تاریخ انتشار
پنجشنبه ۶ اسفند ۱۳۹۴ ساعت ۰۰:۴۰
کد مطلب : ۱۷۰۵۳۲
انتخاب اصلح!؟
۰
کبنا ؛سید شهریار دانشمند
در انتخابهایی که جنبه ملی دارد و میتواند زندگی و آینده شهر، استان و کشورمان را تحت تاثیر قرار دهد باید دانست که یک اشتباه نادرست و غلط منجر به پشیمانی و بروز پیامدهای سنگینی برای فرد و جامعه میگردد چه بسا تاکنون نیز شهروندانمان خسارتهای مادی و معنوی زیادی را به دلیل همین اشتباهات در دورههای مختلف پرداخت نمودهاند.
مسأله انتخابات، مسأله سپردن سرنوشت مسائل اقتصادى، فرهنگى، اجتماعی و مسائل گوناگون دیگر و بخش عمده امکانات و پتانسیل یک منطقه به یک نفر و یک مجموعه است. اینجا جایى نیست که من و شما بتوانیم به حداقل اکتفاء کنیم؛ دنبال حداکثر باشید؛ بهترین را انتخاب کنید.
بهترین کیست؟ من نسبت به شخص، هیچگونه نظرى ابراز نمیکنم؛ اما بهترین، آن کسى است که درد منطقه و مردم را بداند، با مردم یگانه و صمیمى باشد، از فساد دور باشد، دنبال اشرافیگرى خودش نباشد البته که آفت بزرگ ما اشرافیگرى و تجمل پرستى است. به کسى گرایش پیدا کنیم که به معیشت، به آینده و به عزت مردم اهمیت مىدهد. تبلیغات رنگین و متنوع ملاک نیست؛ وعدههاى غیر عملى ملاک صلاحیت که نه بلکه ملاک عدم صلاحیت است.
نقاط ضعف و قوت؛ آن چیزهائی که امروز برای نماینده نقاط قوّت محسوب میشود، باید در نماینده بعدی وجود داشته باشد، و آنکه امروز نقاط ضعف شناخته میشود را باید با انتخاب مناسبتر از خود دور کنیم. یعنی در سلسلهی نمایندگانی که پشت سر هم میآیند، باید رو به پیشرفت، تعالی و تکامل باشیم. بنابراین باید از دورههای گذشته درس بگیریم، در این دوران عدهای با بیتفاوتی به دنبال زندگی خودشان بودند و سکوت کردند و عدهای نیز به دنبال کاسبی رفتند اما برخی هم در وسط میدان به دنبال آگاه سازی مردم و کمک به کشور و منطقه بودند، اقدامات این دسته از افراد با کسانی که سکوت کرده و بیتفاوت بودند هیچگاه قابل مقایسه نیست.
وظایف نماینده؛ یکی از راههایی که برای شناخت اصلح به ما کمک میکند، شناخت وظایف نماینده است. طبق اصول متعدد قانون اساسی جمهوری اسلامی نمایندگان وظایف و اختیارات خطیر و گستردهای دارند که اگر به آنها عمل شود میتواند برای کشور بسیار سودمند باشد. از جمله حق اظهار نظر در تمام مسایل کشور، وضع قانون، تصویب طرحها و لوایح، تحقیق و تفحص، تصویب عهدنامهها و موافقتهای بین المللی، هرگونه تغییر در خطوط مرزی، رای اعتماد به وزرا، سوال و استیضاح وزرا و رییس جمهور و...
تخصص؛ چنانچه نماینده دارای تخصص باشد بیجهت در رای دادن به لایحه و طرحی قیام نمیکند بلکه رای او (مثبت یا منفی) به طرح و لایحه براساس آگاهی و تخصص است و نتیجه آن تصویب قوانینی است که کشور را در مسیر توسعه و تعالی و ترقی قرار میدهد و البته قانون خوب نیاز به اجرای خوب دارد تا کارایی داشته باشد و برای اجرای خوب و نتیجه بخش کنترل و نظارت لازم است که خوشبختانه یکی دیگر از وظایف نمایندگان است. اگر نظارتهای دقیقتری از سوی نمایندگان بر دستگاههای اجرایی وجود داشت قطعاً وضعیت بهتری داشتیم.
و البته کلان نگری بجای بخشی نگری و جزیی نگری؛ نماینده باید در کنار حوزه انتخابیهاش بعنوان نماینده ملت دغدغهی حقوق همهی ملت را داشته باشد و بالحاظ منافع ملی بعنوان نماینده یک حوزه خاص از حقوق حوزهاش با شجاعت و درایت، با منطق استدلال و با قاطعیت دفاع کند.
قدرت بیان؛ بسیار مهم است چرا که نماینده از جانب ملت نطق میکند و مهترین ابزارش در مجلس جهت موافقت یا مخالت، سوال و استیضاح و یا تذکر آیین نامهای قدرت سخنوری است، باید با این ویژگی بتواند در مدت زمان کوتاه و محدود حداکثر استفاده را در راستای احقاق حقوق ملت وحوزه انتخابیه خود ببرد.
شجاعت؛ نقش مهمی در ایفای تمام وظایف دارد. فردی شجاع است که بدون اضطراب و دلهره و ترس نظارت میکند تحقیق و تفحص میکند. به راحتی مخالفتش را با لوایحی که بنظرش سودی برای کشور ندارد اعلام میکند. با قدرت و صلابت سوال و استیضاح (اگر ضروری باشد) میکند. دو ویژگی مهم در مدرس نداشتن ترس و نداشتن طمع بودکه از او اسطوره ساخت.
در نهایت موارد زیر به صورت تیتر وار نیز جهت کمک به انتخاب مناسبتر عنوان میگردد:
بصیرت سیاسی و اطلاع از مسایل روز ایران و جهان
عدالت را نه در توزیع همه جانبه و متوازن فقر، بلکه در توزیع متناسب ثروت بداند.
تفاوت کارآفرینی و اشتغال زایی را بداند.
تفاوت اختیارات رئیس جمهور، وزیر و نماینده مجلس را بداند و وعدهای خارج از حوزه مسولیت خود ندهد.
تعریفی جامع و دقیق از منافع ملی داشته باشد.
محورها اصلی هر یک از برنامههای توسعه قبلی کشور را بداند. مهمترین توفیقات و عدم توفیقهای برنامههای توسعه را بتواند بیان و علل و عوامل آنرا تحلیل کند.
توسعه دانش بنیان را مقدم بر رانت خواری، باند بازی و قومگرایی بداند و تعداد هنرمندان، معلمان و اساتید در لایه اول دوستان، مشاوران و همراهانش از صنف محترم پیمانکاران کمتر نباشد.
با اصول علمی و معاهدههای بین المللی آشنایی داشته باشد و چرا که با ابزار و افکار دوران کشاورزی و صنعتی نمیتوان در عصر دانایی موفق بود.
اگر هیچکدام از شرایط فوق را نداشت حداقل به خدا معتقد باشد و خدا را ناظر بر اعمال خود بداند.
با این حال وقتی تمام ویژگیها در یک نفر جمع نیست و در مقام اولویتگذاری هستیم، باید دید داشتن هر کدام از موارد عنوان شده تا چه اندازه اولویت دارد. در چنین شرایطی این تفکر را میطلبد که نیازها و مشکلات خود را اولویت بندی کنیم و به چالشهایی که الویت بیشتری دارند و نیازمند رسیدگی ضروری و اقدام عملی است بپردازیم. ببینیم در کدام حوزهها ضعف و مشکل داریم و چه چیزهایی برای پیشرفت منطقه لازم و ضروری است، در چه حوزههایی دچار فقر و کمبود هستیم و به چه شاخصهایی نیازمندیم کدام یک از کاندیداها میتوانند در حوزههایی که دارای کمبود و ضعف هستیم مثمر ثمر باشد.
سخن آخر:
در کشور ما هم هرچند که در میان بسیاری از نخبگان و سیاسیون اخلاق حرف اول را میزند، اما این مهمترین مؤلفه انسانی در حال کمرنگ شدن در عرصه سیاسی است. باید توجه کرد که هر قلم و قدمی که فضای سیاسی منطقه را به سمت بیانگیزشی و بیتحرکی و بیتفاوتی سوق میدهد، قطعا به شر میرود و باید در مسیر خود تجدید نظر کند و به رعایت تقوای انتخاباتی توصیه شود. بیتردید حاکم شدن ادبیات غیراخلاقی در فضای سیاسی جامعه افکار عمومی را هم تحت تأثیر قرار داده و تأثیری غیرقابل جبران در عرصه اجتماع همچون گذشته خواهد گذاشت.
در انتخابهایی که جنبه ملی دارد و میتواند زندگی و آینده شهر، استان و کشورمان را تحت تاثیر قرار دهد باید دانست که یک اشتباه نادرست و غلط منجر به پشیمانی و بروز پیامدهای سنگینی برای فرد و جامعه میگردد چه بسا تاکنون نیز شهروندانمان خسارتهای مادی و معنوی زیادی را به دلیل همین اشتباهات در دورههای مختلف پرداخت نمودهاند.
مسأله انتخابات، مسأله سپردن سرنوشت مسائل اقتصادى، فرهنگى، اجتماعی و مسائل گوناگون دیگر و بخش عمده امکانات و پتانسیل یک منطقه به یک نفر و یک مجموعه است. اینجا جایى نیست که من و شما بتوانیم به حداقل اکتفاء کنیم؛ دنبال حداکثر باشید؛ بهترین را انتخاب کنید.
بهترین کیست؟ من نسبت به شخص، هیچگونه نظرى ابراز نمیکنم؛ اما بهترین، آن کسى است که درد منطقه و مردم را بداند، با مردم یگانه و صمیمى باشد، از فساد دور باشد، دنبال اشرافیگرى خودش نباشد البته که آفت بزرگ ما اشرافیگرى و تجمل پرستى است. به کسى گرایش پیدا کنیم که به معیشت، به آینده و به عزت مردم اهمیت مىدهد. تبلیغات رنگین و متنوع ملاک نیست؛ وعدههاى غیر عملى ملاک صلاحیت که نه بلکه ملاک عدم صلاحیت است.
نقاط ضعف و قوت؛ آن چیزهائی که امروز برای نماینده نقاط قوّت محسوب میشود، باید در نماینده بعدی وجود داشته باشد، و آنکه امروز نقاط ضعف شناخته میشود را باید با انتخاب مناسبتر از خود دور کنیم. یعنی در سلسلهی نمایندگانی که پشت سر هم میآیند، باید رو به پیشرفت، تعالی و تکامل باشیم. بنابراین باید از دورههای گذشته درس بگیریم، در این دوران عدهای با بیتفاوتی به دنبال زندگی خودشان بودند و سکوت کردند و عدهای نیز به دنبال کاسبی رفتند اما برخی هم در وسط میدان به دنبال آگاه سازی مردم و کمک به کشور و منطقه بودند، اقدامات این دسته از افراد با کسانی که سکوت کرده و بیتفاوت بودند هیچگاه قابل مقایسه نیست.
وظایف نماینده؛ یکی از راههایی که برای شناخت اصلح به ما کمک میکند، شناخت وظایف نماینده است. طبق اصول متعدد قانون اساسی جمهوری اسلامی نمایندگان وظایف و اختیارات خطیر و گستردهای دارند که اگر به آنها عمل شود میتواند برای کشور بسیار سودمند باشد. از جمله حق اظهار نظر در تمام مسایل کشور، وضع قانون، تصویب طرحها و لوایح، تحقیق و تفحص، تصویب عهدنامهها و موافقتهای بین المللی، هرگونه تغییر در خطوط مرزی، رای اعتماد به وزرا، سوال و استیضاح وزرا و رییس جمهور و...
تخصص؛ چنانچه نماینده دارای تخصص باشد بیجهت در رای دادن به لایحه و طرحی قیام نمیکند بلکه رای او (مثبت یا منفی) به طرح و لایحه براساس آگاهی و تخصص است و نتیجه آن تصویب قوانینی است که کشور را در مسیر توسعه و تعالی و ترقی قرار میدهد و البته قانون خوب نیاز به اجرای خوب دارد تا کارایی داشته باشد و برای اجرای خوب و نتیجه بخش کنترل و نظارت لازم است که خوشبختانه یکی دیگر از وظایف نمایندگان است. اگر نظارتهای دقیقتری از سوی نمایندگان بر دستگاههای اجرایی وجود داشت قطعاً وضعیت بهتری داشتیم.
و البته کلان نگری بجای بخشی نگری و جزیی نگری؛ نماینده باید در کنار حوزه انتخابیهاش بعنوان نماینده ملت دغدغهی حقوق همهی ملت را داشته باشد و بالحاظ منافع ملی بعنوان نماینده یک حوزه خاص از حقوق حوزهاش با شجاعت و درایت، با منطق استدلال و با قاطعیت دفاع کند.
قدرت بیان؛ بسیار مهم است چرا که نماینده از جانب ملت نطق میکند و مهترین ابزارش در مجلس جهت موافقت یا مخالت، سوال و استیضاح و یا تذکر آیین نامهای قدرت سخنوری است، باید با این ویژگی بتواند در مدت زمان کوتاه و محدود حداکثر استفاده را در راستای احقاق حقوق ملت وحوزه انتخابیه خود ببرد.
شجاعت؛ نقش مهمی در ایفای تمام وظایف دارد. فردی شجاع است که بدون اضطراب و دلهره و ترس نظارت میکند تحقیق و تفحص میکند. به راحتی مخالفتش را با لوایحی که بنظرش سودی برای کشور ندارد اعلام میکند. با قدرت و صلابت سوال و استیضاح (اگر ضروری باشد) میکند. دو ویژگی مهم در مدرس نداشتن ترس و نداشتن طمع بودکه از او اسطوره ساخت.
در نهایت موارد زیر به صورت تیتر وار نیز جهت کمک به انتخاب مناسبتر عنوان میگردد:
بصیرت سیاسی و اطلاع از مسایل روز ایران و جهان
عدالت را نه در توزیع همه جانبه و متوازن فقر، بلکه در توزیع متناسب ثروت بداند.
تفاوت کارآفرینی و اشتغال زایی را بداند.
تفاوت اختیارات رئیس جمهور، وزیر و نماینده مجلس را بداند و وعدهای خارج از حوزه مسولیت خود ندهد.
تعریفی جامع و دقیق از منافع ملی داشته باشد.
محورها اصلی هر یک از برنامههای توسعه قبلی کشور را بداند. مهمترین توفیقات و عدم توفیقهای برنامههای توسعه را بتواند بیان و علل و عوامل آنرا تحلیل کند.
توسعه دانش بنیان را مقدم بر رانت خواری، باند بازی و قومگرایی بداند و تعداد هنرمندان، معلمان و اساتید در لایه اول دوستان، مشاوران و همراهانش از صنف محترم پیمانکاران کمتر نباشد.
با اصول علمی و معاهدههای بین المللی آشنایی داشته باشد و چرا که با ابزار و افکار دوران کشاورزی و صنعتی نمیتوان در عصر دانایی موفق بود.
اگر هیچکدام از شرایط فوق را نداشت حداقل به خدا معتقد باشد و خدا را ناظر بر اعمال خود بداند.
با این حال وقتی تمام ویژگیها در یک نفر جمع نیست و در مقام اولویتگذاری هستیم، باید دید داشتن هر کدام از موارد عنوان شده تا چه اندازه اولویت دارد. در چنین شرایطی این تفکر را میطلبد که نیازها و مشکلات خود را اولویت بندی کنیم و به چالشهایی که الویت بیشتری دارند و نیازمند رسیدگی ضروری و اقدام عملی است بپردازیم. ببینیم در کدام حوزهها ضعف و مشکل داریم و چه چیزهایی برای پیشرفت منطقه لازم و ضروری است، در چه حوزههایی دچار فقر و کمبود هستیم و به چه شاخصهایی نیازمندیم کدام یک از کاندیداها میتوانند در حوزههایی که دارای کمبود و ضعف هستیم مثمر ثمر باشد.
سخن آخر:
در کشور ما هم هرچند که در میان بسیاری از نخبگان و سیاسیون اخلاق حرف اول را میزند، اما این مهمترین مؤلفه انسانی در حال کمرنگ شدن در عرصه سیاسی است. باید توجه کرد که هر قلم و قدمی که فضای سیاسی منطقه را به سمت بیانگیزشی و بیتحرکی و بیتفاوتی سوق میدهد، قطعا به شر میرود و باید در مسیر خود تجدید نظر کند و به رعایت تقوای انتخاباتی توصیه شود. بیتردید حاکم شدن ادبیات غیراخلاقی در فضای سیاسی جامعه افکار عمومی را هم تحت تأثیر قرار داده و تأثیری غیرقابل جبران در عرصه اجتماع همچون گذشته خواهد گذاشت.