آیا اصلاح طلبان کهگیلویه شکست را دوست دارند؟!

کبنا ؛ ا-ن

در مطلب گذشته رقبات دو مثلث در کهگیلویه چه میشود؟ در مورد رقابت دو مثلث سیاسی در کهگیلویه و تمام فرضیات ممکن در انتخابات به طور خلاصه صحبت کردیم. در این مطلب سعی بر این شده که اصلاح طلبان کهگیلویه را بیشتر مورد نقد قرار بدهیم. همه می‌دانند که کهگیلویه قریب به بییست و اندی سال است که نماینده‌اش همیشه از طیف اصول گرا بوده است. در دولت اصلاحات نیز نماینده کهگیلویه از هر طیفی که بوده ولی اصلاحات نبود!‌‌ همان طوری که مستحضرید در این چند روز اصلاح طلبان کهگیلویه طبق قرار قبلی و با توجه به روشن شدن وضعیت تایید و رد صلاحیت‌ها گرد هم امدند تا بتوانند به اجماع و معرفی کاندیدای واحد برسند. شرایط در جناح مقابل به صورتی است که بهترین فرصت و به عبارتی راحت‌ترین شرایط برای فرستادن نماینده‌ای از اصلاحات به مجلس فراهم امده. همگان به این قضیه واقف هستند که توده بیشتر مردم در کهگیلویه طرفدار اصلاحات هستند اما دو قطبی درون گروهی این جریان باعث نامیدی و سرخوردگی مردم و شکست‌های متوالی شده است. طبق شنیده‌ها در جلسه اجماع این هفته حدود ۳۰ نفر حضور داشتند و از این تعدد حدود ۱۵ نفر به گزینه نزدیک به دکتر لاهوتی رای دادند اما در طیف نزدیک به منطقیان چند صدایی وجود داشت. اصلا در این گفتار قصد نداریم به نقد کاندیدای احتمالی اجماع بپردازیم و در مطلب آینده به صورت فرد به فرد تمام گزینه‌های مطرح شده مورد بررسی قرار می‌گیرند. بدون تعارف و از سر دلسوزی و نگرانی با دکتر لاهوتی و استاد منطقیان صحبت کنیم چرا که بیشتر مردم دیگر صبرشان در حال تمام شدن است. کسی منکر مرارت‌ها و رنج‌های این دو بزرگ نیست اما انچه که از رفتار این دو عزیز فهمیده شده ودر این چند روز بیشتر رنگ واقعیت به خودش گرفته این است که به وضع موجود راضی‌اند. به عبارتی این برداشت می‌شود که خدای نکرده شاید آن‌ها می‌خواهند مانند دوران دولت اصلاحات و حالا که در رقابت برای رسیدن به صندلی مجلس نیستند شرایط جوری پیش برود که به شکست اصلاحات در کهگیلویه بیانجامد!!. به این صورت که از آنجایی که دولت، دولت نزدیک به اصلاح طلبان است مانند این دو سال گذشته همین که برای چیدمان رییس ادارت از ان‌ها مشورت گرفته شود کافی است!. البته اینه فکر‌های ناجور و منفی‌ای هست که به ذهن ما‌ها متبادر می‌شود! با عرض معذرت از این دو بزرگ زحمت کشیده ولی این موضوعی است که اکنون بیشتر از هر زمان دیگری ذهن مردم را درگیر خودش کرده است. البته در این بین نباید از حرکت بدون توپ دکتر تاجگردون در وضعیت تصمیم گیری اجماع کهگیلویه غافل بود. اما دلیل این حرف چیست؟!! اول اینکه هرچند دکتر تاجگردون شخصیت کشوری است و وجودش برای استان مایه مباهات و افتخار است اما در ضمیر ناخودگاهش ممکن است علاقه‌ای به این نداشته باشد که شخصیت اصلاح طلب و قوی از استان در کنارش وارد مجلس شود تا همچنان خودش باشد و خودش! البته ممکن است خود دکتر واقعا همچین چیزی در ذهن نداشته باشد اما کارهای ایشان ممکن است ناخواسته در ذهن مردم تداعی کننده این امر باشد. دوم اینکه استاد منطقیان با اینکه بار‌ها در صحبت‌های خویش تاکید می‌کند که هدفش پیشرفت و سربلندی فکر و عقیده‌اش است و به قول خودش این تنش‌ها با این هدف است که ((جر سر پستله!!)) اما در عمل خودش بیشتر از بقیه وارد جزییات پست گرفتن و پست دادن به این و آن و از همه جالب‌تر تیر و طایفه نزدیک به خود می‌شود. از طرفی در چند سال اخیر استاد منطقیان به غلام رضا تاجگردون بیشتر نزدیک شده است و ممکن است فکر کند اگر اصلاحات در کهگیلویه شکست بخورد با توجه به نفوذ دکتر تاجگردون بر پست‌های کلیدی در استان و همچنین تجربه بیشتر دکتر تاجگردون در مجلس بعدی به طبع قدرت خودش را در کهگیلویه نیز بیشتر ببیند. آنچه گفته شد همه انتقادی دوستانه و درون گروهی و از سر نگرانی و دلسوزی بوده است. و صرفا تحلیلی موشکافانه بر رفتا دو بزرگ اصلاحات کهگیلویه در جلسه اجماع این چند روز می‌باشد. بنابرین بهتر است این دو بزرگوار همانند دکتر عارف برای محبوب ماندن و ماندگا رشدن در دل مردم تا دیر نشده اقدام به معرفی یک گزینه واحد و قدرتمند برای سربلندی اصلاح طلبان و از همه واجب ترسربلندی مردم کهگیلویه بکنند. تا کهگیلویه از این بیشتر به منطقه ارواح تبدیل نشود.

ادامه دارد...