کبنا ؛سیدشکرالله امامی
اخیراً در گزارش مرکز آمار ایران، کهگیلویه و بویراحمد، سرزمین چهارفصل با منابع غنی خدادادی، از نظر بیکاری بالاترین نرخ بیکاری را داشته است. آنچه به ذهن متبادر میشود، این است که آنچه استان ما را به این تنزل رسانده ناکارآمدی دولتمردان میباشد. البته این به آن معنا نیست که در دورههای قبل بیکاری نبوده بلکه درشرایط جدید علی رغم برطرف شدن تحریمها نه تنها بیکاری کاهش پیدا نکرده بلکه با یک جهش ۷ الی ۸ درصدی مواجه شده، که حاکی از نوعی بحران در بخش اشتغال است.
امروزه ضعف مدیریت و سردرگمی آن و درگیر شدن با مسائل حاشیهای و فرعی، مسئله اصلی نیاز جامعه را به فراموشی سپرده و مجمع مدیریتی بیش از آنکه بدنبال حل و فصل مشکلات و تلاش در راستای استفاده از ظرفیتهای استان برای ایجاد اشتغال باشند، نگران مسائل سیاسی و دنیوی هستند. ولذا در این نوع مدیریتها چون هر نوع فعالیتی را برای موقعیت و جایگاه سیاسی خویش خطر میدانند، سعی میکنند نه ریسک کنند و نه برنامهای را ارائه دهند که نکند به جایگاه آنها لطمهای وارد شود. این نوع مدیریت را در برخی از مسابقات ورزشی میتوانید مشاهده کنید آنگاه که تیم در صدد حفظ نتیجه است، سعی میکند در لاک دفاعی فرو رفته و کمتر دست به تهاجم به تیم رقیب بزند، که این نوع بازی برای تماشاگر خسته کننده و برای تیم درجا زننده است ولی نتیجه حاصله حفظ موقعیت فعلی است. در واقع مدیریت استان ما با روی کار آمدن دولت تدبیر و امید به این راهبرد روی آورده و با دریافت حقوقهای تصویبی آنچنانی چندان به فکر قشر محروم و فاقد شغل آنچنان که شایسته است، نیستند. اگر مقایسهای منصفانه بین مدیران زمان دکتر احمدینژاد با زمان آقای روحانی شود این موضوع کاملاً مشهود است. در زمان دکتر احمدینژاد مزایای مقامات حذف و در مقابل از آنها کار خواسته میشد ولی الان مزایا چند برابر ولی تلاش و فعالیت خیلی کم و روزمرگی است، که این نوع مدیریت مقبول نیست. آنچه باعث رکود مانور مدیران شده این است که مدیریت عالی از اشرافیت و اقتدار لازم برخوردار نمیباشد. آنچه بنده را وادار نموده که دست به قلم برده تا رسالت خویش را در قبال جامعهای که به آن تعلق دارم انجام دهم گزارش تکان دهنده مرکز آمار ایران و آن هم اعلام میزان بیکاری ۷/۱۷ درصد در استان ما بوده است که در بین استانها رتبه ۳۱ و با میانگین کشوری یعنی نرخ بیکاری ۱۱ درصد، قریب به ۷/۶ درصد افرایش داشته است و این یعنی فاجعه در استان محروم مانده که مصدر بسیاری از آسیبها و انحرافات مختلف است. این در حالی است که گزارشات مرکز آمار روزی دو ساعت کار را هم جزء اشتغال محسوب میکند و این برای استانی که از منابع غنی خدادادی نفت و گاز و معادن، طبیعت زیبا و دل انگیز و منابع انسانی قوی و جوان و برخوردار از منابع ممتاز است یک فاجعه محسوب میشود.
حال این سئوال مطرح است چرا در استانی با این منابع غنی دچار فقر و بیکاری هستیم؟ اگر خوب بنگریم و با شجاعت و صادقانه قضاوت کنیم اولین اشکال متوجه ساختار مدیریتی دولت تدبیر و امید است و دومین اشکال متوجه نوع فرهنگ کار و اشتغال اهالی استان ما است. اما آنچه میتواند این فرهنگ را تغییر دهد به عملکرد مدیران باز میگردد، پس مدیریت در تعالی و ترقی جامعه مؤثر است. در بررسی نامگذاری سالها که توسط رهبر معظم انقلاب از سال ۱۳۷۳ تا ۱۳۹۵ اعلام شده طی این ۲۳ سال ۲۳ عنوان و راهبرد رهبری معظم بیان داشته است که از این ۲۳ عنوان ۱۷ مورد تحت عناوین و مباحث اقتصادی و بسترسازی برای رونق اقتصاد بوده است و این بیانگر این است که مملکت ما از نعمت رهبری شایسته و تیزبین برخوردار است ولی متأسفانه رویکرد برنامهها به گونهای طراحی شد که تاکنون نتوانستهاند این استراتژی رهبری را آنگونه که شایسته بوده عملیاتی نمایند واین به نوع مدیر و نحوه مدیریت برمی گردد.
در این سال نیز رهبری با تأکید بر «اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل» تأکیدی مضاعف بر این موضوع داشتهاند، چرا رهبری میفرمایند اقدام و عمل؟ چون عادت مدیران ما این شده بود که وقتی رهبری، راهبردهای مدیریت جامعه را در یک سال اعلام میداشتهاند، برخی مدیران فقط به اینکه این شعار را در قالب یک بنر بر سر در اداره خویش نصب نمایند، اکتفا میکردند اما در قالب آن رویکرد اقدام مثبت و چشمگیری مشاهده نمیشد. حال ایشان فرمودند اقدام و عمل، عمل یعنی دیگر شعارنویسی و بنر نویسی و تعارفات کاذب راهگشا نیست. امروز جامعه نیاز به اقدام و عمل ملموس دارد. دیگر دوران شعار به سرآمده اما این راهبردهای کارگشای رهبر معظم انقلاب نیازمند مدیریتی است که روحیه جهادی داشته باشد، نه روحیه منفعت طلبی و امتیازگیری در قالب پست و مقام.
متأسفانه یکی از اقدامات رئیس جمهور محترم این بود که در اولین اقدام مزایای مقامات کشوری و استانی دولت را چند برابر کرد، بدوناینکه به توانمندی پاسخگویی آنها به نیازهای جامعه توجه داشته باشد. امروزه کهگیلویه و بویراحمد در قالب دولت تدبیر و امید دچار مدیریتی شده که از توان لازم برای حل مشکلات جامعه برخوردار نمیباشد.
برای اینکه در توسعه و اشتغال استان شاهد تحول باشیم اولین اقدام استفاده از نیروهای کارآمد و دلسوز و دارای بصیرت، شجاعت و صداقت است. امروزه علی رغم اینکه ادعا دارند تحریمها برداشته شده شاهد اقدام مفید فایدهای در حوزه اشتغالزایی و رفع بیکاری فاجعه آمیز نیستیم.
اخیراً در گزارش مرکز آمار ایران، کهگیلویه و بویراحمد، سرزمین چهارفصل با منابع غنی خدادادی، از نظر بیکاری بالاترین نرخ بیکاری را داشته است. آنچه به ذهن متبادر میشود، این است که آنچه استان ما را به این تنزل رسانده ناکارآمدی دولتمردان میباشد. البته این به آن معنا نیست که در دورههای قبل بیکاری نبوده بلکه درشرایط جدید علی رغم برطرف شدن تحریمها نه تنها بیکاری کاهش پیدا نکرده بلکه با یک جهش ۷ الی ۸ درصدی مواجه شده، که حاکی از نوعی بحران در بخش اشتغال است.
امروزه ضعف مدیریت و سردرگمی آن و درگیر شدن با مسائل حاشیهای و فرعی، مسئله اصلی نیاز جامعه را به فراموشی سپرده و مجمع مدیریتی بیش از آنکه بدنبال حل و فصل مشکلات و تلاش در راستای استفاده از ظرفیتهای استان برای ایجاد اشتغال باشند، نگران مسائل سیاسی و دنیوی هستند. ولذا در این نوع مدیریتها چون هر نوع فعالیتی را برای موقعیت و جایگاه سیاسی خویش خطر میدانند، سعی میکنند نه ریسک کنند و نه برنامهای را ارائه دهند که نکند به جایگاه آنها لطمهای وارد شود. این نوع مدیریت را در برخی از مسابقات ورزشی میتوانید مشاهده کنید آنگاه که تیم در صدد حفظ نتیجه است، سعی میکند در لاک دفاعی فرو رفته و کمتر دست به تهاجم به تیم رقیب بزند، که این نوع بازی برای تماشاگر خسته کننده و برای تیم درجا زننده است ولی نتیجه حاصله حفظ موقعیت فعلی است. در واقع مدیریت استان ما با روی کار آمدن دولت تدبیر و امید به این راهبرد روی آورده و با دریافت حقوقهای تصویبی آنچنانی چندان به فکر قشر محروم و فاقد شغل آنچنان که شایسته است، نیستند. اگر مقایسهای منصفانه بین مدیران زمان دکتر احمدینژاد با زمان آقای روحانی شود این موضوع کاملاً مشهود است. در زمان دکتر احمدینژاد مزایای مقامات حذف و در مقابل از آنها کار خواسته میشد ولی الان مزایا چند برابر ولی تلاش و فعالیت خیلی کم و روزمرگی است، که این نوع مدیریت مقبول نیست. آنچه باعث رکود مانور مدیران شده این است که مدیریت عالی از اشرافیت و اقتدار لازم برخوردار نمیباشد. آنچه بنده را وادار نموده که دست به قلم برده تا رسالت خویش را در قبال جامعهای که به آن تعلق دارم انجام دهم گزارش تکان دهنده مرکز آمار ایران و آن هم اعلام میزان بیکاری ۷/۱۷ درصد در استان ما بوده است که در بین استانها رتبه ۳۱ و با میانگین کشوری یعنی نرخ بیکاری ۱۱ درصد، قریب به ۷/۶ درصد افرایش داشته است و این یعنی فاجعه در استان محروم مانده که مصدر بسیاری از آسیبها و انحرافات مختلف است. این در حالی است که گزارشات مرکز آمار روزی دو ساعت کار را هم جزء اشتغال محسوب میکند و این برای استانی که از منابع غنی خدادادی نفت و گاز و معادن، طبیعت زیبا و دل انگیز و منابع انسانی قوی و جوان و برخوردار از منابع ممتاز است یک فاجعه محسوب میشود.
حال این سئوال مطرح است چرا در استانی با این منابع غنی دچار فقر و بیکاری هستیم؟ اگر خوب بنگریم و با شجاعت و صادقانه قضاوت کنیم اولین اشکال متوجه ساختار مدیریتی دولت تدبیر و امید است و دومین اشکال متوجه نوع فرهنگ کار و اشتغال اهالی استان ما است. اما آنچه میتواند این فرهنگ را تغییر دهد به عملکرد مدیران باز میگردد، پس مدیریت در تعالی و ترقی جامعه مؤثر است. در بررسی نامگذاری سالها که توسط رهبر معظم انقلاب از سال ۱۳۷۳ تا ۱۳۹۵ اعلام شده طی این ۲۳ سال ۲۳ عنوان و راهبرد رهبری معظم بیان داشته است که از این ۲۳ عنوان ۱۷ مورد تحت عناوین و مباحث اقتصادی و بسترسازی برای رونق اقتصاد بوده است و این بیانگر این است که مملکت ما از نعمت رهبری شایسته و تیزبین برخوردار است ولی متأسفانه رویکرد برنامهها به گونهای طراحی شد که تاکنون نتوانستهاند این استراتژی رهبری را آنگونه که شایسته بوده عملیاتی نمایند واین به نوع مدیر و نحوه مدیریت برمی گردد.
در این سال نیز رهبری با تأکید بر «اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل» تأکیدی مضاعف بر این موضوع داشتهاند، چرا رهبری میفرمایند اقدام و عمل؟ چون عادت مدیران ما این شده بود که وقتی رهبری، راهبردهای مدیریت جامعه را در یک سال اعلام میداشتهاند، برخی مدیران فقط به اینکه این شعار را در قالب یک بنر بر سر در اداره خویش نصب نمایند، اکتفا میکردند اما در قالب آن رویکرد اقدام مثبت و چشمگیری مشاهده نمیشد. حال ایشان فرمودند اقدام و عمل، عمل یعنی دیگر شعارنویسی و بنر نویسی و تعارفات کاذب راهگشا نیست. امروز جامعه نیاز به اقدام و عمل ملموس دارد. دیگر دوران شعار به سرآمده اما این راهبردهای کارگشای رهبر معظم انقلاب نیازمند مدیریتی است که روحیه جهادی داشته باشد، نه روحیه منفعت طلبی و امتیازگیری در قالب پست و مقام.
متأسفانه یکی از اقدامات رئیس جمهور محترم این بود که در اولین اقدام مزایای مقامات کشوری و استانی دولت را چند برابر کرد، بدوناینکه به توانمندی پاسخگویی آنها به نیازهای جامعه توجه داشته باشد. امروزه کهگیلویه و بویراحمد در قالب دولت تدبیر و امید دچار مدیریتی شده که از توان لازم برای حل مشکلات جامعه برخوردار نمیباشد.
برای اینکه در توسعه و اشتغال استان شاهد تحول باشیم اولین اقدام استفاده از نیروهای کارآمد و دلسوز و دارای بصیرت، شجاعت و صداقت است. امروزه علی رغم اینکه ادعا دارند تحریمها برداشته شده شاهد اقدام مفید فایدهای در حوزه اشتغالزایی و رفع بیکاری فاجعه آمیز نیستیم.