سخنی با وزیر ارشاد در خصوص نظرش پیرامون بهمئی

کبنا ؛بهزاد همتی
خدمت وزیر محترم فرهنگ و ارشاد جناب دکتر علی جنتی
ابتدا سلام گرم و احترام مردم محروم و مهجور شهرستان بهمئی را پذیرا باشید
سخنی که از کوشش عبث شما، در پیدا کردن ذره بینی شهرستان بهمئی و ناپیدا بودن آن بیان نموده اید، درست که تلخ و گزنده و تحقیربی پروای مردم محروم، و حتی اعترافی صریح از نادیده گرفتن همواره آنان، از سوی دولتمردان در طی زمان بوده است، و اما صرفا نمی خواهیم به همین یک دلیل، تلاشهای شما در بهبود فرهنگ و گشایش و اعتلای هنر جامعه، به پای این یک حرف نسنجیده شما قربانی نمائیم.
جناب دکتر جنتی
ابتدا شما را دعوت می نمایم به آمار رآی گیری انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ در شهرستان بهمئی، تا با دیدگان خود، نهایت لطف مردم این خطه از مرزوبوم ایران را به دولت مطبوعتان خوب نظاره کنید و آنگاه وجدان خود را داور نمایید که آیا خود و دولتتان وام دار این مردم نیستید؟ و آنگاه به این نیز بیندیشید که آیا این سخن نسنجیده شما، این شک را در باورعمومی جای می دهد که این دولت، دولت سرمایه داری است، و نسبت به رنج ها و خواسته های مردم محروم و بی پناه در دوردست های این مملکت، کور و بی اعتناست؟ و همه جای ایران، وطن او نیست؟ و بی اعتنایی به دولت را از سوی مردم رقم می زند؟
جناب دکتر جنتی
سخن نسنجیده و تلخ شما، به اذهان عمومی یادآور شد که شخصی که خود نیازمند ارشاد انسانی و وجدانی است چگونه می تواند سکاندار فرهنگ و ارشاد جامعه باشد ؟ شخصی که حقوق انسانی مردم یک نقطه ازین وطن را نادیده می گیرد، و چنان در میان آسمانخراش ها و زندگی مدرن کلان شهری و مهمتر در جذبه قدرت غرق گشته که فرهنگ و هنر را صرفا محصور در همین دیوارهای بلند می بیند چگونه می تواند فرهنگ و هنر را در سرتاسر این سرزمین اعتلا بخشد؟ و آیا در دموکراسی و آزاداندیشی مورد ادعای خود، محدودیت جغرافیایی و اجتماعی و انسانی قائل هستید؟ شما آشکارا مردمی گرفتار آمده در بن بست محرومیت و انزوا را نادیده گرفته اید، و این دهشت و ترس را به جان مردمش انداخته اید که آیا تفکر دولتتان نیز همانند این تفکر نسنجیده شماست؟
جناب دکتر جنتی
ما به این زخمهای نمک دار و کشنده عادت دیرینه داریم، و اینگونه نیست که تنها از ندیدن ها درمانده و مستاصل باشیم، که از دلسوزی های خشک و اغلب ساختگی نیز رنج ها برده و غم ها خورده ایم، پیش از این نیز، متفاوت از این نوع تحقیر از سوی شما، کسانی بوده اند که هر چند نام شهرستان بهمئی را در در افق رسانه ها و اذهان حتی جهانی جا دادند، و اما جای دادنی که جز تحقیر و نومیدی و سرافکندگی در این مرزوبوم، حاصلی برای مردم بی پناه این خطه دورافتاده و درمانده نداشته است. کسانی که بنام دفاع از حق و حقوق ما، با دلسوزی های نمایشی، با چماق به استقبال دولت مطبوع تان آمدند، و نام چماق را در حالی در اذهان با نام شهرستان ما عجین ساخت که هنرورزان و فرهنگ دوستان قلم ساز بسیاری در خود داشت که همه و همه بپای این بی مهری ها و نادیده گرفتن ها و لطف های پردردسر سوختند و هنر و قلم و اندیشه و هرچه اعتقاد و باور آنان بود بر باد رفت.
در پایان امیدواریم که شجاعت عذرخواهی ازین مردمی که قربانیان بی اعتنایی های آشکار و بی پروای شما و امثال شما هستند را داشته باشید، و حقی را که این ملت به گردن شما دارند ادا نمایید و نوکری ملت را که همواره لاف گزنده سیاست بازان مقام اندیش است، در عرصه عمل ثابت نمایید.