مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛زهرا محمدزاده
آیا تا کنون از خود پرسیدهایم در فهرست ذهنیمان، مؤلفههای برتری شامل چه مواردی میشود؛نژاد، مکان، مدرک تحصیلی، مقام، زمان، پوشش، زبان.....؟
و آیا در خلال زندگی مدرن؛ فرصتی پیش آمده تا با نگاهی پرسشگر، روزمرگیهای بشر را با همهٔ ابزارهای عینی و نامحسوسش مورد نقادی قرار دهیم؟
اگر چنین است؛ آیا تمرکز هموارهٔ بشر بر اهل کجا بودن، پوشش خاصی به تن و بیان ویژهای داشتن،نژاد و...... القا کنندهٔ اسارت هویت وی در دام توتالیترها، منفعت طلبان و نظامهای سرمایه داری نیست؟
آنان که با مشغول ساختن انسانها به چنین ظواهری؛ در گوشهای از جهان فجایع عمیقی همچون فقر اندیشه و معیشت، جنگ و فلاکت به بار آوردهاند، و در گوشهای دیگر برای خویش و همگنانی چون خویش؛ سورها بر پا میدارند و عیشها نوش میکنند.
همانها که با تمام قوا؛ همهٔ ابزار خود را در راستای مرگ تدریجی فرهنگها، دگردیسی اندیشهها و رباتیزه کردن مردمان جهان؛ برای دست یابی به مقاصد خود به کار گرفته، پیدا و پنهان همهٔ رخدادهای تلخ دنیای ما هستند.
بنابراین؛ بیائید اندکی تامل کنیم در واژهای به یغما رفته در معنا، و مفهومی باژگون شده در ریشههای وجودی بشر به نام؛ هویت.
از دیدگاه انسان امروز؛ هویت در سایهٔ کدام عناوین تعریف میشود؟
با کدامین معیار میتوان هویتهای حقیقی و مجازی را از یکدیگر تمیز داد؟
آن هم در میان حجم انبوه زندگیهای پژمرده و فرافکنیهای مقلدان عاری از منطق مدرنیته؛
همان طرفدارانی که رفتارهای عینیشان؛ نشأت گرفته از اندیشههای مچاله شده و بازیافت شدهای است که با ابزارهای هر روز به روز شونده ترِ راهزنانِ هویت درونشان نهادینه گشته است.
برای مثال:
اگر هویت را در چالشی از جنس اینستاگرامیاش وارد کنیم؛ چقدر میتوانیم امیدوار باشیم تعریفی معقول از این واژه دریافت کنیم؛ که نشان از شناخت حقیقی افراد جامعه نسبت به آن داشته باشد؟
و آیا همنوا شدن با عطش برخاسته از جنبش لایک- خاصه فضای مجازی- بخشی از هویت ما را ترجمه نخواهد کرد؟
شاید هم چنین جنبشهایی به وقوع میپیوندند تا هویت واقعی ما را آشکار سازند، و البته؛ اندک باقی ماندهٔ آن را نیز در راستای همان باژگونی هدایت کنند؟
چه اینکه نباید از یاد برد تکنولوژی و سیر نجومی رو به جلویش؛ به همان میزان که خواهد توانست لایههای زیرین فرهنگها را با خود به قعر سیاه چالهٔ نابودی کشانده و مردمان را مضافِ بر دوری از مسیر تعالی، دچار خود فراموشی فرهنگی_ملی نماید؛
میتواند ارزنده، موجب توسعه و پیشبرد اهداف انسانی، سیاسی، اقتصادی، و فرهنگی جوامع نیز باشد.
لیکن نوع برآیند حاصل از کاربرد تکنولوژی؛ ارتباط مستقیم با میزان غنای زیرساختهای آموزشی در هر جامعه دارد.
بر همین اساس اگر چه نمیتوان به طور قطعی از حجوم اندیشههای نامتعادل به ذهن پاک انسانهای تکنولوژی خواه جلوگیری کرد؛ اما میتوان آگاهی را در قالبی با قابلیت به روز شوندگیِ مستمر (همان آموزش صادقانه)؛ در اختیار مردمان قرار داد.
چرا که؛ افزایش آگاهی، تقویت زیر ساختهای آموزشی، بها دادن به ریشههای فرهنگی جامعهٔ خود، به روز رسانی قوانین و ساختارهای اجتماعی متناسب با شرایط حال و تلاش افراد در جهت رسیدن به فرازی ناب از خودشناسی؛ برای تسلط بر حربههای آنان که بشر را همواره در قامت برده (چه در اندیشه و چه در جسم) -که قطعا انقیاد اندیشه زیربنای بردگی جسمانی است-می خواهند یعنی؛ هویت. (فردی-ملی)
هویتمان را؛ در بستری از جنس خودمان، خودِ واقعیمان، خوانش نماییم.
*فعال اجتماعی
آیا تا کنون از خود پرسیدهایم در فهرست ذهنیمان، مؤلفههای برتری شامل چه مواردی میشود؛نژاد، مکان، مدرک تحصیلی، مقام، زمان، پوشش، زبان.....؟
و آیا در خلال زندگی مدرن؛ فرصتی پیش آمده تا با نگاهی پرسشگر، روزمرگیهای بشر را با همهٔ ابزارهای عینی و نامحسوسش مورد نقادی قرار دهیم؟
اگر چنین است؛ آیا تمرکز هموارهٔ بشر بر اهل کجا بودن، پوشش خاصی به تن و بیان ویژهای داشتن،نژاد و...... القا کنندهٔ اسارت هویت وی در دام توتالیترها، منفعت طلبان و نظامهای سرمایه داری نیست؟
آنان که با مشغول ساختن انسانها به چنین ظواهری؛ در گوشهای از جهان فجایع عمیقی همچون فقر اندیشه و معیشت، جنگ و فلاکت به بار آوردهاند، و در گوشهای دیگر برای خویش و همگنانی چون خویش؛ سورها بر پا میدارند و عیشها نوش میکنند.
همانها که با تمام قوا؛ همهٔ ابزار خود را در راستای مرگ تدریجی فرهنگها، دگردیسی اندیشهها و رباتیزه کردن مردمان جهان؛ برای دست یابی به مقاصد خود به کار گرفته، پیدا و پنهان همهٔ رخدادهای تلخ دنیای ما هستند.
بنابراین؛ بیائید اندکی تامل کنیم در واژهای به یغما رفته در معنا، و مفهومی باژگون شده در ریشههای وجودی بشر به نام؛ هویت.
از دیدگاه انسان امروز؛ هویت در سایهٔ کدام عناوین تعریف میشود؟
با کدامین معیار میتوان هویتهای حقیقی و مجازی را از یکدیگر تمیز داد؟
آن هم در میان حجم انبوه زندگیهای پژمرده و فرافکنیهای مقلدان عاری از منطق مدرنیته؛
همان طرفدارانی که رفتارهای عینیشان؛ نشأت گرفته از اندیشههای مچاله شده و بازیافت شدهای است که با ابزارهای هر روز به روز شونده ترِ راهزنانِ هویت درونشان نهادینه گشته است.
برای مثال:
اگر هویت را در چالشی از جنس اینستاگرامیاش وارد کنیم؛ چقدر میتوانیم امیدوار باشیم تعریفی معقول از این واژه دریافت کنیم؛ که نشان از شناخت حقیقی افراد جامعه نسبت به آن داشته باشد؟
و آیا همنوا شدن با عطش برخاسته از جنبش لایک- خاصه فضای مجازی- بخشی از هویت ما را ترجمه نخواهد کرد؟
شاید هم چنین جنبشهایی به وقوع میپیوندند تا هویت واقعی ما را آشکار سازند، و البته؛ اندک باقی ماندهٔ آن را نیز در راستای همان باژگونی هدایت کنند؟
چه اینکه نباید از یاد برد تکنولوژی و سیر نجومی رو به جلویش؛ به همان میزان که خواهد توانست لایههای زیرین فرهنگها را با خود به قعر سیاه چالهٔ نابودی کشانده و مردمان را مضافِ بر دوری از مسیر تعالی، دچار خود فراموشی فرهنگی_ملی نماید؛
میتواند ارزنده، موجب توسعه و پیشبرد اهداف انسانی، سیاسی، اقتصادی، و فرهنگی جوامع نیز باشد.
لیکن نوع برآیند حاصل از کاربرد تکنولوژی؛ ارتباط مستقیم با میزان غنای زیرساختهای آموزشی در هر جامعه دارد.
بر همین اساس اگر چه نمیتوان به طور قطعی از حجوم اندیشههای نامتعادل به ذهن پاک انسانهای تکنولوژی خواه جلوگیری کرد؛ اما میتوان آگاهی را در قالبی با قابلیت به روز شوندگیِ مستمر (همان آموزش صادقانه)؛ در اختیار مردمان قرار داد.
چرا که؛ افزایش آگاهی، تقویت زیر ساختهای آموزشی، بها دادن به ریشههای فرهنگی جامعهٔ خود، به روز رسانی قوانین و ساختارهای اجتماعی متناسب با شرایط حال و تلاش افراد در جهت رسیدن به فرازی ناب از خودشناسی؛ برای تسلط بر حربههای آنان که بشر را همواره در قامت برده (چه در اندیشه و چه در جسم) -که قطعا انقیاد اندیشه زیربنای بردگی جسمانی است-می خواهند یعنی؛ هویت. (فردی-ملی)
هویتمان را؛ در بستری از جنس خودمان، خودِ واقعیمان، خوانش نماییم.
*فعال اجتماعی
با سلام وتحییت
هر گفتار ومقوله ای قطعا"دارای چکیده،مقدمه، ومتن اصلی ونهایتا"نتیجه می باشد...
از کلمات وجملاتی استفاده نموده اید که توقع دارید خواننده متن به دلیل ثقیل بودن بعضی کلمات (اعم از شکلی وماهوی) پیگیر نتیجه نگردد.
حقیر چندین بار مرقومه جنابتان را مطالع کردم ولی حتی به این نتیجه نرسیدم که منظور وفحوای کلامتان حتی حفظ هویت واقعی،ودر واقع نگاهداری خویشتن خویش می باشد.البته اگر چنین منظوری داشته اید...(مصداقا" اینکه وقتی قلم می زنید به این موضوع که "هویت یا حویت" این یعنی تعارض..ولی در متن درج شده تعارض بین این دو کلمه نه موشکافی که حتی به صورت سطحی هم از یکدیگر تفکیک نگردیده اند)
مزید امتنان خواهد بود اگر غیر از این منظور نظر جنابعالی است مقاله تان را تکمیل تا نتیجه لازم دستگیر خواننده گردد..
البته این موضوع به معنای نفی انشاءواملاء مطلب درج شده از طرف جنابعالی نخواهد بود.
موفق باشید...