خداحافظی «سیدهادی» از مردم باوی و بویراحمد

کبنا ؛سید سعادت حسینی
اناالله و اناالیه راجعون. در اواخر عهدصفویه و اغاز سلسله افشاریه، سیدی به نام سید عبدالله بلادی از کشور بحرین به همراه فرزندان خود به قصد زیارت امام هشتم امام رضا(ع) و احمد ابن موسی الرضا و جدطاهر و عابدشان سید محمد عابد عازم ایران شدند، سید عبدالله و یکی از فرزندانش به دلایلی که بر نویسندمستور است در شهر بهبهان سکنا گزیدند، اما فرزندان ان حضرت عازم باشت و روستای دهبزرگ و شیراز و روستای خلار و بوشهر گردیدند. با توجه به کراماتی که این سادات جلیل القدر داشتند خیلی سریع نام و اوازه‌ای بین مردم بدست اوردند. بگونه‌ای که کرامات انان تبدیل داستانهایی گردیدکه شنیدن ان بیشتر شبیه به افسانه‌های محلی می‌ماند و ذکر انان حوصله و زمان دیگری می‌طلبد.

در طول این دو سه سده‌ای که در ایران سکنی گزیده‌اند منشأء خیر و برکت فراوانی برای ایرانیان و مذهب تشیع گردیدند.
از مشهور‌ترین رجال این سادات جلیل القدر ایت الله بلادی بوشهری که فتوای جنگ با استعمار انگلیس را در بوشهر صادر نمود و با این فتوا قیام رییس علی دلواری و یارانش علاوه به جنبه ملی جنبه دینی به خود گرفت و فوج فوج عشایر جنوب به این قیام ضد استعماری پیوستند.
شخصیت دیگر شهیدایت الله سید عبدالله بهبهانی یکی از رهبر مشروطیت در ایران می‌باشدکه در این راه جان در طبق اخلاص گذاشت. و مشروطیت را مدیون خون پاک خود نمود.
در طول این سال‌ها بیش از صد ایت الله از نسل سید عبدالله بلادی پا به عرصه خاک نهادند و هر کدام منشأء خیر و برکت گردیدند.
اما سخن امروز ما بیشتر در مورد سادات بحرینی یا (دهبزرگی) می‌باشد.
در طول اقامت این سادات در منطقه باشت باوی و درهمجواری با بویراحمد منشأء خیر وبرکتی فراوان برای این عشایر همیشه حماسه خیز بوده‌اند.
سادات بحرینی در طول این سال‌ها همیشه داشتن سواد خواندن و نوشتن را برای فرزندان خود اجباری می‌دانستند. و کلاسهای اکابر انان میزبان فرزندان خود و دیگر طوایف باوی وبویراحمد بود. و بدین وسیله عاملی برای رشد مادی و معنوی فرزندان این خطه بوده است.
و از دیگر برکات این سادات جلیل القدر شخصیت‌های بنام و پر اوازه بوده است.
شأن و منزلت این سادات تا قبل از انقلاب به گونه‌ای بود که هنگامی که راهزنان می‌خواستند قافله‌ای را غارت نمایند اگر از سادات بحرینی کسی همراه ان قافله بود از غارت ان قافله منصرف می‌شدند.
و یا اگر دعوایی طوایفی شکل می‌گرفت ودر ان کارزار چند نفر کشته می‌شدند با اوردن شال سبز مرحوم آسیدمحمدعلی و یا آقا سید عبدالوهاب ان جنگ و کارزار خاتمه پیدا می‌کرد.
در سده اخیر رجال و معتمدینی همچون حضرات سید عبدالوهاب و حاج سید عبدالمناف و سید نور محمد و سید غلامحسین و سیدعلی اکبر و حاج سیدهادی بلادی وسیدفاخر (ابوالحسن) بلادی و سیدقدرت الله حسینی و ده‌ها سید جلیل القدر دیگر منشأء خیر و برکت برای این استان بخصوص منطقه باشت سکونت‌گاه ایل بزرگ باوی بوده‌اند.
هنوز خیلی از مردم باوی و بویراحمد وقتی می‌خواهند در مورد عظمت و بزرگی سادات سخنی بر زبان بیاورند ورد وکلامشان این است سید فقط سید بحرینی.
یا جایی بگوش خود شنیدم که خطیب توانمند مجتهد وارسته شیخ سعیدی بالای منبر وعظ می‌کرد و می‌گفت ما بچه بودیم وقتی در محضر مرحوم آقاسید عبدالوهاب می‌نشستیم احساس می‌کردیم که در محضر امام زمان(عج) نشسته‌ایم.

امروز همزمان با ولادت اخرین مرسل وحی وکامل کننده دین بشریت جد بزرگ سادات حضرت ختمی مرتبط حضرت محمد(ص)یکی از اخرین بازماندگان ان نسل طلایی سادات بحرینی اهنگ کوچ و رحیل نمود.
امروز حاج سید هادی بلادی پدر شهید شکرالله بلادی دارفانی را وداع گفت و سادات بحرینی و دایی‌های دهبزرگی خود و محبین سادات بحرینی را به سوگ نشاند.
امروز سادات بحرینی یکی از ستاره‌های منور خود را از دست داد و با رفتنش قطعا خلاءنبودنش برای همیشه برای انانکه درکش نموده‌اند. احساس خواهد شد
مرحوم سیدهادی بلادی بزرگ سادات بحرینی و فرزند ارشد مرحوم سید مهدی بلادی و پسر عموی مرحوم حاج سید عبدالوهاب بلادی و برادرحاج سید نورمحمد بلادی و سید ذوالفقار بلادی وپدر گرانقدرشهید سید شکرالله بلادی می‌باشد.
در پایان در گذشت این سید جلیل القدر که براستی اولیاء الهی برازنده نام ایشان است را به ایل باوی و بویراحمد بخصوص سادات بحرینی و دهبزرگی تسلیت و تعزیت عرض می‌نمایم.
سعدیا مردنکونام نمیرد هرگز/مرده ان است که نامش به نکویی نبرند