کبنا ؛مریم انصاری(نورآباد)
در حالی که روز به روز به روزهای سرنوشت ساز انتخابات مجلس شورای اسلامی در سراسر کشور نزدیک میشویم آرایشها و یا رکشی های انتخاباتی و مرزبندیهای سیاسی نقش پر رنگ تری به خود میگیرد اما در این بین سرنوشت اصلاح طلبان کهگیلویه بزرگ همچنان در هاله ای از ابهام است؛ در حالی که در جناح مقابل، اصولگرایان حوزه کهگیلویه علیرغم اختلافات قدیمی بین آنها حالا به یک توافق رسیدهاند و رهبران سنتی اصولگرایان، آقایان موحد و بزرگواری با پادرمیانی بزرگان آنها در تهران در نشستی مشترک به حمایت از همدیگر متعهد شدند و آقای بزرگواری که در انتخابات مجلس شورای اسلامی شرکت نکرد تمام قد از رقیب دیرینه و البته هم حزبیاش حمایت کرد و منافع شخصی و فرعی را فدای منافع حزبش کرد و عملا ثابت کردند که از انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲درس اساسی گرفتهاند. اما در جبهه مقابل،اصلاح طلبان کهگیلویه که ۲۴ سال تمام رنگ کرسی مجلس را ندیدهاند، در این مدت تم اما درگیر اختلافات کلیشه ای و تکراری بین سران این جناح در کهگیلویه (آقایان لاهوتی و منطقیان) بوده که نتوانستند اختلافات را کنار بگذارند و یکی پشت دیگری قرار گیرد و در بیشتر این مدت بر خلاف انتظار به جای حمایت از همدیگر عملا در تقابل با یکدیگر بودهاند و عملا فقط یکدیگر را به چشم حریف میدیدند و از رویارویی با طیف مقابل غافل میشدند و به جای یار گیری و جناح بندی با جناح مقابل و جذب ارای خاکستری و خاموش جامعه عملا به مقابله با یکدیگر بر میخواستند و در نهایت هم شکست میخوردند و پس از هر بار شکست همدیگر را به عدم همکاری و همیاری متهم میکردند. در این مدت ۲۴ سال هر زمان کس دیگری غیر از آقایان لاهوتی و منطقیان قصد تحرک سیاسی و وارد شدن به عرصه نامزدی برای طیف اصلاح طلبان را داشته به دلیل انکه نه سران این جناح خواستند و نتوانستند گزینه مناسب و مرضی الطرفین را پیدا کنند عملا همه پشت خط اختلافات سران این طیف ماندهاند و عمر با ارزش سیاسی طرفداران این دو طیف در مدت طولانی به هدر رفت و چه نخبگان و مدیران و افرادی که به واسطه این معضل مزمن در کهگیلویه تلف شدند و چه فرصتهایی برای یکی پس از دیگری به هدر رفته و تا جایی که اصلا برای این جناح (اصلاح طلبان) در کهگیلویه ماهیتی قایل نیستند و جوری وانمود میشود که اصولا در کهگیلویه اصلاح طلبی وجود ندارد! و رفتن اصلاح طلبان به مجلس از حوزهی گهگیلویهی بزرگ به یک تابو تبدیل شده است. (علیرغم جمعیت زیاد تر اصلاح طلبان نسبت به اصولگرا). مگر عمر سیاسی آقایان منطقیان و لاهوتی و دیگر بزرگان چقدر است که شش دور باید تمام سرمایههای سیاسی و اجتماعی کهگیلویه را هزینه خود کنند و به هیچ جایی هم نرسند و دیگران همچنان شاهد اشتباهات مکرر این بزرگواران باشند. تا کی باید احساسات این جناح به بازی گرفته شود. در بزرگواری و شخصیتهای حقیقی این دو عزیز فرهیخته و فرهنگی هیچ شک و شبههای نیست اما به هر حال هر چیزی حد و حدودی دارد و مردم کهگیلویه هم داری صبر ایوب نیستند! حالا هم که این دو عزیز نیز نتوانستند از فیلتر شورای نگهبان رد شوند بر این انتظار میرفت و میرود که با اجماع بر روی یک گزینه با پتانسیل بالا ورای آور و مقبول و معتدل که هم در عرصه ملی چهره ای شناخته شده باشد و هم در حوزه انتخابیهی گهگیلویه بتواند همهی طیفها را نمایندگی کند تا طرفداران این طیف بتوانند از این مخمصه و سر در گمی بیرون بیایند.شاید تا قبل از انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ گزینه ائتلاف برای جامعه انتخاباتی زیاد قابل لمس نبود اما در انتخابات سال ۹۲ پس از کنار کشیدن آقای عارف به نفع آقای روحانی و حمایت تمام و کمال از ایشان باعث به ریاست جمهور رسیدن آقای روحانی شد. بنابراین انتظار میرود که اصلاح طلبان کهگیلویه بزرگ با اجماع روی گزینههای اعتدالی و چهره ملی و مدیر نمونه کشوری امثال «جناب آقای یارنسب مدیر کل فرهنگی و تبلیغاتی بنیاد شهید کشور» که تعامل بسیار بالایی با مدیران و مسئولان در سطح کلان کشور دارد و هم از مدیران جوان و لایق هم استانی که اتفاقا در حوزه انتخابی شهر تهران هم ثبت نام نموده و در لیست حامیان دولت هم قرار گرفته، میتواند گزینه مناسب کهگیلویه برای اعتدالیون باشد و گر نه اگر تیم ملی امید بعد از ۴۰ سال به المپیک رفت و در کهگیلویه هم بعد از ۲۴ سال کسی غیر از اصولگرایان به مجلس خواهد رفت.
در حالی که روز به روز به روزهای سرنوشت ساز انتخابات مجلس شورای اسلامی در سراسر کشور نزدیک میشویم آرایشها و یا رکشی های انتخاباتی و مرزبندیهای سیاسی نقش پر رنگ تری به خود میگیرد اما در این بین سرنوشت اصلاح طلبان کهگیلویه بزرگ همچنان در هاله ای از ابهام است؛ در حالی که در جناح مقابل، اصولگرایان حوزه کهگیلویه علیرغم اختلافات قدیمی بین آنها حالا به یک توافق رسیدهاند و رهبران سنتی اصولگرایان، آقایان موحد و بزرگواری با پادرمیانی بزرگان آنها در تهران در نشستی مشترک به حمایت از همدیگر متعهد شدند و آقای بزرگواری که در انتخابات مجلس شورای اسلامی شرکت نکرد تمام قد از رقیب دیرینه و البته هم حزبیاش حمایت کرد و منافع شخصی و فرعی را فدای منافع حزبش کرد و عملا ثابت کردند که از انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲درس اساسی گرفتهاند. اما در جبهه مقابل،اصلاح طلبان کهگیلویه که ۲۴ سال تمام رنگ کرسی مجلس را ندیدهاند، در این مدت تم اما درگیر اختلافات کلیشه ای و تکراری بین سران این جناح در کهگیلویه (آقایان لاهوتی و منطقیان) بوده که نتوانستند اختلافات را کنار بگذارند و یکی پشت دیگری قرار گیرد و در بیشتر این مدت بر خلاف انتظار به جای حمایت از همدیگر عملا در تقابل با یکدیگر بودهاند و عملا فقط یکدیگر را به چشم حریف میدیدند و از رویارویی با طیف مقابل غافل میشدند و به جای یار گیری و جناح بندی با جناح مقابل و جذب ارای خاکستری و خاموش جامعه عملا به مقابله با یکدیگر بر میخواستند و در نهایت هم شکست میخوردند و پس از هر بار شکست همدیگر را به عدم همکاری و همیاری متهم میکردند. در این مدت ۲۴ سال هر زمان کس دیگری غیر از آقایان لاهوتی و منطقیان قصد تحرک سیاسی و وارد شدن به عرصه نامزدی برای طیف اصلاح طلبان را داشته به دلیل انکه نه سران این جناح خواستند و نتوانستند گزینه مناسب و مرضی الطرفین را پیدا کنند عملا همه پشت خط اختلافات سران این طیف ماندهاند و عمر با ارزش سیاسی طرفداران این دو طیف در مدت طولانی به هدر رفت و چه نخبگان و مدیران و افرادی که به واسطه این معضل مزمن در کهگیلویه تلف شدند و چه فرصتهایی برای یکی پس از دیگری به هدر رفته و تا جایی که اصلا برای این جناح (اصلاح طلبان) در کهگیلویه ماهیتی قایل نیستند و جوری وانمود میشود که اصولا در کهگیلویه اصلاح طلبی وجود ندارد! و رفتن اصلاح طلبان به مجلس از حوزهی گهگیلویهی بزرگ به یک تابو تبدیل شده است. (علیرغم جمعیت زیاد تر اصلاح طلبان نسبت به اصولگرا). مگر عمر سیاسی آقایان منطقیان و لاهوتی و دیگر بزرگان چقدر است که شش دور باید تمام سرمایههای سیاسی و اجتماعی کهگیلویه را هزینه خود کنند و به هیچ جایی هم نرسند و دیگران همچنان شاهد اشتباهات مکرر این بزرگواران باشند. تا کی باید احساسات این جناح به بازی گرفته شود. در بزرگواری و شخصیتهای حقیقی این دو عزیز فرهیخته و فرهنگی هیچ شک و شبههای نیست اما به هر حال هر چیزی حد و حدودی دارد و مردم کهگیلویه هم داری صبر ایوب نیستند! حالا هم که این دو عزیز نیز نتوانستند از فیلتر شورای نگهبان رد شوند بر این انتظار میرفت و میرود که با اجماع بر روی یک گزینه با پتانسیل بالا ورای آور و مقبول و معتدل که هم در عرصه ملی چهره ای شناخته شده باشد و هم در حوزه انتخابیهی گهگیلویه بتواند همهی طیفها را نمایندگی کند تا طرفداران این طیف بتوانند از این مخمصه و سر در گمی بیرون بیایند.شاید تا قبل از انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ گزینه ائتلاف برای جامعه انتخاباتی زیاد قابل لمس نبود اما در انتخابات سال ۹۲ پس از کنار کشیدن آقای عارف به نفع آقای روحانی و حمایت تمام و کمال از ایشان باعث به ریاست جمهور رسیدن آقای روحانی شد. بنابراین انتظار میرود که اصلاح طلبان کهگیلویه بزرگ با اجماع روی گزینههای اعتدالی و چهره ملی و مدیر نمونه کشوری امثال «جناب آقای یارنسب مدیر کل فرهنگی و تبلیغاتی بنیاد شهید کشور» که تعامل بسیار بالایی با مدیران و مسئولان در سطح کلان کشور دارد و هم از مدیران جوان و لایق هم استانی که اتفاقا در حوزه انتخابی شهر تهران هم ثبت نام نموده و در لیست حامیان دولت هم قرار گرفته، میتواند گزینه مناسب کهگیلویه برای اعتدالیون باشد و گر نه اگر تیم ملی امید بعد از ۴۰ سال به المپیک رفت و در کهگیلویه هم بعد از ۲۴ سال کسی غیر از اصولگرایان به مجلس خواهد رفت.