کبنا ؛عرفان محمدی مفرد
... و توصوا بالحق و توصوا بالصبر...
گاهی در نقطهای از تاریخ و سیاست، درامی از جنس اشک و حزن روی میدهد که انسان را سخت در بهت فرو میبرد. بزرگمردانِ تاریخِ ما اغلب در بدنهی تاریخ ظهور کردهاند و کوچشان یک ملت را در بهت و شُک فرو برده است. آنانکه بزرگزاده و نجیبزاده بودهاند، خود را بسیار والاتر از آن دیدهاند که به هر افترایی از مخالفینشان واکنش نشان دهند، غالبا صبر را پیشه کردند و ایستادند تا گذر زمان همه چیز را به اثبات برساند. یکی از رادمردانِ تاریخ انقلابِ ما آیت الله هاشمی رفسنجانی است، اسطورهای نستوه با ۶۰ سال سابقهی مجاهدت و پایمردی. کسیکه در تمامِ حوادثِ حساس و در گذرِ تمامِ پیچهای تاریخی همراه واقعی مردم بود و قبضهی شمشیرِ مجاهدت هیچگاه در دستانش نلرزید. این شخصیت بزرگوار در دو دههی پایانی از عمر خویش مورد اتهام و افترا از سوی مخالفینش واقع شد و باز هم همان رویهی همیشگی صبر و صبر را پیشه ساخت تا به ما جوانان یادآور شود که بدون سلاحِ صبر در گدازههای سیاست خواهیم سوخت. شاید اگر کس دیگری سابقهی مبارزاتی و جهادی ایشان را داشت برای از دست ندادن موقعیتهای اجتماعی خویش کمتر صراحت لهجه در بیان مشکلات به خرج میدادند اما ایشان نه صرفا مادی بلکه در مقام قلب و باطن، دل در گرو انقلاب و ملت داشت و صراحتا تا آنجا که توانست کاستیها را گوشزد کرد و آنانکه تابِ تحملش را نداشتند کمر به افترا و تهمت به وی بستند. ایشان آیینهی تمام نمای همدلی و وحدت و شیخِ دانایِ حل مسائل بودند و همواره خواستند که کمتر کسانی از انقلاب و جامعه برنجند و خاطر تمامِ ملت آسوده و راحت باشد. شخصیت مصفای ایشان باعث شده بود که حقیقتا چهرهای کاریزما در دنیا باشد و اینک میبینیم که مقامات سایر کشورها نیز از فقدان این عالِم بزرگوار متاسفند. کاش همهی آنانی که تنها کارنامه اشان در حل مشکلات این مملکت تنها به حرف و حرف ختم شده است نیز درسهایی از صبر این مرد میگرفتند و درمیافتند که اگر آیت الله جواب مخالفانش را نمیداد نه برای این بود که جوابی در مقابلشان ندارد بلکه برای این بود که نمیخواست به انقلابی که دسترنج خود و یاران و امام راحل بود آسیبی برسد. به حق که ایشان در سیاستِ معاصر ما معمارِ اعتدال و میانه روی بودند و امید که رویه و مشیاش مانا و برقرار بماند... یادش گرامی و روحش قرینِ ارواحِ صلحا و پاکان.
ارادتمند
... و توصوا بالحق و توصوا بالصبر...
گاهی در نقطهای از تاریخ و سیاست، درامی از جنس اشک و حزن روی میدهد که انسان را سخت در بهت فرو میبرد. بزرگمردانِ تاریخِ ما اغلب در بدنهی تاریخ ظهور کردهاند و کوچشان یک ملت را در بهت و شُک فرو برده است. آنانکه بزرگزاده و نجیبزاده بودهاند، خود را بسیار والاتر از آن دیدهاند که به هر افترایی از مخالفینشان واکنش نشان دهند، غالبا صبر را پیشه کردند و ایستادند تا گذر زمان همه چیز را به اثبات برساند. یکی از رادمردانِ تاریخ انقلابِ ما آیت الله هاشمی رفسنجانی است، اسطورهای نستوه با ۶۰ سال سابقهی مجاهدت و پایمردی. کسیکه در تمامِ حوادثِ حساس و در گذرِ تمامِ پیچهای تاریخی همراه واقعی مردم بود و قبضهی شمشیرِ مجاهدت هیچگاه در دستانش نلرزید. این شخصیت بزرگوار در دو دههی پایانی از عمر خویش مورد اتهام و افترا از سوی مخالفینش واقع شد و باز هم همان رویهی همیشگی صبر و صبر را پیشه ساخت تا به ما جوانان یادآور شود که بدون سلاحِ صبر در گدازههای سیاست خواهیم سوخت. شاید اگر کس دیگری سابقهی مبارزاتی و جهادی ایشان را داشت برای از دست ندادن موقعیتهای اجتماعی خویش کمتر صراحت لهجه در بیان مشکلات به خرج میدادند اما ایشان نه صرفا مادی بلکه در مقام قلب و باطن، دل در گرو انقلاب و ملت داشت و صراحتا تا آنجا که توانست کاستیها را گوشزد کرد و آنانکه تابِ تحملش را نداشتند کمر به افترا و تهمت به وی بستند. ایشان آیینهی تمام نمای همدلی و وحدت و شیخِ دانایِ حل مسائل بودند و همواره خواستند که کمتر کسانی از انقلاب و جامعه برنجند و خاطر تمامِ ملت آسوده و راحت باشد. شخصیت مصفای ایشان باعث شده بود که حقیقتا چهرهای کاریزما در دنیا باشد و اینک میبینیم که مقامات سایر کشورها نیز از فقدان این عالِم بزرگوار متاسفند. کاش همهی آنانی که تنها کارنامه اشان در حل مشکلات این مملکت تنها به حرف و حرف ختم شده است نیز درسهایی از صبر این مرد میگرفتند و درمیافتند که اگر آیت الله جواب مخالفانش را نمیداد نه برای این بود که جوابی در مقابلشان ندارد بلکه برای این بود که نمیخواست به انقلابی که دسترنج خود و یاران و امام راحل بود آسیبی برسد. به حق که ایشان در سیاستِ معاصر ما معمارِ اعتدال و میانه روی بودند و امید که رویه و مشیاش مانا و برقرار بماند... یادش گرامی و روحش قرینِ ارواحِ صلحا و پاکان.
ارادتمند