نامه‌ای به استاندار؛ شهر را آب برد

کبنا ؛حمیده زعیمی

جناب آقای دکتر خادمی، استاندار محترم کهگیلویه و بویر احمد حال که از نزدیک نمی‌توانم با شما به سخن بنشینم و از دغدغه‌هایم بگویم و نغمه سرایی کنم، می‌نویسم شاید که سلاح قلم کاری‌تر باشد و به مذاق حضرت عالی خوش‌تر آید. چند وقتی است که خبرهای جالب و جذابی از دزدی‌های چند هزار میلیاردی به گوشمان خورد و روحمان را نوازش کرد. روح زخم خورده این همه جوان بدون داشتن تنوع و تفریح را، روح دردمند خیل عظیم بیکاران، روح زخمی تحصیل کردگان بی‌درامد. اما برون گود ایستاده‌ایم و بازیگران نقش آفرینی می‌کنند و جز واگویه کردن درددل‌ها کاری از ما بر نمی‌آید.
هنوز پیراهن عزای اختلاس را درنیاورده بودیم که حقوق‌های چند ده میلیونی مدیران و مدبران و دلسوزان و متولیان و دل واپسان نظام باز روح زخم خورده‌مان رو سوهان زد و باز‌‌ همان آش و‌‌ همان کاسه و ما را به یاد ضرب المثل زیبای همگی سر و ته یک کرباس‌اند، انداخت.
مگر می‌شود حقوقی از منابع دولتی تامین شود و بالادستی‌ها و صاحبان امضاهای پر قدرت مطلع نشوند. سوال پر مفهومی است برای مردمی که روز‌ها را با مرارت به شب می‌رسانند، زنده‌اند و نفس می‌کشند و اما زندگی نمی‌کنند. حال چند روزی است در فضای مجازی، شنیده‌ها حاکی از واگذاری املاک و منازل دولتی به اشخاص ذی نفود و قریب به صاحبان‌‌ همان امضا‌ها و‌‌ همان قدرت‌ها و‌‌ همان صاحبان منصب است.
املاکی که در بهترین نقاط این شهر واقع شدند و در شعار بیت المال هستند و در عمل کم کم در اختیار اشخاص. مگر می‌شود برای یک جرم دوحکم صادر کرد. بیت المال و استفاده آن برای من جرم محسوب شود و مکروه هست وحرام، اما برای ذی نفوذان بایک امضا مباح می‌شود و یا حلال است. مگر می‌شود به درد مادرانی که از غم و اندوه بی‌کاری و بی‌پولی فرزندشان به ستوه آمده اندو کمر خم کرده‌اند، گوش ندادو بی‌تفاوت از کنارشان رد شد، شواهد می‌گویند می‌شود.
می‌شود کوخ‌ها ریخته شوند تا کاخ‌ها ساخته شوند و چون سیاست نظام بانکداری در سرزمین اسلامی از فقرا بستانیم و به توانمندان بیفزاییم تا توانگر‌تر شوند، اری می‌شود و شده است. مگر می‌شود با قلمی حق را ناحق کنیم، همه چیز گواه این است که می‌شود. جناب آقای دکتر خادمی آنچه تا کنون از شما شنیده‌ام پاکدستی و صبر متانت بوده است. باشیوه مدیریت جناب عالی و نقاط ضعف و قوتش در این نوشته کاری ندارم اما به عنوان یک شهروندنمیتوانم بی‌تفاوت از کنار دیده‌ها و شنیده‌ها بگذرم وضرب المثل به شهر کورهارسیدی را در این شرایط و در این فضا نمی‌پذیرم.
نمی‌توانم سالوس کرده و فقط تمجید کنم و چشمانم را برحقایق ببندم و در مقابل اهمال وکاهلی برخی مدیران سکوت کنم. جناب آقای دکتر خادمی از شما به عنوان شخص اول استان در نظام اداری و بروکراسی و تیم مدیریت تحت نظارت جنابعالی انتظار داریم، جریان واگذاری منازل دولتی به اشخاص را پیگیری نموده و اهتمام بیشتری بورزید تا همه چیز برای مردم که صاحبات اصلی همه داشته‌های این ملت هستند روشن شود، و آتش زیر خاکستر خشم و اعتراض مردم و رسانه و فضای مجازی گر نگیرد و دامان کسی رو نسوزاند و عبای آبروی هیچ کس به ناحق لکه دار نشود. و حلقه مفقوده این زنجیره در روند واگذاری این منازل در دوره شما باشد.
بدون شک دغدغه شما و دیگر انسان‌های پاکدست و مدیران خوش نام احقاق حق و آگاه سازی و شفاف سازی وقایع جاری است.

* ارشد شهرسازی.