تاریخ انتشار
سه شنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۴ ساعت ۰۲:۲۹
کد مطلب : ۱۴۵۳۱۱
دهرابپور: ۱+۱<۱ است/ هدایتخواه خود را فدای «حسینی» کرد
۰
کبنا ؛پایگاه خبری کبنا نیوز با محمد رحیم دهرابپور از اصولگرایان شاخص شهرستان بویراحمد گقتوگویی را ترتیب داده که از منظر خوانندگان گرامی میگذرد؛
به گزارش کبنا نیوز بخش دوم* این گفتوگو به شرح زیر است؛
حضرتعالی از نزدیکان و دوستان آقای هدایتخواه بودید، چرا بین شما اختلاف بوجود؟ آیا این اختلاف از ناحیه شما بود یا آقای هدایتخواه؟
قبل از اینکه به این سئوال جواب دهم لازم است به پیشینهای از ارتباط من با آقای هدایتخواه اشاره کنم، سالل ۱۳۷۲ من رئیس مرکز تربیت معلم شهید ایزدپناه یاسوج بودم و ایشان هم در همان سال از دانشگاه فردوسی مشهد در مقطع کارشناسی ارشد فارغالتحصیل شده بودند و با توجه به شناختی نسبی که از لحاظ علمی و تهعنهد از ایشان داشتم در همان مرکز مقدماتی را بر ایشان فراهم کردم که هم تدریس و هم در برنامههای فر هنگی با مرکز تربیت معلم همکاری کنند.
ایشان فردی مندین، متواضع، باسواد، سخنور و بطور خلاصه مقبول اکثریت نیروهای ارزشگرا بودند که هنوز هم تأسف میخوردم کاش در همان برنامههای فرهنگی و مذهبی میماند و وارد مسائل سیاسی نمیشد در سال ۱۳۸۲ به همراه یکی دو نفر از برادران که از قبل برنامههایی برای انتخابات شوند که خوب شروع کردیم و ایشان هم برنده انتخابات شدند ولی متأسفانه بعد از انتخابات و راه یافتنی ایشان به مجلس، همان فرصت طلبانی که با کاندیداتوری اش در دوره هفتم مجلس مخالف بوده و حتی در ایام فعالیتهای انتخاباتی آن دورخه چندان با وی همراهی و همکاری نداشتنددر اولین روزهای نمایندگی اش دور و بر او سبز شده و نیروهای اصلی که مشوق بانی و ورود و حضور وی در انتخابات بودند طرد و منزوی و بناگه فراموش شدند. قریب به دو سال با وی مدارا شد که به خود آید، متأسفانه با انتصاب مسعود حسینی به عنوان استاندار در آبان ماه ۸۴ و یکه تازیهای فرصت طلبان دور و بر آقایان هدایتخواه و حسینی و بی اعتنایی و برخورد بی انصافانه با نیروهای ستاد دکتر احمدی نژاد این شکاف و فاصله با آقای هدایتخواه بجایی رسید که ایشان و نیروهای اصلی ستاد احمدینژاد در مقابل هم قرار گرفتند، ستادی که یکی از فعالترین ستادهای انتخاباتی در سطح کشور با مسئولیت و مدیریت بنده و تعدادی از دوستان همفکر برای دکتر احمدینژاد در استان کهگیلویه و بویراحمد در هر دو مرحله انتخابات ریاست جمهوری تشکیل گردید و ستاد شهرستان دنا در سیسخت بالاترین آراء را در سطح کشور برای دکتر احمدینژاد اخذ و کسب کرد. این است که ویژگیهای شخصیتی وی در پیش فعالان دلسوز و مخلص ستاد و قسمت زیادی از مردم خدشهدار گردید که این خدشهداری را بنده مرهون حمایتهای بیچون و چرای ایشان از رأس مدیریت استان (آقای حسینی) میدانم به طوری که به نظر من اگر ایشان خود را فدای آقای «حسینی» و دور و بریهای آقای حسینی نمیکردند و این فرصت خوبی شده بود که متأسفانه در قسمت زیادی آن نتیجهای را که مردم استان و بویژه مردم بویراحمد میخواستند به جهت اشتباهان سیاسی ایشان در استان و حمایت خاص وی از بعضی افراد فرصت طلب و ظاهر ارزشگرا، عاید نگردید در حالیکه مایههای دینی، فرهنگی و علمی وی قابل انکار نمیباشد ولی متأسفانه عدهای منفعت جوی چپ و راست زیر چتر حمایتی وی به امتیازات بیش از حدی از قبیل تحصیلات دکترا، مناصب پستی متنفع، پیمانکاریهای پردرآمد و اشتغال بدون ضوابط دست یافتند که میتوانم اذعان کنم روح و نیت ایشان مخالف بیعدالتی و سوءاستفاده میباشد.
علت شکست هدایتخواه در انتخابات ۹۰ چه بود؟
توضیحاتی که در سئوال قبل دادم پاسخ به این سئوال را روشن نموده و توضیحات بیشتر در این خصوص تکرار مکررات و شاید هم حمل بر پرحرفی و توجیهگری باشد.
اگر صلاح میدانید پیرامون نمایندگان و عملکرد آنها بگویید؟
کدام نمایندگان و عملکرد آنها در چه دورهای؟ تا زمانیکه استان دو نماینده داشت تعامل بین آنان بگونهای نبود که با وحدت و هماهنگی با یکدیگر استان را که استانی مستعد و بالقوه غنی و ثروتمند بوده از عقبماندگی خارج ساخته و توسعهیافته جلو بیاورند مگر یکی دو دوره آن هم در حوزه انتخابیه خود تکانی خوردند اما در حد مطلوب نبوده. از زمانیکه استان دارای سه حوزه انتخابیه شد و سه نماینده در مجلس داشت رقابت چینش مدیریت در مرکز و هر حوزه انتخابیه بیشتر و جدیتر شد و همان مدیریت شبه سیاسی که بیشتر جنبه قوم و قبیلهای داشته و دارد شکل گرفت و در دورههای هفتم، هشتم و نهم استان تقریباً تک نمایندهای گردید و ترکیب این یکی آن دو نفر با این موازنه ریاضی ۱=۱+۱ و جالبتر ۱+۱<1 حاصل آمد که شاید بیش از این صلاح نباشد به قضایای نمایندگان و عملکرد آنها پرداخته شود. چون در هر حال یکی از طرفین یا هر دو طرف این قضاوت و موازنهسازی را قبول نداشته و منطقی نمیدانند و چه بهتر که چشم بسته بپذیریم ۱=۱=۱ تا رضایت طرفین حاصل آید که در بحث منطق این را میگویند مساوات نه عدالت.
چرا شما از هدایتخواه جدا و با آقای زارعی همراه شدید؟
همراهی و یا عدم همراهی با هر یک از کاندیداها در دورهای مختلف انتخاباتی بستگی به شرایط خاص زمان برگزاری انتخابات دارد و تصمیم سازیها در همه حال و تصمیمگیریها در مواقع خاص متأثر از شرایط جریانی مملکتی در سطح کلان و مسائل اجتماعی و توسعهای در سطح استانها و گهگاهی حوزههای انتخابیه در هر استان است و بر خلاف نظر بعضی از افراد که بنده در هر دوره انتخابات رنگ عوض میکنم خدا شکر میگویم که در کلیه انتخاباتها از هر نوع که به برکت انقلاب و مردم آن هم بنا به تکلیف تصمیمگیری کردهام و در هیچ یک از تصمیمات خود پشیمان نیستم حالا دیگران هر چه میگویند بگویند و جدایی و یا همراهی بنده با آقایان مورد اشاره در ارتباط با همین تحلیل بوده است و ضمن آنکه موضعگیریهای بنده در دورههای نمایندگی، نمایندگانی که با آنان همراهی داشته و فعالیت کرده ام صرفاً به خاطر مردم و توجه به مطالبات آنها بوده که نادیده گرفته شده و به باد فراموشی سپرده شده است.
در انتخابات آتی از آقای زارعی حمایت میکنید؟
حمایت از هر کاندیدا و یا نمایندهای از جمله آقای زارعی بستگی به عملکرد خودش در طی دوران نمایندگی و کسب رضایت عمومی مردم دارد و حمایت از وی در گرو همین مقوله است و به قول و قضاوت مردم هر نماینده را بار اول مردم به مجلس می برند و دفعات بعدی، عملکرد خودشان باعث موفقیت یا عدم موفقیت خواهد بود و بنده هم که عضوی از این مردم هستم برهمین منوال عمل میکنم.
شنیدم میخواهید وارد کارزار انتخابات شوید و کاندیدای دوره دهم مجلس شوید، آیا کاندیدا میشوید؟
بنده در زمان حال در حال مطالعه، بررسی و برآورد قضایا برای ورود به انتخابات هستم که این مورد هم بر اساس وضعیت خاص کنونی و هم تقاضای جمعی از نیروهای مردمی از بنده که بعنوان کاندیدا در این حوزه اعلام حضور کنم که با توکل بر خداوند سبحان و منان و تکیه بر این مردم فهیم و با شعور، نجیب و شریف و برخوردار از فضایل برگرفته از صداقت، شجاعت و سخاوت به همین منوال یعنی اعلام کاندیداتوری جلو میروم و در زمان فرارسیدن مراحل قانونی برگزاری انتخابات از جمله ثبت نام، حضور یا عدم حضور خود را به طور قطعی اعلام میکنم.
آیا جریان عبور از زارعی در بویراحمد کلید خورده است؟
چون در حال مطالعه، بررسی و برآورد کاندیداتوری برای حضور در این دوره از انتخابات هستم در این باره پاسخ به سئوال را قضاوت مردم میدانم.
اگر حضرتعالی کاندیدا شوید آیا از حمایت اصولگرایان برخوردار خواهید بود؟
گرچه معتقدم به وجود و حضور تشکلات اجتماعی و سیاسی در جامعه و خلأ فعلی تشکلات و احزاب شناسنامهدار را در جامعه نقص و نیاز میدانم اما انچه که در استان ما بعنوان اصولگرایی و اصلاحطلبی دو صف مقابل هم نیستند و اگر در مقابل هم باشند یکی یا هر دو سر از ... در میآوردند و روشن و واضح فرمودهاند معتقد به اصولگرایی اصلاحطلبانه هستم بنده نیز که خود را ریزهخوار و جیرهخوار سفر تزئین شده به فرمایشات رهبری میبینم؛ حضور خودم را در انتخابات چه به عنوان کاندیدا و چه جمایت از هر کاندیدایی، حضور مردمی و با تابلوی جریان حمایت مردمی که بوی اصولگرایی اصلاحطلبی از آن بمشام میرسد اعلام حضور و فعالیت خواهم کرد و باز هم تکیه دارم بر این مطلب که بهترین مش سیاسی، اصولگرایی اصلاحطلبانه و یا اصلاحطلبی اصولگرایانه است و معتقدم با این تفکر و دیدگاه که بیان آن قلبی و صادقانه است اختلافات کاهش یافته و وحدت و همبستگی افزایش می یابد البته اگر افراط و تفریط طلبی های چپ و راستهای جعلی و مدعیان کاسبکار و منفعت جوی دکههای باند و بازیهای و جناح بندیهای بگذارند. در ضمن نباید بافتهای مردمی جریان های سیاسی را با تصمیم گیرندگان آن جریانها یکی دانست چون در بعضی از انتخابات ها که بنده حضور داشتم بافت مردمی هر دو جریان برخلاف نظر تصمیم گیرندگانشان از بنده حمایت و مرا مورد لطف خودشان قرار دادهاند و طی این مدت اعلام کاندیداتوری بنده قسمت زیادی از همین بافتهای مردمی به من مراجعه و خواهان حضور در صحنه انتخابات شدهاند که جای تشکر فراوان دارد.
حضرتعالی به عنوان یکی از اصولگرایان شاخص بویراحمد بفرمایید چرا این روزها شاهد اختلاف در بین اصولگرایان هستیم و راهکارتان برای عبور از این وضعیت چیست؟ آیا اصولگرایان شانس پیروزی دارند؟ آیا هدایتخواه به نظر شما وارد صحنه انتخابات میشود؟
قبل از اینکه به این سئوال جواب دهم لازم است اشاره کنم به انتخابات مجلس سال ۱۳۸۲، در سال ۸۲ فرصت بسیار مناسبی رای من ایجاد شده بود که در انتخابات مجلس شرکت کنم و میتوانم اذعان کنم اگر شرکت کرده بودم با رأی قاطع مردم به نمایندگی شهرستانهای بویراحمد و دنا می رسیدم چون در استفند سال ۸۱ با رأی قاطع مردم شهر یاسوج و با اختلاف زیاد نسبت به نفر دوم در انتخابات شورای اسلامی شهر یاسوج توانسته بودم رأی اول را کسب کنم و ان هم کلان شهر یاسوج و مردم عزیز حوره هم استقبال زیادی کرده بودند جهت حضور من در انتخابات مجلس ولی با چند تا از دوستان مشورت کردیم و حاضر شدم از حق خودم بگذرم تا به قولی وحدت را در بین جریان سیاسی ایجاد کنم فارغ از اینکه دیگران چه فکری دارند. ولی حالا چه؟ باید آسیب شناسی کنیم که چرا اختلاف در بین اصولگرایان ایجاد شده است؟ به نظر من ریشه و سابقه تشتت، شکاف و پراکندگی و حتی بی تفاوتی بسیاری از نیروهای شاخص و فعال جریان اصولگرا بر میگردد به عملکرد نمایندگان این جریان در مجلس و دولت و آن هم در محدوده استان به خصوص مدیریت شبه سیاسی چینش شده در دولت های نهم و دهم این استان که طلایی ترین دوره ها و بهترین فرصت جلب نظر مردم و حفظ آنها را داشتند اما متاسفانه به علل مختلف خاصه بی انصافی ها و بی اعتنایی های آنانی که بی هیچ زحمت و هزینه ای از نردبان مردم بالا رفته و در جایگاههای مدیریتی که فقط به حفظ موقعیت و تلاش برای آینده خود داشتند، فرصت ها را تبدیل به تهدید نموده و چنان بر مرکب مراد سوار بودند که گویی اسب آنها همیشه زنده و تازه نفس و خودشان بر اریکه قدرت می مانند و با دلخوشی از اینکه جریان اصلاحات مرده و خودشان همیشه زنده اند پا بر احساسات پاک توده مردمی گذاشتند که امروز این حال و احوالی است که می بینید و به نظر من هم اکنون همان هایی که جلوداری میکنند باید جوابگو باشند و اگر دست از سر این جریان بردارند مشکل اصلی جریان حل شده است و اختلاف ها کنار گذاشته می شود و اداره جریان را بدهند به دست افراد با گذشت و مخلص جریان و خود یافت مردمی جریان تا شاید نتیجهای عاید گردد و گرنه این جریان ره به جایی نخواهد برد و روز به روز شاهد اضمحلال بیشتر جریان اصولگرا در استان بویژه حوزه انتخابیه بویراحمد و دنا باشیم و سئوال دیگر اینکه آیا آقای هدایتخواه وارد صحنه میشود؟ شاید خودش بجایی رسیده باشد به خاظر مشکلات دو دوره نمایندگی خود در حوزه انتخابیه و شکست غیرقابل تصور در دوره نهم و ... وارد صحنه نشود و در عرصه های علمی و فرهنگی فعالیت داشته باشد که باید منتظر ماند...
تحرکات و فعالیتهای کاندیداهای مطرح در زمان تا چه اندازه منطقی و مثمر ثمر برای خود و مردم است؟
تحرکات و فعالیتهای برخی از کاندیداها جنبه سمبلیک و همایشی و تا اندازه ای تصنعی و خودنمایی و گاهی عوامفریبی دارد. با عنایت به آداب و رسوم مردم و اهمیت به موضوع صله رحم که یکی از موضوعات ارزشمند دینی و اجتماعی است شرکت در مجالس و محافل شادی و شیون مردم امری پسندیده و ممدوح است بشرطی که قلبی و همیشگی باشد آنهم بصورت متعارف و عادی نه اینکه قطعاً در آستانه انتخابات و یا با نیت اعلام حضور و جلب نظر مردم برای روز مبادا با سازماندهی انتخاباتی صورت پذیرد البته این رسم بسیار خوب که بخشی از فرهنگ دیرینه مردم است بشکل و طرز آمد و رفتهای انتخاباتی لوث شده و از لحاظ فرهنگی رنگ باخته است که میطلبد هم مردم توقعات و انتظارات غیرمعقول و خارج از حد و مرز منطقی در این خصوص نداشته باشند و هم کاندیداها و حامیان آنها بخاطر مقاصد خود اوضاع را مغشوشننموده و این فرهنگ اصیل مردمی را زیر سوال نبرده و مخدوش و کم رنگ ننمایند، بهترین شیوه بوده و به احترام فامیل و قوم و خویشاوند در بعضی از مورد شرکت عمومی بنمایند آنهم بدون از اعلام حضور کاندیداتوری و جلب نظر مردم برای رأی که این مردم فهیم و با شعور خود آگاه و قدردان هستند.
چه توصیهای برای مردم و کاندیداها در این دوره از انتخابات داری؟
انتظار می رود این مردم ایثار و مقاوم برای عزت بیشتر و اقتدار رو به افزون اسلام، انقلاب، نظام مقدس جمهوری اسلامی، شادی روح بزرگ امام و شهدا و خوشحالی قلبی و نشاط روحی مقام معظم رهبری حضور حداکثری خود را در صحنه انتخابات که تیر سهمگین به قلب استکبار جهانی و همه ایادی داخلی و خارجی آن است نسبت به گذشته با توجه به شرایط فعلی دنیا به حداکثر برسانند و در این دوره انتخابات بزرگ و سرنوشت یعنی خبرگان رهبری و مجلس تاریخ انقلاب را به برگ زرین دیگری مزین نمایند و در بین کاندیداها گزینه و گزینههایی را که از تعهد، توانمندی بر مبنای دانش و تجربه و دلسوزی و دغدغه بیشتری برخوردارند، انتخاب نمایند تا در عرصه خدمت به انقلاب و مردم نام نیکی از خود به ارث گذارند و این استان برخوردار از کلیه مواهب الهی را که از لحاظ توسعه آخرین استان کشور است از بن بست خارج ساخته و مردم ولایتمدار این استان را لذا این حالت افسردگی و نگرانی رهایی بخشند و به این کلام شریف که کسب رضایت خداوندی در گرو رضایت مردم است و شکر خداوند قابل پذیرش نیست مگر شکر مردم بجا آورده شود. ملکه روح نماینده منتخب باشد.
کاندیدایی هم مقبولیت و محبوبیت مردمی دارد که با رعایت اخلاق اسلامی تبلیغات نموده و فعالیت داشته باشند تخریب در یک جامعه دینی کارساز نیست و نقد و انتقاد منطقی و سازنده باشد. سعی شود آرامش جامعه حفظ مانده و از کمترین آسیب و گزند وارد به مردم که مدیران و مسئولین را بجای خدمت به مردم بخود مشغول دارند پرهیز و ضرر نموده و مواظبت شود در یک فضای سالم و برخوردار و لذا ارزشهای اخلاق اسلامی رقابت سالم هم برای حضور حداکثری و هم برای موفقیت نمود داشته باشد.
*بخش اول این گفتوگو را در اینجا [کلیک کنید] ببینید.
به گزارش کبنا نیوز بخش دوم* این گفتوگو به شرح زیر است؛
حضرتعالی از نزدیکان و دوستان آقای هدایتخواه بودید، چرا بین شما اختلاف بوجود؟ آیا این اختلاف از ناحیه شما بود یا آقای هدایتخواه؟
قبل از اینکه به این سئوال جواب دهم لازم است به پیشینهای از ارتباط من با آقای هدایتخواه اشاره کنم، سالل ۱۳۷۲ من رئیس مرکز تربیت معلم شهید ایزدپناه یاسوج بودم و ایشان هم در همان سال از دانشگاه فردوسی مشهد در مقطع کارشناسی ارشد فارغالتحصیل شده بودند و با توجه به شناختی نسبی که از لحاظ علمی و تهعنهد از ایشان داشتم در همان مرکز مقدماتی را بر ایشان فراهم کردم که هم تدریس و هم در برنامههای فر هنگی با مرکز تربیت معلم همکاری کنند.
ایشان فردی مندین، متواضع، باسواد، سخنور و بطور خلاصه مقبول اکثریت نیروهای ارزشگرا بودند که هنوز هم تأسف میخوردم کاش در همان برنامههای فرهنگی و مذهبی میماند و وارد مسائل سیاسی نمیشد در سال ۱۳۸۲ به همراه یکی دو نفر از برادران که از قبل برنامههایی برای انتخابات شوند که خوب شروع کردیم و ایشان هم برنده انتخابات شدند ولی متأسفانه بعد از انتخابات و راه یافتنی ایشان به مجلس، همان فرصت طلبانی که با کاندیداتوری اش در دوره هفتم مجلس مخالف بوده و حتی در ایام فعالیتهای انتخاباتی آن دورخه چندان با وی همراهی و همکاری نداشتنددر اولین روزهای نمایندگی اش دور و بر او سبز شده و نیروهای اصلی که مشوق بانی و ورود و حضور وی در انتخابات بودند طرد و منزوی و بناگه فراموش شدند. قریب به دو سال با وی مدارا شد که به خود آید، متأسفانه با انتصاب مسعود حسینی به عنوان استاندار در آبان ماه ۸۴ و یکه تازیهای فرصت طلبان دور و بر آقایان هدایتخواه و حسینی و بی اعتنایی و برخورد بی انصافانه با نیروهای ستاد دکتر احمدی نژاد این شکاف و فاصله با آقای هدایتخواه بجایی رسید که ایشان و نیروهای اصلی ستاد احمدینژاد در مقابل هم قرار گرفتند، ستادی که یکی از فعالترین ستادهای انتخاباتی در سطح کشور با مسئولیت و مدیریت بنده و تعدادی از دوستان همفکر برای دکتر احمدینژاد در استان کهگیلویه و بویراحمد در هر دو مرحله انتخابات ریاست جمهوری تشکیل گردید و ستاد شهرستان دنا در سیسخت بالاترین آراء را در سطح کشور برای دکتر احمدینژاد اخذ و کسب کرد. این است که ویژگیهای شخصیتی وی در پیش فعالان دلسوز و مخلص ستاد و قسمت زیادی از مردم خدشهدار گردید که این خدشهداری را بنده مرهون حمایتهای بیچون و چرای ایشان از رأس مدیریت استان (آقای حسینی) میدانم به طوری که به نظر من اگر ایشان خود را فدای آقای «حسینی» و دور و بریهای آقای حسینی نمیکردند و این فرصت خوبی شده بود که متأسفانه در قسمت زیادی آن نتیجهای را که مردم استان و بویژه مردم بویراحمد میخواستند به جهت اشتباهان سیاسی ایشان در استان و حمایت خاص وی از بعضی افراد فرصت طلب و ظاهر ارزشگرا، عاید نگردید در حالیکه مایههای دینی، فرهنگی و علمی وی قابل انکار نمیباشد ولی متأسفانه عدهای منفعت جوی چپ و راست زیر چتر حمایتی وی به امتیازات بیش از حدی از قبیل تحصیلات دکترا، مناصب پستی متنفع، پیمانکاریهای پردرآمد و اشتغال بدون ضوابط دست یافتند که میتوانم اذعان کنم روح و نیت ایشان مخالف بیعدالتی و سوءاستفاده میباشد.
علت شکست هدایتخواه در انتخابات ۹۰ چه بود؟
توضیحاتی که در سئوال قبل دادم پاسخ به این سئوال را روشن نموده و توضیحات بیشتر در این خصوص تکرار مکررات و شاید هم حمل بر پرحرفی و توجیهگری باشد.
اگر صلاح میدانید پیرامون نمایندگان و عملکرد آنها بگویید؟
کدام نمایندگان و عملکرد آنها در چه دورهای؟ تا زمانیکه استان دو نماینده داشت تعامل بین آنان بگونهای نبود که با وحدت و هماهنگی با یکدیگر استان را که استانی مستعد و بالقوه غنی و ثروتمند بوده از عقبماندگی خارج ساخته و توسعهیافته جلو بیاورند مگر یکی دو دوره آن هم در حوزه انتخابیه خود تکانی خوردند اما در حد مطلوب نبوده. از زمانیکه استان دارای سه حوزه انتخابیه شد و سه نماینده در مجلس داشت رقابت چینش مدیریت در مرکز و هر حوزه انتخابیه بیشتر و جدیتر شد و همان مدیریت شبه سیاسی که بیشتر جنبه قوم و قبیلهای داشته و دارد شکل گرفت و در دورههای هفتم، هشتم و نهم استان تقریباً تک نمایندهای گردید و ترکیب این یکی آن دو نفر با این موازنه ریاضی ۱=۱+۱ و جالبتر ۱+۱<1 حاصل آمد که شاید بیش از این صلاح نباشد به قضایای نمایندگان و عملکرد آنها پرداخته شود. چون در هر حال یکی از طرفین یا هر دو طرف این قضاوت و موازنهسازی را قبول نداشته و منطقی نمیدانند و چه بهتر که چشم بسته بپذیریم ۱=۱=۱ تا رضایت طرفین حاصل آید که در بحث منطق این را میگویند مساوات نه عدالت.
چرا شما از هدایتخواه جدا و با آقای زارعی همراه شدید؟
همراهی و یا عدم همراهی با هر یک از کاندیداها در دورهای مختلف انتخاباتی بستگی به شرایط خاص زمان برگزاری انتخابات دارد و تصمیم سازیها در همه حال و تصمیمگیریها در مواقع خاص متأثر از شرایط جریانی مملکتی در سطح کلان و مسائل اجتماعی و توسعهای در سطح استانها و گهگاهی حوزههای انتخابیه در هر استان است و بر خلاف نظر بعضی از افراد که بنده در هر دوره انتخابات رنگ عوض میکنم خدا شکر میگویم که در کلیه انتخاباتها از هر نوع که به برکت انقلاب و مردم آن هم بنا به تکلیف تصمیمگیری کردهام و در هیچ یک از تصمیمات خود پشیمان نیستم حالا دیگران هر چه میگویند بگویند و جدایی و یا همراهی بنده با آقایان مورد اشاره در ارتباط با همین تحلیل بوده است و ضمن آنکه موضعگیریهای بنده در دورههای نمایندگی، نمایندگانی که با آنان همراهی داشته و فعالیت کرده ام صرفاً به خاطر مردم و توجه به مطالبات آنها بوده که نادیده گرفته شده و به باد فراموشی سپرده شده است.
در انتخابات آتی از آقای زارعی حمایت میکنید؟
حمایت از هر کاندیدا و یا نمایندهای از جمله آقای زارعی بستگی به عملکرد خودش در طی دوران نمایندگی و کسب رضایت عمومی مردم دارد و حمایت از وی در گرو همین مقوله است و به قول و قضاوت مردم هر نماینده را بار اول مردم به مجلس می برند و دفعات بعدی، عملکرد خودشان باعث موفقیت یا عدم موفقیت خواهد بود و بنده هم که عضوی از این مردم هستم برهمین منوال عمل میکنم.
شنیدم میخواهید وارد کارزار انتخابات شوید و کاندیدای دوره دهم مجلس شوید، آیا کاندیدا میشوید؟
بنده در زمان حال در حال مطالعه، بررسی و برآورد قضایا برای ورود به انتخابات هستم که این مورد هم بر اساس وضعیت خاص کنونی و هم تقاضای جمعی از نیروهای مردمی از بنده که بعنوان کاندیدا در این حوزه اعلام حضور کنم که با توکل بر خداوند سبحان و منان و تکیه بر این مردم فهیم و با شعور، نجیب و شریف و برخوردار از فضایل برگرفته از صداقت، شجاعت و سخاوت به همین منوال یعنی اعلام کاندیداتوری جلو میروم و در زمان فرارسیدن مراحل قانونی برگزاری انتخابات از جمله ثبت نام، حضور یا عدم حضور خود را به طور قطعی اعلام میکنم.
آیا جریان عبور از زارعی در بویراحمد کلید خورده است؟
چون در حال مطالعه، بررسی و برآورد کاندیداتوری برای حضور در این دوره از انتخابات هستم در این باره پاسخ به سئوال را قضاوت مردم میدانم.
اگر حضرتعالی کاندیدا شوید آیا از حمایت اصولگرایان برخوردار خواهید بود؟
گرچه معتقدم به وجود و حضور تشکلات اجتماعی و سیاسی در جامعه و خلأ فعلی تشکلات و احزاب شناسنامهدار را در جامعه نقص و نیاز میدانم اما انچه که در استان ما بعنوان اصولگرایی و اصلاحطلبی دو صف مقابل هم نیستند و اگر در مقابل هم باشند یکی یا هر دو سر از ... در میآوردند و روشن و واضح فرمودهاند معتقد به اصولگرایی اصلاحطلبانه هستم بنده نیز که خود را ریزهخوار و جیرهخوار سفر تزئین شده به فرمایشات رهبری میبینم؛ حضور خودم را در انتخابات چه به عنوان کاندیدا و چه جمایت از هر کاندیدایی، حضور مردمی و با تابلوی جریان حمایت مردمی که بوی اصولگرایی اصلاحطلبی از آن بمشام میرسد اعلام حضور و فعالیت خواهم کرد و باز هم تکیه دارم بر این مطلب که بهترین مش سیاسی، اصولگرایی اصلاحطلبانه و یا اصلاحطلبی اصولگرایانه است و معتقدم با این تفکر و دیدگاه که بیان آن قلبی و صادقانه است اختلافات کاهش یافته و وحدت و همبستگی افزایش می یابد البته اگر افراط و تفریط طلبی های چپ و راستهای جعلی و مدعیان کاسبکار و منفعت جوی دکههای باند و بازیهای و جناح بندیهای بگذارند. در ضمن نباید بافتهای مردمی جریان های سیاسی را با تصمیم گیرندگان آن جریانها یکی دانست چون در بعضی از انتخابات ها که بنده حضور داشتم بافت مردمی هر دو جریان برخلاف نظر تصمیم گیرندگانشان از بنده حمایت و مرا مورد لطف خودشان قرار دادهاند و طی این مدت اعلام کاندیداتوری بنده قسمت زیادی از همین بافتهای مردمی به من مراجعه و خواهان حضور در صحنه انتخابات شدهاند که جای تشکر فراوان دارد.
حضرتعالی به عنوان یکی از اصولگرایان شاخص بویراحمد بفرمایید چرا این روزها شاهد اختلاف در بین اصولگرایان هستیم و راهکارتان برای عبور از این وضعیت چیست؟ آیا اصولگرایان شانس پیروزی دارند؟ آیا هدایتخواه به نظر شما وارد صحنه انتخابات میشود؟
قبل از اینکه به این سئوال جواب دهم لازم است اشاره کنم به انتخابات مجلس سال ۱۳۸۲، در سال ۸۲ فرصت بسیار مناسبی رای من ایجاد شده بود که در انتخابات مجلس شرکت کنم و میتوانم اذعان کنم اگر شرکت کرده بودم با رأی قاطع مردم به نمایندگی شهرستانهای بویراحمد و دنا می رسیدم چون در استفند سال ۸۱ با رأی قاطع مردم شهر یاسوج و با اختلاف زیاد نسبت به نفر دوم در انتخابات شورای اسلامی شهر یاسوج توانسته بودم رأی اول را کسب کنم و ان هم کلان شهر یاسوج و مردم عزیز حوره هم استقبال زیادی کرده بودند جهت حضور من در انتخابات مجلس ولی با چند تا از دوستان مشورت کردیم و حاضر شدم از حق خودم بگذرم تا به قولی وحدت را در بین جریان سیاسی ایجاد کنم فارغ از اینکه دیگران چه فکری دارند. ولی حالا چه؟ باید آسیب شناسی کنیم که چرا اختلاف در بین اصولگرایان ایجاد شده است؟ به نظر من ریشه و سابقه تشتت، شکاف و پراکندگی و حتی بی تفاوتی بسیاری از نیروهای شاخص و فعال جریان اصولگرا بر میگردد به عملکرد نمایندگان این جریان در مجلس و دولت و آن هم در محدوده استان به خصوص مدیریت شبه سیاسی چینش شده در دولت های نهم و دهم این استان که طلایی ترین دوره ها و بهترین فرصت جلب نظر مردم و حفظ آنها را داشتند اما متاسفانه به علل مختلف خاصه بی انصافی ها و بی اعتنایی های آنانی که بی هیچ زحمت و هزینه ای از نردبان مردم بالا رفته و در جایگاههای مدیریتی که فقط به حفظ موقعیت و تلاش برای آینده خود داشتند، فرصت ها را تبدیل به تهدید نموده و چنان بر مرکب مراد سوار بودند که گویی اسب آنها همیشه زنده و تازه نفس و خودشان بر اریکه قدرت می مانند و با دلخوشی از اینکه جریان اصلاحات مرده و خودشان همیشه زنده اند پا بر احساسات پاک توده مردمی گذاشتند که امروز این حال و احوالی است که می بینید و به نظر من هم اکنون همان هایی که جلوداری میکنند باید جوابگو باشند و اگر دست از سر این جریان بردارند مشکل اصلی جریان حل شده است و اختلاف ها کنار گذاشته می شود و اداره جریان را بدهند به دست افراد با گذشت و مخلص جریان و خود یافت مردمی جریان تا شاید نتیجهای عاید گردد و گرنه این جریان ره به جایی نخواهد برد و روز به روز شاهد اضمحلال بیشتر جریان اصولگرا در استان بویژه حوزه انتخابیه بویراحمد و دنا باشیم و سئوال دیگر اینکه آیا آقای هدایتخواه وارد صحنه میشود؟ شاید خودش بجایی رسیده باشد به خاظر مشکلات دو دوره نمایندگی خود در حوزه انتخابیه و شکست غیرقابل تصور در دوره نهم و ... وارد صحنه نشود و در عرصه های علمی و فرهنگی فعالیت داشته باشد که باید منتظر ماند...
تحرکات و فعالیتهای کاندیداهای مطرح در زمان تا چه اندازه منطقی و مثمر ثمر برای خود و مردم است؟
تحرکات و فعالیتهای برخی از کاندیداها جنبه سمبلیک و همایشی و تا اندازه ای تصنعی و خودنمایی و گاهی عوامفریبی دارد. با عنایت به آداب و رسوم مردم و اهمیت به موضوع صله رحم که یکی از موضوعات ارزشمند دینی و اجتماعی است شرکت در مجالس و محافل شادی و شیون مردم امری پسندیده و ممدوح است بشرطی که قلبی و همیشگی باشد آنهم بصورت متعارف و عادی نه اینکه قطعاً در آستانه انتخابات و یا با نیت اعلام حضور و جلب نظر مردم برای روز مبادا با سازماندهی انتخاباتی صورت پذیرد البته این رسم بسیار خوب که بخشی از فرهنگ دیرینه مردم است بشکل و طرز آمد و رفتهای انتخاباتی لوث شده و از لحاظ فرهنگی رنگ باخته است که میطلبد هم مردم توقعات و انتظارات غیرمعقول و خارج از حد و مرز منطقی در این خصوص نداشته باشند و هم کاندیداها و حامیان آنها بخاطر مقاصد خود اوضاع را مغشوشننموده و این فرهنگ اصیل مردمی را زیر سوال نبرده و مخدوش و کم رنگ ننمایند، بهترین شیوه بوده و به احترام فامیل و قوم و خویشاوند در بعضی از مورد شرکت عمومی بنمایند آنهم بدون از اعلام حضور کاندیداتوری و جلب نظر مردم برای رأی که این مردم فهیم و با شعور خود آگاه و قدردان هستند.
چه توصیهای برای مردم و کاندیداها در این دوره از انتخابات داری؟
انتظار می رود این مردم ایثار و مقاوم برای عزت بیشتر و اقتدار رو به افزون اسلام، انقلاب، نظام مقدس جمهوری اسلامی، شادی روح بزرگ امام و شهدا و خوشحالی قلبی و نشاط روحی مقام معظم رهبری حضور حداکثری خود را در صحنه انتخابات که تیر سهمگین به قلب استکبار جهانی و همه ایادی داخلی و خارجی آن است نسبت به گذشته با توجه به شرایط فعلی دنیا به حداکثر برسانند و در این دوره انتخابات بزرگ و سرنوشت یعنی خبرگان رهبری و مجلس تاریخ انقلاب را به برگ زرین دیگری مزین نمایند و در بین کاندیداها گزینه و گزینههایی را که از تعهد، توانمندی بر مبنای دانش و تجربه و دلسوزی و دغدغه بیشتری برخوردارند، انتخاب نمایند تا در عرصه خدمت به انقلاب و مردم نام نیکی از خود به ارث گذارند و این استان برخوردار از کلیه مواهب الهی را که از لحاظ توسعه آخرین استان کشور است از بن بست خارج ساخته و مردم ولایتمدار این استان را لذا این حالت افسردگی و نگرانی رهایی بخشند و به این کلام شریف که کسب رضایت خداوندی در گرو رضایت مردم است و شکر خداوند قابل پذیرش نیست مگر شکر مردم بجا آورده شود. ملکه روح نماینده منتخب باشد.
کاندیدایی هم مقبولیت و محبوبیت مردمی دارد که با رعایت اخلاق اسلامی تبلیغات نموده و فعالیت داشته باشند تخریب در یک جامعه دینی کارساز نیست و نقد و انتقاد منطقی و سازنده باشد. سعی شود آرامش جامعه حفظ مانده و از کمترین آسیب و گزند وارد به مردم که مدیران و مسئولین را بجای خدمت به مردم بخود مشغول دارند پرهیز و ضرر نموده و مواظبت شود در یک فضای سالم و برخوردار و لذا ارزشهای اخلاق اسلامی رقابت سالم هم برای حضور حداکثری و هم برای موفقیت نمود داشته باشد.
*بخش اول این گفتوگو را در اینجا [کلیک کنید] ببینید.