تاریخ انتشار
شنبه ۳۰ آبان ۱۳۹۴ ساعت ۰۷:۳۲
کد مطلب : ۱۴۰۸۱۰
دلیل مدینه الوزرایی گچساران چیز دیگریست
۰
کبنا ؛میلاد کرمی
قومیت گرایی درد دیرین سرزمین من است و سالهای سال است که نخبگان این خاک بدنبال مرهمی برای این زخم کهنه بودهاند، در چند دهه گذشته بارهای بار واژگانی را شنیدم که بدنبال پاره پاره کردن این خاک بوده است، روزی از بویر احمد سردسیر و بویراحمد گرمسیر سخن گفته شد، و در تاریکی شبهای پر ستاره این خاک عزتمند از بویراحمد و باوی و در کنار آن از لر و ترک گفتند آنانی که منافع خود و ویاران کج اندیش خود را در سبد قومیت گرایی و دودستگی جستجو میکردند، اگر نبود تلاش نخبگان و اندیشمندان این خاک چه بسا این زخم کهنه امروز استان بیمار ما را از پای در آورده بود
جناب حاج زارع نماینده محترم مردم شریف بویراحمد ودنا
دیروز شما در حضور وزیر کارو امور اجتماعی سخن به انتقاد از ایشان گشودید که چرا سفر خود را ازگچساران آغاز نمودند، همه نخبگان این استان و اندیشمندان این خاک نیک میدانند که شما برای برای پوشاندن ضعفهای خود وعملکرد ضعیفتان در دوره نمایندگی خود، در روزهای مانده به انتخابات از این سخن قصد آن را داشتهاید تا از خود شخصیت فردی کاریزما را بسازید، اما احساس ما بر این است که ناخواسته با سخنان خود از حقوق قومیت گرایان دفاع کردید و در زمین آنان بازیکنی محبوب شدید تا تماشا گر نمایان از روی سکوها برای شما کف و سوت بکشن و با هورا هورا خود دودستگی را در این استان ترویج دهند تا از آب گل آلود ماهی خود را بگیرند، جناب زارعی شما خود بهتر میدانید چه کسانی در سالهای گذشته از بویراحمد و و گرمسیر سخن راندند، آیا شما به عنوان یک فعال سیاسی نمیدانستید آنچه بر زبان میرانید شاید در لحظه موجب شادی بخشی از جامعه که سخن آنان و اندیشه آنان چه خواسته و چه ناخواسته قومیت گرایی است شود، اما آنچه که میتوان در آن تردید نداشت آن است که سخن دیروز شما تاثیر بلند مدت و تاریکی در روابط آتی مردم استان خواهد
جناب زارعی پس از انتشار سخنان شما در ذهن هر مخاطبی اینگونه برداشت میشود، که شما استقبال از وزیر و گرفتن عکس سلفی و خبری با وی را در فرودگاه یاسوج بر توسعه جای جای استان ترجیح میدهید، شاید اگر در حضور وزیر به جای انتقاد از وی بخاطر سفر به گچساران، که در ذهن شنونده سخن شما، تداعی کننده این موضوع میشود که شما از روی حسادت به هم استانیهای خود در گچساران این انتقاد را در پشت تریبون مطرح کرده باشید، به وزیر یاد آوری میکردید که آنچه در گچساران مشاهده کرده است وضعیت کارگرانی است که دو سوم نفت کشور را تولید میکنند و چنین در سختی و رنج به سر میبرند شما به عنوان وزیر کار خود به این نتیجه برسید که سایر کارگران استان محروم کهگیلویه و بویراحمد چه میکشند، جناب زارعی امروز شما برای یک وزیر این مملکت خاطرهای ساختید، که شاید وی حرمت میزبان را نگه دارد و برای دیگران تعریف نکند، که درسفرش به کهگیلویه و بویراحمد نمایندهای از نمایندگان این استان، در پشت تریبون از سفرش به شهرستان محروم دیگری انتقاد داشت
در پایان برادرعزیزم جناب زارعی، به شما یا دآوری میکنم که اگر امروز گچساران و باشت را مدینه الوزرا مینامند، به دلیل آن نیست که مردم این خاک گفتمان قومیت گرایانه و دودستگی را ترویج میکنند، بلکه به آن دلیل است، که در این خاک که قدمتی دارد به اندازه تاریخ، فرزندانی رشد یافتهاند که گفتمان شان ترویج رشد و آبادانی جای جای این سرزمین است و هیچگاه به رخ سایرین نکشیدند که باشت اگر امروز در محرومیت به سر میبرد در سال ۱۳۱۴بخشداریش تاسیس شد، و گچساران که جوانانش محرومیت را با گوشت و پوست خود احساس میکنن، با نفت خود نه تنها یاسوج بلکه ایران اسلامی را آباد کردند، و مردم خوش نیت و دل پاکش هیچگاه منتی بر دوش هیچ کس ننهادند بلکه بدور از حسادت و کج اندیشی تنها خواستار رفع محرومیت از شهرو دیار خود بودند، و امروز نیز با انتخاب فرزندی از فرزندان خوش نیت و صاحب تخصص و اندیشه برای وکالتشان در بهارستان، گامهای خود را برای رفع محرومیت و چرخاندن چرخه توسعه این خاک بر میدارند و مردم گچساران و باشت توسعه این دو شهر را نمیخواهند مگر آنکه این توسعه و رفع محرومیت هم زمان باشد با رفع محرومیت در سراسر ایران اسلامی
به امید ایران اسلامی آباد
قومیت گرایی درد دیرین سرزمین من است و سالهای سال است که نخبگان این خاک بدنبال مرهمی برای این زخم کهنه بودهاند، در چند دهه گذشته بارهای بار واژگانی را شنیدم که بدنبال پاره پاره کردن این خاک بوده است، روزی از بویر احمد سردسیر و بویراحمد گرمسیر سخن گفته شد، و در تاریکی شبهای پر ستاره این خاک عزتمند از بویراحمد و باوی و در کنار آن از لر و ترک گفتند آنانی که منافع خود و ویاران کج اندیش خود را در سبد قومیت گرایی و دودستگی جستجو میکردند، اگر نبود تلاش نخبگان و اندیشمندان این خاک چه بسا این زخم کهنه امروز استان بیمار ما را از پای در آورده بود
جناب حاج زارع نماینده محترم مردم شریف بویراحمد ودنا
دیروز شما در حضور وزیر کارو امور اجتماعی سخن به انتقاد از ایشان گشودید که چرا سفر خود را ازگچساران آغاز نمودند، همه نخبگان این استان و اندیشمندان این خاک نیک میدانند که شما برای برای پوشاندن ضعفهای خود وعملکرد ضعیفتان در دوره نمایندگی خود، در روزهای مانده به انتخابات از این سخن قصد آن را داشتهاید تا از خود شخصیت فردی کاریزما را بسازید، اما احساس ما بر این است که ناخواسته با سخنان خود از حقوق قومیت گرایان دفاع کردید و در زمین آنان بازیکنی محبوب شدید تا تماشا گر نمایان از روی سکوها برای شما کف و سوت بکشن و با هورا هورا خود دودستگی را در این استان ترویج دهند تا از آب گل آلود ماهی خود را بگیرند، جناب زارعی شما خود بهتر میدانید چه کسانی در سالهای گذشته از بویراحمد و و گرمسیر سخن راندند، آیا شما به عنوان یک فعال سیاسی نمیدانستید آنچه بر زبان میرانید شاید در لحظه موجب شادی بخشی از جامعه که سخن آنان و اندیشه آنان چه خواسته و چه ناخواسته قومیت گرایی است شود، اما آنچه که میتوان در آن تردید نداشت آن است که سخن دیروز شما تاثیر بلند مدت و تاریکی در روابط آتی مردم استان خواهد
جناب زارعی پس از انتشار سخنان شما در ذهن هر مخاطبی اینگونه برداشت میشود، که شما استقبال از وزیر و گرفتن عکس سلفی و خبری با وی را در فرودگاه یاسوج بر توسعه جای جای استان ترجیح میدهید، شاید اگر در حضور وزیر به جای انتقاد از وی بخاطر سفر به گچساران، که در ذهن شنونده سخن شما، تداعی کننده این موضوع میشود که شما از روی حسادت به هم استانیهای خود در گچساران این انتقاد را در پشت تریبون مطرح کرده باشید، به وزیر یاد آوری میکردید که آنچه در گچساران مشاهده کرده است وضعیت کارگرانی است که دو سوم نفت کشور را تولید میکنند و چنین در سختی و رنج به سر میبرند شما به عنوان وزیر کار خود به این نتیجه برسید که سایر کارگران استان محروم کهگیلویه و بویراحمد چه میکشند، جناب زارعی امروز شما برای یک وزیر این مملکت خاطرهای ساختید، که شاید وی حرمت میزبان را نگه دارد و برای دیگران تعریف نکند، که درسفرش به کهگیلویه و بویراحمد نمایندهای از نمایندگان این استان، در پشت تریبون از سفرش به شهرستان محروم دیگری انتقاد داشت
در پایان برادرعزیزم جناب زارعی، به شما یا دآوری میکنم که اگر امروز گچساران و باشت را مدینه الوزرا مینامند، به دلیل آن نیست که مردم این خاک گفتمان قومیت گرایانه و دودستگی را ترویج میکنند، بلکه به آن دلیل است، که در این خاک که قدمتی دارد به اندازه تاریخ، فرزندانی رشد یافتهاند که گفتمان شان ترویج رشد و آبادانی جای جای این سرزمین است و هیچگاه به رخ سایرین نکشیدند که باشت اگر امروز در محرومیت به سر میبرد در سال ۱۳۱۴بخشداریش تاسیس شد، و گچساران که جوانانش محرومیت را با گوشت و پوست خود احساس میکنن، با نفت خود نه تنها یاسوج بلکه ایران اسلامی را آباد کردند، و مردم خوش نیت و دل پاکش هیچگاه منتی بر دوش هیچ کس ننهادند بلکه بدور از حسادت و کج اندیشی تنها خواستار رفع محرومیت از شهرو دیار خود بودند، و امروز نیز با انتخاب فرزندی از فرزندان خوش نیت و صاحب تخصص و اندیشه برای وکالتشان در بهارستان، گامهای خود را برای رفع محرومیت و چرخاندن چرخه توسعه این خاک بر میدارند و مردم گچساران و باشت توسعه این دو شهر را نمیخواهند مگر آنکه این توسعه و رفع محرومیت هم زمان باشد با رفع محرومیت در سراسر ایران اسلامی
به امید ایران اسلامی آباد