تاریخ انتشار
شنبه ۲۸ شهريور ۱۳۹۴ ساعت ۰۳:۰۹
کد مطلب : ۱۲۵۹۷۳
نه فروزان به اصولگرایان گچساران و باشت
۰
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛مهرداد حمیدی*
اصولگرایان حوزهی انتخابیه گچساران و باشت که پس از استقلال این حوزه انتخابیه متاثر از ابزارهای مختلف در دو دوره انتخاباتی و یک میان دوره با استفاده از ابزارها و پتانسیلهای متفاوت کرسی مجلس را در اختیار داشتند، در دوره نهم مجلس با فاصلههای زیاد نتیجهی انتخابات را به اصلاحطلبان واگذار کردند. عملکرد متفاوت این دوره نمایندگی علیرغم با وجود بحرانهای ناشی از عملکرد دولت دهم اقبال عمومی را به سوی نماینده فعلی گچساران تا حدود کاملاً محسوسی بالا برده است به نحوی که چه بسا کاندیداها و نمایندگان سابق نتیجه را از قبل واگذار شده میدانند و کاندیداهای بنام سابق این طیف تمایلی به کاندیداتوری از خود نشان نمیدهند. اما این به معنای تسلیم اصولگرایان نیست بلکه تکاپو و تلاشهای فراوانی در این طیف دیده میشود. مراجعهی به «قوام فروزان» معاون رئیس کل دادگاههای عمومی انقلاب تهران یکی از این تلاشها برای ایجاد اجماع علیه اصلاحطلبان بود تا بتوانند از پتانسیلهای خاص دیدگاهی، سیاسی، شخصی و قومیتی ایشان برای شکست حریف قدر خود استفاده کنندو از طرفی چه بسا جهت جلوگیری از شماتت وجدان و مواخذهی مردم اگر قراراست زعامت حوزه انتخابیه را از شاه عباسی بگیرند لااقل به نادرشاهی واگذار کنند. اما فروزان در تاریخ ۹۴/۶/۲۳ طی اعلامیه ای البته بسیار محافظهکارانه و قدرشناسانه به اصولگرایان دعوت کننده از فروران نه گفت. فروزان اگر چه به صورت صریح علت نه گفتن را بیان نگرده است و با عبارت «در شرایط کنونی ضرورتی به بیان آنها نیست» از ذکر دلایل خودداری کرده است، اما از فحوای عبارات به کار برده شده میتوان دلیل نه گفتن را چنین پنداشت. فروزان با اشاره به جملهای زیبا از مقام معظم رهبری مبنی بر اینکه حضور زمانی لازم است که ضرورتی باشد. این بدان معناست که ایشان حضور در حوزه ی گچساران را غیرضروری میداند. مفهوم آن این است که بر خلاف نظر دعوت کنندگان وی فروزان خلائی را برای وجود هم اندیشههای خود در گچساران حس نمیکند. که متاثر از وجود فردی قدرتمند از هم اندیشه های وی در صحنه انتخابات است که اقبال عمومی هم با اوست. با توجه به شناختی که نسبت به اندیشه ی فروزان داریم بنظر میرسد مهمترین دلیل نه گفتن وی همین تعارض اندیشه ی وی با اصولگرایان است که حاضر نگردید به خاطر کسب موقعیتی محتمل به اندیشه ی خود و به هم اندیشه های خود پشت پا بزند. از طرفی به خاطر حفظ حرمت دعوت کنندگان به صورت بسیار ظریف قلم زده است.
نکتهی دیگری که از عبارات به کار برده شده به وسیله فروزان برداشت می شود ذکر قید دیگر حوزههای انتخابیه و در صورت تشخیص ضرورت حضور است که این نکته را به ذهن تداعی میکند که راز نه گفتن فروزان به اصولگرایان صرفا حضور فردی قدرتمند از هم اندیشههایش در حوزه سیاسی گچساران و عدم لزوم حضور فرد دیگری از اصلاحطلبان در صحنه نیست بلکه از این عبارت میتوان برداشت که هم از حیث احساس تعلق خاطر و هماز حیث احساس نیاز به حضور در حوزهی انتخابیهی دیگری ذهن فروزان را به خود مشغول کرده است. این امر میتواند ناشی از وجود احتمال عدم حضور سیدباقر موسوی و نبود افرادی قدرتمند از طیف اصلاح طلب در صحنه انتخابات یاسوج باشد که ضرورت حضور فردی همچون فروزان در صحنه انتخابات یاسوج به عنوان کاندیدای منتخب اصلاحطلبان پایتخت و حوزه یاسوج و دنا باشد.
چون آفتاب سیاست ز مشرق خرد کند طلوع/ تردید نیست به نیمه ی راه رسیدهایم
اصولگرایان حوزهی انتخابیه گچساران و باشت که پس از استقلال این حوزه انتخابیه متاثر از ابزارهای مختلف در دو دوره انتخاباتی و یک میان دوره با استفاده از ابزارها و پتانسیلهای متفاوت کرسی مجلس را در اختیار داشتند، در دوره نهم مجلس با فاصلههای زیاد نتیجهی انتخابات را به اصلاحطلبان واگذار کردند. عملکرد متفاوت این دوره نمایندگی علیرغم با وجود بحرانهای ناشی از عملکرد دولت دهم اقبال عمومی را به سوی نماینده فعلی گچساران تا حدود کاملاً محسوسی بالا برده است به نحوی که چه بسا کاندیداها و نمایندگان سابق نتیجه را از قبل واگذار شده میدانند و کاندیداهای بنام سابق این طیف تمایلی به کاندیداتوری از خود نشان نمیدهند. اما این به معنای تسلیم اصولگرایان نیست بلکه تکاپو و تلاشهای فراوانی در این طیف دیده میشود. مراجعهی به «قوام فروزان» معاون رئیس کل دادگاههای عمومی انقلاب تهران یکی از این تلاشها برای ایجاد اجماع علیه اصلاحطلبان بود تا بتوانند از پتانسیلهای خاص دیدگاهی، سیاسی، شخصی و قومیتی ایشان برای شکست حریف قدر خود استفاده کنندو از طرفی چه بسا جهت جلوگیری از شماتت وجدان و مواخذهی مردم اگر قراراست زعامت حوزه انتخابیه را از شاه عباسی بگیرند لااقل به نادرشاهی واگذار کنند. اما فروزان در تاریخ ۹۴/۶/۲۳ طی اعلامیه ای البته بسیار محافظهکارانه و قدرشناسانه به اصولگرایان دعوت کننده از فروران نه گفت. فروزان اگر چه به صورت صریح علت نه گفتن را بیان نگرده است و با عبارت «در شرایط کنونی ضرورتی به بیان آنها نیست» از ذکر دلایل خودداری کرده است، اما از فحوای عبارات به کار برده شده میتوان دلیل نه گفتن را چنین پنداشت. فروزان با اشاره به جملهای زیبا از مقام معظم رهبری مبنی بر اینکه حضور زمانی لازم است که ضرورتی باشد. این بدان معناست که ایشان حضور در حوزه ی گچساران را غیرضروری میداند. مفهوم آن این است که بر خلاف نظر دعوت کنندگان وی فروزان خلائی را برای وجود هم اندیشههای خود در گچساران حس نمیکند. که متاثر از وجود فردی قدرتمند از هم اندیشه های وی در صحنه انتخابات است که اقبال عمومی هم با اوست. با توجه به شناختی که نسبت به اندیشه ی فروزان داریم بنظر میرسد مهمترین دلیل نه گفتن وی همین تعارض اندیشه ی وی با اصولگرایان است که حاضر نگردید به خاطر کسب موقعیتی محتمل به اندیشه ی خود و به هم اندیشه های خود پشت پا بزند. از طرفی به خاطر حفظ حرمت دعوت کنندگان به صورت بسیار ظریف قلم زده است.
نکتهی دیگری که از عبارات به کار برده شده به وسیله فروزان برداشت می شود ذکر قید دیگر حوزههای انتخابیه و در صورت تشخیص ضرورت حضور است که این نکته را به ذهن تداعی میکند که راز نه گفتن فروزان به اصولگرایان صرفا حضور فردی قدرتمند از هم اندیشههایش در حوزه سیاسی گچساران و عدم لزوم حضور فرد دیگری از اصلاحطلبان در صحنه نیست بلکه از این عبارت میتوان برداشت که هم از حیث احساس تعلق خاطر و هماز حیث احساس نیاز به حضور در حوزهی انتخابیهی دیگری ذهن فروزان را به خود مشغول کرده است. این امر میتواند ناشی از وجود احتمال عدم حضور سیدباقر موسوی و نبود افرادی قدرتمند از طیف اصلاح طلب در صحنه انتخابات یاسوج باشد که ضرورت حضور فردی همچون فروزان در صحنه انتخابات یاسوج به عنوان کاندیدای منتخب اصلاحطلبان پایتخت و حوزه یاسوج و دنا باشد.
چون آفتاب سیاست ز مشرق خرد کند طلوع/ تردید نیست به نیمه ی راه رسیدهایم