انشایی برای منطقیان؛ پیوند مار و لک لک مبارک

کبنا ؛حسین بواحمدی اصل
۲۸اسفند۹۴بعد از ۲۸سال ناکامی اصلاح طلبان کهگیلویه سلام بر استاد منطقیان محمود و محبوب:
(مقدمه)
یکی از دانش آموزان قدیمی تون هستم که روزگاری معلم انشایم بودی!!
استاد یادمه اون روز‌ها موضوع زیر را برای انشای دانش آموزانت با گچ و تخته سیاه می‌نوشتی:
*همچو فرهاد بود کوه کنی پیشه ما*
*اشک ما شیشه ما ناخن ما تیشه ما
آقای منطقیان:
خوب یادت هست اون یکی استاد هم اردوگاهی شما (دکتر لاهوتی) را چند سال پیش به نقد منصفانه کشیدیم؟ حالا نوبت شماست!
قبلا لاااااااااهوتی با سکوت خود بزرگواری را به بهارستان فرستاد!
حالا هم مننننننننطقیان با سکوت خود حاج هاشمی را به مجلس برد!
اما تفاوت این دو سکوت اینجاست که سکوت لاهوتی فقط *سودار* بود اما سکوت منطقیان هم *سودار* بود و هم *بودار* بود!
پس هر دوی شما به تناسب کم و زیاد در سه *پای* و سه *دار* شریکید:
الف: *پایداری ها*را به مجلس فرستادید!
ب: مردم را به *پای * دار* ناکامی به مسلخ کشیدید!
ج: در*پایدار*بودن عقیده تون تزلزل دارید
(متن)
اما این داستان را حتما شنیده‌اید که:
مار‌ها قورباغه‌ها را می‌خوردند و قورباغه‌ها از این نابسامانی بسیار غمگین بودند
تا اینکه قورباغه‌ها علیه مار‌ها به لک لک‌ها شکایت کردند.
لک لک‌ها تعدادی از مار‌ها را خوردند و بقیه را هم تار و مار کردند و قورباغه‌ها از این حمایت شادمان شدند.
طولی نکشید که لک لک‌ها گرسنه ماندند و شروع کردند به خوردن قورباغه‌ها!!!
قورباغه‌ها ناگهان دچار اختلاف دیدگاه شدند! عده‌ای از آن‌ها با لک لک‌ها کنار آمدند و عده‌ای دیگر خواهان بازگشت مار‌ها شدند.
مار‌ها بازگشتند ولی این بار همپای لک لک‌ها شروع به خوردن قورباغه‌ها کردند! حالا دیگر قورباغه‌ها متقاعد شده‌اند که انگار برای خورده شدن به دنیا آمده‌اند. ولی تنها یک مشکل برای آن‌ها حل نشده باقی مانده است! اینکه نمی‌دانند توسط دوستانشان خورده می‌شوند یا دشمنانشان؟
حالا معلم عزیزم گویا ما هم مثل قورباغه‌ها ۲۸ساله برای شکست آفریده شده‌ایم! اما نمی‌دانیم توسط رفیقانمان شکست خوردیم یا رقیبانمان؟
آقا اجازه؟:
من که می‌گم پیشا پیش عیدتون مبارک
اما قورباغه‌ها از این به بعد شعارمیدن:
پیوند *مار* و *لک لک *مبارک مبارک!!
***************************
راستی می‌دونی شما به عنوان مردی از جرگه‌ی حقوق شهروندی!
مردم ریزه می‌زه نیز ریز به ریزآن روزهای نیاز، رسمی را خیز برداشتند با شما؟
چرا هر دوره که کلاستان بهشون نمی‌خورد، پاسشان می‌دهید به کاندیداهای دیگر؟ (۲دور به آن کاندید و این دور هم به این کاندید) تا مجازاتشان۲۸ ساله شود؟ آقا تورو خدا مواظب حق الناس باشید!
مردم وفاداری دوسویه شما به صندوق رای را کاملا لب خوانی کرده‌اند!!!!
باور بکن تا شما و کفاشیان هستید نه تیم امید به المپیک می‌رود و نه کهگیلویه نماینده اصلاحاتی به مجلس می‌فرستد!!
البته مردم دلگیر نیستند از مرغانی که نزد آن‌ها *دانه*می خورند اما نزد همسایه «تخم» می‌گذارند چون ایمان دارند که روزی بوی کبابشان به مشامشان خواهد رسید! استاد می‌دونی بوی کباب سیمرغ اصلاحات تا کوه ماغر هم رفته؟
****************************
یه سوال بپرسم؟
استاد خداوکیلی از هفتاد هزار آرای بخش مرکزی و چرام، چرا کاندید اصلاحات فقط ۵۰۰۰رای آورد؟ رای اصلاحات تو بخش مرکزی کو؟ از ۵۰۰۰۰ رای دل آگاهان دل دریای دهدشتی در این ده دشت با این دشت دوراندیش رای اصلاحات فقط ۴۰۰۰بود؟!!!!!!!!!!
از ۲۰۰۰۰ رای چویلی چاوشان چاسخار چشمه بلقیس چرامی فقط ۱۰۰۰ نفر اصلاحاتی بودند؟
جواب غیرت و غرور معدنهای مهر ماغر و ممبی و بهمیی را چی باید داد (با ده دوازده هزار رای اصلاحاتی)؟
برای دیار دردمندان دل افروزی و دل پر درد دیشموکی چه پاسخی دارید (با سه چهار هزار رای اصلاحاتی)؟
به مردم لطافت روح لنده بر لب مارون لنگرگاه لعل اندیش چه بگوییم؟ (با سه چهار هزار رای به اصلاحات)!
پاسخ قوم قانونمند و قابل قدمت و ره پیچ و قوس قلعه رییسی را چگونه باید داد؟ (باسه چهار هزار رای اصلاحاتی)؟
سحر خیزان سالک روی سیرت سرو سوقی را چگونه باید توجیه نمود (با هزار رای به اصلاحات)؟
اگه همین سوالات را دکتر عارف یا یکی از سران اصلاحاتی در مرکز از شما پرسید چه جوابی دارید؟
می‌دونم که جوابی ندارید!
شاید اینگونه جواب بدهید که: در اون حوزه مردم بر اساس قبیله و قوم‌گری و به اصطلاح عامیانه*ککاگری*و ثلاثی رای داده‌اند! اما این پاسخی اشتباه هست چون مردم شرافتمند و با صداقت در مناطق (بهمیی- لنده سوق- چاروسا و دیشموک) قریب ۱۷۰۰۰رای به عدل هاشمی داده‌اند آیا رای به سردار سازندگی کهگیلویه هم قبیله‌ای و *ککا گری* بوده است؟ پس اوج دموکراسی و رشد و بالندگی سیاسی در تفکر مردمان با فکر در حوزه ثلاث به طور آشکار دیده می‌شود. از طرف دیگر مردم فهیم حوزه بویراحمد نشین (بخش مرکزی چرام و سرفاریاب) هم با ۲۳۰۰۰ رای به
سناتور موحد نشان دادند که تعصبی و قبیله‌ای رای نداده‌اند و در این حوزه هم اوج دموکراسی و بالندگی سیاسی آشکار شد. اما نکته عجیب اینه که از هفتادهزار رای بخش مرکزی و چرام و سرفاریاب فقط پنج هزار نفر رای اصلاحاتی وجود داشت!!
(نتیجه گیری)
اما این وسط یک معادله چند مجهولی و پیچیده و مشکوک و مرموز وجود دارد و یک *جعبه سیاه انتخاباتی* باید رمز گشایی شود که چرا در این دوره
اصلاح طلبان کهگیلویه در دیگر ستاد‌ها تقسیم شده بودند؟:
گروهی
صبحانه درستادروبروی سینما دهناد بودند
نهار در ستاد جنب دانشگاه آزاد بودند
شام در ستاد چهار راهی ثبت احوال بودند
بعضی *اف لاین* برخی *آنلاین* برخی هم*آن لاین*و هم *این لاین*بودند
گروهی هوادار فرزند می‌راحمد بوده‌اند!
بعضی‌ها طرفدار داماد بویراحمد بوده‌اند
روسای ادارات اصلاح طلبانی بدلی بوده‌اند
شاید خود منطقیان هم حاج عدلی بوده‌اند
اما شاگرد کوچک شما ادامه همون شعر موضوع انشا را هم پاسخی به اون سوال دکتر عارف و هم کلیدی مناسب برای رمز گشایی اون *جعبه سیاه* می‌داند:
شور شیرین ز بس آراست زما جلوه‌گری
همه فرهاد تراود ز رگ و ریشه ما
بهر یک جرعه‌ی میمنت ساقی نکشیم
اشک ما دیده‌ی ما دیده ما شیشه ما
عشق شیریست قوی پنجه و می‌گوید فاش
هر که از جان گذرد بگذرد از بیشه‌ی ما
****************************
اما مساله‌ای که تعجب شاگرد قبلی تون را برانگیخت این بود که: مگر کاندید اجماع دهدشت و یاسوج چه فرقی با هم داشتند؟
چرا چمپای کلات دور قبل را امسال‌‌ رها کردی و شیفته برنج طارم شدی؟
چرا رفتی یاسوج به بهرامی رای دادی و چهارم شدی؟
حداقل تا دهدشت بودی دوم و سوم بودی اما رفتی و مغضوب مردم شدی؟
**********$*******$********
به هر حال هر چی بود گذشت انتخابات هم تمام شد:
اما به تعبیر مهرداد خدیر سر دبیر هفته نامه امید جوان:
ارزش یک *ثانیه* را آنکه از تصادفی مرگبار جان به در برده است می‌داند -ارزش یک *دقیقه* را شخصی که از قطار یا هواپیما جامانده می‌داند -ارزش یک *هفته* را سردبیر یک هفته نامه می‌داند -ارزش یک *سال* را دانش آموزی می‌داند که مردود شده است.
اما افسوس که ارزش *۲۸*سال فرصت را نه *منطقیان* می‌داند و نه *لاهوتی*!
استاد یه چیزی تو دلم مونده نمی‌تونم نگم: می‌دونم از شکست موحد خیلی خوشحال‌تر از پیروزی حاج عدل هستی (چون هدف برج مراقبت و خدمه هواپیما هم همین بود!) اما خدایی چند میلی گرم از ناکامی کامرانی نگرانی؟
و اما نکته پایانی:
هر دو استاد لطفا اجازه بدید می‌خوام یه مطلبی را درگوشی به دوتاتون یواش بگم: استدعا دارم دیگه یوااااش یواااااش صحنه را کم کم ترک کنید و آرام آرام آرام پرچم را به دکتر *آرام ها* *خادمی ها* و *کامرانی ها* و... بدهید و مردم را دیگه از این بیشتر معطل نکنید لطفا از همین امروز ۲۸ اسفند هم شروع کنید.
عیدتون مبارک
با فخر و با مباهات
این دوره هم اصلاحات
فقط به مسوولین باخت!
درود بر اصلاحات
درود بر اصلاحات