مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛سید علی عباس محدث
در جایی که باید سیاستمداران ما به طور مستقیم یا غیر مستقیم، توانمندی خود را به مردم معرفی کنند و خلاقیت و جوهر مدیریتی خود را در دنیای سیاست و در قالب نماینده پارلمانی عرضه کنند، متأسفانه افاضاتی را میشنویم که خود دال بر بی هنری و کج اندیشی شبه نخبگان سیاسی مان است. این روزها که نامزدهای انتخابات استان، در هر کوی و برزنی، و با سیاق گذشته، در ایلات و طوایف مختلف و با همراهی ریش سفیدان و بزرگان قبایل، به ایراد سخن میپردازند و گروهی هم که کعبهی آمالشان رد صلاحیت شد و این بار، مهر تأیید ملت بر آن کوبیده شد، بدون توجه به خواست عمومی مردم و نظام نامههای کلان مملکت اسلامی مان، نیازهای مردم را قربانی منیت های خود کرده و با ژستهای روشنفکرانه، بی تدبیریهایی را که در دوران اصلاحات بر جای نهادند، به رقیب علمی و توانمند خود نسبت میدهند. این دوستان، با علم به اینکه قدرت مدیریت و درایت آقای دکتر هدایت خواه را نمیتوانند کتمان کنند، خواست مردم را نادیده گرفته و با هدف بهره و ریهای سیاسی، یا به اردوگاه شبه اصولگرایان بی اندیشه و گفتمان رفته و آنان را حمایت میکنند و یا مرثیه یار خود را فریاد میزنند.
این چهرههای سیاسی که خود را فرا استانی میدانند، فراموش کردهاند که همین باقر خان در مجلس ششم به همراه دوستانش، چه خون دلی به رهبری دادند و چه مشکلاتی را برای این ملت بو جود آوردند؟ فراموش کردهاند که باقر خان عزیزشان که امروز چهره کاریزمایی برای مردم میخوانندش، در حالی که رئیس دولت اصلاحات میهمان مردم استان بود، چگونه رئیس جمهور وقت را به واکنش واداشت؟ همین افراد هستند که دکتر تاج گردون، اصلاحاتی فرهیخته و فهیم استان را، چون با سازشان نمیرقصد، اصولگرا و وقتی نام نیک ایشان در سطح ملی میدرخشد، اصلاح طلب میخوانندش. همین روشنفکرم آبان هستند که میگفتند تنها کسی که میتواند تاج گردون را از این میدان داری به زیر بکشد، باقر خان هست و باید بیاید و به هر شکل ممکن اسب سرکش تاج گردون را مهار کند. در شهرستان کهگیلویه و در اوج قدرت نمایی حضرات، و علیرغم فیلترینیگ همه سازههای انتخابات، نتوانستند تدبیری بی اندیشند که سلسله پیروزیهای حاج آقای موحد را قطع نمایند. آیا همان دوره و دوران قبل تر از آن را تجربه نکردند که مجدداً در انتخابات دور گذشته و بدون توجه به توانمندهای دکتر هدایت خواه و یا دکتر بهرامی، نجفی دیگری (نماینده دور سوم مجلس از حوزه انتخابیه کهگیلویه و گچساران) یا محقق (کاندیدای منتخب همان شهرستانها) را به مرکز استان تحمیل کردند که امروز نه راه بازگشت با اصل خویش را دارند و نه میتوانند دکتر بهرامی را به عنوان منتخب اصلاح طلبان بپذیرند و نه امکان حمایت از نماینده فعلی مرکز استان با وجود ضعفهای غیر قابل جبرانش را دارند.
این بد اندیشی ها تا جایی پیش رفته که واژههایی را که خود به آن اشتهار دارند را، به دکتر هدایت خواه نسبت میدهند و غافلاند از اینکه اساس این مملکت بر پایه عزت، اقتدار و سربلندی مردم بنا نهاده شده است. چرا به مردم و دوستداران اصلاحات پاسخ نمیدهید که وجود نماینده فعلی مرکز استان، چه ثمرهی نیکی برای جریان اصلاح طلبی داشته است؟ کدام برنامه و هنر ذاتی نماینده مرکز استان با مرام نامه اصلاحات انطباق دارد؟ چرا به این سیل عظیم اصلاحاتیهای معترض به نماینده فعلی، پاسخهای بی محتوا و شعارهای به دور از منطق و ادب به دیگران را میدهید؟
نهایت تفکر، عقلانیت و رهبری شما برای جریان اصلاحات مرکز استان، کسی بود که چهار سال در مجلس، کمتر از ۲۰ دقیقه نطق داشته و بیش از ۶۰۰ پرواز (بی نتیجه و اکثراً برای شرکت در مجالس اجتماعی)، به استان داشتند. همان که بجای معرفی عملکرد کاربردی خود، میگوید، دیگران (دکتر هدایت خواه) در کمیسیون فرهنگی بیکار بودند. کسی را میگوید بیکار، که بیش از ۱۲۰۰۰ مکاتبه برای تبیین چالشها، محدودیتها و فرصتهای مهم پیش روی استان به دولت داشتند، کسی را میگوید بیکار که د رحوزه های مختلف فرهنگی، اجتماعی و سیاسی، صاحب نظر بودند. کسی را میگوید بیکار که کارنامه یک سالش برابر با ۸ سال نمایندگی باقر خان شما و خودش (نماینده فعلی) بوده است. اینکه شما در خانه بنشینید و با لفاظی روشنگری کنید و نماینده منتخبتان نیز از دوستی افسانه ایش با باقر خانتان قصه بگوید، مصداق «من آنم که رستم بود پهلوان» است.
در جایی که باید سیاستمداران ما به طور مستقیم یا غیر مستقیم، توانمندی خود را به مردم معرفی کنند و خلاقیت و جوهر مدیریتی خود را در دنیای سیاست و در قالب نماینده پارلمانی عرضه کنند، متأسفانه افاضاتی را میشنویم که خود دال بر بی هنری و کج اندیشی شبه نخبگان سیاسی مان است. این روزها که نامزدهای انتخابات استان، در هر کوی و برزنی، و با سیاق گذشته، در ایلات و طوایف مختلف و با همراهی ریش سفیدان و بزرگان قبایل، به ایراد سخن میپردازند و گروهی هم که کعبهی آمالشان رد صلاحیت شد و این بار، مهر تأیید ملت بر آن کوبیده شد، بدون توجه به خواست عمومی مردم و نظام نامههای کلان مملکت اسلامی مان، نیازهای مردم را قربانی منیت های خود کرده و با ژستهای روشنفکرانه، بی تدبیریهایی را که در دوران اصلاحات بر جای نهادند، به رقیب علمی و توانمند خود نسبت میدهند. این دوستان، با علم به اینکه قدرت مدیریت و درایت آقای دکتر هدایت خواه را نمیتوانند کتمان کنند، خواست مردم را نادیده گرفته و با هدف بهره و ریهای سیاسی، یا به اردوگاه شبه اصولگرایان بی اندیشه و گفتمان رفته و آنان را حمایت میکنند و یا مرثیه یار خود را فریاد میزنند.
این چهرههای سیاسی که خود را فرا استانی میدانند، فراموش کردهاند که همین باقر خان در مجلس ششم به همراه دوستانش، چه خون دلی به رهبری دادند و چه مشکلاتی را برای این ملت بو جود آوردند؟ فراموش کردهاند که باقر خان عزیزشان که امروز چهره کاریزمایی برای مردم میخوانندش، در حالی که رئیس دولت اصلاحات میهمان مردم استان بود، چگونه رئیس جمهور وقت را به واکنش واداشت؟ همین افراد هستند که دکتر تاج گردون، اصلاحاتی فرهیخته و فهیم استان را، چون با سازشان نمیرقصد، اصولگرا و وقتی نام نیک ایشان در سطح ملی میدرخشد، اصلاح طلب میخوانندش. همین روشنفکرم آبان هستند که میگفتند تنها کسی که میتواند تاج گردون را از این میدان داری به زیر بکشد، باقر خان هست و باید بیاید و به هر شکل ممکن اسب سرکش تاج گردون را مهار کند. در شهرستان کهگیلویه و در اوج قدرت نمایی حضرات، و علیرغم فیلترینیگ همه سازههای انتخابات، نتوانستند تدبیری بی اندیشند که سلسله پیروزیهای حاج آقای موحد را قطع نمایند. آیا همان دوره و دوران قبل تر از آن را تجربه نکردند که مجدداً در انتخابات دور گذشته و بدون توجه به توانمندهای دکتر هدایت خواه و یا دکتر بهرامی، نجفی دیگری (نماینده دور سوم مجلس از حوزه انتخابیه کهگیلویه و گچساران) یا محقق (کاندیدای منتخب همان شهرستانها) را به مرکز استان تحمیل کردند که امروز نه راه بازگشت با اصل خویش را دارند و نه میتوانند دکتر بهرامی را به عنوان منتخب اصلاح طلبان بپذیرند و نه امکان حمایت از نماینده فعلی مرکز استان با وجود ضعفهای غیر قابل جبرانش را دارند.
این بد اندیشی ها تا جایی پیش رفته که واژههایی را که خود به آن اشتهار دارند را، به دکتر هدایت خواه نسبت میدهند و غافلاند از اینکه اساس این مملکت بر پایه عزت، اقتدار و سربلندی مردم بنا نهاده شده است. چرا به مردم و دوستداران اصلاحات پاسخ نمیدهید که وجود نماینده فعلی مرکز استان، چه ثمرهی نیکی برای جریان اصلاح طلبی داشته است؟ کدام برنامه و هنر ذاتی نماینده مرکز استان با مرام نامه اصلاحات انطباق دارد؟ چرا به این سیل عظیم اصلاحاتیهای معترض به نماینده فعلی، پاسخهای بی محتوا و شعارهای به دور از منطق و ادب به دیگران را میدهید؟
نهایت تفکر، عقلانیت و رهبری شما برای جریان اصلاحات مرکز استان، کسی بود که چهار سال در مجلس، کمتر از ۲۰ دقیقه نطق داشته و بیش از ۶۰۰ پرواز (بی نتیجه و اکثراً برای شرکت در مجالس اجتماعی)، به استان داشتند. همان که بجای معرفی عملکرد کاربردی خود، میگوید، دیگران (دکتر هدایت خواه) در کمیسیون فرهنگی بیکار بودند. کسی را میگوید بیکار، که بیش از ۱۲۰۰۰ مکاتبه برای تبیین چالشها، محدودیتها و فرصتهای مهم پیش روی استان به دولت داشتند، کسی را میگوید بیکار که د رحوزه های مختلف فرهنگی، اجتماعی و سیاسی، صاحب نظر بودند. کسی را میگوید بیکار که کارنامه یک سالش برابر با ۸ سال نمایندگی باقر خان شما و خودش (نماینده فعلی) بوده است. اینکه شما در خانه بنشینید و با لفاظی روشنگری کنید و نماینده منتخبتان نیز از دوستی افسانه ایش با باقر خانتان قصه بگوید، مصداق «من آنم که رستم بود پهلوان» است.