چهار سال تمام شد و تدبیر و امید به کهگیلویه مظلوم نرسید

کبنا ؛ 
قلندر اسکندری
«کهگیلویه بزرگ» اصطلاحی است که در چند سال اخیر بواسطه گستردگی جغرافیایی این حوزه انتخابیه که شامل شهرستان های کهگیلویه،بهمئی،چرام و لنده می شود و پیشتر در قالب یک شهرستان کهگیلویه واحد بودند اطلاق می شود. اصطلاحی که صرفا یک اصطلاح است اما همین اصطلاح خالی هم بعضی ها را خوش نمی اید و اصطلاحا انگار «زور وشو ایا». شبیه یکی از نمایندگان محترم استان که در جلسه ای که این لفظ توسط عدل هاشمی پور به کار رفته بود با نیش و کنایه معترض استعمال آن شده بود.
شاید هم حق با آقای نماینده باشد. کهگیلویه بزرگی را می خواهد چه کند وقتی هیچ وقعی به نیروی انسانی متخصصش داده نمی شود، وقتی جوانانش هیچ کسی و صاحبی را ندارند و در طول چهارسال گذشته و حتی قبل از آن در دولت قبل که در حوزه استخدامی شاهد ولنگاری بودیم باز جوانان این چهار شهرستان نادیده گرفته شدند، وقتی این بزرگی و این عنوان هیچ تاثیری بر بودجه ندارد و سال ها و بلکه سالهاست هیچ کس به یاد ندارد که کوچکترین پروژه ای حتی توسط شهرداری در کهگیلویه به بهره برداری نرسیده است.
شاید واژه مظلوم برای کهگیلویه بزرگ مناسب تر باشد . شهرستانی که از یک طرف از بیرون مورد بی مهری تصمیم گیرندگان قرار می گیرد و از طرفی در خود شهرستان هم اصلاح طلبان آن نه رهبری منسجمی دارند و نه هدف و دغدغه واحدی و بیشترین تخریب ها و انرژی ها میان همین نیروی های اصلاح طلب صرف می شود.
سه سال و سه ماه از عمر دولت تدبیر و امید می گذرد و هیچ تدبیری در این شهرستان صورت نگرفت و امیدی هم تزریق نشد و حالا امیدها همه به یاس مبدل شده اند . مردم این شهرستان بعد از هفته ها و ماه ها امروز و فردا کردن به این نتیجه رسیده اند که خبری از شمیم تدبیر و امید به دیارشان نیست.
در دوران آقای بزرگواری فشارها و سروصداهای ایشان سبب شده بود مدیریت اجرایی استان و مدیران کل سراغ تغییر مدیران نروند کاری که ابدا قابل پذیرش نبود اما پایان دوران ایشان این امیدواری را بوجود اورد که حداقل یک خانه تکانی در کهگیلویه و سایر شهرستان های این حوزه انتخابیه بیفتد و یک همسویی با دولت ایجاد شود.
ایجاد همسویی مدیران با دولت هم یک ضرورت است مگر می شود در سطح کلان دولت برنامه ها و سیاست هایی ابلاغ شود ولی بعد انتظار داشت که مدیران ناهمسو مجری این سیاست ها باشند.
شروع کار عدل هاشمی پور و چند ماهی که از آن گذشته است نه تنها خیری برای شهرستان ها در پی نداشت که وضعیت را بدتر از سابق هم کرده است و صندلی های مدیریتی شهرستان ها جای بده و بستان های و پس دادن بدهکاری قبلی شده است. و هر کسی مدعی است که صندلی ریاست حق اوست چون یا خودش به حاج عدل رای داده است و یا خانواده اش با حاجی بودند.
کسی منکر نمی شود که نماینده یک شهرستان به عنوان موکل مردم باید طرف مشورت قرار گیرند اما این به آن معنا نیست که ایشان همه کاره ی دستگاه های اجرایی شود و قانون هم در این موارد صراحت دارد و فردا روز هم نماینده در مقابل این اشکالات نه تنها خود را پاسخگو نمی داند که یقینا طلبکار هم خواهد بود و دولت را مقصر جلوه خواهد داد.
این موضوع تعیین مدیران شهرستانی با دخالت مستقیم نمایندگان آنقدر «شورش» در آمد که حتی خود آقای استاندار نیز معترض این مدیران شد. و یقیناً نهیب ایشان از آنجا ناشی می شود که نباید هماهنگی و احترام به نمایندگان به معنای زیر سوال رفتن کامل استقلال مدیران شود بلکه مدیران باید با رعایت اصول تخصی و مدیریتی، همسویی با دولت را در عزل و نصب ها در نظر بگیرند.
تاکنون از چند مورد جابجایی که در شهرستان کهگیلویه بویژه در جهادکشاورزی،بنیاد مسکن،آب و فاضلاب شهری و ... صورت گرفته است نیروهای جدید نه تنها با دولت همسو نیستند که کاملا با دولت مخالفند و قطعا در سال اینده نیز به اقای روحانی رای نخواهند داد و حالا هم خبر می رسد در پشت پرده برخی از مدیران کل بر روی گزینه هایی کار می کنند که سنخیتی با دولت ندارند و دنبال گرفتن سهمیه خود از این سفره پر نعمت هستند.
نیروهای مطرح شده برای بهزیستی، شرکت گاز،و حتی فرمانداری شهرستان کهگیلویه و ... آنگونه که زمزمه هایش شنیده می شود نه تنها همسو با دولت نیستند که نیروهایی ضعیف و فاقد پایگاه اجتماعی هستند . از طرف دیگر برخی از مدیران کل جدید هم هیچ همسویی با دولت ندارند و یا قسم خورده برای اقای هاشمی هستند و یا برای موحد و طبیعی است امروز هم برای حفظ صندلی به هر خواسته ای تن دهند و دنبال معرفی یاران غار هاشمی باشند. این مدیران کل بعضا با بعضی شیطنت ها و گزارش های دروغ به استاندار دنبال دور زدن استاندار و اصلاح طلبان هستند در حالی که همه چیز واضح است اما چه می شود کرد که مرجع رسیدگی کننده ای وجود ندارد.
ضروری است آقای استاندار کهگیلویه و بویراحمد در این بخش به طور جد و عملی ورود نمایند و نیروهای فعال اصلاح طلب شهرستان هم از قایم باشک بازی ها دست بردارند و به جای حذف همدیگر و نشست های پشت پرده با اقای هاشمی پور به داد جریان برسند و فکری به حال جوانان شهرستان کنند که با وضعی که پیش می رود در چند سال اینده ادارات استان خالی از جوانان اصلاح طلب و در ادامه یک مدیر اصلاح طلب خواهد بود.
به هر حال اقای هاشمی پور نماینده هستند و وظیفه نمایندگی هم مشخص است و مدیران کل محترم نباید همه چیز را فدای نماینده کنند و اگر احیانا توصیه ای مبنی بر مشورت و هماهنگی با نماینده شده است نباید به معنای سپردن عنان کار به طور مطلق به نماینده تلقی شود.
دورنمای روشنی از آینده شهرستان کهگیلویه دیده نمی شود که اگر بود در معرفی دو فرماندار قبلی این اتفاق می افتاد و صندلی مهم فرمانداری جایی برای ازمایش کردن افراد نمی شد. ازمایشگاهی که انگار هنوز هم باید جایی برای «تست» نیروهای جدید و کم تجربه و ضعیف باشد.
دولت یازدهم به زودی عمرش به پایان خواهد رسید ولی کهگیلویه مظلوم جز تشدید مظلومیت سهمی دیگر عایدش نشده و نمی شود.