موحد مشروطی دانشگاه خدمت به کهگیلویه است

کبنا ؛سید رحمت الله خادمی
آنکس قلمش انسانی است که از روی انصاف بنویسد. (امام خمینی (رض))
کهگیلویه از دیر باز موطن مردمی بوده که به وفای به عهد وصداقت درگفتار وکردار شناخته می‌شده‌اند. این خصائل اخلاقی شایسته تا آنجا که حافظه تاریخی یاریمان می‌دهد همواره همراه و عجین کهگیلویه‌ای‌ها بوده.
اما این روز‌ها هرچه نگاه می‌کنی گاهی فقط سایه روشنی از آن همه خصائل وخصایص نیکو را می‌یابیم صدالبته غیرمنطقی است یک تعمیم کلی بدهیم اما دستکم زنگ خطر را می‌شود به صدا درآورد ویا شاید هم به صدا در آمده است.
باپیروزی نهضت دینی وانقلابی مردم ایران به رهبری امام خمینی طبعا بخشی از خرده فرهنگ‌های اجتماعی، فرهنگی دستخوش تغییر ویا شاید هم ترمیم شدند هرچند حتی در دوران ستم شاهی هم نقاطی مانند کهگیلویه فرهنگ غنی واصیل خویش را حفظ کرده ودر مدرنیته‌ی تهاجم آمیز آن زمان ذوب نگشتند.
واما بعد
باپیروزی سید محمد موحد در انتخابات سال ۱۳۷۱ وبه نوعی انتخاب فرزندی از خود کهگیلویه امید‌ها برای جهش سریع ومنطقی کهگیلویه برای همراهی با جریان توسعه‌ای پسا انقلاب چه از بعد تکنولوژیک وچه حتی اجتماعی، فرهنگی، سیاسی بیش از گذشته شد، اما مع الاسف آنچه به شهادت تاریخ دستکم ۲۶ سال گذشته درتمام ابعاد وزمینه‌ها رخ داده نه تنها باعث پیشرفت وطلوع خورشید توسعه‌ی همه جانبه‌ی کهگیلویه نشده که سیاهی‌ای تاریک ودردآمیز از همه‌ی آنچه پسرفت و واپس ماندگی می‌نهند ش را بر شبهای کهگیلویه باعث شده است.
چنبره‌ی ۱۶ ساله‌ی موحد که در ادبیات سیاسی عده‌ای سناتور می‌خوانندش و مخالفین سناتور سوخته می‌دانند...
این روز‌ها که شهدپیروزی سردار امید وسازندگی همچنان شیرینی بخش کام مردم مورد ظلم قرار گرفته‌ی کهگیلویه است مطالبی در فضای رسانه‌ای واصطلاحا مجازی وخبری استان وبالطبع کهگیلویه عامدانه ویا شاید هم سهواً سعی در تلخ نمودن کام مردم دارد که حقیقتا جای تعجب والبته تامل دارد.
قدر مسلم تلاش‌های صادقانه‌ی حجت الاسلام بزرگواری فراموش کهگیلویه نمی‌شود چرا که مدیریت صادقانه، سربازانه وجهادی ایشان دستکم خاک سوخته‌ی کهگیلویه که ۱۶ سال ایدئولوژی واپس گرایی بایرش کرده بود را باتراکتور جهادی‌اش شخم زده وآماده‌اش کرده تا سردار سازندگی بذرش بیافشاند و سبزش کند انشاالله.
وحال که خورشید پیشرفت وتوسعه عجول‌تر از هر زمان دیگری از پشت نیر سربلند رخ نمایی می‌کند امید است که در درجه‌ی اول مسئولین ودر گامی دیگر سیاسیون، قلم بدستان چه عاریتی وچه حقیقت نویسان وهمه‌ی کسانی که تاثیر گذارند بر جهت دهی افکاری و فرهنگی و سیاسی در سنگر سازندگی حاج عدل هاشمی متحد و یکپارچه، سرباز صادق ومخلص پیشرفت و توسعه‌ی همه جانبه‌ی دیارمان شوند.
یقینا همه شهادت می‌دهند که سناتور سوخته آزمونش را پس داده آنهم بدبختانه به افتضاح‌ترین شکل ممکنش.
موحد مشروطی اخراجی دانشگاه خدمت به کهگیلویه است.
هر کهگیلویه‌ای واقع بینی به خوبی شهادت می‌دهد که حاصل ۱۶ سال مدیریت کلان ایشان بر کهگیلویه نتیجه‌ای جز پسرفت برای دیارمان نداشته و البته واپس گرایی ایشان متاسفانه همچنان در پستوی ذهن و رفتار طیف زیادی از همین مسئولین فعلی باقی مانده است که نیاز به هشدار جدی والبته اصلاح دارد.
همانگونه که چند پاراگراف قبل خاطرنشان شد بزرگواری بخشی از این سیاهی و تفکر را از بین برده است که البته ناکافی می‌باشد هر چند کمترین نتیجه‌اش خوشبختانه انتخاب تاریخی سردار هاشمی و نه‌ی باشکوه کهگیلویه ... بوده است.
اما مطمئنا سردار هاشمی علیرغم آنکه شخصیتی کاریزماتیک‌تر والبته دارای قدرت سازمانی وفکری به مراتب بیشتری از حاج آقای بزرگواری است کاردشوارتری برای اولاً تغییر رویه‌ی مدیریتی... و دوما اصلاح و ترمیم و یا شاید هم تقویت آن بخشی که در دوره‌ی بزرگواری تغییر داده شده است در پیش دارد حتی باوجود مدیریت شایسته سالارانه، فراحزبی، مردم محور وتوسعه‌ای ایشان.
در آخر امید است که فارغ از هرگونه تعلق وآرایش حزبی با تزریق نگاه‌های مثبت وافکار امیدبخش و روشن و آینده نگرانه دست به دست هم دهیم تا سردار حقیقی سازندگی در این سنگر نیز فتح الفتوحی دیگر را برایمان رقم بزند.
فان الله مع الصابرین
۲۱ /۰۹/ ۱۳۹۵