مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛سید امیر مرادیان
بیشک تولد پیامبری با نام محمد (ص) در زمانه خود، معادلات بزرگان سایر ادیان را بر هم زد و ولولهای در میان آنها پدید آورد. روش و منش محمد (ص)، تازه و بدیع است و تکمیل کنندهی آنچه که پیامبران پیشین گفتهاند، اما کثیری از بزرگان دیگر ادیان، با آنکه نشانههای موعود آخر را در ایشان میبینند اما حاضر به پذیرش محمد (ص) به عنوان پیامبر عصر خود نمیشوند. در چنین روند و تصمیمی، بیش از همه چیز، دنیاپرستی و جاه طلبی صاحب منسبان دیگر ادیان نقش بسزایی دارد.
پیامبر اسلام با آمدنشان، رسوم دوران جاهلی را از میان میبرند و ارزشهایی را تعریف میکنند که پیش از این در جامعهی عقب ماندهی اعراب نبوده است. در ابتدای امر، تبلیغ اسلام برای پیامبر (ص) دشوار است اما بعدها که قاطبهی مردم با اسلام آشنایی پیدا میکنند دیگر ممانعت اربابان قدرت برای گرویدن زیردستانشان به اسلام اثری ندارد؛ چنان که به رغم تهدیدات و شکنجههای غلامان تازه مسلمان شده، آنها هیچگاه حتی حاضر نشدند به نبی اکرم (ص) بیاحترامی کنند. پیامبر اسلام بارها وعدههای فریبندهای از طرف صاحبان جاه و مال میشنوند اما هیچ زمان در برابر این چنین وعدههایی سر خم نمیکنند.
تغییراتی که نبی اسلام خواهان اعمال آنها بود، هر یک در ایجاد جامعهای مدرن و عقلانی نقش داشتند. در ابندای امر، ضدیت پیامبر (ص) با نژادپرستی و خود برتر پندارینژاد عرب، یکی از گامهای موثر برای شکل دهی یک جامعه مدنی-اسلامی بود. با آنکه اعراب آن زمان خود را بالاتر از سایر نژادها میدانستند، اما پیامبر اسلام، برتری هر شخص را به میزان تقوای او گره زد و تحول شگرفی در عقاید آن زمان پدید آورد. اگر چه هنوز و بعد از گذشت ۱۴۰۰ سال، مدعیان حقوق بشر، هم چون ایالات متحده از پدیدهی شوم نژادپرستی رنج میبرد و هر سال طبق آمار منتشر شده، بیش از ۱۰۰۰نفر در این کشور بر اثر درگیری با پلیس بر سر مسئلهی نژادپرستی کشته میشوند، اما این اسلام بود که در مخالفت با این پدیده منحوس، قوانینی صادر کرد و آن را به شدت نهی نمود.
از دیگر خدماتی که پیامبر (ص) به جامعهی جاهل آن روز ارایه کردند، تشکیل حکومت یکپارچهی اسلامی بود؛ اگر چه گاها تفکرات سکولاریسم در عصر حاضر و در جامعهی ایرانی اسلامی امروز ما هم وجود دارد؛ اما در پاسخ به صاحبان این عقیده باید گفت اگر اسلام برای ادارهی جامعه دستوری نداشت، ناقص میبود!
پیامبر (ص) در همان زمان با برده داری و قوانینی که سبب محنت و رنج زیردستان میشد مخالفت مینمودند و در مقابله با این امر، برده داری را مردود اعلام کردند. اگر چه در جامعهی به اصطلاح متمدن غرب تا همین چند صد سال پیش، هنوز هم برده داری رواج داشت و چه ستمهایی که بر آنان نرفت!
یکی دیگر از خدمات اسلام، آن چنان که در قرآن هم آمده است؛ مخالفت با زنده به گور کردن دختران و ایجاد مساوات ارزشی میان مردان و زنان بود. اگر چه به موازات سایر رسوم خرافی آن زمان، زنده به گور کردن دختران و ننگ دانستن آنها هم جز رسوم اعراب بود اما نبی اسلام به شدت در برابر این پدیده، موضع گرفتند و آن را خلاف دین دانستند و برای زنان، حقوق ویژهای را در نظر گرفتند. با این حال هنوز هم در کشورهایی که خود را منادی آزادی و حامی حقوق زنان میدانند، زنان را به عنوان کالا در ویترینهای مغازههای خود عرضه میکنند و چه افتضاحاتی از این قبیل!!!
اما از لحاظ پیشرفتهای علمی و با توجه به تاکید اسلام راجع به دانش اندوزی، قرون چهارم، پنجم و ششم هجری یکی از درخشانترین ادوار برای کشورهای مسلمان بود اما متاسفانه با جنگهای صلیبی و حوادث پس از آن، این روند صعودی پیشرفت، رو به نزول نهاد.
در نهایت آنچه که بیش از همه ارزش دارد، هدایت انسانهایی است که در اوج ضلالت و گمراهی بودند اما به واسطهی آیین اسلام، حق را یافتند و سعادتمند شدند.
بیشک تولد پیامبری با نام محمد (ص) در زمانه خود، معادلات بزرگان سایر ادیان را بر هم زد و ولولهای در میان آنها پدید آورد. روش و منش محمد (ص)، تازه و بدیع است و تکمیل کنندهی آنچه که پیامبران پیشین گفتهاند، اما کثیری از بزرگان دیگر ادیان، با آنکه نشانههای موعود آخر را در ایشان میبینند اما حاضر به پذیرش محمد (ص) به عنوان پیامبر عصر خود نمیشوند. در چنین روند و تصمیمی، بیش از همه چیز، دنیاپرستی و جاه طلبی صاحب منسبان دیگر ادیان نقش بسزایی دارد.
پیامبر اسلام با آمدنشان، رسوم دوران جاهلی را از میان میبرند و ارزشهایی را تعریف میکنند که پیش از این در جامعهی عقب ماندهی اعراب نبوده است. در ابتدای امر، تبلیغ اسلام برای پیامبر (ص) دشوار است اما بعدها که قاطبهی مردم با اسلام آشنایی پیدا میکنند دیگر ممانعت اربابان قدرت برای گرویدن زیردستانشان به اسلام اثری ندارد؛ چنان که به رغم تهدیدات و شکنجههای غلامان تازه مسلمان شده، آنها هیچگاه حتی حاضر نشدند به نبی اکرم (ص) بیاحترامی کنند. پیامبر اسلام بارها وعدههای فریبندهای از طرف صاحبان جاه و مال میشنوند اما هیچ زمان در برابر این چنین وعدههایی سر خم نمیکنند.
تغییراتی که نبی اسلام خواهان اعمال آنها بود، هر یک در ایجاد جامعهای مدرن و عقلانی نقش داشتند. در ابندای امر، ضدیت پیامبر (ص) با نژادپرستی و خود برتر پندارینژاد عرب، یکی از گامهای موثر برای شکل دهی یک جامعه مدنی-اسلامی بود. با آنکه اعراب آن زمان خود را بالاتر از سایر نژادها میدانستند، اما پیامبر اسلام، برتری هر شخص را به میزان تقوای او گره زد و تحول شگرفی در عقاید آن زمان پدید آورد. اگر چه هنوز و بعد از گذشت ۱۴۰۰ سال، مدعیان حقوق بشر، هم چون ایالات متحده از پدیدهی شوم نژادپرستی رنج میبرد و هر سال طبق آمار منتشر شده، بیش از ۱۰۰۰نفر در این کشور بر اثر درگیری با پلیس بر سر مسئلهی نژادپرستی کشته میشوند، اما این اسلام بود که در مخالفت با این پدیده منحوس، قوانینی صادر کرد و آن را به شدت نهی نمود.
از دیگر خدماتی که پیامبر (ص) به جامعهی جاهل آن روز ارایه کردند، تشکیل حکومت یکپارچهی اسلامی بود؛ اگر چه گاها تفکرات سکولاریسم در عصر حاضر و در جامعهی ایرانی اسلامی امروز ما هم وجود دارد؛ اما در پاسخ به صاحبان این عقیده باید گفت اگر اسلام برای ادارهی جامعه دستوری نداشت، ناقص میبود!
پیامبر (ص) در همان زمان با برده داری و قوانینی که سبب محنت و رنج زیردستان میشد مخالفت مینمودند و در مقابله با این امر، برده داری را مردود اعلام کردند. اگر چه در جامعهی به اصطلاح متمدن غرب تا همین چند صد سال پیش، هنوز هم برده داری رواج داشت و چه ستمهایی که بر آنان نرفت!
یکی دیگر از خدمات اسلام، آن چنان که در قرآن هم آمده است؛ مخالفت با زنده به گور کردن دختران و ایجاد مساوات ارزشی میان مردان و زنان بود. اگر چه به موازات سایر رسوم خرافی آن زمان، زنده به گور کردن دختران و ننگ دانستن آنها هم جز رسوم اعراب بود اما نبی اسلام به شدت در برابر این پدیده، موضع گرفتند و آن را خلاف دین دانستند و برای زنان، حقوق ویژهای را در نظر گرفتند. با این حال هنوز هم در کشورهایی که خود را منادی آزادی و حامی حقوق زنان میدانند، زنان را به عنوان کالا در ویترینهای مغازههای خود عرضه میکنند و چه افتضاحاتی از این قبیل!!!
اما از لحاظ پیشرفتهای علمی و با توجه به تاکید اسلام راجع به دانش اندوزی، قرون چهارم، پنجم و ششم هجری یکی از درخشانترین ادوار برای کشورهای مسلمان بود اما متاسفانه با جنگهای صلیبی و حوادث پس از آن، این روند صعودی پیشرفت، رو به نزول نهاد.
در نهایت آنچه که بیش از همه ارزش دارد، هدایت انسانهایی است که در اوج ضلالت و گمراهی بودند اما به واسطهی آیین اسلام، حق را یافتند و سعادتمند شدند.