تاریخ انتشار
يکشنبه ۱۳ تير ۱۳۹۵ ساعت ۱۰:۲۲
کد مطلب : ۱۸۷۲۳۳

مردی که کلمه می‌آفرید

۶
۰
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛ 
سیدیوسف مرادی
مهربان‌ترین معلم مدرسه‌مان از همه معلم‌ها کوچک‌تر بود. معلم پرورشی بود و در اوایل دهه شصت مظلوم‌ترین معلم!
در‌‌ همان سن کمی که داشتیم، خوب می‌فهمیدیم که مدیر مدرسه و مابقی معلم‌ها دل خوشی از معلم پرورشی مدرسه ندارند.
سال‌ها طول کشید، تا با خواندن تاریخ آموزش و پرورش ایران، به این نتیجه برسم که معلمین آموزش دیده در ساختار آموزشی قبل از انقلاب چرا با آن معلم مهربان ما مشکل داشتند. معلم پرورشی ما، تنها معلمی بود که سیگار نمی‌کشید، تنها معلمی بود که اورکت کره‌ای می‌پوشید، از همان‌ها که رزمنده‌ها می‌پوشیدند، تنها معلمی بود که صورتش را با تیغ نمی‌تراشید و تنها معلمی بود که ما را کتک نمی‌زد.
معلم مهربان پرورشی ما، در مدرسه یک گروه سرود راه انداخته بود، که من پایه ثابت‌اش بودم. تک خوان گروه سرودمان مهدی بود. ما بیشتر، سرودهایی را می‌خواندیم که تلویزیون آن‌ها را پخش می‌کرد. بعضی وقت‌ها هم سرودهایی که آقا معلم خودش آهنگش را می‌ساخت. همیشه، اول کار که می‌خواستیم یک سرود جدید کار کنیم، آقا معلم روی تخته با گچ و با آن خط زیبایی که داشت شعر را می‌نوشت تا ما از روی آن بنویسیم و حفظ‌اش کنیم. بعد زیر شعر اسم شاعر را می‌نوشت.
اولین بار آنجا با نام حمید سبزواری آشنا شدم، تقریبا شاعر تمام سرودهای ما حمید سبزواری بود.
من همیشه فکر می‌کردم، حمید سبزواری، شاعری که معلم پرورشی ما عاشقانه در موردش حرف می‌زد، باید قیافه‌اش شکل معلم ما باشد. با‌‌ همان اورکت کره‌ای و مهربان.
حمید سبزواری، نه تنها قلب معلم مهربان ما را، که تمام دهه شصت را به تسخیر خودش در آورده بود.
اگر آهنگران، دهه شصت را با نوای دلنشینش مصادره کرد و دکان مبتذل خوانان طاغوتی را تخته کرد، حمید سبزواری بر قله رفیع دهه شصت ایستاد تا شاعران خوش نشین عصر منحوس پهلوی خریداری نداشته باشند.
حمید سبزواری، فقط یک شاعر نبود، وطن پرستی بود که در عصر بی‌کلمه‌ی شصت برای هزاران انقلابی که معلم پرورشی ما یکی از آن‌ها بود کلمه‌های جادویی تولید می‌کرد.
این چند روز تلاش بسیاری کردم، تا شاید بتوانم با مطلبی کوتاه ادای دینی کنم به حمید سبزواری، انسان مبارزی که اگر نبود گروه سرود ما در دهه شصت حرفی برای گفتن نداشت اما نتوانستم...
چگونه می‌توان کلمه‌ها را در وصف انسانی ردیف کرد، که اگر چه تلاش شد در دهه هفتاد، به نام رفاه طلبی، اشعارش و سرودهایی‌هایی که بر اشعارش خوانده شده بود ممنوعه شود، اما هنوز هم بعد از چهل سال از گذشت انقلاب بی‌همتا و یگانه است.
حمید سبزواری تا ابد، تا وقتی که کلمه هست، زنده است، درست مثل آقای حسینی،‌‌ همان معلم پرورشی مهربان مدرسه ما در دهه شصت، که در‌‌ همان دهه‌ی پر از شور و نشاط، در کربلای
شلمچه جاودانه شد.
آن‌ها حتما حالا در دنیایی زیبا‌تر در کنار هم هستند...
نام شما

آدرس ايميل شما

رضائی
Iran, Islamic Republic of
سلام، جناب مرادی! مگر شما تحصیلات دوره ابتدائی در مدرسه شاهد نبودید؟ مگه معلم پرورشی آن زمان آقایان حیدری و بعد مدرس نبودند؟ پس این آقای حسینی که میفرمایید، کی هستن؟
بغازی
Iran, Islamic Republic of
کاش ت..
.. من همه چی ب..
ممدو
Iran, Islamic Republic of
رضایی جان منظور آقای مرادی.. مسعود حسینی را میگه
دوستدار طبیعت
Iran, Islamic Republic of
ارا..
سيد يوسف مرادي
Iran, Islamic Republic of
با سلام خدمت دوستان و جناب آقای رضایی
در دوران ابتدایی حقیر در اوایل دهه شصت مدارس شاهد هنوز به وجود نیامده بود.
شما من را با برادرانم اشتباه گرفته اید!
رضائی
Iran, Islamic Republic of
شرمنده برادر جان
تخریب یا نقد مجلس یازدهم؟!

تخریب یا نقد مجلس یازدهم؟!

هر چه مجلس کوتاه بیایید، دیگران او را به گوشه رینگ برده و مورد ضرباتی قرار می‌دهند. تخریب‌گران ...
اختلال عاطفی فصلی؛ از علائم تا درمان

اختلال عاطفی فصلی؛ از علائم تا درمان

باور بر این است که اختلال عاطفی فصلی به دلیل اختلال در ریتم شبانه روزی بدن رخ می دهد....
سبقت «واکسن آنفولانزا» از «دنا پلاس»

سبقت «واکسن آنفولانزا» از «دنا پلاس»

رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس در مصاحبه‌اش اشاره کرد که از 16 میلیون واکسن آنفولانزای ...
1