تاریخ انتشار
يکشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۵ ساعت ۱۰:۳۳
کد مطلب : ۲۲۸۵۹۱
نقد بر رفتارهای سیاسی تاجگردون؛ وقتی سران اصلاحطلبان را لاقبا پوشانی خواند
۰
کبنا ؛سیامک دارابی
غلام رضا تاجگردون را باید لوک خوش شانس عرصه سیاست ایران نامید؛ زیرا او همواره به تعبیر بزرگان اصلاح طلب استان کهگیلویه و بویراحمد، بر سر سفره آماده ای نشسته است که هیچ زحمتی برای آن نکشیده و گواه حرف آنان طی کردن نردبان ترقی خواهی غلام از روی شانه‌های بهرام تاجگردونی است که جوانیش در راه سیاست سوخت تا بعدها غلامرضا از این خاکستر ققنوسی بسازد و در آخر خود دست به انزوای ابدی بهرام تاجگردون ببرد!
مدافعان تاجگردون همواره مدعی بر آنند، روزی که تاجگردون در تهران، سید باقر موسوی،سید ضیاالدین رضاتوفیقی، دکتر علی مندی پور، لاهوتی و منطقیان اصلاح طلبان اصیل را یک لاقبا پوشانی خواند که برای استانداری استان کت شلوارِ اجاره ای دوخته اند، آن روز خود را به عنوان پدر نواصلاح طلبی استان کهگیلویه و بویراحمد در برابر پدرخوانده های سنتی این جریان به افکار عمومی معرفی کرد تا از آن روز به بعد، این غلام رضای باوی باشد که به سید باقر و علی مندی پور بویراحمدی تا محمود و قادر کهگیلویه ای و ضیاالدینِ تاریخ دادن، درس سیاست ورزی دهد و آنان را به کتابخانه های که جز گرد و خاک هیچ همنشین تاریخی دیگری ندارند، بسپارد تا این سریال یک طرفه تاریخی، سند اصلاح طلبی تاجگردون در عرصه اصلاح طلبی استان شود!
در این بین اما خردورزان سیاسی استان که به گواه تاریخ هیچگاه تن به ذلت و خواری نداده اند به جای تعارض و ستز با تاجگردونِ بی ثبات در عرصه سیاسی، به آگاهی بخشی به جامعه پرداخته اند و دست به تجزیه و تحلیل وقایع سیاسی اش برده اند!
این روزها که مجددا کارزار انتخابات ریاست جمهوری در کشور در حال جریان است این بار باید با حساسیت بیشتری به تبیین رفتار های سیاسی غلام تاجگردون پرداخت تا ماهیت سیاس بودن او بار دیگری برای جامعه و خصوصا جوانان نیک سرشتی که گمام می برند تاجگردون وفادار بر اندیشه های اصلاح طلبیست اما در حقیقت خلاف گفتمان اصلاح طلبی عمل نمی کند، مشخص گردد که آیا «سید باقر موسوی» که به عنوان رهبر اصلاحات استان شناخته می شود برای پست و منزلت کت و شلوار اجاره ای دوخته است یا «غلام رضای تاجگردون» که اندیشه دیگری در سر می پروراند و بر کرسی های جبهه پایداری تکیه می زند؟
اینکه تاجگردون که خود را رهبر اصلاحات استان می داند و در دنیای آرزوهای خود پرواز می کند؛ آیا بهتر نیست به افکار عمومی و جوانان این منطقه پاسخ دهد، که اگر او مرام و اندیشه اصلاح طلبی دارد چگونه می شود در مجلس نهم که از صدر تا ذیل آن را نمایندگان اصولگرای جبهه پایداری قرق کرده اند، او به راحتی هرچه تمام تر برای ریاست کمیسیون بودجه مجلس بدون هیچ آزاری به کرسی این کمیسیون تکیه می میزند به گونه ای که رقبای چون مصباحی مقدم چشم از این کرسی می پوشند و برای غلامِ جبهه پایداری فرش قرمز پهن می کنند؟
مگر می توان اصلاح طلب بود و در مجلس اصولگرا، بر حساس ترین کرسی کمیسیونی که با اقتصاد و پول و سرمایه یک ساله نظام سرو کار دارد؛ به آسانی تکیه زد؟ بی شک راز این انتصاب، نه انتخاب!!! به واقعیت‌های پشت پرده سیاسیست که قبل تر غلام رضا تاجگردون با محمد رضا باهنر رهبر در سایه جبهه پایداری مجلس بر کرسی نایب رئیسی مجلس با هم توافق کرده بودند!
تاجگردون گویی از یاد برده است که در انتخابات ریاست جمهوری گذشته ابتدا در بازار بزرگ تهران برای محسن رضایی که این روزها مخالف سرسخت برجام و دولت اصلاح طلب روحانیست، سخنرانی کرد وخود را مشاور اقتصادی او مطرح نمود و بعدها در سایه سیاست نشست و تا روزهای آخر اعلام موضع نکرد تا روزی که وارد گچساران شد و به تمام ستادهای کاندید های ریاست جمهوری قدم گذاشت تا به نوعی هم با آنان باشد و هم نباشد و از قضا در ۲۵ خرداد۹۲ که نام حسن روحانی از صندوق رای خارج شد خود را به ستاد روحانی در گچساران رساند و با عکس های سلفی به یکباره تاجگردون رنگارنگ، بنفش شد! تا سیر مداد رنگی های سیاسی تاجگردون که دائم تغییر رنگ می دادند این بار با رنگ بنفش تکمیل شود تا غلامِ اثبات کند که او نه سیاستمدار که ... است!
تاجگردون خود را در رسانه‌ها و مجالس حامی اصلاحات و دولت روحانی می داند؛ اما کیست که از او بپرسد این چگونه لیدریست که به جای حمایت از دولت دست به باجیگری از دولت برده است و دولتی که میراث دار زمین سوخته همفکران باطنی تاجگردونست، چون نفتی بر آتش زیر خاکستر می ماند تا روحانی را تحت فشار قرار دهد و با باجگیری های بی پایانش به اهداف ضد اصلاحاتی خود دست یابد؟
سلسله رفتارهای تاجگردون در دولت حسن روحانی به خوبی نشان می دهد که نگاه تاجگردون به اصلاحات یک نگاه باجگیرانه است. وقتی او به محمد فرهادی وزیر علوم دولت روحانی می تازد تا کام جبهه پایداری را در روزهای منتهی به انتخابات حساس ریاست جمهوری۹۶ شیرین کند و فضای دانشگاه ها را ملتهب و جوانان و دانشجویان را که نیروی فعال اجتماعی-سیاسی اصلاحات در جامعه هستند را منفعل کند؛ بی شک نشانگر موقعیت سنجی تاجگردون برای نزدیک کردن خود به حلقه های پر قدرت اصولگرایی برای به چالش کشاندن بدنه پرقدرت و با نشاط روحانیست تا با این اقدام تیزهوشانه خود، دولت روحانی را خلع سلاح کند!
تاجگردون از یک سوی ادعای همزیستی با اصلاح طلبان را دارد و به خاطر برجام، به شکل صوری دلواپسان را را مورد شماتت قرار می دهد اما او در پشت پرده وزیر موفق نفت(مهندس زنگنه) را که به واسطه درایتش بعد از ۸ سال برجام نفتی در اوپک را به سرانجام رساند و عربستان را به زانو درآورد و صادارت فروش نفت را افزایش و به طبع آن درآمد های دولت را در سال منتهی به انتخابات دو برابر کرده است؛ در یک حرکت زیرکانه و با همراهی اتاق های خاص مراکز اصولگرایی به وزیر نفت دولت روحانی حمله می کند و او را به استیضاح تهدید می کند تا با ابزار استیضاح شریان اقتصادی دولت را نشانه رود و دولت را در زمانی که درهای دنیا را بر روی خود باز شده می بیند، در عرصه ملی با چالش استیضاح وزیر نفت، این پالس را به کشورهای خارجی ارسال کند که وزیر نفت دولت از نظر مجلس و ساختار حاکمیتی مورد تایید نظام و دولت نیستد و هر گفتار و قرارداد بزرگ نفتی-اقتصادی که با زنگنه بسته شود فاقد مشروعیت بوده و سرمایه گزاران خارجی را از کشور دور و دولت روحانی را در بحران اقتصادی غرق کند تا با این روش زیرپوستی وعده های اقتصادی دولت را نقش بر آب و بین ملت و روحانی در فصل انتخابات ریاست جمهوری، فاصله جدایی بیندازد!
سلسله رفتار های تاجگردون ملبس به شعار اصلاح طلبی با باطن اصولگرایی به وزیران راه و شهرسازی، رفاه و اقتصادی دولت به خوبی نشان می دهد که او در ایامی که به انتخابات ریاست جمهوری ختم می شود بار دیگر به عنوان نفوذی جبهه پایداری در جریان اصیل اصلاح طلبی دست به نقش آفرینی ویژه ای برده است تا با اعمال خود شرایط سخت و غیرقابل پیش بینی را برای تیم سیاسی-اقتصادی روحانی ایجاد و آنان را با بحران مواجهه کنند تا شاید تاجگردونی که در مجلس گذشته و کنونی به ریاست کمیسیون بودجه تکیه داد و کسی راز این همنشینی را ندانست بتوان همزیستی مسالمت آمیزی بین انتصاب!!! به ریاست این کمیسیون و این بذل و بخشش های تاج گزارانه ارتباطی پیدا کرد که چگونه تاجگردون در تنظیم سند بودجه برای حاج آقایی که به اسم یک دفتر یا یک نهاد که وجود خارجی هم ندارد بودجه ۱۰ تا ۳۰ میلیاردی جذب می کند!
و حال این پرسش مطرح می شود حملات پی در پی تاجگردون به بدنه اجتماعی-سیاسی و اقتصادی دولت روحانی این بار بر اساس کدام رفتار سیاسی در پشت کمیسیون بودجه تهیه و تنظیم شده است که او کمر به شکست اصلاحات در انتخابات ریاست جمهوری بسته است؟
غلام رضا تاجگردون را باید لوک خوش شانس عرصه سیاست ایران نامید؛ زیرا او همواره به تعبیر بزرگان اصلاح طلب استان کهگیلویه و بویراحمد، بر سر سفره آماده ای نشسته است که هیچ زحمتی برای آن نکشیده و گواه حرف آنان طی کردن نردبان ترقی خواهی غلام از روی شانه‌های بهرام تاجگردونی است که جوانیش در راه سیاست سوخت تا بعدها غلامرضا از این خاکستر ققنوسی بسازد و در آخر خود دست به انزوای ابدی بهرام تاجگردون ببرد!
مدافعان تاجگردون همواره مدعی بر آنند، روزی که تاجگردون در تهران، سید باقر موسوی،سید ضیاالدین رضاتوفیقی، دکتر علی مندی پور، لاهوتی و منطقیان اصلاح طلبان اصیل را یک لاقبا پوشانی خواند که برای استانداری استان کت شلوارِ اجاره ای دوخته اند، آن روز خود را به عنوان پدر نواصلاح طلبی استان کهگیلویه و بویراحمد در برابر پدرخوانده های سنتی این جریان به افکار عمومی معرفی کرد تا از آن روز به بعد، این غلام رضای باوی باشد که به سید باقر و علی مندی پور بویراحمدی تا محمود و قادر کهگیلویه ای و ضیاالدینِ تاریخ دادن، درس سیاست ورزی دهد و آنان را به کتابخانه های که جز گرد و خاک هیچ همنشین تاریخی دیگری ندارند، بسپارد تا این سریال یک طرفه تاریخی، سند اصلاح طلبی تاجگردون در عرصه اصلاح طلبی استان شود!
در این بین اما خردورزان سیاسی استان که به گواه تاریخ هیچگاه تن به ذلت و خواری نداده اند به جای تعارض و ستز با تاجگردونِ بی ثبات در عرصه سیاسی، به آگاهی بخشی به جامعه پرداخته اند و دست به تجزیه و تحلیل وقایع سیاسی اش برده اند!
این روزها که مجددا کارزار انتخابات ریاست جمهوری در کشور در حال جریان است این بار باید با حساسیت بیشتری به تبیین رفتار های سیاسی غلام تاجگردون پرداخت تا ماهیت سیاس بودن او بار دیگری برای جامعه و خصوصا جوانان نیک سرشتی که گمام می برند تاجگردون وفادار بر اندیشه های اصلاح طلبیست اما در حقیقت خلاف گفتمان اصلاح طلبی عمل نمی کند، مشخص گردد که آیا «سید باقر موسوی» که به عنوان رهبر اصلاحات استان شناخته می شود برای پست و منزلت کت و شلوار اجاره ای دوخته است یا «غلام رضای تاجگردون» که اندیشه دیگری در سر می پروراند و بر کرسی های جبهه پایداری تکیه می زند؟
اینکه تاجگردون که خود را رهبر اصلاحات استان می داند و در دنیای آرزوهای خود پرواز می کند؛ آیا بهتر نیست به افکار عمومی و جوانان این منطقه پاسخ دهد، که اگر او مرام و اندیشه اصلاح طلبی دارد چگونه می شود در مجلس نهم که از صدر تا ذیل آن را نمایندگان اصولگرای جبهه پایداری قرق کرده اند، او به راحتی هرچه تمام تر برای ریاست کمیسیون بودجه مجلس بدون هیچ آزاری به کرسی این کمیسیون تکیه می میزند به گونه ای که رقبای چون مصباحی مقدم چشم از این کرسی می پوشند و برای غلامِ جبهه پایداری فرش قرمز پهن می کنند؟
مگر می توان اصلاح طلب بود و در مجلس اصولگرا، بر حساس ترین کرسی کمیسیونی که با اقتصاد و پول و سرمایه یک ساله نظام سرو کار دارد؛ به آسانی تکیه زد؟ بی شک راز این انتصاب، نه انتخاب!!! به واقعیت‌های پشت پرده سیاسیست که قبل تر غلام رضا تاجگردون با محمد رضا باهنر رهبر در سایه جبهه پایداری مجلس بر کرسی نایب رئیسی مجلس با هم توافق کرده بودند!
تاجگردون گویی از یاد برده است که در انتخابات ریاست جمهوری گذشته ابتدا در بازار بزرگ تهران برای محسن رضایی که این روزها مخالف سرسخت برجام و دولت اصلاح طلب روحانیست، سخنرانی کرد وخود را مشاور اقتصادی او مطرح نمود و بعدها در سایه سیاست نشست و تا روزهای آخر اعلام موضع نکرد تا روزی که وارد گچساران شد و به تمام ستادهای کاندید های ریاست جمهوری قدم گذاشت تا به نوعی هم با آنان باشد و هم نباشد و از قضا در ۲۵ خرداد۹۲ که نام حسن روحانی از صندوق رای خارج شد خود را به ستاد روحانی در گچساران رساند و با عکس های سلفی به یکباره تاجگردون رنگارنگ، بنفش شد! تا سیر مداد رنگی های سیاسی تاجگردون که دائم تغییر رنگ می دادند این بار با رنگ بنفش تکمیل شود تا غلامِ اثبات کند که او نه سیاستمدار که ... است!
تاجگردون خود را در رسانه‌ها و مجالس حامی اصلاحات و دولت روحانی می داند؛ اما کیست که از او بپرسد این چگونه لیدریست که به جای حمایت از دولت دست به باجیگری از دولت برده است و دولتی که میراث دار زمین سوخته همفکران باطنی تاجگردونست، چون نفتی بر آتش زیر خاکستر می ماند تا روحانی را تحت فشار قرار دهد و با باجگیری های بی پایانش به اهداف ضد اصلاحاتی خود دست یابد؟
سلسله رفتارهای تاجگردون در دولت حسن روحانی به خوبی نشان می دهد که نگاه تاجگردون به اصلاحات یک نگاه باجگیرانه است. وقتی او به محمد فرهادی وزیر علوم دولت روحانی می تازد تا کام جبهه پایداری را در روزهای منتهی به انتخابات حساس ریاست جمهوری۹۶ شیرین کند و فضای دانشگاه ها را ملتهب و جوانان و دانشجویان را که نیروی فعال اجتماعی-سیاسی اصلاحات در جامعه هستند را منفعل کند؛ بی شک نشانگر موقعیت سنجی تاجگردون برای نزدیک کردن خود به حلقه های پر قدرت اصولگرایی برای به چالش کشاندن بدنه پرقدرت و با نشاط روحانیست تا با این اقدام تیزهوشانه خود، دولت روحانی را خلع سلاح کند!
تاجگردون از یک سوی ادعای همزیستی با اصلاح طلبان را دارد و به خاطر برجام، به شکل صوری دلواپسان را را مورد شماتت قرار می دهد اما او در پشت پرده وزیر موفق نفت(مهندس زنگنه) را که به واسطه درایتش بعد از ۸ سال برجام نفتی در اوپک را به سرانجام رساند و عربستان را به زانو درآورد و صادارت فروش نفت را افزایش و به طبع آن درآمد های دولت را در سال منتهی به انتخابات دو برابر کرده است؛ در یک حرکت زیرکانه و با همراهی اتاق های خاص مراکز اصولگرایی به وزیر نفت دولت روحانی حمله می کند و او را به استیضاح تهدید می کند تا با ابزار استیضاح شریان اقتصادی دولت را نشانه رود و دولت را در زمانی که درهای دنیا را بر روی خود باز شده می بیند، در عرصه ملی با چالش استیضاح وزیر نفت، این پالس را به کشورهای خارجی ارسال کند که وزیر نفت دولت از نظر مجلس و ساختار حاکمیتی مورد تایید نظام و دولت نیستد و هر گفتار و قرارداد بزرگ نفتی-اقتصادی که با زنگنه بسته شود فاقد مشروعیت بوده و سرمایه گزاران خارجی را از کشور دور و دولت روحانی را در بحران اقتصادی غرق کند تا با این روش زیرپوستی وعده های اقتصادی دولت را نقش بر آب و بین ملت و روحانی در فصل انتخابات ریاست جمهوری، فاصله جدایی بیندازد!
سلسله رفتار های تاجگردون ملبس به شعار اصلاح طلبی با باطن اصولگرایی به وزیران راه و شهرسازی، رفاه و اقتصادی دولت به خوبی نشان می دهد که او در ایامی که به انتخابات ریاست جمهوری ختم می شود بار دیگر به عنوان نفوذی جبهه پایداری در جریان اصیل اصلاح طلبی دست به نقش آفرینی ویژه ای برده است تا با اعمال خود شرایط سخت و غیرقابل پیش بینی را برای تیم سیاسی-اقتصادی روحانی ایجاد و آنان را با بحران مواجهه کنند تا شاید تاجگردونی که در مجلس گذشته و کنونی به ریاست کمیسیون بودجه تکیه داد و کسی راز این همنشینی را ندانست بتوان همزیستی مسالمت آمیزی بین انتصاب!!! به ریاست این کمیسیون و این بذل و بخشش های تاج گزارانه ارتباطی پیدا کرد که چگونه تاجگردون در تنظیم سند بودجه برای حاج آقایی که به اسم یک دفتر یا یک نهاد که وجود خارجی هم ندارد بودجه ۱۰ تا ۳۰ میلیاردی جذب می کند!
و حال این پرسش مطرح می شود حملات پی در پی تاجگردون به بدنه اجتماعی-سیاسی و اقتصادی دولت روحانی این بار بر اساس کدام رفتار سیاسی در پشت کمیسیون بودجه تهیه و تنظیم شده است که او کمر به شکست اصلاحات در انتخابات ریاست جمهوری بسته است؟
تاجگردون نماینده خیل عظیمی از مردم اصلاح طلب واصول گرای باشت وگچساران هست.