تاریخ انتشار
شنبه ۸ آبان ۱۳۹۵ ساعت ۲۳:۵۰
کد مطلب : ۲۰۷۸۱۹
داعش؛ جنایت بدون مرز
۰
کبنا ؛ سید یداله نورانی منش
دولت اسلامی عراق از وقتی داعش شد و به ادبیات سیاسی و حتی اقتصادی جهان راه یافت که استراتژی حضور خود را با توسعه جغرافیایی و لشکرکشی از عراق به سوریه به شکل جدیدی مدون نمود. با گذشت یک سال از شروع بحران در سوریه و بعد از آنکه نگاه امیدوارانه مخالفان بین المللی سوریه از اقدامات جیش الحر و جبهه النصره برای سقوط نظام بشار اسد کاملا به یأس تبدیل شده بود، با پشتوانه مالی، تسلیحاتی و اطلاعاتی دولتهای مرتجع منطقه و جهان عرب به یکباره صحنه درگیری در سوریه دگرگون شد. دولت اسلامی عراق با افزودن پسوند «شام» به آخر عنوان خود و در ظاهر بدون اجازه ایمن الظواهری، با چندین هزار نیرو در استان استراتژیک «رقه» واقع در شمال سوریه اعلام «امارت اسلامی» کرد و نفوذ خود را به دیگر مناطق سرزمین شام گسترش داد و به زعم خودشان شد «دولت اسلامی عراق و شام».
به تدریج تئوریسینها و مغزهای متفکر سازنده این گروه دست به کار شدند و نوتروریستهای قرن بیست و یکم را زیر چتر خود آوردند. تاکتیکها و تکنیکهای رسانهای و تبلیغاتی باعث شد تا با بزرگنمایی رفتار این گروه در سوریه و بعد در عراق، نگاه جهانیان به این گروه معطوف شود و همین فرصت کافی بود تا مسئله ایجاد «خلافت اسلامی» توسط رهبران داعش مطرح شود. جالب اینکه برخی از تحلیلگران ایرانی نیز این سودای ساختگی داعش را جدی گرفته بودند؛ همان طور که مبارزه تبلیغاتی امریکا را با این گروه تحت عنوان به اصلاح «ائتلاف بین المللی ضد داعش» جدی گرفتند و خواستار پیوستن ایران به این ائتلاف و همکاری با امریکا شدند. چه بسا در پشت این جدی گرفتنها هم برنامهای خاص نهفته که در بخشی از این برنامه، بازی تبلیغاتی نامه نگاری محرمانه اوباما به رهبر انقلاب گنجانده شده است.
«نشان دادن چهرهای خشن و افراط گرایانه همراه با اعمال زور و خشونت از اسلام» دقیقا چیزی است که امریکا و غرب مدتها با دنبال ارائه آن به جهانیان بودند و بالاخره با باز شدن پای داعش به سوریه، پازل این بخش از رویای اسلام هراسی امریکا تکمیل و فیلمهای هالیوودیاش به واقعیت تبدیل شده بود.
تکمیل این پازل در حقیقت تیر چند شعبهای بود که چندین هدف ریز و درشت را با هم نشانه گرفت؛ تضعیف دولت نوری المالکی به عنوان متحد استراتژیک ایران در منطقه، حذف بشار اسد و دولت او به عنوان متحد طلایی محور مقاومت، مشغول کردن حزب الله لبنان به این بازی و تضعیف آن به عنوان بازوی ایران برای تحت فشار قرار دادن رژیم صهیونیستی در خط مقدم، به راه انداختن جنگ مذهبی بین شیعیان و اهل تسنن، به نمایش گذاشتن چهرهای خشن از اسلام در برابر چشم مردمان دنیا و در نهایت باز کردن پای دولتهای مستکبر در منطقه فوق العاده راهبردی غرب آسیا.
تمام اهداف یادشده با راهبرد اصلی ایالات متحده در منطقه، یعنی ایجاد ناامنی در غرب آسیا برای استثمار دولتهای این منطقه و تسلط بر منابع انرژی، مکانی که آن را «قلب زمین» مینامند، همخوانی دارد. البته تامین و حفظ امنیت دشمن اصلی ایران، یعنی رژیم صهیونیستی در این نقطه از زمین نیز از نظر دور نگه داشته نشده است.
شاید تنها رژیمی که از حوادث فعلی و پیچیده شدن اوضاع غرب آسیا خشنود به نظر میرسد رژیم صهیونیستی باشد که بدون کمترین هزینهای ذهن مردم جهان و مسلمانان را به طرف خود معطوف و تا مدتی خیال خود را از یکی از دشمنان همسایهاش، یعنی سوریه، راحت کرده است. درواقع بیشترین نفع از اجرای هدف «مشغول سازی محور مقاومت» نصیب رژیم صهیونیستی میشود.
هریک از سرویسهای اطلاعاتی محور عربی ـ غربی یک پای داعش را تشکیل میدهند و در پوست القاعده و البته با نظارت غیرمستقسم امریکا و انگلیس، در حال چنبره زدن بر روی محور مقاومت است. در پشت تلاش این گروه برای پیاده سازی پروژه «خلافت اسلامی» که با اعمال سبعانه محیرالعقولی ــ حتی در تقابل با سایر گروههای تروریستی ــ همراه است، سرویسهای اطلاعاتی از سرویس اطلاعاتی قطر و عربستان سعودی و ترکیه گرفته تا سرویسهای فرانسه، سیا،ام. آی. ۶ (MI۶) حتی موساد، هریک بخشی از اجرای این پروژه را برعهده گرفتهاند.
بیدلیل نیست که ظرف مدت کوتاهی در سال ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴م استان رقه به طور کامل و همراه با بخشهایی از دیرالزور، حسکه، حلب، حما و حمص در سوریه و استانهای الانبار، موصل و بخشهایی از صلاح الدین و دیاله در عراق توسط داعش اشغال میشوند و اگر دفاع جانانه گروههای مقاومت در منطقه نبود، طولی نمیکشید که پرچم داعش بر فراز خانهها و ادارات بغداد و بیروت نصب میشد.
سوال اینجاست که چطور این گروه تروریستی که در ابتدا برای اجرای اهداف بلندپروازانهاش از این استعداد و تعداد نیرو بهره نمیبرد، با وجود رفتارها و جنایات عجیب و غریب، هنوز هم جوانان کشورهای مختلف حتی اروپایی را که بعضا از امکانات رفاهی خوبی هم برخوردارند، جذب و راهی میدان سخت نبرد میکند؟
داعش از سلوب و روشهای متعدد جذب نیرو استفاده میکندکه بسیاری از آنها ناشناخته است:
جذب از طریق فضای سایبر و شبکههای اجتماعی مجازی به ویژه فیس بوک، توئیتر، یوتیوب با پخش بیانیههای حماسی و کلیپهایی که نشانه اقتدار و توانمندی مالی و تسلیحاتی داعش است. بد نیست بدانیم که گروه داعش با پشتوانه مالی ۳۱ کشور عربی و غربی، فروش نفت و گاز سوریه و تصرف بانکهای سوری و عراقی، ثروت مندترین گروه تروریستی جهان است که به راحتی میتواند اعضایش را از لحاظ مالی پوشش دهد.
ایجاد شبکههای موبایلی در سیستم اندروید مانند «فجرالاخبار الساره» و «فجرالبشائر» که با هدف پوشش دادن اخبار موفقیتهای میدانی داعش راه اندازی شده و به راحتی از طریق سایت گوگل پلی و دیگر سایتهای مشابه قابل دانلود است.
بازیهای اینترنتی تحت عنوان «ضلیل الصورام» که در آن تاکتیکهای عملیاتی داعش ترویج میشوند. به تازگی این گروه تیزر یک بازی کامپیوتری به سبک بازی معروف «جر. تی.ای» (GTA) را روانه صفحات فضای مجازی کرده که در آن عناصر داعش برای نابودی نیروهای عراقی و امریکایی به مبارزه میپردازند.
انتشار مجله «دابق» (نام روستایی در حلب که محل آغاز جنگهای صلیبی بوده است) که در مناطق تحت سیطره داعش توزیع میشود و به تشریح طرحهای انجام شده و آینده این گروه میپردازد. در حال حاضر نسخه عربی و انگلیسی آن در اینترنت موجود است و به ایمیل افراد مختلف نیز ارسال میشود.
تولید و عرضه لباس و پوشاک و لوازم تزئینی با آرم داعش که عمدتا در ترکیه و اندونزی تولید و از طریق شبکههای اینترنتی و حتی فروشگاههایی در ترکیه فروخته میشوند.
استفاده از اوضاع بد معیشتی و بیکاری جوانان عرب و غیرعرب. در حال حاضر داعش به جوانان مجرد سوری ماهیانه ۴۰۰ دلار و به افراد متاهل علاوه بر این مبلغ، به ازای هر زن ۱۰۰ دلار و هر بچه ۵۰ دلار میپردازد. جوانان غیر سوری نیز علاوه بر مبلغ فوق، از امکانات اسکان و هدیه ازدواج کعادل ۱۲۰۰ دلار بهره میبرند. [۱] همان طور که اشاره شد این هزینهها از محل درآمدهای نفتی و بانکهای تحت سیطره داعش تامین میشود.
عملیات روانی با بزرگنمایی پیروزیها و فتوحات که باعث تحریک جوانان میشود. این کار از طریق سایتهای در اختیار داعش، فعالان مجازی در شبکههای اجتماعی و شبکههای تلویزیونی همسو با این گروه تروریستی صورت میپذیرد.
تبلیغ جهاد نکاح که یکی از عوامل مهم جذب و حفظ جوانان عرب منطقه است. همچنین دو بازار در موصل (عرق) و رقّه (سوریه) در ساعاتی از روز به فروش زنان به اسارت گرفته شده برای کنیزی و سوءاستفاده جنسی مشغولاند.
پی نوشت:
[۱]. سایت اینترنتی مرکز منطقهای مطالعات راهبردی قاهره
* دانشجوی دکتری ادیان وعرفان
دولت اسلامی عراق از وقتی داعش شد و به ادبیات سیاسی و حتی اقتصادی جهان راه یافت که استراتژی حضور خود را با توسعه جغرافیایی و لشکرکشی از عراق به سوریه به شکل جدیدی مدون نمود. با گذشت یک سال از شروع بحران در سوریه و بعد از آنکه نگاه امیدوارانه مخالفان بین المللی سوریه از اقدامات جیش الحر و جبهه النصره برای سقوط نظام بشار اسد کاملا به یأس تبدیل شده بود، با پشتوانه مالی، تسلیحاتی و اطلاعاتی دولتهای مرتجع منطقه و جهان عرب به یکباره صحنه درگیری در سوریه دگرگون شد. دولت اسلامی عراق با افزودن پسوند «شام» به آخر عنوان خود و در ظاهر بدون اجازه ایمن الظواهری، با چندین هزار نیرو در استان استراتژیک «رقه» واقع در شمال سوریه اعلام «امارت اسلامی» کرد و نفوذ خود را به دیگر مناطق سرزمین شام گسترش داد و به زعم خودشان شد «دولت اسلامی عراق و شام».
به تدریج تئوریسینها و مغزهای متفکر سازنده این گروه دست به کار شدند و نوتروریستهای قرن بیست و یکم را زیر چتر خود آوردند. تاکتیکها و تکنیکهای رسانهای و تبلیغاتی باعث شد تا با بزرگنمایی رفتار این گروه در سوریه و بعد در عراق، نگاه جهانیان به این گروه معطوف شود و همین فرصت کافی بود تا مسئله ایجاد «خلافت اسلامی» توسط رهبران داعش مطرح شود. جالب اینکه برخی از تحلیلگران ایرانی نیز این سودای ساختگی داعش را جدی گرفته بودند؛ همان طور که مبارزه تبلیغاتی امریکا را با این گروه تحت عنوان به اصلاح «ائتلاف بین المللی ضد داعش» جدی گرفتند و خواستار پیوستن ایران به این ائتلاف و همکاری با امریکا شدند. چه بسا در پشت این جدی گرفتنها هم برنامهای خاص نهفته که در بخشی از این برنامه، بازی تبلیغاتی نامه نگاری محرمانه اوباما به رهبر انقلاب گنجانده شده است.
«نشان دادن چهرهای خشن و افراط گرایانه همراه با اعمال زور و خشونت از اسلام» دقیقا چیزی است که امریکا و غرب مدتها با دنبال ارائه آن به جهانیان بودند و بالاخره با باز شدن پای داعش به سوریه، پازل این بخش از رویای اسلام هراسی امریکا تکمیل و فیلمهای هالیوودیاش به واقعیت تبدیل شده بود.
تکمیل این پازل در حقیقت تیر چند شعبهای بود که چندین هدف ریز و درشت را با هم نشانه گرفت؛ تضعیف دولت نوری المالکی به عنوان متحد استراتژیک ایران در منطقه، حذف بشار اسد و دولت او به عنوان متحد طلایی محور مقاومت، مشغول کردن حزب الله لبنان به این بازی و تضعیف آن به عنوان بازوی ایران برای تحت فشار قرار دادن رژیم صهیونیستی در خط مقدم، به راه انداختن جنگ مذهبی بین شیعیان و اهل تسنن، به نمایش گذاشتن چهرهای خشن از اسلام در برابر چشم مردمان دنیا و در نهایت باز کردن پای دولتهای مستکبر در منطقه فوق العاده راهبردی غرب آسیا.
تمام اهداف یادشده با راهبرد اصلی ایالات متحده در منطقه، یعنی ایجاد ناامنی در غرب آسیا برای استثمار دولتهای این منطقه و تسلط بر منابع انرژی، مکانی که آن را «قلب زمین» مینامند، همخوانی دارد. البته تامین و حفظ امنیت دشمن اصلی ایران، یعنی رژیم صهیونیستی در این نقطه از زمین نیز از نظر دور نگه داشته نشده است.
شاید تنها رژیمی که از حوادث فعلی و پیچیده شدن اوضاع غرب آسیا خشنود به نظر میرسد رژیم صهیونیستی باشد که بدون کمترین هزینهای ذهن مردم جهان و مسلمانان را به طرف خود معطوف و تا مدتی خیال خود را از یکی از دشمنان همسایهاش، یعنی سوریه، راحت کرده است. درواقع بیشترین نفع از اجرای هدف «مشغول سازی محور مقاومت» نصیب رژیم صهیونیستی میشود.
هریک از سرویسهای اطلاعاتی محور عربی ـ غربی یک پای داعش را تشکیل میدهند و در پوست القاعده و البته با نظارت غیرمستقسم امریکا و انگلیس، در حال چنبره زدن بر روی محور مقاومت است. در پشت تلاش این گروه برای پیاده سازی پروژه «خلافت اسلامی» که با اعمال سبعانه محیرالعقولی ــ حتی در تقابل با سایر گروههای تروریستی ــ همراه است، سرویسهای اطلاعاتی از سرویس اطلاعاتی قطر و عربستان سعودی و ترکیه گرفته تا سرویسهای فرانسه، سیا،ام. آی. ۶ (MI۶) حتی موساد، هریک بخشی از اجرای این پروژه را برعهده گرفتهاند.
بیدلیل نیست که ظرف مدت کوتاهی در سال ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴م استان رقه به طور کامل و همراه با بخشهایی از دیرالزور، حسکه، حلب، حما و حمص در سوریه و استانهای الانبار، موصل و بخشهایی از صلاح الدین و دیاله در عراق توسط داعش اشغال میشوند و اگر دفاع جانانه گروههای مقاومت در منطقه نبود، طولی نمیکشید که پرچم داعش بر فراز خانهها و ادارات بغداد و بیروت نصب میشد.
سوال اینجاست که چطور این گروه تروریستی که در ابتدا برای اجرای اهداف بلندپروازانهاش از این استعداد و تعداد نیرو بهره نمیبرد، با وجود رفتارها و جنایات عجیب و غریب، هنوز هم جوانان کشورهای مختلف حتی اروپایی را که بعضا از امکانات رفاهی خوبی هم برخوردارند، جذب و راهی میدان سخت نبرد میکند؟
داعش از سلوب و روشهای متعدد جذب نیرو استفاده میکندکه بسیاری از آنها ناشناخته است:
جذب از طریق فضای سایبر و شبکههای اجتماعی مجازی به ویژه فیس بوک، توئیتر، یوتیوب با پخش بیانیههای حماسی و کلیپهایی که نشانه اقتدار و توانمندی مالی و تسلیحاتی داعش است. بد نیست بدانیم که گروه داعش با پشتوانه مالی ۳۱ کشور عربی و غربی، فروش نفت و گاز سوریه و تصرف بانکهای سوری و عراقی، ثروت مندترین گروه تروریستی جهان است که به راحتی میتواند اعضایش را از لحاظ مالی پوشش دهد.
ایجاد شبکههای موبایلی در سیستم اندروید مانند «فجرالاخبار الساره» و «فجرالبشائر» که با هدف پوشش دادن اخبار موفقیتهای میدانی داعش راه اندازی شده و به راحتی از طریق سایت گوگل پلی و دیگر سایتهای مشابه قابل دانلود است.
بازیهای اینترنتی تحت عنوان «ضلیل الصورام» که در آن تاکتیکهای عملیاتی داعش ترویج میشوند. به تازگی این گروه تیزر یک بازی کامپیوتری به سبک بازی معروف «جر. تی.ای» (GTA) را روانه صفحات فضای مجازی کرده که در آن عناصر داعش برای نابودی نیروهای عراقی و امریکایی به مبارزه میپردازند.
انتشار مجله «دابق» (نام روستایی در حلب که محل آغاز جنگهای صلیبی بوده است) که در مناطق تحت سیطره داعش توزیع میشود و به تشریح طرحهای انجام شده و آینده این گروه میپردازد. در حال حاضر نسخه عربی و انگلیسی آن در اینترنت موجود است و به ایمیل افراد مختلف نیز ارسال میشود.
تولید و عرضه لباس و پوشاک و لوازم تزئینی با آرم داعش که عمدتا در ترکیه و اندونزی تولید و از طریق شبکههای اینترنتی و حتی فروشگاههایی در ترکیه فروخته میشوند.
استفاده از اوضاع بد معیشتی و بیکاری جوانان عرب و غیرعرب. در حال حاضر داعش به جوانان مجرد سوری ماهیانه ۴۰۰ دلار و به افراد متاهل علاوه بر این مبلغ، به ازای هر زن ۱۰۰ دلار و هر بچه ۵۰ دلار میپردازد. جوانان غیر سوری نیز علاوه بر مبلغ فوق، از امکانات اسکان و هدیه ازدواج کعادل ۱۲۰۰ دلار بهره میبرند. [۱] همان طور که اشاره شد این هزینهها از محل درآمدهای نفتی و بانکهای تحت سیطره داعش تامین میشود.
عملیات روانی با بزرگنمایی پیروزیها و فتوحات که باعث تحریک جوانان میشود. این کار از طریق سایتهای در اختیار داعش، فعالان مجازی در شبکههای اجتماعی و شبکههای تلویزیونی همسو با این گروه تروریستی صورت میپذیرد.
تبلیغ جهاد نکاح که یکی از عوامل مهم جذب و حفظ جوانان عرب منطقه است. همچنین دو بازار در موصل (عرق) و رقّه (سوریه) در ساعاتی از روز به فروش زنان به اسارت گرفته شده برای کنیزی و سوءاستفاده جنسی مشغولاند.
پی نوشت:
[۱]. سایت اینترنتی مرکز منطقهای مطالعات راهبردی قاهره
* دانشجوی دکتری ادیان وعرفان