مرگ مغزی اصلاحات در کهگیلویه توهم یا واقعیت؟

کبنا ؛فرشاد فاطمی
اصلاحات در کهگیویه در محاق کامل به سر می برد به بیماری می ماند که دچار مرگ مغزی شده است و تنها جسم نحیف آن که فقط حضور فیزیکی دارد نشانه ای از بودن ٖآن است. بودنی که قادر به حرکت نیست و عملا از کار افتاده می باشد. این حکایت حال و روز این روزهای اصلاحات در کهگیویه می باشد . اگر چه یکی از سران اصلاحات کهگیویه اسفندماه ۹۳ آینده ای نزدیک را برای وحدت وعده داده بود. اما همان روزها هم کسی این حرف را خیلی جدی نگرفت زیرا به تجربه ثابت شده است که وحدت اصلاحات در کهگیویه محلی از اعراب ندارد و وازه ی غریب و مهجور می باشد. از طرفی هم بر همگان مشخص است عوامل و دلایل تاریخی شکاف آن قدر عمیق شده که تبدیل به غده ی سرطانی شده و در ثانی در طول این سالها به مثابه این چندماه هیچگاه هیچ اقدام عملی برای پر کردن این شکاف برداشته نشده است و گر نه چرا فقط موسم انتخابات که فرا می رسد یاد وحدت می افتند؟ بقیه سال چه می کنند؟ مبرهن است که فقط به فراخور زمان گهگاهی در حد شعار سخن از وحدت رانده اند. اصلاحات در کهگیویه آن قدر در درون خود اختلاف دارد که هیچ فرصت و وقتی برای ارایه طرح و نظر و اتخاذ راهبرد وجود ندارد و در این آشفته بازار کوتوله های سیاسی جدید در این طیف ظهور کردند و خوئ را هم عرض و حتی بالاتر از سران اصلاحات در کهگیویه می دانند و حتی در مواردی پروزه ی عبور از سران اصلاحات در کهگیویه را رقم زده اند و با برگزاری متینگ های سیاسی ایده ی مضحکانه خود را به خورد صادق زیباکلام می دهند و غافل از اینکه زیباکلام مدرس دانشگاهی است نه ریش سفید محلی و حتی حامل پیام یا ماموریت ویزه ای از تهران برای کهگیلویه نبود. تن رنجور و خسته ی اصلاحات در کهگیویه در فقدان وحدت سران آن کاندیداهای نوظهوری را به خود می بیند که دچار توهم شده اند و مانند بچه های خردسال که وقتی شمشیرپلاستیکی را در هوا می چرخانند فکر می کنند اسکندر مقدونی هستند ولی بعدها که بزرگتر شدند متوجه می شوند که اسکندر خانه ی خودشان هم نیستند چه برسد به فاتح بزرگ تر!؟ کاندیداهای نوظهوری که یکی از آنها کاندیدای شهرداری اش دیپلمه ای یود در حالی که خود مدرک دکترا دارد و دیگری که با راه اندازی NGO به دنبال حقوق بشر در پیاده رو می گشت!!! حالا می خواهد ناجی و قهرمان شود اما نمی دانند آنها حتی در لیست نیمکت ذخیره نیستند چه برسد به فرصت حضور در زمین. سران اصلاحات برای رسیدن به موفقیت راهی جز وحدت ندارند اما با فرض عدم وحدت و اعلام حضور با کاندیداهای جداگانه هر طیف باید به این را قبول کنند که موفقیت تنها در پرتو حضور نیروهای شاخص؛ با تجربه؛ معروف و دارای سوابق اجرایی مشخص یدست می آید و این هشدار جدی است که نباید اسیر خیمه شب بازی چند خام سیاسی شد و میدان را به آنها داد زیرا این کار یعنی مرگ اصلاحات و خاکسپاری آن. سران اصلاحات در این بزنگاه تاریخی نباید اجازه دهند برایشان تصمیم گیری کنند بلکه خودشان باید تصمیم سازی کنند. تصمیم سازی تاریخی ....