تاریخ انتشار
سه شنبه ۷ دی ۱۳۹۵ ساعت ۰۹:۴۴
کد مطلب : ۲۱۹۱۷۶
عاشورای ۸۸ هوا بس ناجوانمردانه دودآلود بود/ ۹ دی میآییم
۰
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛سید جواد فدایی
روزهای سال، به طور طبیعی و به خودی خود همه مثل همند؛ این انسانها هستند، این ارادهها و مجاهدتهاست که یک روزی را از میان روزهای دیگر برمیکشد و آن را مشخص میکند، متمایز میکند، متفاوت میکند و مثل یک پرچمی نگه میدارد تا راهنمای دیگران باشد.
روز عاشورا به خاطر مجاهدتهای حسین و یارانش، خرداد چهل دو و قیامش، بهمن پنجاه و هفت و سیزده آبان و دوازده فروردین همه و همه روزهاییست که ابتدا روزهایی معمولی بودند اما با اتفاقات بزرگ و حماسههای ماندگار تبدیل به روزهایی به یاد ماندنی و عبرت انگیز شدند، درست مثل نهم دی ماه هشتاد و هشت.
آنجا که غبار فتنه هوا را گرگ و میش کرده بود و تشخیص حق و باطل را سخت.
هشت ماه تمام کشور درگیر خون بود و دود و اعتراض و نفاق و همه از گور خودخواهی و دنیاطلبی و شهوت قدرت بلند میشد با چاشنی حماقت و وطن فروشی و بیبصیرتی.
آنانکه شکمهاشان از حرام پر شده بود و چشمهاشان جز دنیا نمیدید به یکباره بازیگرانی شدند قهار در نمایشنامهای بسیار پیچیده و کارگردانی بس زبردست و کثیف و دلارها و دینارهای معاویه که چه بیحساب بر سر این عروسکان حرمسرای اموی میبارید.
سال هشتاد و هشت بود و هوا بس ناجوانمردانه پس.
عدهای بسیار حقیرانه شمع در ضریح سفارت انگلیس روشن کرده و پارچه نیاز به شاخه کاجهای رنگارنگ کریسمس بسته بودند و حاجت از در باتلاق ماندههای استعمار طلب میکردند. خیابانهای تهران شاهد است اینان چگونه مثل لشکر یزید بر حق تازیدند و غارت کردند و خون ریختند و چادر از سر کشیدند. آنان که مثل ظهر عاشورای شصت و یک هجری بر نمازگزاران آتش افکندند و مسجدها را نمرود وار در هیزم جهل و وطن فروشی به آتش کینه کشیدند و نمیدانستند عروسک خیمه شب بازی اسرائیل و انگلیس و آمریکا هستند و به قول ولی نعمتشان سرمایههای اسرائیل هستند در ایران.
ظهر عاشورای هشتاد و هشت بود و هوا بس ناجوانمردانه دودآلود. حسین به نماز ایستاده بود و شمرها و یزیدها و ابن مرجانهها پشت خیمهها. هر چه از حسین مانده بود به آتش کشیده شد و قرآن خدا را عمروعاصها به نیزه کردند و فریاد مرگ بر اسلام سر دادند.
مردم مسلمان در هر گوشه مشغول عزای حسین بودند و لشکر همیشه آماده شیطان به رهبری یزید در حال شعله ور کردن آتش کینه ابولهب.
هر چه مانده بود به خاک و خون کشیده شد و این سپاه زبون قبل از هر اقدامی مثل همیشه تاریخ فرار را بر قرار ترجیح دادند و گورشان را گم کردند.
نهم دی ماه شد و مردم عصبانی خونشان به جوش آمده بود و کاسه صبرشان لبریز گشت و لبیک گفتند فرمان مسلم زمان را و هر چه نفرت و کینه از شیطان داشتند را بر سر ایّادی ابلیس خالی کردند و برای همیشه نسخهشان را در هم پیچیدند تا عبرتی باشد برای هر کفتاری که نگاه چپ به این خاک داشته باشد.
شیعه در این روز نشان داد سپاه هفتاد و دو نفره حسین برای همه اعصار و ادوار کفایت میکند در برابر همه یزیدهای چند صد هزار نفره تاریخ.
به رسم هر ساله در این یوم الله گرد هم جمع میشویم و با مشتهای گره کرده بر سر ظلم و ستم استعمار و استکبار میکوبیم و فرزندان نامشروع وطنیشان را نیز سر جای مینشانیم تا تاریخ بداند هر قطره خون شهید اقیانوسیست برای غرق سپاه فرعون.
دنیا باید بداند نه اینجا کوفه است و نه ما مردم باد پرست بیبصیرت و هرگز علی در این خاک تنها نمیماند.
ما میآییم و غم آن بیبصیرتها و ترسوهایی را که نمیآیند نداریم چرا که آنها احمقهای تاریخ مصرف داری هستند که بیشک به زودی تاریخ مصرفشان تمام میشود و تفالههاشان در زبالهدان تاریخ دفن خواهد شد و در ذهن مردم هیچگاه جایگاهی نخواهند داشت. آنانکه هیچ سالی و در هیچ نقطهای از ترس اربابانشان نتوانستند و لیاقت نداشتند در این اجماع خدایی شرکت کنند کسانی هستند که از رحمت الهی به دورند و غضب گرفتارشان کرده. ما میآییم و با ولیمان عهد میبندیم که تا زندهایم رزمندهایم و آنانکه نمیآیند نیز به امید حکومت ری از عسل آخرت نخواهند نوشید و همانقدر از گندم ری خواهند خورد که عمر سعد خورد.
نهم دی ماه ما میآییم و یکبار دیگر پیروزیمان را جشن خواهیم گرفت تا دنیا بداند تا ابالفضل هست حسین تنها نخواهد ماند و تا زینب نفس میکشد حسین فراموش نخواهد شد.
نهم دی ماه ما میآییم تا استکبار و استعمار و نوکران داخلیشان دگر بار فکر فتنه به ذهنشان خطور نکند و هیچ زمان دیگری گرد بیشه شیران عوعو کنند و زوزه بکشند.
ما میآییم...
روزهای سال، به طور طبیعی و به خودی خود همه مثل همند؛ این انسانها هستند، این ارادهها و مجاهدتهاست که یک روزی را از میان روزهای دیگر برمیکشد و آن را مشخص میکند، متمایز میکند، متفاوت میکند و مثل یک پرچمی نگه میدارد تا راهنمای دیگران باشد.
روز عاشورا به خاطر مجاهدتهای حسین و یارانش، خرداد چهل دو و قیامش، بهمن پنجاه و هفت و سیزده آبان و دوازده فروردین همه و همه روزهاییست که ابتدا روزهایی معمولی بودند اما با اتفاقات بزرگ و حماسههای ماندگار تبدیل به روزهایی به یاد ماندنی و عبرت انگیز شدند، درست مثل نهم دی ماه هشتاد و هشت.
آنجا که غبار فتنه هوا را گرگ و میش کرده بود و تشخیص حق و باطل را سخت.
هشت ماه تمام کشور درگیر خون بود و دود و اعتراض و نفاق و همه از گور خودخواهی و دنیاطلبی و شهوت قدرت بلند میشد با چاشنی حماقت و وطن فروشی و بیبصیرتی.
آنانکه شکمهاشان از حرام پر شده بود و چشمهاشان جز دنیا نمیدید به یکباره بازیگرانی شدند قهار در نمایشنامهای بسیار پیچیده و کارگردانی بس زبردست و کثیف و دلارها و دینارهای معاویه که چه بیحساب بر سر این عروسکان حرمسرای اموی میبارید.
سال هشتاد و هشت بود و هوا بس ناجوانمردانه پس.
عدهای بسیار حقیرانه شمع در ضریح سفارت انگلیس روشن کرده و پارچه نیاز به شاخه کاجهای رنگارنگ کریسمس بسته بودند و حاجت از در باتلاق ماندههای استعمار طلب میکردند. خیابانهای تهران شاهد است اینان چگونه مثل لشکر یزید بر حق تازیدند و غارت کردند و خون ریختند و چادر از سر کشیدند. آنان که مثل ظهر عاشورای شصت و یک هجری بر نمازگزاران آتش افکندند و مسجدها را نمرود وار در هیزم جهل و وطن فروشی به آتش کینه کشیدند و نمیدانستند عروسک خیمه شب بازی اسرائیل و انگلیس و آمریکا هستند و به قول ولی نعمتشان سرمایههای اسرائیل هستند در ایران.
ظهر عاشورای هشتاد و هشت بود و هوا بس ناجوانمردانه دودآلود. حسین به نماز ایستاده بود و شمرها و یزیدها و ابن مرجانهها پشت خیمهها. هر چه از حسین مانده بود به آتش کشیده شد و قرآن خدا را عمروعاصها به نیزه کردند و فریاد مرگ بر اسلام سر دادند.
مردم مسلمان در هر گوشه مشغول عزای حسین بودند و لشکر همیشه آماده شیطان به رهبری یزید در حال شعله ور کردن آتش کینه ابولهب.
هر چه مانده بود به خاک و خون کشیده شد و این سپاه زبون قبل از هر اقدامی مثل همیشه تاریخ فرار را بر قرار ترجیح دادند و گورشان را گم کردند.
نهم دی ماه شد و مردم عصبانی خونشان به جوش آمده بود و کاسه صبرشان لبریز گشت و لبیک گفتند فرمان مسلم زمان را و هر چه نفرت و کینه از شیطان داشتند را بر سر ایّادی ابلیس خالی کردند و برای همیشه نسخهشان را در هم پیچیدند تا عبرتی باشد برای هر کفتاری که نگاه چپ به این خاک داشته باشد.
شیعه در این روز نشان داد سپاه هفتاد و دو نفره حسین برای همه اعصار و ادوار کفایت میکند در برابر همه یزیدهای چند صد هزار نفره تاریخ.
به رسم هر ساله در این یوم الله گرد هم جمع میشویم و با مشتهای گره کرده بر سر ظلم و ستم استعمار و استکبار میکوبیم و فرزندان نامشروع وطنیشان را نیز سر جای مینشانیم تا تاریخ بداند هر قطره خون شهید اقیانوسیست برای غرق سپاه فرعون.
دنیا باید بداند نه اینجا کوفه است و نه ما مردم باد پرست بیبصیرت و هرگز علی در این خاک تنها نمیماند.
ما میآییم و غم آن بیبصیرتها و ترسوهایی را که نمیآیند نداریم چرا که آنها احمقهای تاریخ مصرف داری هستند که بیشک به زودی تاریخ مصرفشان تمام میشود و تفالههاشان در زبالهدان تاریخ دفن خواهد شد و در ذهن مردم هیچگاه جایگاهی نخواهند داشت. آنانکه هیچ سالی و در هیچ نقطهای از ترس اربابانشان نتوانستند و لیاقت نداشتند در این اجماع خدایی شرکت کنند کسانی هستند که از رحمت الهی به دورند و غضب گرفتارشان کرده. ما میآییم و با ولیمان عهد میبندیم که تا زندهایم رزمندهایم و آنانکه نمیآیند نیز به امید حکومت ری از عسل آخرت نخواهند نوشید و همانقدر از گندم ری خواهند خورد که عمر سعد خورد.
نهم دی ماه ما میآییم و یکبار دیگر پیروزیمان را جشن خواهیم گرفت تا دنیا بداند تا ابالفضل هست حسین تنها نخواهد ماند و تا زینب نفس میکشد حسین فراموش نخواهد شد.
نهم دی ماه ما میآییم تا استکبار و استعمار و نوکران داخلیشان دگر بار فکر فتنه به ذهنشان خطور نکند و هیچ زمان دیگری گرد بیشه شیران عوعو کنند و زوزه بکشند.
ما میآییم...