کبنا ؛
شکراله علیزاده
شهرستان کهگیویه بزرگ (کهگیلویه، بهمئی، چرام و لنده) در طول تاریخ نقش موثر و پایداری در توسعه و تداوم حیات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی استان کهگیویه و بویراحمد داشته است. نمود مادی این نقش را میتوان در شیوه معماری و شهرسازی شهر تاریخی دهدشت و روستاهای بیشمار اقماری این شهر در دوران گذشته مشاهده نمود . نخستین نمود توسعه و تمکن مادی و فرهنگی و سیاسی و اجتماعی هر ملت و قومی، در شکل شهرسازی و شیوه معماری آنها متجلی میشود. از همین جهت، وقتی به گذشته پانصد ساله دهدشت و اقمارش نگاه میشود ، ملاحظه خواهیم کرد که طی این دوران شهر دهدشت و روستاهای اقماری آن از حیث معماری و تاسیسات زیرساختی در فراخور نیازهای روزگار خویش در سطح بالایی از اعتبار لازم برخوردار بوده است . این مهم بدست نمی آمد مگر با تلاش و کوشش مردم و فرهیختگان این منطقه.
اکنون در آستانه‌ی انتخابات مجلس قرار گرفته‌ایم. مردم این شهرستان قصد دارند فردی را به مجلس بفرستند که دردهای آنها را درمان کند. دردهای انباشت شده ای که طی دوران گذشته کسی قادر به درمان آنها نبوده و قطعا در آینده هم هیچ نماینده ای قادر به رفع همه این دردها در کوتاه مدت نخواهد بود.
از زمانی که حوزه انتخابیه کهگیلویه از گچساران منفک و صاحب کرسی نمایندگی در مجلس شورای اسلامی شد تا هم اکنون جناح راست یا اصولگرا (هم طیف معتدل به نمایندگی آقای موحد و هم طیف تند رو به نمایندگی آقای بزرگواری)، سکان نمایندگی این شهرستان را عهده دار بوده و جناح چپ یا اصلاحطلبان علی رغم اینکه از نظر کیفی دارای نیروهای موثر و مدیر و صاحب تخصص و از نظر کمی، دارای میزان آرای بالا بوده، اما هیچگاه موفق به کسب کرسی مجلس نشده‌اند. عدم توفیق اصلاحطلبان در این بین دلایل متعددی داشته است که از مهمترین آنها میتوان به عدم یکپارچگی آنها در بزنگاه دوران انتخابات مجلس شورای اسلامی اشاره نمود. در اینجا با توجه به اینکه امید میرود دوستان اصلاحطلب در این دوره از انتخابات به یک اتفاق نظر برسند لذا ضرورتی به واشکافی عدم یکپارچگی و دلائل آن در ادوار گذشته نیست. اما نکته مهمی که در این باره میتوان به آن اشاره کرد، این است که همه ی دوستانی که به نحوی از انحاء، به عنوان فرهیخته ی این جریان سیاسی چه در مرکز حوزه ی انتخابیه و چه در حوزه های تابعه، فعالیت داشته و مردم آنها را به عنوان سران و افراد شاخص جناح اصلاحطلب قلمداد می‌کردند، هر کس به اندازه وزن و جایگاه سیاسی خود در این عدم توفیق سهیمند.
با این وصف اکنون ضرورت دارد همه‌ی دوستان اصلاح طلب بویژه جناب آقای «لاهوتی» و جناب آقای «منطقیان» و جناب آقای «رضاتوفیقی» به عنوان ستون‌های اصلی و ریش سفیدان جریان اصلاح طلب شهرستان بزرگ کهگیلویه با کسب اجازه از سایر عزیزان و بزرگواران این جریان در شهرستان‌های چرام، لنده، بهمئی و بخش‌های تابعه‌ی این شهرستان‌ها، تشکیل جلسه داده و راهکارهای لازم وفاق را تدوین وآینده این جریان را روشن نمایند. بدیهی است در صورت عدم توفیق در ایجاد وفاق، جریان اصلاحطلب شهرستان بزرگ کهگیلویه برای همیشه تکه پاره وبا توجه به سرخوردگی طولانی مدت تلاشگران این جریان، تغییر ناخواسته ی مدیریت آن به شکل شهرستانی و قومی و قبیله‌ای و پخش آراء بدنه ی اجتماعی آنها بین سایر نامزدها، حتمی است.
*بخشدار اسبق چرام در دولت اصلاحات
شکراله علیزاده
شهرستان کهگیویه بزرگ (کهگیلویه، بهمئی، چرام و لنده) در طول تاریخ نقش موثر و پایداری در توسعه و تداوم حیات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی استان کهگیویه و بویراحمد داشته است. نمود مادی این نقش را میتوان در شیوه معماری و شهرسازی شهر تاریخی دهدشت و روستاهای بیشمار اقماری این شهر در دوران گذشته مشاهده نمود . نخستین نمود توسعه و تمکن مادی و فرهنگی و سیاسی و اجتماعی هر ملت و قومی، در شکل شهرسازی و شیوه معماری آنها متجلی میشود. از همین جهت، وقتی به گذشته پانصد ساله دهدشت و اقمارش نگاه میشود ، ملاحظه خواهیم کرد که طی این دوران شهر دهدشت و روستاهای اقماری آن از حیث معماری و تاسیسات زیرساختی در فراخور نیازهای روزگار خویش در سطح بالایی از اعتبار لازم برخوردار بوده است . این مهم بدست نمی آمد مگر با تلاش و کوشش مردم و فرهیختگان این منطقه.
اکنون در آستانه‌ی انتخابات مجلس قرار گرفته‌ایم. مردم این شهرستان قصد دارند فردی را به مجلس بفرستند که دردهای آنها را درمان کند. دردهای انباشت شده ای که طی دوران گذشته کسی قادر به درمان آنها نبوده و قطعا در آینده هم هیچ نماینده ای قادر به رفع همه این دردها در کوتاه مدت نخواهد بود.
از زمانی که حوزه انتخابیه کهگیلویه از گچساران منفک و صاحب کرسی نمایندگی در مجلس شورای اسلامی شد تا هم اکنون جناح راست یا اصولگرا (هم طیف معتدل به نمایندگی آقای موحد و هم طیف تند رو به نمایندگی آقای بزرگواری)، سکان نمایندگی این شهرستان را عهده دار بوده و جناح چپ یا اصلاحطلبان علی رغم اینکه از نظر کیفی دارای نیروهای موثر و مدیر و صاحب تخصص و از نظر کمی، دارای میزان آرای بالا بوده، اما هیچگاه موفق به کسب کرسی مجلس نشده‌اند. عدم توفیق اصلاحطلبان در این بین دلایل متعددی داشته است که از مهمترین آنها میتوان به عدم یکپارچگی آنها در بزنگاه دوران انتخابات مجلس شورای اسلامی اشاره نمود. در اینجا با توجه به اینکه امید میرود دوستان اصلاحطلب در این دوره از انتخابات به یک اتفاق نظر برسند لذا ضرورتی به واشکافی عدم یکپارچگی و دلائل آن در ادوار گذشته نیست. اما نکته مهمی که در این باره میتوان به آن اشاره کرد، این است که همه ی دوستانی که به نحوی از انحاء، به عنوان فرهیخته ی این جریان سیاسی چه در مرکز حوزه ی انتخابیه و چه در حوزه های تابعه، فعالیت داشته و مردم آنها را به عنوان سران و افراد شاخص جناح اصلاحطلب قلمداد می‌کردند، هر کس به اندازه وزن و جایگاه سیاسی خود در این عدم توفیق سهیمند.
با این وصف اکنون ضرورت دارد همه‌ی دوستان اصلاح طلب بویژه جناب آقای «لاهوتی» و جناب آقای «منطقیان» و جناب آقای «رضاتوفیقی» به عنوان ستون‌های اصلی و ریش سفیدان جریان اصلاح طلب شهرستان بزرگ کهگیلویه با کسب اجازه از سایر عزیزان و بزرگواران این جریان در شهرستان‌های چرام، لنده، بهمئی و بخش‌های تابعه‌ی این شهرستان‌ها، تشکیل جلسه داده و راهکارهای لازم وفاق را تدوین وآینده این جریان را روشن نمایند. بدیهی است در صورت عدم توفیق در ایجاد وفاق، جریان اصلاحطلب شهرستان بزرگ کهگیلویه برای همیشه تکه پاره وبا توجه به سرخوردگی طولانی مدت تلاشگران این جریان، تغییر ناخواسته ی مدیریت آن به شکل شهرستانی و قومی و قبیله‌ای و پخش آراء بدنه ی اجتماعی آنها بین سایر نامزدها، حتمی است.
*بخشدار اسبق چرام در دولت اصلاحات
