصابات و ستاد استقبال و …)چون از اساس تفکر و نحوه ی عملکرد وزرا این دوره ی دولت، علی الخصوص وزارت کشور را قبول نداشت که برود رایزنی بکند برای استاندار، دوستانی که حتی حداقلی آقای لاهوتی را می شناسند بر این خصیصه ی ایشان صحه خواهند گذاشت. بلکه تنی چند از دوستان محترم و ذی نفوذ شورای عالی سیاستگزاری اصلاح طلبان نظرات ایشان را خواستند که ایشان قبل از مطرح شدن هیچ شخصی تکرار می کنم هیچ نامی از روز اول با انتصاب استاندار بومی مخالف بودند به دلایل مختلف از جمله تجربه ی ناموفق و بسیار بد استاندار بومی گذشته و وضعیت بسیار خاص کشور از لحاظ سیاسی و بودجه و دولت بده بستان و همه چیز معامله ای و استفاده از ظرفیت شخصیت های سیاسی اصلاح طلب از جمله مهندس اولیا، مهندس تبادار، مهندس اکبرزاده و… که هم نفوذ سیاسی داشتند در شورای سیاستگزاری اصلاح طلبان و هیئت دولت و همچنین لایه های تاثیرگزار پشت پرده دولت و مهم تر از همه سابقه ی مثبت در استان در پست های مدیریتی و سیاسی شان می بود.زیرا از این دولت چیزی عاید ما نمی شد با چهره های بومی، هر چند شما دیدید که با وجود دکتر تاجگردون به عنوان رییس کمیسون بودجه و تلفیق هیچ طرح زود بازده و یا حتی میان مدت و از داراز مدت هم بی خبرم ندیدیم با وجود گذشت تقریبا ۳.۵ سال از عمر دولت.
کاملا درست فرمودید که از روز اول از انتخاب دکتر خادمی راضی نبودند به دلایل بالا و نه از جهت تخریب،بلکه ایشان فقط سکوت کردند و در هیچ جمع عمومی و مصاحبه و یا سخنرانی و یا مطلبی در سایتی از ایشان نامی نبردند بعد از انتصاب و یا موضع گیری رسمی نداشتند. جناب استاندار بعد از مدتی خواستار دیدار شدند که با واسطه به ایشان گفتند که با عملکرد شما در آینده موضع مان را اعلام می کنیم.و در جمع خصوصی حلقه چند نفره به دوستان گفتند که پیشاپیش عملکرد جناب دکتر خادمی برای همچون منی که مو در سیاست سفید کردم مثل روز روشن و واضح می باشد و دوستان گلایه داشتند که بگذاریم ببینیم عملکرد ایشان چیست و قصاص پیش از جنایت نکنیم و آقای لاهوتی چند بار از طریق همین دوستان کم باور از همان ابتدا به جهت رفع ذهنیت دوستان و ثبت در تاریخ  علی رغم عدم اعتماد و دانستن عدم بها به دوستان و تذکر و روشن کردن ایشان به شکاف دو دهه ای اصلاح طلبان در کهگیلویه و ماموریت ویژه ایشان و یادآوری اینکه ما خواهان برابری و برادری و اعلام وفاق و ترمیم انشقاق و رفع بی اعتمادی ها هستیم و پیش قدم خواهیم شد، اما در این سه سال و نیم هیچ گامی تکرار می کنم هیج گامی به جلو برنداشتند و چه بسا شکاف دو دهه ای را به دره ای عمیق و عریض تبدیل کردند چه از لحاظ جریانی که در انتخابات ۹۴ کاملا واضح و شفاف پیامش را دیدیم و چه در انتخابات کلی که به واسطه عملکردشان به انتخاباتی قومی و قبیله ای تنزل درجه داده بودند بعد از سال ها زحمت و هزینه دادن با تحت فشار قرار دادن جناب استاد منطقیان که یا وفایی یا هیچ. و در پرانتز یادآوری می کنم تمام جملات ولاغیر و کامرانی فقط و فقط و …. را تکذیب می کنم و به موقع همه چیز روشن خواهد شد. همانگونه که تمام بدعهدی ها و عدم وفاق و… در گذشته تا حدودی برای عده ای روشن شد.
آیا بعد از سه سال و نیم سکوت و عدم همراهی و قوم گرایی وقت صحبت نبود، آیا زود بود یا باید مثل دوستان مصلحت و منفعت طلب با نامردی پشت سر ایشان و بعد از تحویل پست شان موضع بگیریم، آن موقع که دیگر مردی نیست پشت سرشان تحلیل و اعتراض. آقای لاهوتی از ابتدا مردانه نظراتش را اعلام و انتقادات را پیشاپیش به گوش ایشان رساندند و نه منافقانه و یا مثل بادمجانان دور قاب چین عمل نکرد و همین به به و چه چه کنان را چند صباحی دیگر بعد از تحویل پست توسط استاندار خواهیم دید، همانگونه که قبل از انتصاب و بعد از انتصاب آقای خادمی دیدیم چگونه عمل کردند.موضع شفاف و انتقادی در برابر ارکان قدرت داشتن کار هر شخصی نیست و نشان از پاکی و عدم منفعت طلبی و مصلحت گرایی و در جهت کمک به مدیر و یا ….  هست به جای استفاده از این نظرات این اشخاص صادق و ثابت را با تهمت های ناروا دلسرد و به گوشه ای نخزانیم. انتصابات آقای دکتر خادمی را بر روی کاغذ و جلوی نام آن ها قومیت و قبیله ی فکری و منطقه آن ها را هم بنویسید تا بفهمید ته مانده ی چپاول مادام سوفیا را به چه کسانی بخشیدند و همان هایی هم که به اسم طیف آقای لاهوتی گذاشتند چه کسانی هستند و چرا پست دادند و اصلا از بین این همه نیروی لایق معرفی شده چگونه و چرا و چطور اینان انتخاب شدند.
دوستانی که مسئول وقت و زمان تعیین کردن برای ارائه تحلیل و اعتراض و یا چند خط نوشته آن هم در گروه های مجازی چند ده نفره، ممنون می شوم از سایت ها و دوستان دیگر که به شدت متالم بودند از فوت آقای هاشمی و اعتراض به عملکرد جناب استاندار خواهشا که وقت بنده را اعلام کنند.
به لاهوتی هر انگی می خواهید بزنید ولی انگ قومیت گرایی واقعا ناحق و نچسب می باشد، حداقل ذره ای آزاده و شریف باشید چون این انگ دل هر منصف مخالف و موافقی را به درد می آورد که حتی چند سال از سی و چند سال گذشته را دیدند و یا شنیدند که حتی شنیدنش هم سخت ست، از تمام توهین ها و تهمت ها فقط و فقط از این رنجیده می شوم و همچنین آقای لاهوتی تنها وقتی این انگ را می شنود بسیار متاثر می شود. زیرا شاید بسیاری از مسائل رو دوستان از کم و کیف بی خبر ولی عملکرد سی و چند ساله ایشان که واضح می باشد و در جلوی رویتان به جهت قضاوت. ایشان در سال های اوایل انقلاب با آن همه جو قومیت طلبی و نژاد پرستی بر ضد قومیت و اصالت برخاست که تا حال ترکش های آن انتخاب ها گریبان ما را ول نمی کند. گواه همین انتخابات اخیر و خواسته های بزرگان قوم و قومیت طلبان به اصطلاح اصلاح طلب، ولی عملکرد شما چه بود، آیا در خلوت با وجدان خود کنار می آیید. نمونه ای عرض می کنم از هزاران کاش شما در خلوتتان به اندازه انگشتان دو دستتان داشته باشید به جهت تسکین وجدانتان، عدم قوم گرایی ایشان واضح ست و از همین جناب دکتر خادمی استاندار فعلی بپرسید در سال ۷۶ پست معاونت برنامه ریزی را چگونه به دست آورد: ابلاغ این حکم توسط مهندس اولیا به اسم آقای لاهوتی زده شده بود که حتی ایشان در یاسوج بود و حتی جزوه ای به ایشان داده بود که مطالعه کند که با تماس آقای حاج بهرام تاجگردون و حضور آقایان سیدباقر موسوی و دکتر خادمی ساعت ۳ شب در منزل آقای مهندس لاهوتی تشریف آوردند که آقای لاهوتی مهندس اولیا فقط می گوید شما و به دلایلی نظرمان این ست که شما نپذیرید و آقای خادمی را بگذاریم که آقای لاهوتی هم گفت بنده حرفی ندارم و پست و حتی جزوه را تقدیم همین آقای دکتر خادمی کردند که اولین و آخرین باری بود که ایشان را دید حال واقعا خنده دارست و ناراحت کننده این تهمت ها.( جهت اطلاع دوستان که بسیار در این سه سال و اندی و تنویر افکار و دیگر دوستان که بر موضوع قومیت‌گرایی آقای لاهوتی تاکید داشتند هر چند در جایی به قولا خود گاف رسانه ای دادند و عدم حمایت از آقای رستاد را به قولا به عنوان برگ برنده رو کردند که این خود واضح ترین موضع بود از عدم قوم گرایی آقای لاهوتی البته اگر بخواهید ببینید و جهت اطلاع ایشان بیانیه عدم دخالت درانتخابات و موضع سکوت به نشانه اعتراض داشتند و آن هم خود حدیث مفصلی دارد. و تک تک افراد حتی خانواده آزاد و لیدرهای اصلی همه و همه در ستاد ایشان فعال بودند.)
در جایی دوستی فرمود که آقای لاهوتی دافعه دارد، جهت اطلاع هر شخص و یا جریان سیاسی که دافعه و جاذبه نداشته باشد یا فاسدست و مصلحت نگر و منفعت طلب و یا مرده متحرک بدون اصول، کاش دوستان علت و افراد مورد دفع و جذب اطراف لاهوتی را از ابتدا تا حال بنگرند، بررسی و پیگیری بفرماید دلایل را.البته دوستانی هم بودند که دفع شدند و دوباره جذب شدند و یا بالعکس که دلیل این اصل ضروری و حیاتی یک جریان سیاسی داشتن اصول و تفکر و چارچوب می باشد.
این جلسه به دعوت حزب اعتماد ملی تشکیل و تا جایی که می دانم از دو ماه پیش برنامه ریزی شده بود شایدم بیشتر، و آقای لاهوتی هم یکی از دعوت شدگان و سخنرانان این جلسه، حال اگر رنگ رخسار و یا جنسیت و یا نژاد و قومیت شان مورد پسند بعضی ها نیست مشکل از نوع نگاه و تفکر خودشان می باشد و بنده مخالفین طیفی زیادی دیدم و تا جایی که می دانم تعدادی از دعوت شدگان حضور نیافتند شما آن قسمتش را پیگیری بفرمایید و آقایان دکتر هاشمی و صفادوست و بازی بناری فکر کنم از بانیان جلسه بودند.