تاریخ انتشار
شنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۵ ساعت ۱۷:۳۹
کد مطلب : ۲۰۴۳۷۰
مدیران کتک خور / وعده ۶ ساله تاجگردون / مثلث مدیریتی خادمی، بنام و دیودیده!
۰
کبنا ؛معاون اول رییس جمهور در دیدار مدیران استانی گفته بود که «کهگیلویه و بویراحمد جزء استانهای محروم است»! چه آقای جهانگیری بگوید، چه نگوید، کهگیلویه و بویراحمد محروم است و رنگ محرومیت از ابتدای ورود به این استان پیداست.
کنگره ملی سرداران، امیران و ۱۸۸۰ شهید استان کهگیلویه و بویراحمد در هفته گذشته برگزار شد و پایان بخش آن نیز عطر خوش دو شهید گمنام بود که بر فضای مرکز استان طنین انداز شد. کنگره شهدا به پایان رسید و مهمانان کشوری و لشکری آمدند و رفتند اما راه طولانی نگاهبانی از یاد شهدا که مقام معظم رهبری در دیدار دست اندرکاران کنگره شهدای استان آن را یک وظیفه دانستند، همچنان ادامه دارد و امیدواریم که همه مردم و بویژه مسئولان ادامه دهندگان خوبی برای راهی باشند که شهدا برگزیدند.
وعده تاجگردون برای خودکفایی اقتصادی شش ساله گچساران
نماینده گچساران و باشت در مجلس شورای اسلامی، از اواخر بهار امسال رویای شیرین گچساران آرمانی را در سر میپروراند، تاجگردون برای تبدیل این رویا به واقعیت اول تلاش کرد تا برنامهای چهارساله تدوین کند که معلوم نشد فرجام آن به کجا رسید و بخشهایی که تاجگردون برای توسعه گچساران در این برنامه در نظر گرفته چیست اما در جدیدترین اظهار نظر نماینده گچساران بینیازی از اعتبارات عمرانی دولتی را وعده داده است.
تاجگردون میگوید که گچساران در شش سال آینده به خودکفایی اقتصادی میرسد و از اعتبارات دولتی در بخش عمرانی بینیاز میشود، تحقق این اظهارات عجیب و غریب تاجگردون تنها مشروط به یک شرط است و آن همکاری مدیران است. که البته این شرط سوپاپ اطمینان این وعده است و برای این قید شده که اگر بعد از شش سال تغییری در گچساران حاصل نشد و یکنفر از تاجگردون پرسید که وعده شما به کجا رسید، بگوید که مدیران همکاری نکردند!
البته همین که آقای تاجگردون برنامه محوری را جایگزین عملکرد فلهای کرده است، خود جای تقدیر دارد که امیدواریم این مفاهیم انتزاعی در ذهن آقای نماینده به حقیقت بپیوندند اما حقیقت تلخ دیگری در گچساران وجود دارد که از زبان امام جمعه این شهر بیان شد. امام جمعه گچساران گفته است که در این شهر مردمی وجود دارند که حتی نان را قرضی میخرند.
حال معلوم نیست که آقای تاجگردون که رویای چهار و شش ساله را برای توسعه گچساران در سر میپروراند، معلوم نیست که بر واقعیتهای موجود در این شهر اشراف دارد یا اینکه واقعیتها، فقرها و محرومیتها از پشت شیشه خودروهای شاسی بلند و گران قیمت به گونه دیگری به نظر میرسند اما هر چه باشد، نفت تعیین کننده سرنوشت توسعه گچساران و حتی استان است، موضوعی که غلام محمد زارعی نماینده بویراحمد و دنا در مجلس به آن پی برده و به جد خواستار افزایش سهم استان از اعتبارات نفت است.
آرمان شهر تاجگردون امروز در فقر و محرومیت دست و پا میزند و وعدههای رویایی آقای نماینده حتی پول نان قرضی برخی از اهالی گچساران را هم نمیدهد، چه برسد به اینکه به رونق این شهر کمک کند. ناگفته نماند که تاجگردون در طول بیش از چهار سال گذشته هم نتوانسته است تغییری محسوس در این شهر ایجاد نماید و بخشی از وضعیت امروز گچساران اگر نگوییم که محصول مدیران شهرستانی و استانی منتسب به تاجگردون است، میتوانیم ادعا کنیم که محصول عدم تلاش کافی آنها برای توسعه گچساران میباشد.
تعارفهای معاونان رییس جمهور!
هفته گذشته همچنین اخباری از معاونین رییس جمهور در زمینه کهگیلویه و بویراحمد منتشر شد که بیش از آنکه حاوی خبرهای خوش باشد، تکرار مکرراتی بود که در اغلب در همه جلسات بیان میشود. معاون اول رییس جمهور در دیدار مدیران استانی گفته بود که «کهگیلویه و بویراحمد جزء استانهای محروم است»! چه آقای جهانگیری بگوید، چه نگوید، کهگیلویه و بویراحمد محروم است و رنگ محرومیت از ابتدای ورود به این استان پیداست. این غبار شدید محرومیت که بر چهره کهگیلویه و بویراحمد نقش بسته است حتی در زمان استانداری موسی خادمی، استاندار بومی و به قولی آشنا به مشکلات هم کمی کمرنگتر نشد که هیچ بلکه تازه فاجعه محرومیت آنجا مشخص شد که عدل هاشمیپور نماینده کهگیلویه از تعطیلی و نیمه فعالی ۱۰۰ درصد شهرکهای صنعتی این استان خبر داد. هاشمیپور گفت که ۹۰ درصد شهرکهای صنعتی شهرستان کهگیلویه بزرگ تعطیل و ۱۰ درصد باقیمانده نیز نیمه فعالند، آماری که باید وجدان هر مدیری را به درد بیاورد. آماری که نشان میدهد، مدیریت موسی خادمی، سهراب بنام و داریوش دیودیده در دولت تدبیر و امید چه نتیجهای در حوزه اشتغال و صنعت داشته است، تازه این بخشی از آمارهاست و اگر در سال اقتصاد مقاومتی دیگر نمایندگان هم چهره محافظه کاری را کنار بگذارند و دست از تعریف و تمجیدهای چند ساله از دولت تدبیر بردارند و آمار واقعی تعطیلی صنایع را بگویند، همه مردم میتوانند یکصدا شعار واأسفا بر این مدیریت سر دهند.
امروز دودی از شهرکهای صنعتی بر نمیخیزد و چرخهای صنعت این استان چند سالی هست که زنگ زده اما مردم کهگیلویه و بویراحمد میخواهند بدانند که هنوز موسی خادمی از رسانهها میخواهد که آمار را کتمان کنند و آمارهای شرکت شهرکهای صنعتی را بیان کنند تا در تهران مشخص نشود که چه وضعیت اسف باری در شهرکهای صنعتی و صنایع خرد این استان حاکم است. خادمی هر چند که بعد از سفر کاروان هیات دولت به استان بیشتر سکوت کرده و کمتر در مجامع خبرنگاران حاضر میشود اما معلوم نیست که آیا هنوز پی نبرده است که افزایش بیش از میانگین کشوری بیکاری در استان محصول از کار افتادن و تعطیلی صنایع خرد و شهرکهای صنعتی است که در کشور بیشترین بار اشتغال را بر دوش دارند.
معاون رییس جمهور شاید غرق در آمارها و ارقامی بود که مسئولان استان بدون توجه به واقعیتها بیان کردند وگرنه به جای اینکه بگوید کهگیلویه و بویراحمد محروم است، شاید میگفت که مثلث مدیریتی صنایع استان ناتوان بوده است، عدم توسعه در بخشهای مختلف دقیقا محصول همین مدیریتهای ناتوان و حمایت از آنهاست، تازه بعد از گذشت بیش از سه سال از عمر دولت، معاون اول متوجه محرومیت این استان میشود اما مسئولان استان باید دیگر پای بیان عملکرد بیایند و به جای ارائه کلی گویی در زمینه خدمات منحصر به فرد دولت تک تک مدیریتهای استان را در بخشهای مختلف با ارائه آمارهای واقعی مورد بررسی قرار دهند و فصل جدید تغییر مدیریتها را در کهگیلویه و بویراحمد آغاز نمایند و با توجه به اینکه اشتغال دغدغه اصلی این مردم است، بهتر است که در اولویت بررسی نحوه مدیریت باشد تا تمام مدیران دخیل در امر اشتغال از بانکهای دولتی گرفته تا مدیرکل کار و صنایع مورد بررسی قرار گیرند.
از سوی دیگر آقای استاندار که مدیران را متهم به عدم مطالبهگری از وزارتخانهها و سازمانهای مرکزی میکرد، حال گوی و میدان نیز دست اوست. معاونین رییس جمهور یکی پس از دیگری کهگیلویه و بویراحمد را دیدند و با شرایط این استان آشنا شدند حال وقت مطالبهگری آقای استاندار از دولت است و موسی خادمی از این پس اگر به مدیر استانی بگوید که در استان ننشینید و دنبال اعتبار به تهران بروید، حتما همان مدیر از او خواهد پرسید که شما چرا نشستهاید، شمایی که بعد از سه سال توانستید تازه به دولت بگویید که این استان محروم است، چرا به دنبالگری از دولت نیستید؟
دیگر معاون رییس جمهور که برای این استان تعارف کرد، سورنا ستاری معاون علمی و فناوری رییس جمهور بود. ستاری که سال ۹۴ به کهگیلویه و بویراحمد سفر کرد و از نزدیک با این استان محروم آشنا شد وعده داد که در راستای ایجاد شرکتهای دانش بنیان اقدام میشود.
پرداختن به وضعیت مدیریت خود ستاری بر بنیاد ملی نخبگان و معاونت علمی و فناوری رییس جمهور خالی از لطف نیست. وی مبدع طرح نخبه- تاجر است و هرگز نمیخواهد قبول کند که مخترع، مخترع است نه کارخانه دار و شکست طرحهایی چون فن بازار را نمیپذیرد، همچنان اصرار دارد که از مخترعان کشور تاجر بسازد و فریادهای نخبگان نیز در مقابل این شیوه مدیریتی ستاری به جایی نمیرسد. ستاری چنان بر این روش خود اصرار دارد که وقتی در مقابل مخترع کهگیلویه و بویراحمد با ۱۱ اختراع ثبت شده در حوزههای درمانی و غیر آن قرار میگیرد به این مخترع میگوید که دیگر اختراع نکن (مخاطبان محترم را ارجاع میدهم به مصاحبه دکتر مهدی قهرمانی فر که امسال از رسانههای مختلف و همین پایگاه خبری رسانهای شد). ستاری قایل به انفکاک حوزه تجارت از حوزه اختراع نیست و همین نیز باعث میشود که طرح گسترش شرکتهای دانش بنیان به عنوان ستون اصلی گفتمان اقتصاد مقاومتی درجا بزند. در اقتصاد دانش بنیان اصولی اختراع مخترع باید در حوزه تجاری سازی قرار گیرد اما الزاما نباید مخترع آن را تجاری کند بلکه تجار موفق باید این اختراعات را در خط تولید خود قرار دهند اما در اقتصاد دانش بنیان سورنا ستاری مخترع خود باید آن را تجاری کند و چون در این زمینه تجربهای ندارد، شکست برای وی از پیش تعیین شده است.
سورنا ستاری سفری به استان داشت و در آن وعده ایجاد شرکتهای دانش بنیان را داد که این وعده تاکنون محقق نشده است، یک سوی دیگر عدم تحقق این وعده نیز مسئولان استانی قرار دارند که هر مسئول کشوری وارد استان میشود وی را به کارخانههای مختلف میبرند و نام دانش بنیان بر آن میگذارند فارغ از آنکه شرکت دانش بنیان چیز دیگری است. مسئولان استان باید در همان فرودگاه یاسوج به ستاری میگفتند ما شرکت دانش بنیان نداریم تا معاون رییس جمهور تکلیف خود را بداند، نه اینکه خط تولید شامپو جدیدا خط تولید نان را دانش بنیان اعلام کنند تا شاید مسئولان کشوری برایشان کارت «صد آفرین» صادر کنند.
شرکت دانش بنیان نه تنها باید ما را از خارج از کشور بینیاز کند، بلکه خارج از کشور را نیز به محصول ما محتاج مینماید. در شرکت دانش بنیان ورودی محدود است و خروجی که سود آن است نامحدود و اینگونه است که یک شرکت تولیدی دانش بنیان موجبات رونق و توسعه یک منطقه را رقم میزند که چنین مولفههایی در شرکتهای تولیدی این استان وجود ندارد و اغلب شرکتهای تولیدی در استان نیز تاکنون حتی در حد فراخوان نیز اقدام به بررسی اختراعات حوزه خود نکردهاند چه برسد به اینکه این اختراعات را در خطوط تولید به کار بگیرند.
ستاری در جدیدترین اظهار نظر خود گفته است که شرکتهای دانش بنیان در کهگیلویه و بویراحمد ایجاد شود! حال شما حدیث مفصل بخوانید از این مجمل...
مدیران کتک خور!
تودیع و معارفه مدیرکل بیمه ایران کهگیلویه و بویراحمد حاشیههای فراوانی داشت که نشانههای خوبی برای استان نبود. مدیر سابق بیمه ایران در کهگیلویه و بویراحمد از کتک خوردن و انگ اخلاقی حرف زد. وی گفت که شبانه کتکش زدهاند و برای تغییرش به او انگ اخلاقی زدهاند.
بحث مدیریت در استان انگار نمیخواهد پایان پیدا کند، همواره دستهای پشت پرده قصد دارند که مدیران را تغییر دهند و مدیران همسو با خود را منصوب کنند. انفعال استاندار و باز شدن میدان برای سیاسیون و نمایندگان فضایی را ایجاد کرده که هر کس تلاش کند تا مدیری را تغییر دهد و یا شخص جدیدی را به کار بگمارد، این شیوه تغییر مدیران در استان بعضا سخره رسانههای کشوری نیز شده است و نمونه آن را در تغییر یکی از مدیران جزء شرکت نفت گچساران دیدیم. بنظر میرسد که سیاسی بازی در تغییر مدیران کار را بدانجا کشانده که رانتهای قدرت برای تغییر و انتصاب مدیران شکل گرفته است. سخنان مدیرکل سابق بیمه ایران استان یک زنگ خطر جدی بود که آقای استاندار باید بسرعت فضای مدیریتی را پیش از آنکه عنان کار از دستش در برود در دست بگیرد و گرنه هرج و مرج مدیریتی و عدم تبعیت از مدیریت ارشد استان به زودی دامنگیر فضای اداری حوزه اجرایی این استان خواهد شد و آن موقع کنترل مدیران و سیاسیون تأثیرگذار برای استاندار بسیار سخت خواهد بود.
--------------------------------------
نویسنده: پیمان فرامرزی
کنگره ملی سرداران، امیران و ۱۸۸۰ شهید استان کهگیلویه و بویراحمد در هفته گذشته برگزار شد و پایان بخش آن نیز عطر خوش دو شهید گمنام بود که بر فضای مرکز استان طنین انداز شد. کنگره شهدا به پایان رسید و مهمانان کشوری و لشکری آمدند و رفتند اما راه طولانی نگاهبانی از یاد شهدا که مقام معظم رهبری در دیدار دست اندرکاران کنگره شهدای استان آن را یک وظیفه دانستند، همچنان ادامه دارد و امیدواریم که همه مردم و بویژه مسئولان ادامه دهندگان خوبی برای راهی باشند که شهدا برگزیدند.
وعده تاجگردون برای خودکفایی اقتصادی شش ساله گچساران
نماینده گچساران و باشت در مجلس شورای اسلامی، از اواخر بهار امسال رویای شیرین گچساران آرمانی را در سر میپروراند، تاجگردون برای تبدیل این رویا به واقعیت اول تلاش کرد تا برنامهای چهارساله تدوین کند که معلوم نشد فرجام آن به کجا رسید و بخشهایی که تاجگردون برای توسعه گچساران در این برنامه در نظر گرفته چیست اما در جدیدترین اظهار نظر نماینده گچساران بینیازی از اعتبارات عمرانی دولتی را وعده داده است.
تاجگردون میگوید که گچساران در شش سال آینده به خودکفایی اقتصادی میرسد و از اعتبارات دولتی در بخش عمرانی بینیاز میشود، تحقق این اظهارات عجیب و غریب تاجگردون تنها مشروط به یک شرط است و آن همکاری مدیران است. که البته این شرط سوپاپ اطمینان این وعده است و برای این قید شده که اگر بعد از شش سال تغییری در گچساران حاصل نشد و یکنفر از تاجگردون پرسید که وعده شما به کجا رسید، بگوید که مدیران همکاری نکردند!
البته همین که آقای تاجگردون برنامه محوری را جایگزین عملکرد فلهای کرده است، خود جای تقدیر دارد که امیدواریم این مفاهیم انتزاعی در ذهن آقای نماینده به حقیقت بپیوندند اما حقیقت تلخ دیگری در گچساران وجود دارد که از زبان امام جمعه این شهر بیان شد. امام جمعه گچساران گفته است که در این شهر مردمی وجود دارند که حتی نان را قرضی میخرند.
حال معلوم نیست که آقای تاجگردون که رویای چهار و شش ساله را برای توسعه گچساران در سر میپروراند، معلوم نیست که بر واقعیتهای موجود در این شهر اشراف دارد یا اینکه واقعیتها، فقرها و محرومیتها از پشت شیشه خودروهای شاسی بلند و گران قیمت به گونه دیگری به نظر میرسند اما هر چه باشد، نفت تعیین کننده سرنوشت توسعه گچساران و حتی استان است، موضوعی که غلام محمد زارعی نماینده بویراحمد و دنا در مجلس به آن پی برده و به جد خواستار افزایش سهم استان از اعتبارات نفت است.
آرمان شهر تاجگردون امروز در فقر و محرومیت دست و پا میزند و وعدههای رویایی آقای نماینده حتی پول نان قرضی برخی از اهالی گچساران را هم نمیدهد، چه برسد به اینکه به رونق این شهر کمک کند. ناگفته نماند که تاجگردون در طول بیش از چهار سال گذشته هم نتوانسته است تغییری محسوس در این شهر ایجاد نماید و بخشی از وضعیت امروز گچساران اگر نگوییم که محصول مدیران شهرستانی و استانی منتسب به تاجگردون است، میتوانیم ادعا کنیم که محصول عدم تلاش کافی آنها برای توسعه گچساران میباشد.
تعارفهای معاونان رییس جمهور!
هفته گذشته همچنین اخباری از معاونین رییس جمهور در زمینه کهگیلویه و بویراحمد منتشر شد که بیش از آنکه حاوی خبرهای خوش باشد، تکرار مکرراتی بود که در اغلب در همه جلسات بیان میشود. معاون اول رییس جمهور در دیدار مدیران استانی گفته بود که «کهگیلویه و بویراحمد جزء استانهای محروم است»! چه آقای جهانگیری بگوید، چه نگوید، کهگیلویه و بویراحمد محروم است و رنگ محرومیت از ابتدای ورود به این استان پیداست. این غبار شدید محرومیت که بر چهره کهگیلویه و بویراحمد نقش بسته است حتی در زمان استانداری موسی خادمی، استاندار بومی و به قولی آشنا به مشکلات هم کمی کمرنگتر نشد که هیچ بلکه تازه فاجعه محرومیت آنجا مشخص شد که عدل هاشمیپور نماینده کهگیلویه از تعطیلی و نیمه فعالی ۱۰۰ درصد شهرکهای صنعتی این استان خبر داد. هاشمیپور گفت که ۹۰ درصد شهرکهای صنعتی شهرستان کهگیلویه بزرگ تعطیل و ۱۰ درصد باقیمانده نیز نیمه فعالند، آماری که باید وجدان هر مدیری را به درد بیاورد. آماری که نشان میدهد، مدیریت موسی خادمی، سهراب بنام و داریوش دیودیده در دولت تدبیر و امید چه نتیجهای در حوزه اشتغال و صنعت داشته است، تازه این بخشی از آمارهاست و اگر در سال اقتصاد مقاومتی دیگر نمایندگان هم چهره محافظه کاری را کنار بگذارند و دست از تعریف و تمجیدهای چند ساله از دولت تدبیر بردارند و آمار واقعی تعطیلی صنایع را بگویند، همه مردم میتوانند یکصدا شعار واأسفا بر این مدیریت سر دهند.
امروز دودی از شهرکهای صنعتی بر نمیخیزد و چرخهای صنعت این استان چند سالی هست که زنگ زده اما مردم کهگیلویه و بویراحمد میخواهند بدانند که هنوز موسی خادمی از رسانهها میخواهد که آمار را کتمان کنند و آمارهای شرکت شهرکهای صنعتی را بیان کنند تا در تهران مشخص نشود که چه وضعیت اسف باری در شهرکهای صنعتی و صنایع خرد این استان حاکم است. خادمی هر چند که بعد از سفر کاروان هیات دولت به استان بیشتر سکوت کرده و کمتر در مجامع خبرنگاران حاضر میشود اما معلوم نیست که آیا هنوز پی نبرده است که افزایش بیش از میانگین کشوری بیکاری در استان محصول از کار افتادن و تعطیلی صنایع خرد و شهرکهای صنعتی است که در کشور بیشترین بار اشتغال را بر دوش دارند.
معاون رییس جمهور شاید غرق در آمارها و ارقامی بود که مسئولان استان بدون توجه به واقعیتها بیان کردند وگرنه به جای اینکه بگوید کهگیلویه و بویراحمد محروم است، شاید میگفت که مثلث مدیریتی صنایع استان ناتوان بوده است، عدم توسعه در بخشهای مختلف دقیقا محصول همین مدیریتهای ناتوان و حمایت از آنهاست، تازه بعد از گذشت بیش از سه سال از عمر دولت، معاون اول متوجه محرومیت این استان میشود اما مسئولان استان باید دیگر پای بیان عملکرد بیایند و به جای ارائه کلی گویی در زمینه خدمات منحصر به فرد دولت تک تک مدیریتهای استان را در بخشهای مختلف با ارائه آمارهای واقعی مورد بررسی قرار دهند و فصل جدید تغییر مدیریتها را در کهگیلویه و بویراحمد آغاز نمایند و با توجه به اینکه اشتغال دغدغه اصلی این مردم است، بهتر است که در اولویت بررسی نحوه مدیریت باشد تا تمام مدیران دخیل در امر اشتغال از بانکهای دولتی گرفته تا مدیرکل کار و صنایع مورد بررسی قرار گیرند.
از سوی دیگر آقای استاندار که مدیران را متهم به عدم مطالبهگری از وزارتخانهها و سازمانهای مرکزی میکرد، حال گوی و میدان نیز دست اوست. معاونین رییس جمهور یکی پس از دیگری کهگیلویه و بویراحمد را دیدند و با شرایط این استان آشنا شدند حال وقت مطالبهگری آقای استاندار از دولت است و موسی خادمی از این پس اگر به مدیر استانی بگوید که در استان ننشینید و دنبال اعتبار به تهران بروید، حتما همان مدیر از او خواهد پرسید که شما چرا نشستهاید، شمایی که بعد از سه سال توانستید تازه به دولت بگویید که این استان محروم است، چرا به دنبالگری از دولت نیستید؟
دیگر معاون رییس جمهور که برای این استان تعارف کرد، سورنا ستاری معاون علمی و فناوری رییس جمهور بود. ستاری که سال ۹۴ به کهگیلویه و بویراحمد سفر کرد و از نزدیک با این استان محروم آشنا شد وعده داد که در راستای ایجاد شرکتهای دانش بنیان اقدام میشود.
پرداختن به وضعیت مدیریت خود ستاری بر بنیاد ملی نخبگان و معاونت علمی و فناوری رییس جمهور خالی از لطف نیست. وی مبدع طرح نخبه- تاجر است و هرگز نمیخواهد قبول کند که مخترع، مخترع است نه کارخانه دار و شکست طرحهایی چون فن بازار را نمیپذیرد، همچنان اصرار دارد که از مخترعان کشور تاجر بسازد و فریادهای نخبگان نیز در مقابل این شیوه مدیریتی ستاری به جایی نمیرسد. ستاری چنان بر این روش خود اصرار دارد که وقتی در مقابل مخترع کهگیلویه و بویراحمد با ۱۱ اختراع ثبت شده در حوزههای درمانی و غیر آن قرار میگیرد به این مخترع میگوید که دیگر اختراع نکن (مخاطبان محترم را ارجاع میدهم به مصاحبه دکتر مهدی قهرمانی فر که امسال از رسانههای مختلف و همین پایگاه خبری رسانهای شد). ستاری قایل به انفکاک حوزه تجارت از حوزه اختراع نیست و همین نیز باعث میشود که طرح گسترش شرکتهای دانش بنیان به عنوان ستون اصلی گفتمان اقتصاد مقاومتی درجا بزند. در اقتصاد دانش بنیان اصولی اختراع مخترع باید در حوزه تجاری سازی قرار گیرد اما الزاما نباید مخترع آن را تجاری کند بلکه تجار موفق باید این اختراعات را در خط تولید خود قرار دهند اما در اقتصاد دانش بنیان سورنا ستاری مخترع خود باید آن را تجاری کند و چون در این زمینه تجربهای ندارد، شکست برای وی از پیش تعیین شده است.
سورنا ستاری سفری به استان داشت و در آن وعده ایجاد شرکتهای دانش بنیان را داد که این وعده تاکنون محقق نشده است، یک سوی دیگر عدم تحقق این وعده نیز مسئولان استانی قرار دارند که هر مسئول کشوری وارد استان میشود وی را به کارخانههای مختلف میبرند و نام دانش بنیان بر آن میگذارند فارغ از آنکه شرکت دانش بنیان چیز دیگری است. مسئولان استان باید در همان فرودگاه یاسوج به ستاری میگفتند ما شرکت دانش بنیان نداریم تا معاون رییس جمهور تکلیف خود را بداند، نه اینکه خط تولید شامپو جدیدا خط تولید نان را دانش بنیان اعلام کنند تا شاید مسئولان کشوری برایشان کارت «صد آفرین» صادر کنند.
شرکت دانش بنیان نه تنها باید ما را از خارج از کشور بینیاز کند، بلکه خارج از کشور را نیز به محصول ما محتاج مینماید. در شرکت دانش بنیان ورودی محدود است و خروجی که سود آن است نامحدود و اینگونه است که یک شرکت تولیدی دانش بنیان موجبات رونق و توسعه یک منطقه را رقم میزند که چنین مولفههایی در شرکتهای تولیدی این استان وجود ندارد و اغلب شرکتهای تولیدی در استان نیز تاکنون حتی در حد فراخوان نیز اقدام به بررسی اختراعات حوزه خود نکردهاند چه برسد به اینکه این اختراعات را در خطوط تولید به کار بگیرند.
ستاری در جدیدترین اظهار نظر خود گفته است که شرکتهای دانش بنیان در کهگیلویه و بویراحمد ایجاد شود! حال شما حدیث مفصل بخوانید از این مجمل...
مدیران کتک خور!
تودیع و معارفه مدیرکل بیمه ایران کهگیلویه و بویراحمد حاشیههای فراوانی داشت که نشانههای خوبی برای استان نبود. مدیر سابق بیمه ایران در کهگیلویه و بویراحمد از کتک خوردن و انگ اخلاقی حرف زد. وی گفت که شبانه کتکش زدهاند و برای تغییرش به او انگ اخلاقی زدهاند.
بحث مدیریت در استان انگار نمیخواهد پایان پیدا کند، همواره دستهای پشت پرده قصد دارند که مدیران را تغییر دهند و مدیران همسو با خود را منصوب کنند. انفعال استاندار و باز شدن میدان برای سیاسیون و نمایندگان فضایی را ایجاد کرده که هر کس تلاش کند تا مدیری را تغییر دهد و یا شخص جدیدی را به کار بگمارد، این شیوه تغییر مدیران در استان بعضا سخره رسانههای کشوری نیز شده است و نمونه آن را در تغییر یکی از مدیران جزء شرکت نفت گچساران دیدیم. بنظر میرسد که سیاسی بازی در تغییر مدیران کار را بدانجا کشانده که رانتهای قدرت برای تغییر و انتصاب مدیران شکل گرفته است. سخنان مدیرکل سابق بیمه ایران استان یک زنگ خطر جدی بود که آقای استاندار باید بسرعت فضای مدیریتی را پیش از آنکه عنان کار از دستش در برود در دست بگیرد و گرنه هرج و مرج مدیریتی و عدم تبعیت از مدیریت ارشد استان به زودی دامنگیر فضای اداری حوزه اجرایی این استان خواهد شد و آن موقع کنترل مدیران و سیاسیون تأثیرگذار برای استاندار بسیار سخت خواهد بود.
--------------------------------------
نویسنده: پیمان فرامرزی