مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛سید یدالله نورانی منش
فضای مجازی آنقدر سریع و همه جانبه زندگی و جامعه ما را در بر گرفته است که دیگر نمیتوان آن را انکار کرد و یا نادیده گرفت و توجه همه مسئولین به این فضا، نکتهای مثبت است که انشاالله بتوان به بهترین نحو با آن مواجه شد و بیشترین منفعت را از آن دریافت کرد.
برای مواجهه با فضای مجازی دیدگاههای نظری مختلف و متنوعی وجود دارد که این نوشته نمیخواهد به آنها بپردازد اما شاید بتوان نحوه مواجهه هوشمندانه مقام معظم رهبری با این فضا را بهترین نظر در این زمینه دانست؛ نگاه فرصت محور به این فضا. متاسفانه هم اکنون شاهد آن هستیم همه داد سخن درباره فضای مجازی را سر میدهند، اما شاید معدود کسانی هستند که همچون مقام معظم رهبری بر نگاه فرصت محور به فضای مجازی تاکید داشته باشند نگاه فرصت محور فضای مجازی را مانند هر فضای دیگری میبیند که مانند همه ابداعات بشری در جهت بهتر زندگی کردن، به وجود آمده است، اما در کنار آن میتواند آسیبها و خطراتی نیز داشته باشد. حال این ابداع با توجه به درگیر کردن همه جوانب زندگی بشر و ویژگیهای منحصربفردتری که دارد میتواند دارای منافع بزرگتری باشد، همچنین اگر به طور صحیح به کار گرفته نشود، میتواند فاجعه بارتر نیز باشد؛ اما نمیتوان آن را کنار گذاشت. پس امروز ما دو راه داریم؛ یا با مواجهه هوشمندانه و فرصت محور این فضا را در خدمت بگیریم و از فرصتهای نابی که در اختیار ما قرار میدهد به بهترین نحو استفاده کنیم و یا با تدابیر غلط در نحوه مواجهه با این فضا، زندگی ما را در نوردد و دارای پیامدهای فاجعه باری برای ما باشد. متاسفانه این روزها در برخی افراد دیده میشود که نگاه فرصت محورانه را کنار گذاشتهاند و با این فضا به گونهای برخورد میکنند که انگار با شر مطلق مواجه شدهاند که باید برای دفع آن شمشیر را بیرون بکشند. این افراد به گونهای درباره این فضا موضع میگیرند که انگار فضای مجازی آسیبها و خطرات را خلق کرده است و این آسیبها در جامعه وجود ندارد.
این درست است که فضای مجازی میتواند آسیبها و خطرات را تسهیل کند ولی باید باور کنیم که فضای مجازی در امتداد فضای واقعی جامعه است. اگر اخلاق در فضای مجازی رعایت نمیشود این در فضای حقیقی نیز وجود دارد و شاید نمیتواند در فضای واقعی امکان بروز پیدا کند و خود را در فضای مجازی بروز میدهد. ما با توجه و برجسته کردن این آسیبها و خطرات فضای مجازی، به دنبال فرار از مسئله و سرپوش گذاشتن بر روی آن با استفاده از این فضا هستیم و تا این باور وجود دارد، جامعه ما دست به گریبان این مسائل خواهد بود و آسیبها به صورت ریشهای شناخته و رفع نخواهد شد. ما باید تا کی به دنبال تدابیری باشیم که میگفتند با جمع آوری ماهواره مسئله طلاق حل میشود حال آنکه نه ماهواره جمع شد و نه طلاق کم، و این تنها به خاطر نوع نگاه و تدابیر غلطی است که در این باره وجود داشته است.
فضای مجازی فراتر از ماهواره است، فضایی است که میتواند تجربه زیسته متفاوتی به کاربران خود بدهد. امروزه نمیتوان برای نسلی که تجربه زیست در فضای مجازی را داشته است، سیاستهای کنترلی و محدودکننده صرف را پیشنهاد داد. فضای مجازی بیل و کلنگ نیست که بتوان آن از از دسترس خارج کرد و از آسیبهای آن در امان ماند. این فضا توانمندساز است و در این فضای جدید نیاز به راهنماییها و توصیهها دارد نه سیاستهای جبری. بر این اساس برای کاهش آسیبها و مضرات این فضا باید به دنبال مدیریت کردن این فضا از طریق معرفی و برجسته کردن فرصتها، آموزش و درونی سازی ارزشهای اخلاقی و امثالهم بود.
این فضا باید مدیریت شود اما مدیریت نرم نه مدیریت سخت. باید همانطور که رهبری معظم فرمودند این فضا را با نگاه فرصت محور دید و فرصتهای آن را برجسته کرد تا کسی که به این فضا مراجعه میکند کمتر فرصت استفاده آسیب زا از آن را داشته باشد. ما چگونه در فضای واقعی میگوییم باید اوقات فراغت دانش آموزان را در تابستان به گونهای پر کنیم که برای آنان فرصت آسیب زا کمتر باشد. چرا همین نگاه را به فضای مجازی نداریم؟ چرا میخواهیم به جای پر کردن اوقات فراغت دانش آموزان در تابستان، تعطیلات را از آنها بگیریم؟! چرا به جای هیاهو و داد و فریاد آسیبهای فضای مجازی، هیچ هیاهو، بیانیه و سخنی درباره فرصتها و امکانات و معرفی آنها در فضای مجازی وجود ندارد؟
ما چقدر انجمنها، مساجد و افراد ارزشی در جامعه داریم، چرا اینها نباید در نگاه فرصت محور به فضای مجازی به کار گرفته شوند؟ فعال شوند و نهضت و طوفانی در فضای مجازی شکل بگیرد برای غلبه و قویتر شدن در این میدان به جای ترک آن.
از طرف دیگر عدم وجود نگاه فرصت محور بوده است که به جای آشنا کردن خانوادهها با فرصتهای فضای مجازی، نگاه کاملا منفی در والدین شکل گرفته است و نوعی مقاومت کورکورانه در برابر فضای مجازی در بین آنها رواج پیدا کرده است. این نوع نگاه باعث تضادهای زیادی نیز بین والدین و فرزندان شده است، از آنجا که فرزندان معتقد به فرصتها و منافع این فضا هستند ولی والدین با توجه به تبلیغی که شب و روز بر آنها میبارد، نگاه کاملا منفی به این فضا دارند. ما این فضا را به والدین آموزش ندادهایم و معرفی نکردهایم که اتفاقا والدین با نگاه مثبت به این فضا بتوانند به فرزندان خود نزدیکتر شوند و با نظارت مثبتی که بر فرزندان خواهند داشت، آسیبها نیز کاهش خواهد یافت.
در نهایت اینکه فضای مجازی همانطور که گفته شد مانند ابزارهای معمولی نیست که بتوان آن را کنار گذاشت، ما چه بخواهیم و چه نخواهیم این فضا ما را در بر میگیرد. حال بیایید با فکر صحیح و بدور از هر گونه سیاسیکاری، نگاه مناسبی به این فضا داشته باشیم و هر گونه تدبیری برای کاهش آسیبها و خطرات در این فضا متناسب با این فضا باشد تا در نهایت فرهنگ و اجتماع سالم و روبه تعالی در انتظار ما باشد...
فضای مجازی آنقدر سریع و همه جانبه زندگی و جامعه ما را در بر گرفته است که دیگر نمیتوان آن را انکار کرد و یا نادیده گرفت و توجه همه مسئولین به این فضا، نکتهای مثبت است که انشاالله بتوان به بهترین نحو با آن مواجه شد و بیشترین منفعت را از آن دریافت کرد.
برای مواجهه با فضای مجازی دیدگاههای نظری مختلف و متنوعی وجود دارد که این نوشته نمیخواهد به آنها بپردازد اما شاید بتوان نحوه مواجهه هوشمندانه مقام معظم رهبری با این فضا را بهترین نظر در این زمینه دانست؛ نگاه فرصت محور به این فضا. متاسفانه هم اکنون شاهد آن هستیم همه داد سخن درباره فضای مجازی را سر میدهند، اما شاید معدود کسانی هستند که همچون مقام معظم رهبری بر نگاه فرصت محور به فضای مجازی تاکید داشته باشند نگاه فرصت محور فضای مجازی را مانند هر فضای دیگری میبیند که مانند همه ابداعات بشری در جهت بهتر زندگی کردن، به وجود آمده است، اما در کنار آن میتواند آسیبها و خطراتی نیز داشته باشد. حال این ابداع با توجه به درگیر کردن همه جوانب زندگی بشر و ویژگیهای منحصربفردتری که دارد میتواند دارای منافع بزرگتری باشد، همچنین اگر به طور صحیح به کار گرفته نشود، میتواند فاجعه بارتر نیز باشد؛ اما نمیتوان آن را کنار گذاشت. پس امروز ما دو راه داریم؛ یا با مواجهه هوشمندانه و فرصت محور این فضا را در خدمت بگیریم و از فرصتهای نابی که در اختیار ما قرار میدهد به بهترین نحو استفاده کنیم و یا با تدابیر غلط در نحوه مواجهه با این فضا، زندگی ما را در نوردد و دارای پیامدهای فاجعه باری برای ما باشد. متاسفانه این روزها در برخی افراد دیده میشود که نگاه فرصت محورانه را کنار گذاشتهاند و با این فضا به گونهای برخورد میکنند که انگار با شر مطلق مواجه شدهاند که باید برای دفع آن شمشیر را بیرون بکشند. این افراد به گونهای درباره این فضا موضع میگیرند که انگار فضای مجازی آسیبها و خطرات را خلق کرده است و این آسیبها در جامعه وجود ندارد.
این درست است که فضای مجازی میتواند آسیبها و خطرات را تسهیل کند ولی باید باور کنیم که فضای مجازی در امتداد فضای واقعی جامعه است. اگر اخلاق در فضای مجازی رعایت نمیشود این در فضای حقیقی نیز وجود دارد و شاید نمیتواند در فضای واقعی امکان بروز پیدا کند و خود را در فضای مجازی بروز میدهد. ما با توجه و برجسته کردن این آسیبها و خطرات فضای مجازی، به دنبال فرار از مسئله و سرپوش گذاشتن بر روی آن با استفاده از این فضا هستیم و تا این باور وجود دارد، جامعه ما دست به گریبان این مسائل خواهد بود و آسیبها به صورت ریشهای شناخته و رفع نخواهد شد. ما باید تا کی به دنبال تدابیری باشیم که میگفتند با جمع آوری ماهواره مسئله طلاق حل میشود حال آنکه نه ماهواره جمع شد و نه طلاق کم، و این تنها به خاطر نوع نگاه و تدابیر غلطی است که در این باره وجود داشته است.
فضای مجازی فراتر از ماهواره است، فضایی است که میتواند تجربه زیسته متفاوتی به کاربران خود بدهد. امروزه نمیتوان برای نسلی که تجربه زیست در فضای مجازی را داشته است، سیاستهای کنترلی و محدودکننده صرف را پیشنهاد داد. فضای مجازی بیل و کلنگ نیست که بتوان آن از از دسترس خارج کرد و از آسیبهای آن در امان ماند. این فضا توانمندساز است و در این فضای جدید نیاز به راهنماییها و توصیهها دارد نه سیاستهای جبری. بر این اساس برای کاهش آسیبها و مضرات این فضا باید به دنبال مدیریت کردن این فضا از طریق معرفی و برجسته کردن فرصتها، آموزش و درونی سازی ارزشهای اخلاقی و امثالهم بود.
این فضا باید مدیریت شود اما مدیریت نرم نه مدیریت سخت. باید همانطور که رهبری معظم فرمودند این فضا را با نگاه فرصت محور دید و فرصتهای آن را برجسته کرد تا کسی که به این فضا مراجعه میکند کمتر فرصت استفاده آسیب زا از آن را داشته باشد. ما چگونه در فضای واقعی میگوییم باید اوقات فراغت دانش آموزان را در تابستان به گونهای پر کنیم که برای آنان فرصت آسیب زا کمتر باشد. چرا همین نگاه را به فضای مجازی نداریم؟ چرا میخواهیم به جای پر کردن اوقات فراغت دانش آموزان در تابستان، تعطیلات را از آنها بگیریم؟! چرا به جای هیاهو و داد و فریاد آسیبهای فضای مجازی، هیچ هیاهو، بیانیه و سخنی درباره فرصتها و امکانات و معرفی آنها در فضای مجازی وجود ندارد؟
ما چقدر انجمنها، مساجد و افراد ارزشی در جامعه داریم، چرا اینها نباید در نگاه فرصت محور به فضای مجازی به کار گرفته شوند؟ فعال شوند و نهضت و طوفانی در فضای مجازی شکل بگیرد برای غلبه و قویتر شدن در این میدان به جای ترک آن.
از طرف دیگر عدم وجود نگاه فرصت محور بوده است که به جای آشنا کردن خانوادهها با فرصتهای فضای مجازی، نگاه کاملا منفی در والدین شکل گرفته است و نوعی مقاومت کورکورانه در برابر فضای مجازی در بین آنها رواج پیدا کرده است. این نوع نگاه باعث تضادهای زیادی نیز بین والدین و فرزندان شده است، از آنجا که فرزندان معتقد به فرصتها و منافع این فضا هستند ولی والدین با توجه به تبلیغی که شب و روز بر آنها میبارد، نگاه کاملا منفی به این فضا دارند. ما این فضا را به والدین آموزش ندادهایم و معرفی نکردهایم که اتفاقا والدین با نگاه مثبت به این فضا بتوانند به فرزندان خود نزدیکتر شوند و با نظارت مثبتی که بر فرزندان خواهند داشت، آسیبها نیز کاهش خواهد یافت.
در نهایت اینکه فضای مجازی همانطور که گفته شد مانند ابزارهای معمولی نیست که بتوان آن را کنار گذاشت، ما چه بخواهیم و چه نخواهیم این فضا ما را در بر میگیرد. حال بیایید با فکر صحیح و بدور از هر گونه سیاسیکاری، نگاه مناسبی به این فضا داشته باشیم و هر گونه تدبیری برای کاهش آسیبها و خطرات در این فضا متناسب با این فضا باشد تا در نهایت فرهنگ و اجتماع سالم و روبه تعالی در انتظار ما باشد...