کبنا ؛علی اکبر آذرکمان
ثَلاثٌ مَن کُنَّ فیهِ فَهُوَ مُنافِقٌ وَ اِن صامَ وَ صَلّى وَحَجَّ وَ اعتَمَرَ و َقالَ «اِنّى مُسلِمٌ» مَن اِذا حَدَّثَ کَذِبَ وَ اِذا وَعَدَ اَخلَفَ وَ اِذَا ائتُمِنَ خانَ؛
سه چیز است که در هر کس باشد منافق است اگر چه روزه دارد و نماز بخواند و حج و عمره کند و بگوید من مسلمانم، کسى که هنگام سخن گفتن دروغ بگوید و وقتى که وعده دهد تخلف نماید و چون امانت بگیرد، خیانت نماید.
نهج الفصاحه ص۴۲۲، ح ۱۲۸۰
شعار و وعدههای توخالی مسئولین یکی از دردهاییست که از دیرباز مردمان این شهرستان به آن گرفتار شدهاند و عدم تحقق شعارها باعث افزایش روند مهاجرت شهروندان به دیگر شهرها و استانهای همجوار شده است.
اما در خصوص شورای شهر و شهرداری چه باید گفت؟؟!!!
چند وقت پیش بتاریخ (تاریخ انتشار خبر: جمعه، ۲۲ مرداد، ۱۳۹۵ | ۱۲: ۰۲ | کد خبر: ۱۹۳۱۳۸) در سایت کبنا نیوز مطلبی یکی از اعضای محترم شورای شهر دهدشت را خواندم که چنین گفت: شهرداری با داشتن اختیارات حاصله قانونی در جهت زیباسازی شهر علاوه بر اینکه کاری انجام نداده است، مع الاسف با واگذاری غرفه و کیوسکهای غیر قانونی بر این نازیبایی دامن زده است و این عمل منافی قانون باعث یکسری تبعیضات بین مردم گردیده که تمامی اقدامات مزبور خلاف روح و نص صریح مواد قانونی مزبور میباشد. و.....
با مراجعه به فعالیتهای سالهای گذشته خبرگزاریها و سایتهای خبری فعال و در آستانه انتخابات شورها و انتخاب شهردار شعارهای کاندیدها ی شوراها و نامزدها سکان شهرداری را مشاهده میکنیم و برخی را در ذهنم تجسم و به درستی شعارها و وعدههای نظیر:
توسعه و آبادانی شهر سرلوحه کارمان است ۲- گرفتن بودجه عمرانی و زیبا سازی شهراز اهم برنامه هاست۳- ایجاد مجتمعهای فرهنگی و ترمیم فضای فرهنگی تلاش میکنم ۴-برابری و مساوات در رعایت حقوق شهروندی جزء ذات من است ۵- ایجاد وفاق بین ارگانها و ادارات در جهت توسعه شهری نیاز اساسی شهر است ۶-با صداقت و عدالت از مردم در توسعه شهری کمک بخواهم. ۷- رونق و توجه به ورزش جوانان و رفع مشکلات امور بانوان و هزاران وعدهای دیگر را به یاد میآورم.
اما هرچه نگاه میکنم تا کنون اندکی از آنان رنگ عمل به خود نگرفتهاند و خواهید دید که برخی اعضا و مسئولان این شهرستان شعار و وعده سر خرمن دادهاند و چنان زیبا از اشتغالزایی، خدمت به مردم ورفا و زیبا سازی شهری حرف زدهاند که گویی اینان بهترین مدیران، نخبگان و امانتدارترین افراد هستند.
اما آنچه به گوشمان میرسد و در فضای مجازی مخابره میشود و آنچه نظاره گر هستیم اختلاف میان برخی اعضای شورا و شهرداری مشهود است حرف از عدم نظارت، اختلاسها و به بادرفتن و به باددان اموال و غیره در شهرداری است چنانچه این اختلافها و عدم تحقق شعارهای محفل عمومی مردم رسوخ کرده است: با مراجعه به سایتها، خبرگزاریها و مردم میتوان مباحث اختلافی و سایر حرف و حدیثها عینه مشاهده کرد
آری خستگی، دلمردگی و گریز از شهر حس مشترک مردمی است که امروزه دامنگیر مردم این دیار شد و هرجای دهدشت که دست میگذاری، درد میکند و صدای ناله و درد ناشی از زخمهایش از همه خانهها و محلات این شهر به گوش میرسد. روند روبه رشد مهاجرت، افزایش نرخ بیکاری، خالی از سکنه شدن این شهرستان، پایین آمدن سطح مشارکت مردم در مسایل شهرستان، عدم وجود سرمایه گذاری و افزایش هر روزه مشکلات مردم و شهرستان از نتایج وعدهها و شعارهای بیعمل مسئولین امارهای است بر ادعای عدم تحقق وعدهها و زمزمههای خیانت به این مردم است و ظاهرا پایانی برای آنها نیز وجود ندارد و براستی چراغ آبادانی و توسعه دهدشت در حال خاموش شدن است.
علیجنابان اعضای محترم شورای شهر و شهردار محترم
آنچه که امروزه در خصوص عملکرد شورا و شهرداری شنیده میشودگاه از جنس دیگری است، کلماتی که در ادبیات روزمرهمان بوی تبعیض و ناروایی میدهد، کلماتی چون رانت، پارتی، لابی کردن و...، امروزه در مورد شهرداری و شورا به گوش میرسد، و جالبتر آنکه معمولا گره مردم در خواستههای قانونیشان است به خواستههایشان توجهی نمیشود. همان رفتاری که انسان مومن، خداترس و یک انسان کامل همواره از آن گریزان است.
علیجنابان اعضای محترم شورا و شهردار محترم
این داستان (چراغ آبادانی و توسعه دهدشت) هنوز پایان نیافته و اندک نوری از آن باقی است. و گره کار در آنجاست که ما شایسته سالاری را شعار روز کردیم و لغلغه زبان و در تسلسلی بیپایان کاری به شایستگان توجهی نداشتیم واز طرفی دنبال مسائل قومی، سیاسی و.. هستیم و آنگاه فرار مردم از این شهر مشکلی دیگر بر انبوه مشکلات ما شد و برخی دیگر نیز خسته و نابریده، در فکر گذران روز و نگران یک لقمه ناناند.
با این همه، عالیجنابان، هنوز هم جای امید باقی است؛ خاصه که شما فرزند همین خاکید، شما نیز همچون ما ساکنان تفتیده این شهر؛ در کوچه پس کوچههای همین شهر نفس کشیدهاید، شما نیز از خیابان مرکز شهرکه میگذرید نامیدی و یاس مردم را ملاحظه میکنید و متوجه شدین که هر کس در فکر رفتن است؟؟!!!
در پایان چند سوال از مسئولان، اعضای شورا و شهردار دارم؛
آیا عمل نکردن به وعدها خیانت به مردم نیست؟
آیا وعدهای بیاساس باعث بیثباتی و ازبین رفتن بنیه اخلاقی در جامعه نمیشود؟
در حالی که شهر در قساوتی کور بسر میبرد و ناامیدی دامن مردم این شهر را گرفته، شماها چه تدبیری را بکار بستین؟
آیا حرف حدیث در مورد همه این اختلافها، اختلاسها، رانت خواریها و غارت اموال عمومی در شهرداری درست هست؟
آیا سازمان بازرسی به موضوعات فوق ورود نموده و اعمال نظر کردهاند؟
استاندار، فرماندار و سایر مسئولان نظارتی و ذیربط چه پاسخی به این همه حرف و حدیثها دادهاند؟
منالله توفیق
*کارشناس ارشد حقوق جزا وجرمشناسی
ثَلاثٌ مَن کُنَّ فیهِ فَهُوَ مُنافِقٌ وَ اِن صامَ وَ صَلّى وَحَجَّ وَ اعتَمَرَ و َقالَ «اِنّى مُسلِمٌ» مَن اِذا حَدَّثَ کَذِبَ وَ اِذا وَعَدَ اَخلَفَ وَ اِذَا ائتُمِنَ خانَ؛
سه چیز است که در هر کس باشد منافق است اگر چه روزه دارد و نماز بخواند و حج و عمره کند و بگوید من مسلمانم، کسى که هنگام سخن گفتن دروغ بگوید و وقتى که وعده دهد تخلف نماید و چون امانت بگیرد، خیانت نماید.
نهج الفصاحه ص۴۲۲، ح ۱۲۸۰
شعار و وعدههای توخالی مسئولین یکی از دردهاییست که از دیرباز مردمان این شهرستان به آن گرفتار شدهاند و عدم تحقق شعارها باعث افزایش روند مهاجرت شهروندان به دیگر شهرها و استانهای همجوار شده است.
اما در خصوص شورای شهر و شهرداری چه باید گفت؟؟!!!
چند وقت پیش بتاریخ (تاریخ انتشار خبر: جمعه، ۲۲ مرداد، ۱۳۹۵ | ۱۲: ۰۲ | کد خبر: ۱۹۳۱۳۸) در سایت کبنا نیوز مطلبی یکی از اعضای محترم شورای شهر دهدشت را خواندم که چنین گفت: شهرداری با داشتن اختیارات حاصله قانونی در جهت زیباسازی شهر علاوه بر اینکه کاری انجام نداده است، مع الاسف با واگذاری غرفه و کیوسکهای غیر قانونی بر این نازیبایی دامن زده است و این عمل منافی قانون باعث یکسری تبعیضات بین مردم گردیده که تمامی اقدامات مزبور خلاف روح و نص صریح مواد قانونی مزبور میباشد. و.....
با مراجعه به فعالیتهای سالهای گذشته خبرگزاریها و سایتهای خبری فعال و در آستانه انتخابات شورها و انتخاب شهردار شعارهای کاندیدها ی شوراها و نامزدها سکان شهرداری را مشاهده میکنیم و برخی را در ذهنم تجسم و به درستی شعارها و وعدههای نظیر:
توسعه و آبادانی شهر سرلوحه کارمان است ۲- گرفتن بودجه عمرانی و زیبا سازی شهراز اهم برنامه هاست۳- ایجاد مجتمعهای فرهنگی و ترمیم فضای فرهنگی تلاش میکنم ۴-برابری و مساوات در رعایت حقوق شهروندی جزء ذات من است ۵- ایجاد وفاق بین ارگانها و ادارات در جهت توسعه شهری نیاز اساسی شهر است ۶-با صداقت و عدالت از مردم در توسعه شهری کمک بخواهم. ۷- رونق و توجه به ورزش جوانان و رفع مشکلات امور بانوان و هزاران وعدهای دیگر را به یاد میآورم.
اما هرچه نگاه میکنم تا کنون اندکی از آنان رنگ عمل به خود نگرفتهاند و خواهید دید که برخی اعضا و مسئولان این شهرستان شعار و وعده سر خرمن دادهاند و چنان زیبا از اشتغالزایی، خدمت به مردم ورفا و زیبا سازی شهری حرف زدهاند که گویی اینان بهترین مدیران، نخبگان و امانتدارترین افراد هستند.
اما آنچه به گوشمان میرسد و در فضای مجازی مخابره میشود و آنچه نظاره گر هستیم اختلاف میان برخی اعضای شورا و شهرداری مشهود است حرف از عدم نظارت، اختلاسها و به بادرفتن و به باددان اموال و غیره در شهرداری است چنانچه این اختلافها و عدم تحقق شعارهای محفل عمومی مردم رسوخ کرده است: با مراجعه به سایتها، خبرگزاریها و مردم میتوان مباحث اختلافی و سایر حرف و حدیثها عینه مشاهده کرد
آری خستگی، دلمردگی و گریز از شهر حس مشترک مردمی است که امروزه دامنگیر مردم این دیار شد و هرجای دهدشت که دست میگذاری، درد میکند و صدای ناله و درد ناشی از زخمهایش از همه خانهها و محلات این شهر به گوش میرسد. روند روبه رشد مهاجرت، افزایش نرخ بیکاری، خالی از سکنه شدن این شهرستان، پایین آمدن سطح مشارکت مردم در مسایل شهرستان، عدم وجود سرمایه گذاری و افزایش هر روزه مشکلات مردم و شهرستان از نتایج وعدهها و شعارهای بیعمل مسئولین امارهای است بر ادعای عدم تحقق وعدهها و زمزمههای خیانت به این مردم است و ظاهرا پایانی برای آنها نیز وجود ندارد و براستی چراغ آبادانی و توسعه دهدشت در حال خاموش شدن است.
علیجنابان اعضای محترم شورای شهر و شهردار محترم
آنچه که امروزه در خصوص عملکرد شورا و شهرداری شنیده میشودگاه از جنس دیگری است، کلماتی که در ادبیات روزمرهمان بوی تبعیض و ناروایی میدهد، کلماتی چون رانت، پارتی، لابی کردن و...، امروزه در مورد شهرداری و شورا به گوش میرسد، و جالبتر آنکه معمولا گره مردم در خواستههای قانونیشان است به خواستههایشان توجهی نمیشود. همان رفتاری که انسان مومن، خداترس و یک انسان کامل همواره از آن گریزان است.
علیجنابان اعضای محترم شورا و شهردار محترم
این داستان (چراغ آبادانی و توسعه دهدشت) هنوز پایان نیافته و اندک نوری از آن باقی است. و گره کار در آنجاست که ما شایسته سالاری را شعار روز کردیم و لغلغه زبان و در تسلسلی بیپایان کاری به شایستگان توجهی نداشتیم واز طرفی دنبال مسائل قومی، سیاسی و.. هستیم و آنگاه فرار مردم از این شهر مشکلی دیگر بر انبوه مشکلات ما شد و برخی دیگر نیز خسته و نابریده، در فکر گذران روز و نگران یک لقمه ناناند.
با این همه، عالیجنابان، هنوز هم جای امید باقی است؛ خاصه که شما فرزند همین خاکید، شما نیز همچون ما ساکنان تفتیده این شهر؛ در کوچه پس کوچههای همین شهر نفس کشیدهاید، شما نیز از خیابان مرکز شهرکه میگذرید نامیدی و یاس مردم را ملاحظه میکنید و متوجه شدین که هر کس در فکر رفتن است؟؟!!!
در پایان چند سوال از مسئولان، اعضای شورا و شهردار دارم؛
آیا عمل نکردن به وعدها خیانت به مردم نیست؟
آیا وعدهای بیاساس باعث بیثباتی و ازبین رفتن بنیه اخلاقی در جامعه نمیشود؟
در حالی که شهر در قساوتی کور بسر میبرد و ناامیدی دامن مردم این شهر را گرفته، شماها چه تدبیری را بکار بستین؟
آیا حرف حدیث در مورد همه این اختلافها، اختلاسها، رانت خواریها و غارت اموال عمومی در شهرداری درست هست؟
آیا سازمان بازرسی به موضوعات فوق ورود نموده و اعمال نظر کردهاند؟
استاندار، فرماندار و سایر مسئولان نظارتی و ذیربط چه پاسخی به این همه حرف و حدیثها دادهاند؟
منالله توفیق
*کارشناس ارشد حقوق جزا وجرمشناسی
انگار که این منطقه جنگ زدس.ناامیدی مهاجرت فقر بیکاری محرومیت.....دقیقا مث یه منطقه ی جنگ زده.
معلوم نیس کی به کیه. نه استانمون استانه. نه استاندارمون استانداره.نه شهردارمون شهرداره.شورای شهر شورای شهره.وضعیت بدی حاکمه.
افراد بی سواد و بی دغدغه بی مسولت پست ها رو گرفتن و اصلا درک نمی کنند در چه شرایطی هستیم نه شورا نه شهرداری و نه غیره ...
مگر خدا به داد منطقه برسه