تاریخ انتشار
شنبه ۷ آذر ۱۳۹۴ ساعت ۱۳:۱۴
کد مطلب : ۱۴۱۵۳۵

رئیس جمهورهای ایران نماینده کدام طبقات ایران بودند

۲
۰
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛صفا فضیلت

وقتی به طرحها و برنامه‌ های  رئیس جمهورهای بعد از انقلاب خیره می شویم نیک میابیم که هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور طبقه بالا و ثروتمند جامعه ما بود و به نوعی از حمایت قشر ثروتمند جامعه بهره می برد و در عوض در جهت حمایت از این طبقه دست به برنامه ریزی و بودجه بندی می زد. اوج وصله زدن هاشمی در منتسب بودن به طبقه ثروتمند را می توان در پارادایم  دوره ریاست جمهوری وی مبنی بر له شدن عده ای از جامعه در چرخدنده های توسعه دانست  وی رئیس جمهوری  بود که بیش از اینکه دیدگاه سیاسی یا فرهنگی داشته باشد نوعی تمرکز اقتصادی داشت و بی شک اقتصاد با ثروت عجین است. برنامه های اقتصادی هاشمی  در دوران سازندگی منجر به شکل گیری طبقه ثروت در جامعه ایران و شکاف این طبقه با طبقه متوسط و پایین جامعه ایران شد  از هاشمی که عبور کنیم به دکتر محمد خاتمی می رسیم وی را باید نماینده قشر متوسط و تحصیل کرده انقلاب دانست و وجود و آرای خود را مدیون روشنفکران و جوانان دانشگاهی بود خاتمی نماینده طبقه ای از جامعه ایران بود که بیش از اینکه دغدغه مسائل اقتصادی داشته باشند آمال خود را در اصلاح موضوعات فرهنگی، سیاسی و اجتماعی می دیدند طبقه ای که از لحاظ فرهنگی به ثروتمندان و طبقه بالای جامعه شبیه بود و از لحاظ اقتصادی به طبقه کارگری و پایین جامعه. بی شک خاتمی نماینده طبقه متوسط و روشنفکر و دانشگاهی جامعه ایران بود طرح ها برنامه ها و ایده های وی همگی در جهت رشد و بالندگی این طبقه و ارج نهادن به ایده های آنها بود گفتگوی تمدن‌ها، آزادی بیان، باز کردن فضای نقد، گسترش احزاب، میدان دادن به رسانه ها و مطبوعات همه و همه در راستای فعالیت در حمایت از طبقه متوسط جامعه ایران بود طبقه ای که بیش از ۶۰/جامعه ایران را تشکیل می داد در این بین به دلیل تشکیل کابینه از میان طبقه متوسط توسط وی جامعه نه به بحران اقتصادی دچار شد و نه با بحران فرهنگی و اجتماعی نه در مسائل خارجی با مشکل مواجه شد و نه در مدیریت داخلی. جامعه ی ایران طی ۸سال مدیریت وی چه در مسائل سیاست خارجی به دلیل تنش زدایی وی و چه در مسائل اقتصادی به دلیل قرار ندادن  منابع اقتصاد در خدمت طبقه بالا و ارایه برنامه های اقتصادی برای همزیستی مسالمت آمیز همه طبقات روی آرامش را به خود دید. همچنین به دلیل تغییر سیما و  فضای داخلی ایران به محیطی امن و دارای پتانسیل های اقتصادی راه را برای سرمایه گذاری های اقتصادی شرکت های چند ملیتی باز نمود که از این مسیر سیاسی و اجتماعی راه را برای پویایی اقتصادی و اشتغال زایی جامعه ایران سود جست رئیس جمهور طبقه متوسط ضمن تامین نیاز های طبقه بالا و طبقه پایین جامعه ایران خیلی اندیشمندانه به طبقه متوسط جامعه ایران که با رای آنها برخواست نگاه ویژه ای هم داشت ۸۴ پایان حاکمیت طبقه متوسط بر جامعه ایران بود آنجا که دکتر محمد خاتمی جای خود را به محمود احمدی نژاد داد احمدی نژاد را  باید نماینده طبقه پایین جامعه ایران دانست رئیس جمهوری که در ایده ها برنامه ریزی و بودجه ریزی به سمت طبقه پایین جامعه گرایش داشت. از سهمیه بندی بنزین تا وام مسکن از دادن یارانه تا سهام عدالت و دادن سیب زمینی و و و همه گرایش وی را به طبقه پایین جامعه نشان داد درست حمایت از طبقه ای که بیشترین آرا را از آنجا در سبد رای خود دید.  احمدی نژاد بسیار بدبین به طبقه ثروتمند جامعه ایران بود و به نوعی طبقه ثروتمند جامعه ایران را مسئول فقر حاکم بر جامعه ایران میدانست تا جایی که اقدامات ستیزجویانه وی با این طبقه منجر به فرار سرمایه و این طبقه از جامعه ایران گردید. بی تدبیری وی در برخورد با این طبقه از جامعه باعث رکود در بخش تولید و عدم  پویایی اقتصادی  شد . طرح های اقتصادی وی روزمره و جهت رفع نیازهای آنی طبقه پایین جامعه و به نوعی مسکن برای بهبود درد نه درمان نیازهای طبقه پایین بود. بی بندباری ها و ولنگاری های اقتصادی وی سرانجام نه تنها به بهبود طبقه پایین جامعه منجر نشد بلکه اختلاس های چندین هزار  میلیاردی را به بار آورد که تا سالیان سال گریبان این مملکت را در مسیر توسعه  خواهد گرفت جامعه ایران هشت سال به حالت  خار در چشم و استخوان در گلو منتظر ماند تا دوران احمدی نژاد به سرانجام برسد خرداد ۹۲ مردم با انتخاب خود نوید ظهور خاتمی دیگری را دادند به فردی رای دادند که خواهان تجدید  و احیا دوره ای به مثابه دوران اصلاحات شدند مردمی که خسته از افراطی گری های دوران احمدی نژاد بودند به حسن روحانی رای دادند که دم از اعتدال و اصلاح هشت سال بی تدبیری می زد روحانی سبد رای خود را ار آرای اصلاحطلبان پر دید و مردم و به خصوص اصلاحطلبان را امیدوار کرد. تا با تدبیری که از آن سخن میراند امید و پویایی و نشاط را به جامعه ایران تزریق کند. رئیس جمهور دوران تدبیر اگر چه با مشکلات عدیده  ای از جمله تورم افسار گسیخته داخلی، تنش در روابط خارجی، پرونده ملتهب و آماده انفجار هسته ای روبرو بود اما با تدبیری و اصلاحاتی که از آن حرف میز د توانست تورم را کنترل کند، تنش در روابط خارجی را به کمترین حد ممکن خود برساند و با تدبیر هر چه تمامتر پرونده هسته ای را به منزل مقصود برساند . اگر چه برنامه های اقتصادی روحانی جهت کنترل تورم بیشترین فشار را به طبقات متوسط و پایین جامعه می آورد اما جامعه و طبقات پایین و متوسط جامعه ایران به این منطق رسیده بودند که راهی جز این برای کنترل  تورم افسار گسیخته نیست و آن را برای خود هضم نموده بودند در این بین  عامه مردم همگام با سیاست های دولت علاوه بر  زمینه های اجتماعی و سیاسی و فرهنگی در زمینه اقتصادی هم ورود پیدا کردند و خود جوش برای کنترل افزایش قیمت ها و رسیدن بازار به حد تعادل و اعتدال  کمک دولت آمادند که نمود آن را در کمپین نه به خریدن خودر بی کیفیت ایرانخودرو و سایپا که با قیمت بالا به مردم قالب میشد. مردم چندین ماه با نخرید خودرو صفر سعی در احقاق حقوق از دست رفته خود و تلاش برای کاهش قیمت های خودرو ها داشتند و  از دولت چیزی جز حمایت از مردم در برابر ایرانخودرو نداشتند دولت در ابتدا به صورت ناظر به این جریان ورود پیدا نکرد تا اینکه کمپین روز به روز قدرتمند تر و صنعت خودرو روز به روز منزوی تر شد . سرانجام صبر دولت لبریز شد و وزیر صنعت دولت تدبیر و امید نعمت‌زاده خرید خودروی صفر ممنوع را که یک کمپین خودجوش برای تحریم محصولات گران و بی‌کیفیت دو خودروساز انحصاری ایران خودرو و سایپا است، خیانت به کشور قلم داد کرد و کسانی را که از این کمپین حمایت می‌کنند ضد انقلاب و خائن نامید. در ادامه دولت و وزیر اقتصاد  تدبیر و امید کار خود را تکمیل کردند و دادن وام های بلند مدت و پایین ترین حد پیش پرداخت برای خودرو کمر مردم را شکاندند و عملا در تقابل مردم و طبقه ثروتمند صاحبان صنعت خودرو طرف ثروت را گرفتند تا روحانی نشان دهد  به دلیل حضور مدام و همنشینی دیرینه با هاشمی رفسنجانی هم مرام و هم میلک یار دیرین خود رئیس جمهور طبقه ثروتمند جامعه ایران است و وی همچنان معتقد است در مسیر توسعه عده ای باید زیر چرخ دنده صنعت له شوند.




*کارشناس ارشد علوم سیاسی
نام شما

آدرس ايميل شما

مطهری
Iran, Islamic Republic of
بسم الله
سر خورده از همه جا بی خبر هستید
تحلیلتون منصفانه نبود
درمورد هاشمی رفسنجانی حرفات صحیح بود
دولت خاتمی هم مردم به روحانیت رأی دادن نه شخصیت خود خاتمی هیچ کاره بود
دولت احمدی نژاد افراطی در چه موردی بود؟؟؟
کم به محرومین و مستضعفین رسید؟؟؟
اگر احمدی نژاد افراطی هست پس خاتمی بی بند و بار و لاابالی
هرچه خاتمی از نظر اقتصادی تفکرات لیبرالی خودش نتونست غالب کنه روحانی اومد و پروسه خاتمی لاابالی رو تکمیل کرد.
اللهم اعوذ بک من علم لاینفع....
معلم دهدشت
Iran, Islamic Republic of
زنده باد لنده
مصایب اعتمادزدایی میان دولت و مردم ( به قلم؛ محسن خرامین )

مصایب اعتمادزدایی میان دولت و مردم ( به قلم؛ محسن خرامین )

«اعتماد» از عناصر لازم‌ و ابتدایی حکومت‌داری است که حکومت‌ها باید در خلق و حفظ آن گام ...
اگر بایدن پیروز شود...

اگر بایدن پیروز شود...

بايدن با مطرح کردن بحث موشک‌ها، قصد توافق دارد و قطعا ايران هم خطوط قرمزي براي مذاکره ...
اصلاح‌طلبان در سه راهی انتخاب

اصلاح‌طلبان در سه راهی انتخاب

حزب ندای ایرانیان هم یک طیف نواصلاح‌طلب محسوب می‌شود خواهان حضور در رقابت‌های انتخاباتی ...
1