مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛
سید جاسم دانشور
۱- خبر توافق ایران و ۱+۵ مثل بمب هستهای ترکید
۲- دیپلماسی روحانی با کارت های برندهی احمدی نژاد جواب داد
۳- مهمترین عامل به نتیجه رسیدن مذاکرات، گفتگوی مستقیم وزیران خارجهی ایران و آمریکا بود.
۴- فراتر از تحریمهای مرتبط با بحث هستهای امتیاز گرفتیم.
۵- تیم مذاکره کننده ثابت کردند وطن پرستی و ولایتمداری تنها به شعار دادن نیست .
۶- ثابت شد تا الان ایران و مردم ایران از بیمنطقی و رفتارهای احساسی بعضی سیاسیون خیلی ضربه خورده است.
۷- میشود با حفظ احترام و عزت ملی و حفظ آرمانهای انقلاب با شجاعت و جسارت با دیگران، حتی دشمنان مذاکره کرد و موفق شد.
بالاخره انتظارها به پایان رسید و ایران و ۱+۵ به توافق اولیه دست یافتند. اینها اندک مواردی است که از روح این مذاکرات میتوان بدست آورد. موضوع آنقدر مهم هست که هنوز هم جای پرداخت به آن وجود داشته باشد. بله دیپلماسی قوی و مدبرانه دکتر روحانی با هنرمندی مرد کار کشتهای مانند دکتر ظریف و دانشمندی مانند دکتر صالحی و دیگر اعضای محترم تیم مذاکره کننده ی هسته ای چنان نمایشی در طول مذاکرات از خود نشان دادند که طرف های مذاکره کننده و جهانیان را به تحسین واداشتند. تا جایی که آمریکایی ها هم نتوانستند از ابراز توانایی ایرانیان خودداری کنند. مردم اخباری را از تلویزیون یا دیگر رسانهها میشوند اما لمس کردن فضای مذاکرات و رویارویی با قوی ترین و بزرگترین غولهای اقتصادی و نظامی جهان بطور همزمان کار سادهای نیست. آن هم در حالی که هم از طرف مقابل زیر فشار باشید و هم از طرف بعضی جریان های داخلی فقط باید تقدیر کرد و آفرین گفت. و بدانیم این ماراتن سیاسی آنقدر مهم بود که پس از توافق اولیه نماینده ی آمریکا به گریه می افتد و در اینجا یک بررسی گذرا بر این موضوع خواهیم داشت.
یکی از مهمترین دست آوردهای این مذاکرات بردن این توافقنامه به شورای امنیت است که اعتبار آن را کامل و همهی کشورها را موظف به رعایت آن میکند. حفظ چرخهی سوخت هستهای و معرفی ایران از طرف سازمان ملل متحد به عنوان کشور صالح دارای توان هستهای مورد حائز اهمیت دیگری است. تعطیل نشدن هیچکدام از مراکز هستهای ما از دیگر نکات مهم این توافق میباشد. اما بی انصافی است در این توافق نقش دولت احمدینژاد را نادیده بگیریم چراکه اگر در دولت احمدینژاد ما به توانایی تولید اورانیوم ۲۰% نمی رسیدیم و موفق به ساخت سانفریفیوژهای نسل جدید نمیشدیم و دیگر دستآوردهای هستهای را کسب نکرده بودیم و تواناییهایمان را در علم هستهای به رخ جهانیان نمیکشیدیم و این امتیازات در اختیار ایران نبود تیم مذاکره کننده برای چانه زنی و امتیازگیری دستش خالی بود پس باید از هر دو دولت در کسب این موفقیت تشکر کرد. دوم دلیل موفقیت این مذاکرات، مذاکرات رو در روی وزیران خارجه ایران و آمریکا بود که بدون واسطه و مطمئنتر برگزار گردید و این باعث میشد که اگر بحثهای غیر هستهای هم باعث نگرانی هر یک از طرفین شده است بدون نگرانی از رابطها و هر واسطهای آنها مطرح و مرتفع گردد. ما در این مذاکرات فراتر از تحریم های مرتبط بابحث هستهای امتیاز گرفتیم مانند لغو ممنوعیت فروش هواپیمای مسافربری به ایران و صادرات فرش و پستهی ایران به آمریکا. طبیعی است که ایران امتیازاتی به طرف مذاکره کننده داد اما امتیازات خوبی از آنها گرفت این یعنی انعطاف و موفقیت. یا به قول مقام معظم رهبری (نرمش قهرمانانه) اما بعضیها بر این عقیدهاند که باید فقط امتیاز گرفت و همین تفکر غیراصولی متاسفانه به کشور ضربات زیادی زده است و گاهاً دیده شده می گویند ایران به طرف های مذاکره کننده باج داده است. و اینطور وانمود می کنند که آن ها وطن پرست تر و انقلابی تر از دیگران هستند. درحالی که شاید این تفکرات در طول سال های متمادی ضربات زیادی به ایران و انقلاب زده باشد باید دانست باج دادن شرایطی است که یک فرد یا گروه و یا یک کشور بدون دریافت هیچ امتیازی به طرف مقابل امتیاز دهد چه از نظر سیاسی، چه از نظر جغرافیایی و چه از نظر مالی و ایدئولوژی. اما در این توافق ایران امتیازات بسیار خوبی از طرف های مقابل که جا دارد یادآور گردم بزرگ ترین و قدرتمند ترین کشورهای اقتصادی و نظامی جهان هستند دریافت کرد و استفاده بعضی ها از واژه ی باج دادن خیانت، دروغ و توهین به ایران و انقلاب است. اما کسانی که احساس و ادعای دلواپسی می کنند باید بگویم فکر کنم بیشتر (عقل واپس) باشند. زیرا در مطلبی قبلاً نوشته ام بیاییم توان نظامی، اقتصادی و سیاسی امان را با کشورهای طرف مذاکره کننده مقایسه کنیم؛ از ۶ کشور طرف مذاکره کننده ۵ کشور عضو دائم شورای امنیت و دارای حق وتو هستند. ۴ کشور جزء ۷ کشور صنعتی دنیا هستند. ۴ کشور هم عضو پیمان ناتو بزرگترین اتحاد نظامی جهان می باشند. ولی ما با توجه به سیاست های انقلابی امان حتی با کشور های همسایه و به ظاهر اسلامی هم دچار اختلافات شدید هستیم. از عربستان گرفته تا امارات متحده عربی و بحرین. تا دیدگاه های مختلف در عراق نسبت به ایران که با توجه به نفوذ داعش هر لحظه ممکن است تغییرات مهمی در آن کشور صورت بگیرد.
تنها سوریه متحد مطمئنی است که می بینیم در چه شرایطی قرار دارد و حتی حزب الله لبنان هم تحت تأثیر شرایط خاص سوریه قرار گرفته که باید تلاش کرد جنگ سوریه بیش از این فرسایشی نشود چون یقیناً توان حزب الله تحلیل خواهد رفت و این به هیچ وجه به نفع ایران نخواهد بود. حماس هم با هر دگرگونی در مصر و عربستان دچار تغییر سیاستهایی تا الان شده است و بخصوص در مسئلهی سوریه اختلاف ۱۸۰ درجهای با ایران داشته است از نظر اقتصادی هم دیدیم که پس از تحریم ها ظرف چند روز ارزش واحد پولیما به یک سوم کاهش پیدا کرد. البته اینها هیچکدام مانع قبول توانمندی های نظامی و بخصوص روح معنوی در ارتش و سپاه و بسیج ایران نخواهد شد اما واقعیت ها را باید پذیرفت و میخواهم بدانم دل واپسان با چه پشتوانههایی میگویند نباید هیچ امتیازی به طرف مقابل بدهیم و باید تمام اهداف و برنامههای هستهای امان را حفظ کنیم و در همین حال کشور را هم به خوبی اداره کنیم ؟! به جرأت میگویم اگر این توافق صورت نمیگرفت ما روزی توافقی را میپذیرفتیم که همین امتیازات فعلی را هم نمیتوانستیم به دست بیاوریم. اینکه چرا میگویم ایران همیشه از بعضی تند رویها ضربه خورده است به دوران جنگ اشاره میکنم. اما قبل از آن بگویم نیروهای نفوذی دشمن گاهاً چنان تصویری از خود میسازند و چنان حرفهایی میزنند که خود را پیشرو ایران و انقلاب میدانند و باید دانست دشمن و ضد انقلاب همیشه روبروی ما نیست بلکه گاهی در صفوف انقلابیون نفوذ و حرکت می کنند.
البته حساب این افراد با افرادی که قلباً و عملاً وطن پرست و انقلابی هستند فرق میکند و ممکن است آنها بر اثر سطح درک و فهمشان تصمیم بگیرندو صحبت کنند و هدفشان به زعم خودشان خیرخواهانه باشد. اما در زمان جنگ که عراق بخشهایی از ایران را در اشغال داشت سیاستمدارانی بر این عقیده بودند که ما باید بخشی از خاک عراق را تصرف کنیم تا در مذاکره احتمالی با عراق قدرت چانه زنی داشته باشیم . این عقیده خوبی بود اما عقب نشینی عراق به پشت مرزها راه بهتری نبود؟ و باعث پایان زودتر جنگ نمی شد؟ در زمان جنگ می گفتیم بعضی از مفاد قطع نامههای شورای امنیت خواستههای ایران را برای پذیرش صلح تأمین نمیکند. درست است اما وقتی میگوییم و میدانیم در شورای امنیت دشمنان ما عضو هستند و نفوذ دارند بدانیم هدف آنها طولانی تر کردن جنگ بین ۲ کشور مسلمان بود که این قضیه به نفع آمریکا و اسرائیل بود و وقتی ما دست روی یک موضوع میگذاشتیم و میگفتیم تا این مورد در قطعنامه ی شورای امنیت قرار نگیرد حاضر به پذیرش صلح نیستیم همانطور که الان اسرائیل در اجرای توافق ایران و ۱+۵ سنگ اندازی میکند یقیناً آن موقع هم تا آنجا که می توانست مانع تصویب مفاد مورد نظر ایران در قطعنامههای شورای امنیت میشد و این یعنی ادامهی جنگ و صدماتی که ۲ کشور مسلمان از این جنگ می دیدند و اگر دقت کنیم در ۲ سال آخر جنگ بیشتر اهداف عراق بمباران تأسیسات اقتصادی ایران بود که طبق برآورد ایران در جنگ ما ۱۰۰۰ یک هزار میلیارد دلار خسارت دیدیم. الان هم عدهای بدون درنظر گرفتن آیندهی کشور با تند رویهایشان میخواهند کشور را به مراحل بسیار خطرناکی برسانند اما خوشبختانه با تدبیر مقام معظم رهبری و تلاش ریاست محترم جمهوری و تیم مذاکره کنندهی هستهای و موضع گیری مناسب دکتر لاریجانی رئیس محترم مجلس شورای اسلامی و مردم عزیز کشورمان در مسیر خوب و صحیحی قرار گرفتهایم اما سوالم اینجاست چرا وقتی شخصی یا گروهی حرفی در ایران میزند که شبیه حرفهای صهیونیستهاست بلافاصله میگویند اینها با صهیونیستها و اسرائیل هم صدا شدهاند یا بلندگوی تبلیغاتی دشمن هستند اما حالا که خودشان حرفها و خواستههایشان در توافق ۱+۵ عین خواستههای اسرائیل یعنی مخالفت با توافق نامه است به آنها چه باید گفت؟ بنابراین باید آگاه باشیم و در سیاست همیشه باید ببینیم چه چیزی را به دست میآوریم و چه چیزی را از دست می دهیم.
ما در اینجا حالت های ممکن در صورت توافق نهایی یا عدم توافق قطعی را با هم مقایسه می کنیم و هر شخصی با توجه به دیدگاه و تفکرات خودش می تواند بگوید کدام شرایط بهتر است اما مصلحت کشور و نظام را مسئولین محترم نظام بهتر می دانند. و حالا که اعضای محترم کمیسیون بررسی (برجام) مجلس شورای اسلامی معرفی شده اند و دکتر تاج گردون هم یکی از این افراد می باشد که جا دارد به ایشان و مردم گچساران و باشت برای این افتخار و این همه توانایی و اعتماد نمایندگان مجلس تبریک ویژه گفت یقیناً با دقت توافق نامه را مورد بررسی قرار خواهند داد و بهترین تصمیم را خواهند گرفت.
می توانیم توافق نکنیم و متحمل تحریم های بیشتر شویم حتی این چند میلیارد دلار هم که هر از گاهی به ایران پرداخت می شود پرداخت نگردد و دانشجویان و بازرگانان و دیگر هموطنانمان در کشور های دیگر قادر به ادامه تحصیل و کار و زندگی مناسب نباشند.
با توافق می توان پول های بلوکه شده را به اقتصاد کشور وارد و از تورم بیشتر جلوگیری و اشتغالزایی کرد. پروژه های نیمه تمام را به پایان رسانده و پروژه های جدید را شروع کرد (برای مثال همین پتروشیمی گچساران که با برداشتن تحریم ها اعتبار لازم آن انشاءالله تأمین خواهد شد و بیش از یک هزار نفر در آن مشغول به کار خواهند شد.) با دامه ی تحریم هامطمئناً نرخ ارز افزایش مجدد خواهد داشت و سرمایه ایرانی ها کم ارزش تر و واحد پول کشور باز هم پایین خواهد آمد. با توافق ارزش پول حداقل حفظ خواهد شد و نرخ کالاهای خارجی به خصوص کاهش خواهد یافت. با تحریم مجبور به تولید اتومبیل های داخلی و گاهاً کم کیفیت مانند پراید خواهیم بود و آن ها را باید بسیار بیشتر از قیمت واقعی آن خرید. با برداشتن تحریم ها ورود اتومبیل های خارجی و تولید آن ها در کشور صورت خواهد گرفت و تولید کنندگان داخلی خودرو را وادار به بهبود کیفیت و کاهش قیمت خواهد کرد. با ادامه ی تحریم ها تحرکات نظامی ایران به خصوص در خلیج فارس بیشتر خواهد شد که احتمال جنگ را بسیار زیاد خواهد کرد. ما هر چقدر هم قدرتمند باشیم نمی توانیم ادعا کنیم هیچ آسیبی به ما و اقتصادمان وارد نخواهد شد در نظر بگیرید اگر فقط تأسیسات نفتی و گازی ما در خلیج فارس مانند پروژه های پارس جنوبی و غیره آسیب ببیند چند سال طول می کشد این خسارات را جبران کنیم؟ و چگونه باید جبران کنیم یا با نبود منابع مالی آیا دیگر قادر به جبران و باز سازی آن ها خواهیم بود؟ با ادامه ی تحریم ها در منطقه همسایگان ما شاید از شرایط سیاسی بهتری برخوردار باشند اما با برداشتن تحریم ها ایران قدرتمند تر از گذشته سیاست های خود را ادامه خواهد داد. با برداشتن تحریم ها سوءاستفاده های احتمالی افرادی مانند بابک زنجانی و غیره صورت نخواهد گرفت و دولت به صورت شفاف معاملات خارجی خود را انجام خواهد داد.
با ادامه تحریم ها کیفیت هواپیما های مسافربری باید در حد بسیار پایین بماند و همیشه اضطراب شدید همراه مسافران پرواز های هوایی باشد. با برداشتن تحریم ها ورود هواپیما های نو و جدید به کشور وارد و تعمیرات اساسی آن ها باعث ایمنی بیشتر هواپیما ها و آرامش خاطر مسافران می گردد. با ادامه تحریم ها هزینه ی درمان بیماری های خاص در صورت اعزام به خارج از کشور چندین برابر خواهد شد و نرخ بعضی از اقلام دارویی هم به همین صورت باید به دست بیماران برسد ولی با برداشتن تحریم ها این شرایط بهتر خواهد شد و هزاران مورد دیگر. و اینکه با ادامه تحریم ها و تضعیف شدید اقتصاد کشور و طبیعتاً تضعیف و کاهش هزینه های نظامی، ایران نخواهد توانست به صورت دلخواه از هم پیمانانش در منطقه حمایت کند و روزی توافق را بپذیریم که امتیاز های امروز را هم نتوانیم از طرف مقابل بگیریم و این یک واقعیت تلخ است. آری حتی نمایندگان ایران در مذاکرات هسته ای هم دوست داشتند کمترین امتیازی به طرف های مقابل ندهند اما ممکن نیست همانطور که اوباما رئیس جمهور آمریکا گفت اگر می توانستیم همه ی پیچ و مهره های مراکز هسته ای ایران را باز می کردیم و آمریکا با این همه ادعا پذیرفت که باید به ایران امتیاز بدهد. و این توافق یک بده و بستان بوده و با توجه به مواردی که اشاره شد هیچ ایرادی بر آن وارد نیست حالا اگر کسانی می توانند توافقی بهتر از (برجام) را صورت دهند و کشور را هم به خوبی اداره کنند بفرمایند اما بدانیم در شطرنج سیاست تنها یک اشتباه برای مات شدن کافی است. حالا چه دلواپس باشیم چه عقل واپس!
سید جاسم دانشور
۱- خبر توافق ایران و ۱+۵ مثل بمب هستهای ترکید
۲- دیپلماسی روحانی با کارت های برندهی احمدی نژاد جواب داد
۳- مهمترین عامل به نتیجه رسیدن مذاکرات، گفتگوی مستقیم وزیران خارجهی ایران و آمریکا بود.
۴- فراتر از تحریمهای مرتبط با بحث هستهای امتیاز گرفتیم.
۵- تیم مذاکره کننده ثابت کردند وطن پرستی و ولایتمداری تنها به شعار دادن نیست .
۶- ثابت شد تا الان ایران و مردم ایران از بیمنطقی و رفتارهای احساسی بعضی سیاسیون خیلی ضربه خورده است.
۷- میشود با حفظ احترام و عزت ملی و حفظ آرمانهای انقلاب با شجاعت و جسارت با دیگران، حتی دشمنان مذاکره کرد و موفق شد.
بالاخره انتظارها به پایان رسید و ایران و ۱+۵ به توافق اولیه دست یافتند. اینها اندک مواردی است که از روح این مذاکرات میتوان بدست آورد. موضوع آنقدر مهم هست که هنوز هم جای پرداخت به آن وجود داشته باشد. بله دیپلماسی قوی و مدبرانه دکتر روحانی با هنرمندی مرد کار کشتهای مانند دکتر ظریف و دانشمندی مانند دکتر صالحی و دیگر اعضای محترم تیم مذاکره کننده ی هسته ای چنان نمایشی در طول مذاکرات از خود نشان دادند که طرف های مذاکره کننده و جهانیان را به تحسین واداشتند. تا جایی که آمریکایی ها هم نتوانستند از ابراز توانایی ایرانیان خودداری کنند. مردم اخباری را از تلویزیون یا دیگر رسانهها میشوند اما لمس کردن فضای مذاکرات و رویارویی با قوی ترین و بزرگترین غولهای اقتصادی و نظامی جهان بطور همزمان کار سادهای نیست. آن هم در حالی که هم از طرف مقابل زیر فشار باشید و هم از طرف بعضی جریان های داخلی فقط باید تقدیر کرد و آفرین گفت. و بدانیم این ماراتن سیاسی آنقدر مهم بود که پس از توافق اولیه نماینده ی آمریکا به گریه می افتد و در اینجا یک بررسی گذرا بر این موضوع خواهیم داشت.
یکی از مهمترین دست آوردهای این مذاکرات بردن این توافقنامه به شورای امنیت است که اعتبار آن را کامل و همهی کشورها را موظف به رعایت آن میکند. حفظ چرخهی سوخت هستهای و معرفی ایران از طرف سازمان ملل متحد به عنوان کشور صالح دارای توان هستهای مورد حائز اهمیت دیگری است. تعطیل نشدن هیچکدام از مراکز هستهای ما از دیگر نکات مهم این توافق میباشد. اما بی انصافی است در این توافق نقش دولت احمدینژاد را نادیده بگیریم چراکه اگر در دولت احمدینژاد ما به توانایی تولید اورانیوم ۲۰% نمی رسیدیم و موفق به ساخت سانفریفیوژهای نسل جدید نمیشدیم و دیگر دستآوردهای هستهای را کسب نکرده بودیم و تواناییهایمان را در علم هستهای به رخ جهانیان نمیکشیدیم و این امتیازات در اختیار ایران نبود تیم مذاکره کننده برای چانه زنی و امتیازگیری دستش خالی بود پس باید از هر دو دولت در کسب این موفقیت تشکر کرد. دوم دلیل موفقیت این مذاکرات، مذاکرات رو در روی وزیران خارجه ایران و آمریکا بود که بدون واسطه و مطمئنتر برگزار گردید و این باعث میشد که اگر بحثهای غیر هستهای هم باعث نگرانی هر یک از طرفین شده است بدون نگرانی از رابطها و هر واسطهای آنها مطرح و مرتفع گردد. ما در این مذاکرات فراتر از تحریم های مرتبط بابحث هستهای امتیاز گرفتیم مانند لغو ممنوعیت فروش هواپیمای مسافربری به ایران و صادرات فرش و پستهی ایران به آمریکا. طبیعی است که ایران امتیازاتی به طرف مذاکره کننده داد اما امتیازات خوبی از آنها گرفت این یعنی انعطاف و موفقیت. یا به قول مقام معظم رهبری (نرمش قهرمانانه) اما بعضیها بر این عقیدهاند که باید فقط امتیاز گرفت و همین تفکر غیراصولی متاسفانه به کشور ضربات زیادی زده است و گاهاً دیده شده می گویند ایران به طرف های مذاکره کننده باج داده است. و اینطور وانمود می کنند که آن ها وطن پرست تر و انقلابی تر از دیگران هستند. درحالی که شاید این تفکرات در طول سال های متمادی ضربات زیادی به ایران و انقلاب زده باشد باید دانست باج دادن شرایطی است که یک فرد یا گروه و یا یک کشور بدون دریافت هیچ امتیازی به طرف مقابل امتیاز دهد چه از نظر سیاسی، چه از نظر جغرافیایی و چه از نظر مالی و ایدئولوژی. اما در این توافق ایران امتیازات بسیار خوبی از طرف های مقابل که جا دارد یادآور گردم بزرگ ترین و قدرتمند ترین کشورهای اقتصادی و نظامی جهان هستند دریافت کرد و استفاده بعضی ها از واژه ی باج دادن خیانت، دروغ و توهین به ایران و انقلاب است. اما کسانی که احساس و ادعای دلواپسی می کنند باید بگویم فکر کنم بیشتر (عقل واپس) باشند. زیرا در مطلبی قبلاً نوشته ام بیاییم توان نظامی، اقتصادی و سیاسی امان را با کشورهای طرف مذاکره کننده مقایسه کنیم؛ از ۶ کشور طرف مذاکره کننده ۵ کشور عضو دائم شورای امنیت و دارای حق وتو هستند. ۴ کشور جزء ۷ کشور صنعتی دنیا هستند. ۴ کشور هم عضو پیمان ناتو بزرگترین اتحاد نظامی جهان می باشند. ولی ما با توجه به سیاست های انقلابی امان حتی با کشور های همسایه و به ظاهر اسلامی هم دچار اختلافات شدید هستیم. از عربستان گرفته تا امارات متحده عربی و بحرین. تا دیدگاه های مختلف در عراق نسبت به ایران که با توجه به نفوذ داعش هر لحظه ممکن است تغییرات مهمی در آن کشور صورت بگیرد.
تنها سوریه متحد مطمئنی است که می بینیم در چه شرایطی قرار دارد و حتی حزب الله لبنان هم تحت تأثیر شرایط خاص سوریه قرار گرفته که باید تلاش کرد جنگ سوریه بیش از این فرسایشی نشود چون یقیناً توان حزب الله تحلیل خواهد رفت و این به هیچ وجه به نفع ایران نخواهد بود. حماس هم با هر دگرگونی در مصر و عربستان دچار تغییر سیاستهایی تا الان شده است و بخصوص در مسئلهی سوریه اختلاف ۱۸۰ درجهای با ایران داشته است از نظر اقتصادی هم دیدیم که پس از تحریم ها ظرف چند روز ارزش واحد پولیما به یک سوم کاهش پیدا کرد. البته اینها هیچکدام مانع قبول توانمندی های نظامی و بخصوص روح معنوی در ارتش و سپاه و بسیج ایران نخواهد شد اما واقعیت ها را باید پذیرفت و میخواهم بدانم دل واپسان با چه پشتوانههایی میگویند نباید هیچ امتیازی به طرف مقابل بدهیم و باید تمام اهداف و برنامههای هستهای امان را حفظ کنیم و در همین حال کشور را هم به خوبی اداره کنیم ؟! به جرأت میگویم اگر این توافق صورت نمیگرفت ما روزی توافقی را میپذیرفتیم که همین امتیازات فعلی را هم نمیتوانستیم به دست بیاوریم. اینکه چرا میگویم ایران همیشه از بعضی تند رویها ضربه خورده است به دوران جنگ اشاره میکنم. اما قبل از آن بگویم نیروهای نفوذی دشمن گاهاً چنان تصویری از خود میسازند و چنان حرفهایی میزنند که خود را پیشرو ایران و انقلاب میدانند و باید دانست دشمن و ضد انقلاب همیشه روبروی ما نیست بلکه گاهی در صفوف انقلابیون نفوذ و حرکت می کنند.
البته حساب این افراد با افرادی که قلباً و عملاً وطن پرست و انقلابی هستند فرق میکند و ممکن است آنها بر اثر سطح درک و فهمشان تصمیم بگیرندو صحبت کنند و هدفشان به زعم خودشان خیرخواهانه باشد. اما در زمان جنگ که عراق بخشهایی از ایران را در اشغال داشت سیاستمدارانی بر این عقیده بودند که ما باید بخشی از خاک عراق را تصرف کنیم تا در مذاکره احتمالی با عراق قدرت چانه زنی داشته باشیم . این عقیده خوبی بود اما عقب نشینی عراق به پشت مرزها راه بهتری نبود؟ و باعث پایان زودتر جنگ نمی شد؟ در زمان جنگ می گفتیم بعضی از مفاد قطع نامههای شورای امنیت خواستههای ایران را برای پذیرش صلح تأمین نمیکند. درست است اما وقتی میگوییم و میدانیم در شورای امنیت دشمنان ما عضو هستند و نفوذ دارند بدانیم هدف آنها طولانی تر کردن جنگ بین ۲ کشور مسلمان بود که این قضیه به نفع آمریکا و اسرائیل بود و وقتی ما دست روی یک موضوع میگذاشتیم و میگفتیم تا این مورد در قطعنامه ی شورای امنیت قرار نگیرد حاضر به پذیرش صلح نیستیم همانطور که الان اسرائیل در اجرای توافق ایران و ۱+۵ سنگ اندازی میکند یقیناً آن موقع هم تا آنجا که می توانست مانع تصویب مفاد مورد نظر ایران در قطعنامههای شورای امنیت میشد و این یعنی ادامهی جنگ و صدماتی که ۲ کشور مسلمان از این جنگ می دیدند و اگر دقت کنیم در ۲ سال آخر جنگ بیشتر اهداف عراق بمباران تأسیسات اقتصادی ایران بود که طبق برآورد ایران در جنگ ما ۱۰۰۰ یک هزار میلیارد دلار خسارت دیدیم. الان هم عدهای بدون درنظر گرفتن آیندهی کشور با تند رویهایشان میخواهند کشور را به مراحل بسیار خطرناکی برسانند اما خوشبختانه با تدبیر مقام معظم رهبری و تلاش ریاست محترم جمهوری و تیم مذاکره کنندهی هستهای و موضع گیری مناسب دکتر لاریجانی رئیس محترم مجلس شورای اسلامی و مردم عزیز کشورمان در مسیر خوب و صحیحی قرار گرفتهایم اما سوالم اینجاست چرا وقتی شخصی یا گروهی حرفی در ایران میزند که شبیه حرفهای صهیونیستهاست بلافاصله میگویند اینها با صهیونیستها و اسرائیل هم صدا شدهاند یا بلندگوی تبلیغاتی دشمن هستند اما حالا که خودشان حرفها و خواستههایشان در توافق ۱+۵ عین خواستههای اسرائیل یعنی مخالفت با توافق نامه است به آنها چه باید گفت؟ بنابراین باید آگاه باشیم و در سیاست همیشه باید ببینیم چه چیزی را به دست میآوریم و چه چیزی را از دست می دهیم.
ما در اینجا حالت های ممکن در صورت توافق نهایی یا عدم توافق قطعی را با هم مقایسه می کنیم و هر شخصی با توجه به دیدگاه و تفکرات خودش می تواند بگوید کدام شرایط بهتر است اما مصلحت کشور و نظام را مسئولین محترم نظام بهتر می دانند. و حالا که اعضای محترم کمیسیون بررسی (برجام) مجلس شورای اسلامی معرفی شده اند و دکتر تاج گردون هم یکی از این افراد می باشد که جا دارد به ایشان و مردم گچساران و باشت برای این افتخار و این همه توانایی و اعتماد نمایندگان مجلس تبریک ویژه گفت یقیناً با دقت توافق نامه را مورد بررسی قرار خواهند داد و بهترین تصمیم را خواهند گرفت.
می توانیم توافق نکنیم و متحمل تحریم های بیشتر شویم حتی این چند میلیارد دلار هم که هر از گاهی به ایران پرداخت می شود پرداخت نگردد و دانشجویان و بازرگانان و دیگر هموطنانمان در کشور های دیگر قادر به ادامه تحصیل و کار و زندگی مناسب نباشند.
با توافق می توان پول های بلوکه شده را به اقتصاد کشور وارد و از تورم بیشتر جلوگیری و اشتغالزایی کرد. پروژه های نیمه تمام را به پایان رسانده و پروژه های جدید را شروع کرد (برای مثال همین پتروشیمی گچساران که با برداشتن تحریم ها اعتبار لازم آن انشاءالله تأمین خواهد شد و بیش از یک هزار نفر در آن مشغول به کار خواهند شد.) با دامه ی تحریم هامطمئناً نرخ ارز افزایش مجدد خواهد داشت و سرمایه ایرانی ها کم ارزش تر و واحد پول کشور باز هم پایین خواهد آمد. با توافق ارزش پول حداقل حفظ خواهد شد و نرخ کالاهای خارجی به خصوص کاهش خواهد یافت. با تحریم مجبور به تولید اتومبیل های داخلی و گاهاً کم کیفیت مانند پراید خواهیم بود و آن ها را باید بسیار بیشتر از قیمت واقعی آن خرید. با برداشتن تحریم ها ورود اتومبیل های خارجی و تولید آن ها در کشور صورت خواهد گرفت و تولید کنندگان داخلی خودرو را وادار به بهبود کیفیت و کاهش قیمت خواهد کرد. با ادامه ی تحریم ها تحرکات نظامی ایران به خصوص در خلیج فارس بیشتر خواهد شد که احتمال جنگ را بسیار زیاد خواهد کرد. ما هر چقدر هم قدرتمند باشیم نمی توانیم ادعا کنیم هیچ آسیبی به ما و اقتصادمان وارد نخواهد شد در نظر بگیرید اگر فقط تأسیسات نفتی و گازی ما در خلیج فارس مانند پروژه های پارس جنوبی و غیره آسیب ببیند چند سال طول می کشد این خسارات را جبران کنیم؟ و چگونه باید جبران کنیم یا با نبود منابع مالی آیا دیگر قادر به جبران و باز سازی آن ها خواهیم بود؟ با ادامه ی تحریم ها در منطقه همسایگان ما شاید از شرایط سیاسی بهتری برخوردار باشند اما با برداشتن تحریم ها ایران قدرتمند تر از گذشته سیاست های خود را ادامه خواهد داد. با برداشتن تحریم ها سوءاستفاده های احتمالی افرادی مانند بابک زنجانی و غیره صورت نخواهد گرفت و دولت به صورت شفاف معاملات خارجی خود را انجام خواهد داد.
با ادامه تحریم ها کیفیت هواپیما های مسافربری باید در حد بسیار پایین بماند و همیشه اضطراب شدید همراه مسافران پرواز های هوایی باشد. با برداشتن تحریم ها ورود هواپیما های نو و جدید به کشور وارد و تعمیرات اساسی آن ها باعث ایمنی بیشتر هواپیما ها و آرامش خاطر مسافران می گردد. با ادامه تحریم ها هزینه ی درمان بیماری های خاص در صورت اعزام به خارج از کشور چندین برابر خواهد شد و نرخ بعضی از اقلام دارویی هم به همین صورت باید به دست بیماران برسد ولی با برداشتن تحریم ها این شرایط بهتر خواهد شد و هزاران مورد دیگر. و اینکه با ادامه تحریم ها و تضعیف شدید اقتصاد کشور و طبیعتاً تضعیف و کاهش هزینه های نظامی، ایران نخواهد توانست به صورت دلخواه از هم پیمانانش در منطقه حمایت کند و روزی توافق را بپذیریم که امتیاز های امروز را هم نتوانیم از طرف مقابل بگیریم و این یک واقعیت تلخ است. آری حتی نمایندگان ایران در مذاکرات هسته ای هم دوست داشتند کمترین امتیازی به طرف های مقابل ندهند اما ممکن نیست همانطور که اوباما رئیس جمهور آمریکا گفت اگر می توانستیم همه ی پیچ و مهره های مراکز هسته ای ایران را باز می کردیم و آمریکا با این همه ادعا پذیرفت که باید به ایران امتیاز بدهد. و این توافق یک بده و بستان بوده و با توجه به مواردی که اشاره شد هیچ ایرادی بر آن وارد نیست حالا اگر کسانی می توانند توافقی بهتر از (برجام) را صورت دهند و کشور را هم به خوبی اداره کنند بفرمایند اما بدانیم در شطرنج سیاست تنها یک اشتباه برای مات شدن کافی است. حالا چه دلواپس باشیم چه عقل واپس!