تاریخ انتشار
سه شنبه ۲۵ اسفند ۱۳۹۴ ساعت ۱۶:۰۷
کد مطلب : ۱۷۱۹۰۸
سید باقر و منتقدان در انتخاباتی که گذشت
۰
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛سعید ولایتی فر
بیش از دوهفته از برگزاری یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی میگذرد.
در اغلب حوزهها کاندیداها بصورت مستقیم راهی مجلس شدند و در برخی دیگر رقابت به دور دوم کشیده شد.
نکته جالب این دوره اعتماد مردم به کاندیداهای موجود در لیست موسوم به لیست امید در بسیاری از شهرها بود که با حمایت و تایید بزرگان جبهه اصلاحات شمار زیادی از کرسیهای مجلس را به خود اختصاص دادند.
در حوزه بویر احمد و دنا علیرغم اتحادی که از بزرگان اصلاح طلب انتظار میرفت متاسفانه هیچگاه آن همدلی بوجود نیامد و با کم کاری برخی بزرگان و دو دستگی، نماینده لیست امید (خروجی شورای هماهنگی، محمد بهرامی) نتوانست آرای لازمه aرا کسب کند تا غلام محمد زارعی برای دومین بار راهی بهارستان شود.
سید باقر موسوی جهان آباد نماینده ادوار پیشین که تا روز پایانی تایید صلاحیتها چشم امید با احراز صلاحیت خویش داشت پس از ناکامی در عبور از فیلترینگ شورای نگهبان به یاسوج سفر کرد.
نیمروز یک روز زمستانی در حالی که شمار بسیاری از اصلاح طلبان منتظر تصمیم سید باقر بودند در جمع مردمی که به استقبال ایشان رفته بودند سید باقر سکوت کرد و انتخاب کاندیدای اصلح را به عهده مردم گذاشت و اعلام موضع خویش را مشروط به احساس خطر در روزهای پایانی دانست.
کسی از دل سید باقر خبر ندارد، کسی کفهایش را نپوشید و با انها راه نرفت که قضاوتش کند آنچنان که باید.
اما سید باقر به تهران بازگشت و سکوتش را حفظ کرد، گویا خطر را احساس نکرده بود.
نزدیکان و یارانش اما سکوت نکردند و یکی پس از دیگری به سمت زارعی رفتند و زمزمه میکردند که با کاندیدای خروجی شورا هماهنگی مخالف و زارعی را برای پیشبرد اهداف مناسبتر میبینند.
پس از شکست نماینده اصلاحات (محمد بهرامی) هجمهها علیه سید باقر شروع شد، پیر و جوان سید باقر را مقصر میدانستند خود را خادم و سید باقر را خائن به اصلاحات خواندند وی را با سید صفر خفری مقایسه کردند و از رای خود به سید باقر در گذشته ابراز پشیمانی میکردند.
گفتند که سید باقر را مردم، سید باقر کردند درست است مردم به سید باقر اعتماد کردند اما سید باقر هم پاسخ این اعتماد را به خوبی داد.
مردم به هدایتخواه و زارعی هم رای دادند اما چرا آنها سید باقر و مورد اعتماد نشدند؟
بزرگی میفرماید همیشه از خوبیهای آدمها برای خودتان دیوار بسازید هر وقت در حق تو اشتباه یا بدی کردند یک آجر از دیوار را بردارید بیانصافیست اگر دیوار را خراب کنید.
متاسفانه در حق سید باقر بیانصافی شد. دیوار را تخریب کردند، مطالبی را به ایشان نسبت دادند و چنان پیشینهاش را انکار کردند که حق نبود.
حضرت باری تعالی در قرآن آسمانی اینچنین میفرماید:
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثِیرًا مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا یَغْتَب بَّعْضُکُم بَعْضًا أَیُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَن یَأْکُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتًا فَکَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَّحِیمٌ ﴿۱۲﴾
ترجمه آیه فوق بدین شرح است:
ای کسانی که ایمان آوردهاید! از بسیاری از گمانها بپرهیزید، چرا که بعضی از گمانها گناه است، و هرگز (در کار دیگران) تجسس نکنید، و هیچیک از شما دیگری را غیبت نکند، آیا کسی از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟ (به یقین) همه شما از این امر کراهت دارید، تقوای الهی پیشه کنید که خداوند توبه پذیر و مهربان است.
نیک واضح است که سید باقر با توجه به انتظارات، عملکردش در این دورد مورد پسند بسیاری از اصلاح طلبان نبود.
اما:
اگر قوام فروزان در لحظات پایانی، با بیمهری دوستان مواجه نمیشد،
اگر شورای نگهبان کمی مهربانانهتر صلاحیتها را مورد بررسی قرار میداد،
اگر سید رضا عسکری و مجموعه شورای هماهنگی چند صباحی صبر پیشه میکردند،
اگر سید باقر در پریکدان سکوت نمیکرد و از خروجی شورا حمایت میکرد،
اگر اعضای ستاد سید باقر هم منکر نظر شورای هماهنگی نمیشدند،
و در پایان اگر اصلاحات شکست نمیخورد، اکنون شاهد این بیمهریها نبودیم.
در مسیر این شکست مجموعهای از اشتباهات وجود داشت، شخصی و گروهی. این آخرین دوره انتخابات نبود،
امید است که اینها همه درس عبرت شود.
انتظارات از سید باقر بیش از اینها بود اما او تنها کسی نبود که به زعم ما کم کاری کرد و و آن چنان که باید عمل نکرد.
میشود تمام این نقدها را نوشت میشود به سید باقر انتقاد کرد اما نمیشود منکر اقدامات پیشین وی شد، سخت میشود که سید باقر را به خاطر گذشتهاش دوست نداشت.
در پایان جملهای برای سید باقر موسوی جهان آباد:
به سوی ماه بروید! حتی اگر خطا رفته باشید، در میان ستارهها هستید.
بیش از دوهفته از برگزاری یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی میگذرد.
در اغلب حوزهها کاندیداها بصورت مستقیم راهی مجلس شدند و در برخی دیگر رقابت به دور دوم کشیده شد.
نکته جالب این دوره اعتماد مردم به کاندیداهای موجود در لیست موسوم به لیست امید در بسیاری از شهرها بود که با حمایت و تایید بزرگان جبهه اصلاحات شمار زیادی از کرسیهای مجلس را به خود اختصاص دادند.
در حوزه بویر احمد و دنا علیرغم اتحادی که از بزرگان اصلاح طلب انتظار میرفت متاسفانه هیچگاه آن همدلی بوجود نیامد و با کم کاری برخی بزرگان و دو دستگی، نماینده لیست امید (خروجی شورای هماهنگی، محمد بهرامی) نتوانست آرای لازمه aرا کسب کند تا غلام محمد زارعی برای دومین بار راهی بهارستان شود.
سید باقر موسوی جهان آباد نماینده ادوار پیشین که تا روز پایانی تایید صلاحیتها چشم امید با احراز صلاحیت خویش داشت پس از ناکامی در عبور از فیلترینگ شورای نگهبان به یاسوج سفر کرد.
نیمروز یک روز زمستانی در حالی که شمار بسیاری از اصلاح طلبان منتظر تصمیم سید باقر بودند در جمع مردمی که به استقبال ایشان رفته بودند سید باقر سکوت کرد و انتخاب کاندیدای اصلح را به عهده مردم گذاشت و اعلام موضع خویش را مشروط به احساس خطر در روزهای پایانی دانست.
کسی از دل سید باقر خبر ندارد، کسی کفهایش را نپوشید و با انها راه نرفت که قضاوتش کند آنچنان که باید.
اما سید باقر به تهران بازگشت و سکوتش را حفظ کرد، گویا خطر را احساس نکرده بود.
نزدیکان و یارانش اما سکوت نکردند و یکی پس از دیگری به سمت زارعی رفتند و زمزمه میکردند که با کاندیدای خروجی شورا هماهنگی مخالف و زارعی را برای پیشبرد اهداف مناسبتر میبینند.
پس از شکست نماینده اصلاحات (محمد بهرامی) هجمهها علیه سید باقر شروع شد، پیر و جوان سید باقر را مقصر میدانستند خود را خادم و سید باقر را خائن به اصلاحات خواندند وی را با سید صفر خفری مقایسه کردند و از رای خود به سید باقر در گذشته ابراز پشیمانی میکردند.
گفتند که سید باقر را مردم، سید باقر کردند درست است مردم به سید باقر اعتماد کردند اما سید باقر هم پاسخ این اعتماد را به خوبی داد.
مردم به هدایتخواه و زارعی هم رای دادند اما چرا آنها سید باقر و مورد اعتماد نشدند؟
بزرگی میفرماید همیشه از خوبیهای آدمها برای خودتان دیوار بسازید هر وقت در حق تو اشتباه یا بدی کردند یک آجر از دیوار را بردارید بیانصافیست اگر دیوار را خراب کنید.
متاسفانه در حق سید باقر بیانصافی شد. دیوار را تخریب کردند، مطالبی را به ایشان نسبت دادند و چنان پیشینهاش را انکار کردند که حق نبود.
حضرت باری تعالی در قرآن آسمانی اینچنین میفرماید:
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثِیرًا مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا یَغْتَب بَّعْضُکُم بَعْضًا أَیُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَن یَأْکُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتًا فَکَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَّحِیمٌ ﴿۱۲﴾
ترجمه آیه فوق بدین شرح است:
ای کسانی که ایمان آوردهاید! از بسیاری از گمانها بپرهیزید، چرا که بعضی از گمانها گناه است، و هرگز (در کار دیگران) تجسس نکنید، و هیچیک از شما دیگری را غیبت نکند، آیا کسی از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟ (به یقین) همه شما از این امر کراهت دارید، تقوای الهی پیشه کنید که خداوند توبه پذیر و مهربان است.
نیک واضح است که سید باقر با توجه به انتظارات، عملکردش در این دورد مورد پسند بسیاری از اصلاح طلبان نبود.
اما:
اگر قوام فروزان در لحظات پایانی، با بیمهری دوستان مواجه نمیشد،
اگر شورای نگهبان کمی مهربانانهتر صلاحیتها را مورد بررسی قرار میداد،
اگر سید رضا عسکری و مجموعه شورای هماهنگی چند صباحی صبر پیشه میکردند،
اگر سید باقر در پریکدان سکوت نمیکرد و از خروجی شورا حمایت میکرد،
اگر اعضای ستاد سید باقر هم منکر نظر شورای هماهنگی نمیشدند،
و در پایان اگر اصلاحات شکست نمیخورد، اکنون شاهد این بیمهریها نبودیم.
در مسیر این شکست مجموعهای از اشتباهات وجود داشت، شخصی و گروهی. این آخرین دوره انتخابات نبود،
امید است که اینها همه درس عبرت شود.
انتظارات از سید باقر بیش از اینها بود اما او تنها کسی نبود که به زعم ما کم کاری کرد و و آن چنان که باید عمل نکرد.
میشود تمام این نقدها را نوشت میشود به سید باقر انتقاد کرد اما نمیشود منکر اقدامات پیشین وی شد، سخت میشود که سید باقر را به خاطر گذشتهاش دوست نداشت.
در پایان جملهای برای سید باقر موسوی جهان آباد:
به سوی ماه بروید! حتی اگر خطا رفته باشید، در میان ستارهها هستید.