بهرامی و کت شلوار راه راه اصلاح طلبی؟

کبنا ؛فرزاد رشیدی*
عرصه سیاست را به عنوان کنش و واکنشی منطقی در نگاه علمی و بعد حقیقی می‌نگرند و بر پایه و اساس آن به تجزیه و تحلیل می‌پردازند.
بر اساس همین کنش و واکنش‌های منطقی و عقلانی به دور از شور و هیجانات احساسیست که می‌توان  افراد کارآمد را از ناکار آمد، صدیق را از دروغ گو و استوار را از سست بودن تشخیص داد.
انتخابات مجلس دهمین شورای اسلامی فرصت و بستری مناسبی برای تعیین و تشخیص فهم قدرت طلبی در تمایز با خدمت گذاری شده است به گونه ای که نامزدهای انتخاباتی در طی یک پروژه ۴ ساله با سخنرانی ها و مصاحبه های پی در پی، سعی در جهت دهی به افکار عمومی  و تبیین ایده های خود دارند و گاهی این سخنان و این هیجانات احساسی به دور از فهم سیاست و تعقل اجتماعی، راه به جای می برد که سخنانی که در گذشته در افکار عمومی از سر شوق و غرور منتشر و ثبت گردید بعد از سالها همان بیرق استوار، چون تبری تیز و محکم  بر ریشه  همان بیرق خواهد کوبید؛ که یا باید تیغ تیز تبر را پذیرفت و قطع شد یا آنکه استوار ماند و با قامتی استوار تن به بی‌ثباتی داد!
محمد بهرامی، نامزد انتخابات نهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی، وقتی که گام به سوی کارزار انتخابات نهاد به دلیل روابط حسنه و نزدیکی که با شهردار خیابان بهشت تهران داشت، اینچنین تصور میکرد که هم ترازی و هم فکریش با دکتر محمد باقر قالیباف منجی تفکر اصولگرایی تکنوکرات؛ همانند تصاحب کرسی کوچک شهرداری یاسوج که به لطف و میمنت اصولگرایان استان در یک میدان بی‌رقیب  حاصل شد؛ این بار نیز می‌تواند بر اساس خلق و خوی اصولگرایی اش از خیابان ۶۰ متری یاسوج به پاستور تهران برسد؛  و  کار را تا جای پیش برد که حاضر شد بعد از تائید صلاحیتش به یکباره عبای اصولگرایی را ازتن خویش خارج کند و با سیمای اصلاح شده و خودکار بیکی بر  کت و شلوار راه راه رنگ همیشگی اش؛ پرچم دار جریان اصیل اصلاح طلبی شود تا خود را جوانه نوظهور اصلاح طلبی و خاتمی زمان بویراحمد و دنا در روزی که سید باقر موسوی عرصه رقابت را برای حضورخود  مناسب نمی دید گام در ره میدان نهد...و تغییر چند ساعته از عبای اصولگرایی به کت و شلوار راه راه اصلاح طلبی تغییر چهره دهد!
اما مردم شریف و آگاه بویراحمد و دنا اگرچه محرومند؛ اما هیچ گاه حقیر و ذلیل نبوده اند تا بازی این حرکت سیاسی را بخورند که البته این مردم نجیب، با آن نه تاریخی، بر سیمای هر اصلاح طلب بدلی نشان دادند که ...، جوان متفکر جبهه پایداری ... ؛ جای در تفکر اصلاح طلبی ندارد !
انتخابات مجلس نهم بدون نماینده اصیل و واقعی اصلاحات برگزار و نتیجه آن رقم خورد، فردای بعد از انتخابات این محمد بهرامی بود که دیگر حاضر نشد عبای اصولگرایی را برتن کند و تن به کت و شلوار همیشکی راه راه رنگ اصلاحات داد؛ و هر کجا پا می گذاشت و هر مصاحبه ای که با دعوت ازخبرنگاری ... انجام می داد؛ سعی داشت از هر سوالی که از ایشان پرسیده می شود حتی اگر در باب وضعیت جوی آب و هوای استان باشد حتما از واژه «جوهره من اصلاح طلبیست» استفاده کند  تا به خیال خود با جوهره اصلاح طلبی خود ابرهای گذشته اش را که گواهی برهمکاری و همگرایی بهرامی جوان با اصولگرایان  میداد را پاک کند!
اما جوان اصولگرای دیروز و اصلاح طلب کت راه راه امروز با مشاوره های غلط ؛ روح صادقش به بهروزی نرسید و از درخش استواری به قعر سیاسی نزدیک تر شد!
و چنان در شور و هیجان مشاور های غلط قرار گرفت که در مصاحبه با یکی از روزنامه های محلی استان به صراحت بیان کرد، جوهره من از عبای اصولگرایی به کت و شلوار راه راه  اصلاح طلبی رسیده است و اگر سید باقرموسوی در انتخابات اعلام حضور کند بنده نیز با صراحت تمام اعلام میکنم که فورا از نامزدی در انتخابات انصراف قطعی خواهم داد!
و اما؛ تاریخ به یکباره تغییر کرد و حباب آرزوهای محمد بهرامی بر دل آب ترکید!
هیچ گاه بهرامی جوان ... تصور نمی کرد که اسطوره اصلاحات بار دیگر گام در عرصه انتخابات بگذارد و تمام اهداف و آرزوهای او را که در طی ۳ سال گذشته هزینه های فراوان بر دست او گذاشته بود رابه یکباره بر باد دهد!
بهرامی در شطرنجی که خود طراحیش کرده بود اینک کیش مات شده است!
نه راه بازگشت دارد و نه راه حرکت؛ نه توان ماندن دارد و نه توان ایستادگی!
نه دوست دارد چشم برحقیقت ببندد و نه دوست دارد عهد شکنی کند!
اما آنچه بهرامی جوان را بیش از پیش می آزارد اینست که او قریب به ۳ سال است که به کت شلوار راه راه رنگ اصلاح طلبی خود نگاه  دوخته و چنان دلبسته این گفتمان اصللاح طلبی شده است؛ که هیچ گاه حاضر به تعویض این کت نشد  تا دوباره عبای اصولگرایی را بر تن کند؛ ولی امروز او تنها مانده است!
گویی بعد از تاریخ و ملت؛ حال خود بهرامی نیز به این نتیجه رسیده است که کت شلوار راه راه رنگ اصلاح طلبی بر قامت او گشاد است و باید آن را به صاحب اصلیش که همانا نام نیک سرشت سید باقر موسوی اسطوره جاودان اصلاحات استان است بازگرداند!
ولی...!
افکار عمومی منتظر واکنش بهرامی جوان هستند!
منتظرند تا جوان خوش آتیه اصولگرایی دیروز و جوهره اصلاح طلبی امروز از شوک غیر طبیعی که به افکار سیاسی اش تزریق شده است خارج شود و بر گفتاری که بر زبان جاری کرده است وفای به عهد کند!
جوانان اصلاح طلب بویراحمد و دنا منتظرند حال که بیش از یک دهه بار دیگر نماینده حقیقی و اصیل اصلاحات گام به سوی عرصه انتخابات گذاشته است، انتظار دارند برخی بدلیجات اصلاح طلبی پیش از آنکه مردم آنان را مورد بازخواست قرار دهند از عرصه سیاسی گام به سوی بازنشستگی سیاسی بردارند تا حقایق گذشته بیش از پیش بیان نشود!
اکنون جامعه اصلاح طلبی استان کهگیلویه و بویراحمد خصوصاً مردم شریف بویراحمد و دنا منتظر حرکت مهره‌های شطرنج محمد بهرامی هستند!
مهره های که به واسطه خود او حرکت کردند و حال به خاطر استراتژی‌اش به کیش و مات رسیده است!
اینک بهرامی باید انتخاب کند که یا باید بر تمام هزینه ها چشم پوشی کند و کت شلوار راه راه رنگ اصلاح طلبی را بعد از ۳ سال از تن خارج کند و به صاحب اصلیش "سید محبوب اصلاحات" بازگرداند؟
یا آنکه در عرصه رقابت بماند و برعهدی که بسته بود  پشت کند و میز مذاکره را بر هم زند و کت راه راه رنگ اصلاح طلبی را از تن خارج نکند!
یا آنکه دوباره به اصل خویش بازگردد و با پوشیدن عبای اصولگرایی کاندید نهایی جبهه اصولگرایی بویراحمد و دنا شود؛ همان جایگاهی که در آن متولد شد، رشد یافت و به شهرداری رسید!
اکنون ملت منتظر واکنش محمد بهرامی هستند...

* اصل مقاله در اختیار پایگاه خبری کبنا نیوز است، مخاطبان می‌توانند با ارسال ایمیل آن را دریافت کنند.