نظر یک اصلاح طلب «بویراحمدی» در باره تغییر نام و ترکیب شورای فرهنگ عمومی

کبنا ؛
اعلام تصمیم شورای فرهنگ عمومی مبنی بر تغییر نام استان، منجر به واکنش های مختلف و متفاوتی در فضای واقعی و مجازی استان شد. این مباحث در برخی از رسانه های کشوری و خارجی نیز تا حدودی مطرح شد. دو گروه مخالفان و موافقان تغییر نام، استدلال های خود را نیز بیان می کنند.
در این خصوص گفتگوی کوتاهی با قاسم یزدانی صاحبنظر در حوزه فرهنگ و تاریخ استان کهگیلویه و بویراحمد انجام شده که در پی می آید:
*جناب یزدانی چه کسانی دنبال تغییر نامند اصولا استدلال این مدعیان چیست؟
** قبل از پاسخ به این پرسش مشتاقم که سخنی در همین باب با نسل جوان کهگیلویه و بویراحمدی داشته باشم:
نکته مهمی که نسل جوان در استان باید با عمق بیشتری به آن خیره شود این است که: دفاع از یک نام و یک هویت تاریخی فرهنگی به هیچ وجه دفاع از عقبگرد تاریخی و یا تحجر نیست؛ بلکه دفاع از تاریخ و هویت ملتی ست که در کشاکش روزگار و هیاهوی سنگین تاریخ توانست هویت مستقلی برای خود دست و پا کند.
تحصیل این هویت به بهای ریختن خونهای فراوان، مبارزات بی امان برای به رسمیت شناختن آن امکان پذیر گشته است.
نسل جوان لابد میداندکه دفاع از هویت چونان دفاع از مرز و بوم است، حتی در نزد ملل مترقی به عنوان یک اصل مدرن و روشنفکرانه تلقی می‌گردد.
امروزه در فرایند جهانی شدن قرار است هرکس با هویت خویش به میدان آید، طبیعی است هر ملتی که فاقد هویت و پیشینه تاریخی ست تن به اضمحلال خواهد داد، باید دانست این هویت آسان به دست نیامده است...
*اما شورای فرهنگ عمومی استان تغییر نام را تصویب کرده است. در این خصوص چه نظری دارید؟
** شما به اعضای همین شورای فرهنک عمومی بنگرید، چند نفر بویراحمدی در این شوراست؟ بشمارید و نجابت مردم بویراحمد را هم ببینید. معنای این سخن آن است که این مردم پذیرفتند که همه ما متعلق به این استان و کشوریم، پذیرفتیم که یک نفر از دورترین نقطه این استان به مرکز استان بیاید و بدون کمترین آگاهی از حوزه فرهنگ، تازه مدیرکل این حوزه هم بشود و دبیر شورای فرهنگ عمومی هم باشد، جای نگرانی نیست، اما انتظار هست که این شورا علاوه بر پرداختن به بحث قلیان و حجاب و تغییر نام استان، به دهها معضل فرهنگی مبتلا به جامع بپردازد.
*مدعیان تغییر نام استان کهگیلویه و بویراحمد چه می‌گویند؟
** از قدیم گفته اند البینه علی المدعی، من، بینه و استدلال منطقی پشت این ایده نمی بینم، بلکه طرفداران تغییر نام با حجت های ضعیف و سست و شکننده به میدان آمده اند، دسته ای از اینان مغرضانه از درون تاریخ پنجاه سال پیش به دنبال کسب هویت‌ند، به اینها تنها میتوانم بگویم که دعوایی که پنجاه سال پیش باید طرح میشد امروزه مسموع نخواهد بود.
مشکل تلفظ؛ دسته ای دیگر تلفظ این نام را بهانه تغییر قرار می‌دهند، در اغلب کشورها مسئولین طراز اول اغلب به چندین زبان زنده دنیا سخن می‌گویند، اگر مسؤلین ما در تلفظ واژگان اصیل پارسی دچار مشکل‌ند، مشکل را در جای دیگری باید جست.
شما ببینید ایلام شاید سهل‌البیان‌ترین استان کشور و یادآور تمدن بزرگ و باستانی عیلام در غرب کشور است، اما این نام آسان کدام مشکل این استان را حل کرده است؟
*جناب یزدانی فکر می‌کنید چرا عده‌ای بحث تجزیه استان را عنوان می‌کنند و انگیزه آنها از طرح این موضوعات چیست؟
**اتفاقا باید پرسید دستاورد منادیان تجزیه برای این استان چه بوده است؟ کسانی که هر از گاه بر طبل تجزیه می‌کوبند خود بهتر می‌دانند که در بهترین حالت سهم آنها در استانی چون خوزستان قطعا بیشتر از امیدیه و رامهرمز نخواهد بود و یا در فارس بی تردید کمتر از ممسنی خواهد بود، اما همانها امروزه به برکت استان شدن کهگیلویه و بویراحمد، سهامداران عمده و اصلی این استان شده اند.
**به عنوان آخرین سوْال، وجه تسمیه کهگیلویه و بویراحمد چیست؟
متاسفانه هنوز شاید بخش‌هایی از مردم دیار ما از پایمردی و دلاوری و نهایتاً شهادت سردار ایرانی (گیلویه) این خطه در برابر ارتش متخاصم و اشغالگر عرب بی‌خبرند، ضروری است که تاریخ را بیشتر مطالعه کنیم، پیشنهاد می‌کنم آخرین پژوهشی را که دکتر سیاهپور پیرامون این سردار انجام داده اند و در همین سایت های استان هم منتشر شد مطالعه کنند.
پایمردی و مبارزه ایل بزرگ بویراحمد را در دو قرن اخیرکه نهایتا هویت مستقلی را رقم زد، مطالعه بیشتری کنند. لابد متوجه خواهند شد که این هویت مستقل رایگان به دست نیامده است.
پس خوش تر آن است که بر طبل تعصب نکوبیم و به آینده درخشان استان و میهن مان بیندیشیم.
---------------------------
گفت و گو: محمود آرام
----------------------------