معاضدت سیاسیون و قوم گرایی دلیل فلاکت کهگیلویه و بویراحمد

کبنا ؛امیر محبی فر
پایه و اساس شکل گیری علم سیاست مبتنی بر قوانین مدونی است که احزاب و سیاسیون گرایش‌های سیاسی خود را بر اساس این قوانین مدون که مشتمل بر برنامه‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی می‌باشند انتخاب می‌کنند و هر نوع حزب و گرایش سیاسی دارای قوانین و خط مشی مشخص شده در حوزه‌های مختلف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی جهت ارائه به افکار عمومی برای مدیریت کلان کشوری می‌باشند و پایبندی به این اهداف برای همه اعضا الزام آور و اصولا پیش شرط اولیه احزاب در گزینش افراد متقاضی جهت عضویت در احزاب می‌باشد، در دنیای غرب مبنای شکل‌گیری علم سیاست که سیاسیون ما آن را سیاست عاری از اخلاق بحساب می‌آورند احزاب مختلف دارای برنامه‌های مدون ومشخص می‌باشند که در قالب ارائه همین برنامه‌ها به جامعه سعی در بدست گرفتن قدرت اجرایی یا قدرت قانونگذاری برای پیاده کردن برنامه‌های خود در جامعه دارند که در صورت جلب آرا و اعتماد اکثریت جامعه و بدست گرفتن قدرت آنچه را که در برنامه‌های تبلیغاتی و انتخاباتی خود به مردم وعده داده بودند عملی خواهند کرد.
اما آیا آنچه که امروز گریبانگیر جامعه سیاست زده ما شده است با علم سیاست و ماهیت شکل گیری احزاب و تشکل‌های سیاسی اساسا سنخیتی دارد؟
آیا سیاسیون که در قالب احزاب سیاسی فعالیت می‌کنند برنامه‌ای مدون یا راهکاری اساسی در حوزه‌های مختلف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی دارند یا صرفا نام پرطمطراق یک چهره سیاسی را یدک می‌کشند؟
در پاسخ می‌توان گفت در جامعه‌ای که فقر، فلاکت، بیکاری و مهاجرت در بالا‌ترین حد متصور از لحاظ آماری قرار دارد جزء توحش سیاسی، تحجر ممزوج با تعصب سیاسی و دست و پا زدن جهت تکیه بر اریکه قدرت جهت نیل به مطامع و منافع فردی چیز دیگری نمی‌شود متصور بود و این است حکایت تلخ سالیان متمادی استان زرخیر ما و بی‌شک تاریخ در برابر این همه جور و جفای روا شده به این مردم نجیب و شریف سکوت نخواهد کرد و قطعا صفحاتی از تاریخ در نکوهش مسببان این مصیبت بزرگ که محصول تفکرات قرون وسطایی سیاسیون بی‌مسولیت می‌باشد برای نسلهای آینده به یادگار خواهد ماند و همگان (سیاسیون، احزاب، تشکل‌ها، فعالین سیاسی و...) بدانند انسان مغلوب و منکوب نمی‌شود جزء به جهلش، جزء به تبعیت از نفسش و به عصبیت کورکورانه‌اش و رهایی از این ظلمت جزء با توکل به خداوند بزرگ و چاره جویی از عقل می‌سور نخواهد بود.
سیاستی که بر مبنای قدرت طلبی و قوم گرایی استوار باشد نه تنها قادر به حل مشکلات و معضلات اجتماعی و فرهنگی جامعه همچون فقر، بیکاری و رفع موانع پیشروی توسعه یافتگی نخواهد شد بلکه خود عامل دو دستگی و تباهی جامعه بویژه نیروهای جوان و سرمایه‌های بالقوه جامعه خواهد شد و این بلای بزرگی است که سال هاست گریبانگیر استان نخبه پرور و در عین حال محروم کهگیلویه و بویراحمد گردیده و رهایی از آن جزء با عبور از این منیت‌های خود ساخته و خلوص نیت برای خدمت به مردم می‌سر نخواهد شد.
والعاقبه للمتقین.