کبنا ؛میلاد کرمی
انتخابات سرانجام پس از روزها انتظار در ۷ اسفند برگزار شد و غلام رضا تاج گردون از مجموع ۸۹هزار و ۷۳۳ آرای صحیح ماخوذه با کسب ۶۶هزار و ۱۰۳ رای حائز اکثریت آرا شد.
در انتخابات هفتم اسفند حوزه انتخابیه شهرستانهای گچساران و باشت ۹۱ هزار و ۳۵۸ نفر پای صندوقهای رای رفتند.
علی پولادی وندا نیز با ۲۳هزار و ۱۷۴رای نفر دوم شد رای سه چهارم از جامعه گچساران و باشت به گفتمان تاجگردون خود نشان دهنده امید اکثریت قاطع مردم به روند رشد و توسعهای است که ریل گذاری آن از چهار سال پیش آغاز شده است، رای ۷۴%درصدی به گفتمان تاجگردون را از زاویههای متفاوتی میتوان مورد برسی و تحلیل قرار داد اما آنچه بیش از سایر موضوعات در انتخاباتی که گذشت برجسته مینمود تفاوت در خور نوع گفتمانهای مطرح شده از تریبونها بود در آن سو از بتن کردن صدای مخالفین و منتقدین و ادبیات بدور از شأن سیاسیون سخن رانده شد و در این سو تنها نوای زنده باد مخالف من به گوش رسید، بازنده رقابتهای های انتخاباتی را به جرس قاطع میتوان آنانی دانست که مدعیان اندیشه و خرد بودند و خود را در زمره مردان اول سیاست ورزی میدانستد،، اما در طول مدت رقابتهای انتخاباتی چنان به آلزایمر اجتماعی دچار شده بودند که حتی برای لحظهای به یاد نمیآورند، که در طول تاریخ هموار آنچه که به جای مانده است اخلاقیات است، و رعایت این اصل که مردمان اندیشمند و فرهیخته ایرانی در طول تاریخ پر فراز و نشیبشان همواره دست رد زدهاند بر سینه کسانی که در هر دورهای از تاریخ سیاسی این مرز و بوم از ادبیات بدور از جایگاه و منزلت جامعه ایرانی و اسلامی سخن راندهاند، اگر در روزهای پیش از انتخابات تریبونهای در اختیار کسانی قرار گرفت که این چنین تداعی کردند که تاب و توانشان در برابر جو بسیار کم بوده و دچار خودشیفتگی مزمن خواهند شد، در واژگان لغات برای توصیف اینان تنها میتوان اصطلاح جوگیران سیاسی را استخراج نمود، این اقلیت که سالهای سال بدنبال عرض اندام و اعلام موجودیت خود بودند، از فرصت خالی بودن اطرافیان یک کاندیدا از صاحبان فکر و اندیشه و استفاده کردند، و خود را در پشت تریبونها قرار دادند و ادبیات مطرحی از سوی اینان جامعه را در شک و حیرت فرو برد که چگونه میتوان این چنین ارزشهای اخلاقی و انسانی را زیر پا گذاشت، در روزهایی که گذشت با گفتمانی نخ نما، اتهام، و بدگویی و فراموشی تمام ناتوانیها و ضعفها خود به دنبال آن بودند که امید به فردا را از مردم بگیرند و هم به خیال خود چوب لای چرخ توسعه و آبادانی شوند و هم مانع موفقیت اکثریت جامعه برای چهار سال آتی، اما ایین گفتمان که کلید آن از ماهها پیش از انتخابات آغاز شده بود بازنده بزرگ انتخابات شد، و بار دیگر نشان داد که مردم از ادبیات توهین و کج اندیشانه بیزار هستند و هیچگاه فرصت ریشه زدن چنین گفتمانهایی را نخواهند داد و با رای خود جواب قاطعای دادند بر مطرح کنندگان چنین ادبیات بدور از از انسانیت و اخلاقیات بشری و چون همیشه نشان دادند که صحنه را برای مدعیان پوشالی خالی نخواهند کرد، و باری ۷۴%درصدی خود که در تاریخ این خطه بینظیر بوده است گفتمانی را مورد انتخاب قرار دادند، که نه میخواهد دهان مخالفین را بتن کند و نه در اندیشه آن است که مخالف را دشمن ببیند و نه ارزشهای انسانی و اخلاقی را برای دست یابی به قدرت و حس خود شیفتگی زیر سوال میبرد، و زنده باد مخالف من را در برابر گفتمان توهین و ناسزا وفحاشی قرار داد تا نه از خود بلکه از مردمان ریشه دار و صاحب خرد و اندیشه گچساران و باشت سخن گفته باشد و یاد آوری کند که در جامعه فرهیخته این دو شهر آنانی که چون کبک سر در برف نمودهاند جایگاهی نخواهند داشت و نمادی شود از مردمی که در طول تاریخشان همواره با فرهنگ و اندیشه عجین بوده و هستند، در پایان امیدوارم که دیگر هیچگاه آنچه که که در انتخابات گذشته رخ داد تکرار نشود و عقلا و دلسوزان جریانات سیاسی قلم و تریبون را از آنان که گرایشهای افراطی دارند بستایند، تا دیگر فضای خط و نشان کشیدن و تهمت و افترا و ناسزا و هر آنچه جملگی نشان از بیاخلاقی سیاسی است رخ ندهند زیرا آسیب حاصل از چنین گفتمانهایی در ابتدا در بهر گیرنده مطرح کنندگان این چنین ادبیاتهایی میشود و گاه به نام یک جناح سیاسی نوشته میشود مانند آنچه که در انتخابات گذشته روی داد و هر آنچه گذشت موجبات آن را فراهم کرد که کاندید مورد حمایت یک جناح سیاسی این چنین شکست بزرگی را در پرونده سیاسی خود ثبت نمایند و مصداق این بیت شدند
بزرگش نخوانند اهل خرد که نام بزرگان به زشتی برد
انتخابات سرانجام پس از روزها انتظار در ۷ اسفند برگزار شد و غلام رضا تاج گردون از مجموع ۸۹هزار و ۷۳۳ آرای صحیح ماخوذه با کسب ۶۶هزار و ۱۰۳ رای حائز اکثریت آرا شد.
در انتخابات هفتم اسفند حوزه انتخابیه شهرستانهای گچساران و باشت ۹۱ هزار و ۳۵۸ نفر پای صندوقهای رای رفتند.
علی پولادی وندا نیز با ۲۳هزار و ۱۷۴رای نفر دوم شد رای سه چهارم از جامعه گچساران و باشت به گفتمان تاجگردون خود نشان دهنده امید اکثریت قاطع مردم به روند رشد و توسعهای است که ریل گذاری آن از چهار سال پیش آغاز شده است، رای ۷۴%درصدی به گفتمان تاجگردون را از زاویههای متفاوتی میتوان مورد برسی و تحلیل قرار داد اما آنچه بیش از سایر موضوعات در انتخاباتی که گذشت برجسته مینمود تفاوت در خور نوع گفتمانهای مطرح شده از تریبونها بود در آن سو از بتن کردن صدای مخالفین و منتقدین و ادبیات بدور از شأن سیاسیون سخن رانده شد و در این سو تنها نوای زنده باد مخالف من به گوش رسید، بازنده رقابتهای های انتخاباتی را به جرس قاطع میتوان آنانی دانست که مدعیان اندیشه و خرد بودند و خود را در زمره مردان اول سیاست ورزی میدانستد،، اما در طول مدت رقابتهای انتخاباتی چنان به آلزایمر اجتماعی دچار شده بودند که حتی برای لحظهای به یاد نمیآورند، که در طول تاریخ هموار آنچه که به جای مانده است اخلاقیات است، و رعایت این اصل که مردمان اندیشمند و فرهیخته ایرانی در طول تاریخ پر فراز و نشیبشان همواره دست رد زدهاند بر سینه کسانی که در هر دورهای از تاریخ سیاسی این مرز و بوم از ادبیات بدور از جایگاه و منزلت جامعه ایرانی و اسلامی سخن راندهاند، اگر در روزهای پیش از انتخابات تریبونهای در اختیار کسانی قرار گرفت که این چنین تداعی کردند که تاب و توانشان در برابر جو بسیار کم بوده و دچار خودشیفتگی مزمن خواهند شد، در واژگان لغات برای توصیف اینان تنها میتوان اصطلاح جوگیران سیاسی را استخراج نمود، این اقلیت که سالهای سال بدنبال عرض اندام و اعلام موجودیت خود بودند، از فرصت خالی بودن اطرافیان یک کاندیدا از صاحبان فکر و اندیشه و استفاده کردند، و خود را در پشت تریبونها قرار دادند و ادبیات مطرحی از سوی اینان جامعه را در شک و حیرت فرو برد که چگونه میتوان این چنین ارزشهای اخلاقی و انسانی را زیر پا گذاشت، در روزهایی که گذشت با گفتمانی نخ نما، اتهام، و بدگویی و فراموشی تمام ناتوانیها و ضعفها خود به دنبال آن بودند که امید به فردا را از مردم بگیرند و هم به خیال خود چوب لای چرخ توسعه و آبادانی شوند و هم مانع موفقیت اکثریت جامعه برای چهار سال آتی، اما ایین گفتمان که کلید آن از ماهها پیش از انتخابات آغاز شده بود بازنده بزرگ انتخابات شد، و بار دیگر نشان داد که مردم از ادبیات توهین و کج اندیشانه بیزار هستند و هیچگاه فرصت ریشه زدن چنین گفتمانهایی را نخواهند داد و با رای خود جواب قاطعای دادند بر مطرح کنندگان چنین ادبیات بدور از از انسانیت و اخلاقیات بشری و چون همیشه نشان دادند که صحنه را برای مدعیان پوشالی خالی نخواهند کرد، و باری ۷۴%درصدی خود که در تاریخ این خطه بینظیر بوده است گفتمانی را مورد انتخاب قرار دادند، که نه میخواهد دهان مخالفین را بتن کند و نه در اندیشه آن است که مخالف را دشمن ببیند و نه ارزشهای انسانی و اخلاقی را برای دست یابی به قدرت و حس خود شیفتگی زیر سوال میبرد، و زنده باد مخالف من را در برابر گفتمان توهین و ناسزا وفحاشی قرار داد تا نه از خود بلکه از مردمان ریشه دار و صاحب خرد و اندیشه گچساران و باشت سخن گفته باشد و یاد آوری کند که در جامعه فرهیخته این دو شهر آنانی که چون کبک سر در برف نمودهاند جایگاهی نخواهند داشت و نمادی شود از مردمی که در طول تاریخشان همواره با فرهنگ و اندیشه عجین بوده و هستند، در پایان امیدوارم که دیگر هیچگاه آنچه که که در انتخابات گذشته رخ داد تکرار نشود و عقلا و دلسوزان جریانات سیاسی قلم و تریبون را از آنان که گرایشهای افراطی دارند بستایند، تا دیگر فضای خط و نشان کشیدن و تهمت و افترا و ناسزا و هر آنچه جملگی نشان از بیاخلاقی سیاسی است رخ ندهند زیرا آسیب حاصل از چنین گفتمانهایی در ابتدا در بهر گیرنده مطرح کنندگان این چنین ادبیاتهایی میشود و گاه به نام یک جناح سیاسی نوشته میشود مانند آنچه که در انتخابات گذشته روی داد و هر آنچه گذشت موجبات آن را فراهم کرد که کاندید مورد حمایت یک جناح سیاسی این چنین شکست بزرگی را در پرونده سیاسی خود ثبت نمایند و مصداق این بیت شدند
بزرگش نخوانند اهل خرد که نام بزرگان به زشتی برد