مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛میلاد کرمی
تاریخچه دوگنبدان و قدمت شکل گیری و شهریت یافتن آن، به شکل مدرن و امروزی، به اکتشافات نفت و آغاز فعالیت صنعت نفت و اکتشافات نفت باز میگردد، منطقه نفتخیز گچساران نخستین بار در فاصله سالهای ۱۳۰۲ تا ۱۳۰۳ توسط شرکت نفت ایران و انگلیس و کارشناسان بریتانیایی، مورد مطالعه اکتشافی قرار گرفت. در سال ۱۳۱۰ عملیات حفاری برای چندمین بار در این منطقه از سر گرفته شد و در نهایت پس از حفر چندین چاه اکتشافی در سازند آسماری، تولید نفت از میدان نفتی گچساران، از سال ۱۳۱۸ با چاه شماره ۱۳ آغاز شد. فعالیت صنعت نفت مانند سایر صنایع موجبات پدیده مهاجرت به این منطقه را فراهم ساخت تا بنای شهری گذاشته شود که در کنار ساکنان بومی آن از سایر اقوام و قومیتهای هم هویت اصلی این شهر را شکل دهند شاید دوگنبدان از لحاظ جامعه شکل دهنده آن و اقوام که در شکل گیری و هویت بخشی به آن نقش داشتهاند در استان کهگیلویه و بویراحمد خاص است، و فرهنگ حاکم بر آن آمیختهای است از خرده فرهنگهای متفاوتی که حاصلی است از پدیده مهاجرت، شهری که هویت وریشهاش را در صنعت و پدیده مهاجرت که در طول تاریخ هموار مکمل یکدیگر بودهاند بایستی جستجو کرد، در طول سالیانی که از شکل گیری این شهر میگذرد به رغم آنکه نقش بسزایی در تولید نفت داشته است اما خود از پیشرفت و توسعه بازمانده است، تا پیش از انقلاب اسلامی به دلیل سیاستهای رژیم منحوس پهلوی و از سوی دیگر نگاه انگلیسی و غربی حاکم بر مدیریت شرکت نفت، در عمل شهر را به دوقسمت مجزا نفت و غیر نفت تقسیم کرده بودند و حق حیات را از ساکنان آن گرفته بودند و امروز نیز نقش این سیاست را میتوان در نقشه جغرافیایی شهر دوگنبدان به وضوح دید، که نتیجه سیاستهای گذشته چگونه شهر دوگنبدان را به درازایی از غرب به شرق کشیده است، پس از انقلاب اسلامی تلاشهای بسیاری صورت گرفت تا چهره محروم شهر دوگنبدان تغییر کند واین شهر و ساکنان خسته از تبعیض و بیعدالتیها گذشته را فراموش کند و گامهای خود را به سوی فردایی بهتر بگذارند، اما در پازل رشد و توسعه نمیتوان نقش مدیریت و نیرو انسانی را نادیده گرفت و همین امر در سالیان گذشته باعث آن گردید که شهر دوگنبدان روند عمران و آبادانی خود را نسبت به سطح مطالبات و خواستههای جامعه طی نکند، وبه رغم تلاشهایی که در مقاطع مختلف صورت گرفت آنچنان که شایسته بود محرومیت و خستگی از چهره این شهر گرفته نشد، اما در طی چند سال اخیر به دلیل پیدا شدن این قطعات گمشده پازل، شاهد شتاب یافتن روند رو به رشد اجرای پروژهای رفاهی و خدماتی در حوزه مدیریت شهری دوگنبدان هستیم، قدرت نفوذ و چانه زنی نماینده جامعه گچسارانی در بهارستان و توانایی و پتانسیل ایشان در جذب بودجه عمرانی و حل گرههای بسیاری که سالها در بحث مدیریت شهری دوگنبدان بوجود آمده بود و چون کلاف سر در گمی در فضای مدیریتی شهر دوگنبدان ریشه دوانده بود، خود زمان بسیاری را طلب کرد تا به سرانجام رسید و مجموعه مدیریتی دوگنبدان اعتماد به نفس از دست رفته خود را بازیافت که میتوان بر سرعت توسعه و آبادانی افزود، در کنار تلاشهای دکتر تاجگردون بایستی به این موضوع نیز اشاره کرد مدیریت شهری دوگنبدان نیز از بیمدیریت رنج بسیاری را میکشید، اما در این میان انتخاب زینلزاده به عنوان شهردار دوگنبدان نیز خود به مرور زمان توانست فضای بیمدیریتی گذشته را به مروز زمان ترمیم دهد و تحرکی در ساختارهای خسته مدیریت شهری دوگنبدان ایجاد کند، در ابتدا کار زینلزاده گمان افکار عمومی بر آن بود که شاهد اتفاق خاصی در حوزه مدیریت شهری نخواهند بود و مدیریت شهری دوگنبدان جز تکرار گذشته کاری را از پیش نخواهد برد، گذر زمان نشان داد که شهردار بومی دوگنبدان در جهت هماهنگی با دکتر تاجگردون گام بر میدارد، و همه تلاش خود را معطوف این امر کرده است که ازفرصت پیش آماده به واسطه حضور ایشان در کسوت نمایندگی استفاده نماید و چرخ دندههای زنگ زده خدمات شهری دوگنبدان را به حرکت در آورد، امروز بواسطه تلاشهای صورت گرفته شهر دوگنبدان شاهد تغیرات بسیاری در چهره خسته خود است، اما واقعیت تلخ این است که با وجود کارهای بسیاری که در طول چند سال اخیر انجام گرفته است، اما همچنان زخمهای کهنه بسیاری بر پیکره شهر دوگنبدان مانده است، که ریشه در گذشته دارد و درمان این زخمها زمان بسیاری را طلب میکند، آنچنان که کارهای بسیاری که انجام گرفته است خود را نشان نمیدهد، و بازهم فاصله بسیاری میان مطالبات جامعه دوگنبدانی و کارهای و خدمات صورت گرفته وجود دارد، مدیریت شهری دوگنبدان باید از سویی کارهای بر زمین مانده از گذشته را به سرانجام برساند و از سوی دیگر به بافتهای و محلات جدیدی که در شهر دوگنبدان در حال شکل گیری است خدمات دهد، و در این شرایط مجموعه مدیریت شهری دوگنبدان روزهای بسیار سختی را در پیش خواهد داشت، به هر ترتیب امروز دوگنبدان در دوره طلایی خود به سر میبرد و میتوان تاجگردون و زینلزاده را دو ضلع توسعه و پیشرفت دوگنبدان در این مقطع از تاریخ این شهر دانست و طی کردن این مسیر و گذر به سوی رشد و آبادانی تنها به همراهی و صبور بودن جامعه دوگنبدانی حاصل خواهد شد و امروز دوگنبدان بیش از هر زمان دیگری به یاری و همراهی شهروندانش نیازمند است تا بتواند به جایگاه واقعی خود برسد.
تاریخچه دوگنبدان و قدمت شکل گیری و شهریت یافتن آن، به شکل مدرن و امروزی، به اکتشافات نفت و آغاز فعالیت صنعت نفت و اکتشافات نفت باز میگردد، منطقه نفتخیز گچساران نخستین بار در فاصله سالهای ۱۳۰۲ تا ۱۳۰۳ توسط شرکت نفت ایران و انگلیس و کارشناسان بریتانیایی، مورد مطالعه اکتشافی قرار گرفت. در سال ۱۳۱۰ عملیات حفاری برای چندمین بار در این منطقه از سر گرفته شد و در نهایت پس از حفر چندین چاه اکتشافی در سازند آسماری، تولید نفت از میدان نفتی گچساران، از سال ۱۳۱۸ با چاه شماره ۱۳ آغاز شد. فعالیت صنعت نفت مانند سایر صنایع موجبات پدیده مهاجرت به این منطقه را فراهم ساخت تا بنای شهری گذاشته شود که در کنار ساکنان بومی آن از سایر اقوام و قومیتهای هم هویت اصلی این شهر را شکل دهند شاید دوگنبدان از لحاظ جامعه شکل دهنده آن و اقوام که در شکل گیری و هویت بخشی به آن نقش داشتهاند در استان کهگیلویه و بویراحمد خاص است، و فرهنگ حاکم بر آن آمیختهای است از خرده فرهنگهای متفاوتی که حاصلی است از پدیده مهاجرت، شهری که هویت وریشهاش را در صنعت و پدیده مهاجرت که در طول تاریخ هموار مکمل یکدیگر بودهاند بایستی جستجو کرد، در طول سالیانی که از شکل گیری این شهر میگذرد به رغم آنکه نقش بسزایی در تولید نفت داشته است اما خود از پیشرفت و توسعه بازمانده است، تا پیش از انقلاب اسلامی به دلیل سیاستهای رژیم منحوس پهلوی و از سوی دیگر نگاه انگلیسی و غربی حاکم بر مدیریت شرکت نفت، در عمل شهر را به دوقسمت مجزا نفت و غیر نفت تقسیم کرده بودند و حق حیات را از ساکنان آن گرفته بودند و امروز نیز نقش این سیاست را میتوان در نقشه جغرافیایی شهر دوگنبدان به وضوح دید، که نتیجه سیاستهای گذشته چگونه شهر دوگنبدان را به درازایی از غرب به شرق کشیده است، پس از انقلاب اسلامی تلاشهای بسیاری صورت گرفت تا چهره محروم شهر دوگنبدان تغییر کند واین شهر و ساکنان خسته از تبعیض و بیعدالتیها گذشته را فراموش کند و گامهای خود را به سوی فردایی بهتر بگذارند، اما در پازل رشد و توسعه نمیتوان نقش مدیریت و نیرو انسانی را نادیده گرفت و همین امر در سالیان گذشته باعث آن گردید که شهر دوگنبدان روند عمران و آبادانی خود را نسبت به سطح مطالبات و خواستههای جامعه طی نکند، وبه رغم تلاشهایی که در مقاطع مختلف صورت گرفت آنچنان که شایسته بود محرومیت و خستگی از چهره این شهر گرفته نشد، اما در طی چند سال اخیر به دلیل پیدا شدن این قطعات گمشده پازل، شاهد شتاب یافتن روند رو به رشد اجرای پروژهای رفاهی و خدماتی در حوزه مدیریت شهری دوگنبدان هستیم، قدرت نفوذ و چانه زنی نماینده جامعه گچسارانی در بهارستان و توانایی و پتانسیل ایشان در جذب بودجه عمرانی و حل گرههای بسیاری که سالها در بحث مدیریت شهری دوگنبدان بوجود آمده بود و چون کلاف سر در گمی در فضای مدیریتی شهر دوگنبدان ریشه دوانده بود، خود زمان بسیاری را طلب کرد تا به سرانجام رسید و مجموعه مدیریتی دوگنبدان اعتماد به نفس از دست رفته خود را بازیافت که میتوان بر سرعت توسعه و آبادانی افزود، در کنار تلاشهای دکتر تاجگردون بایستی به این موضوع نیز اشاره کرد مدیریت شهری دوگنبدان نیز از بیمدیریت رنج بسیاری را میکشید، اما در این میان انتخاب زینلزاده به عنوان شهردار دوگنبدان نیز خود به مرور زمان توانست فضای بیمدیریتی گذشته را به مروز زمان ترمیم دهد و تحرکی در ساختارهای خسته مدیریت شهری دوگنبدان ایجاد کند، در ابتدا کار زینلزاده گمان افکار عمومی بر آن بود که شاهد اتفاق خاصی در حوزه مدیریت شهری نخواهند بود و مدیریت شهری دوگنبدان جز تکرار گذشته کاری را از پیش نخواهد برد، گذر زمان نشان داد که شهردار بومی دوگنبدان در جهت هماهنگی با دکتر تاجگردون گام بر میدارد، و همه تلاش خود را معطوف این امر کرده است که ازفرصت پیش آماده به واسطه حضور ایشان در کسوت نمایندگی استفاده نماید و چرخ دندههای زنگ زده خدمات شهری دوگنبدان را به حرکت در آورد، امروز بواسطه تلاشهای صورت گرفته شهر دوگنبدان شاهد تغیرات بسیاری در چهره خسته خود است، اما واقعیت تلخ این است که با وجود کارهای بسیاری که در طول چند سال اخیر انجام گرفته است، اما همچنان زخمهای کهنه بسیاری بر پیکره شهر دوگنبدان مانده است، که ریشه در گذشته دارد و درمان این زخمها زمان بسیاری را طلب میکند، آنچنان که کارهای بسیاری که انجام گرفته است خود را نشان نمیدهد، و بازهم فاصله بسیاری میان مطالبات جامعه دوگنبدانی و کارهای و خدمات صورت گرفته وجود دارد، مدیریت شهری دوگنبدان باید از سویی کارهای بر زمین مانده از گذشته را به سرانجام برساند و از سوی دیگر به بافتهای و محلات جدیدی که در شهر دوگنبدان در حال شکل گیری است خدمات دهد، و در این شرایط مجموعه مدیریت شهری دوگنبدان روزهای بسیار سختی را در پیش خواهد داشت، به هر ترتیب امروز دوگنبدان در دوره طلایی خود به سر میبرد و میتوان تاجگردون و زینلزاده را دو ضلع توسعه و پیشرفت دوگنبدان در این مقطع از تاریخ این شهر دانست و طی کردن این مسیر و گذر به سوی رشد و آبادانی تنها به همراهی و صبور بودن جامعه دوگنبدانی حاصل خواهد شد و امروز دوگنبدان بیش از هر زمان دیگری به یاری و همراهی شهروندانش نیازمند است تا بتواند به جایگاه واقعی خود برسد.