کبنا ؛محمد علی وکیلی
پاییز امسال عجیب بوی اهل بیت (ع) را میدهد! در همین ابتدای آن محرم الحرام نیز از راه رسید. در محرم و صفر چندین نَفَر از بهترینهای تاریخ بشریت از این سرای فانی رخت بربستند و دامن چیدند. در این دوماه، زمین حسابی دستش خالی شد.
بهترینهایش را در این دو ماه از کف نهاده است. خزان امسال سخت اندوهناک شده است. تقارن سالروز پرکشیدن اولیای خاص خداوند و در رسیدن خزان طبیعت، این پاییز را این چنین غمبار کرده است. خزان طبیعت البته همیشه الهام بخش بوده است. باد خزان وقتی به سر و صورت آدمی میوزد خوف از آن «خزان آخرین» را به تصویر میکشد. این خوف، امید بهار را نیز در خود میپروراند. از همین روی، پاییز تداعی خوف و رجا است! خوفی که پارسایان ترسای به دوش میکشند. پارسایی و ترسایی گو هم عنان همند.
از این روی، خزان طبیعت، پارسایی را نیز تداعی میکند. چه آنکه مصادف و مقارن پرکشیدن آن پرندههایی که «پرندهتر زمرغان هوایی» بودند، باشد! آن پرهیزکاران سبک بال و سبک بار.
لذا این روزها خوف و پرهیز و پارسایی را در برابر ذهن معناجور برمی کشد. همان که در ادبیات دینی به «تقوا» شهره است. اساسا عاشورا محصول سبک باری عاشورائیان بود؛ و سبک باری محصول داشتن تقوا است. تقوا، آدمی را سبکبار میکند. چندان که همه دنیا را به راحتی از کف مینهد و پر میکشد. برگهای سبکی که میان دستان باد ولو میشود و پر میکشد، خود نیز حکایت گر سبکباری و سبکبالی است. تنها با سبکباری میتوان آزاده بود. آزادگان چندان از دنیا بیبار شدهاند که ابایی از رقص با باد ندارند. این خزان، عجیب «نشانه باره» است!
مرغ هوایی شدن و در هوای مرغان پریدن، آرزویی است که با «تقوا» به دست آوردنی است. سیاست نیز آزادگانی میخواهد که پرندهتر از مرغان هوایی باشند. آزادگانی که برای خلق، دنیای خود را زمین بگذارند؛ نه کسانی که دنیا به زمینشان بزند.
کسانی که حقوق مردم را وجه المعامله هوسهای خود میکنند، قطعا دنیا زمینشان زده است. آنان که رقیبان سیاسی خود را با تهمت و تهدید از بازی میرانند، قطعا مقهور دنیا شدهاند. آنان که حفظ قدرت شخصی خود را به هر بها و بهانه ترجیح میدهند، قطعا نامشان هیچگاه میان آزادگان نخواهد رفت.
تدبیر اصلاح سیاست البته باز هم تقواست. تقوا راه بدست دادن سیاست سلیم است. و تقوای سیاست، نقد است. نقد، ضامن و عیار سلامت در سیاست است. در هر حوزه عمومی اگر نقد، قدر یافت میتوان امید و رجا به سعادت بست. به تناسب آزادی در نقد کننده و رعایت انصاف در نقد کردن، میتوان سراغ از سلامت و سعادت جست. عیار تقوا در یک جامعه، قدر نقد در آنجامعه است. جامعه نقاد و پرسشگر جامعهای سعادتمند است.
جامعه عاشورایی، جامعهای سبک بار است. در اینجامعه، نقد، در سقف حرمت و نقاد در سقف امنیت است. در سایه نقد است که بار جامعه سبک میشود و افراد مسئولانهتر رفتار میکنند.
درود بر آن مفاخر ابنا بشر و آن سبکبالان عاشق، که درس آزاده زیستن را به بشریت دادند.
پاییز امسال عجیب بوی اهل بیت (ع) را میدهد! در همین ابتدای آن محرم الحرام نیز از راه رسید. در محرم و صفر چندین نَفَر از بهترینهای تاریخ بشریت از این سرای فانی رخت بربستند و دامن چیدند. در این دوماه، زمین حسابی دستش خالی شد.
بهترینهایش را در این دو ماه از کف نهاده است. خزان امسال سخت اندوهناک شده است. تقارن سالروز پرکشیدن اولیای خاص خداوند و در رسیدن خزان طبیعت، این پاییز را این چنین غمبار کرده است. خزان طبیعت البته همیشه الهام بخش بوده است. باد خزان وقتی به سر و صورت آدمی میوزد خوف از آن «خزان آخرین» را به تصویر میکشد. این خوف، امید بهار را نیز در خود میپروراند. از همین روی، پاییز تداعی خوف و رجا است! خوفی که پارسایان ترسای به دوش میکشند. پارسایی و ترسایی گو هم عنان همند.
از این روی، خزان طبیعت، پارسایی را نیز تداعی میکند. چه آنکه مصادف و مقارن پرکشیدن آن پرندههایی که «پرندهتر زمرغان هوایی» بودند، باشد! آن پرهیزکاران سبک بال و سبک بار.
لذا این روزها خوف و پرهیز و پارسایی را در برابر ذهن معناجور برمی کشد. همان که در ادبیات دینی به «تقوا» شهره است. اساسا عاشورا محصول سبک باری عاشورائیان بود؛ و سبک باری محصول داشتن تقوا است. تقوا، آدمی را سبکبار میکند. چندان که همه دنیا را به راحتی از کف مینهد و پر میکشد. برگهای سبکی که میان دستان باد ولو میشود و پر میکشد، خود نیز حکایت گر سبکباری و سبکبالی است. تنها با سبکباری میتوان آزاده بود. آزادگان چندان از دنیا بیبار شدهاند که ابایی از رقص با باد ندارند. این خزان، عجیب «نشانه باره» است!
مرغ هوایی شدن و در هوای مرغان پریدن، آرزویی است که با «تقوا» به دست آوردنی است. سیاست نیز آزادگانی میخواهد که پرندهتر از مرغان هوایی باشند. آزادگانی که برای خلق، دنیای خود را زمین بگذارند؛ نه کسانی که دنیا به زمینشان بزند.
کسانی که حقوق مردم را وجه المعامله هوسهای خود میکنند، قطعا دنیا زمینشان زده است. آنان که رقیبان سیاسی خود را با تهمت و تهدید از بازی میرانند، قطعا مقهور دنیا شدهاند. آنان که حفظ قدرت شخصی خود را به هر بها و بهانه ترجیح میدهند، قطعا نامشان هیچگاه میان آزادگان نخواهد رفت.
تدبیر اصلاح سیاست البته باز هم تقواست. تقوا راه بدست دادن سیاست سلیم است. و تقوای سیاست، نقد است. نقد، ضامن و عیار سلامت در سیاست است. در هر حوزه عمومی اگر نقد، قدر یافت میتوان امید و رجا به سعادت بست. به تناسب آزادی در نقد کننده و رعایت انصاف در نقد کردن، میتوان سراغ از سلامت و سعادت جست. عیار تقوا در یک جامعه، قدر نقد در آنجامعه است. جامعه نقاد و پرسشگر جامعهای سعادتمند است.
جامعه عاشورایی، جامعهای سبک بار است. در اینجامعه، نقد، در سقف حرمت و نقاد در سقف امنیت است. در سایه نقد است که بار جامعه سبک میشود و افراد مسئولانهتر رفتار میکنند.
درود بر آن مفاخر ابنا بشر و آن سبکبالان عاشق، که درس آزاده زیستن را به بشریت دادند.
خداوند حافظتان باشد