انتقاد شدید امام جمعه قلعه رئیسی از خانواده مهدی هاشمی

معیارهای حداقلی اصلاح طلبی ”

مدتیچ ست که در بین اصلاح طلبان اتهام به یکدیگر مبنی بر اصلاح طلب نبودن آن دیگری، چه در سطح ملی و چه در استان به هر علت رواج پیدا کرده است. یکی از علل آن، شرایطی است که در دولت جدید برای رسیدن به پست ها پیش آمد و علت دیگر، انتخابات مجلس در اسفندماه سال جاری‌ست که در وقت دیگری باید به آن پرداخت.

اما پرسش این نوشته این است که حداقل معیارهای لازم برای اصلاح طلب نامیدن و خواندن افراد یا احزاب چیست ؟

نمی توان انکار کرد که هم فرصت طلبان و هم بدلی‌ها در این شرایط خود را اصلاح طلب می نامند. اما آیا می توان بدون ملاک و معیارهای فکری و عملکردی و یا چند نقص و اشتباه یا فراهم نبودن زمینه برای عملکرد اصلاح طلبانه‌ی حداکثری، کسی را به چوب کینه شخصی یا حسادت یا تنگ نظری یا رقابت در انتخابات از دایره‌ی اصلاح طلبی به گمان خود راند و خود را به جای ملاک و معیارها و به جای مردم نشاند و با خودمحوری و خود معیارپنداری هر کسی را که کمی با ما متفاوت فکر یا عمل می کند غیر اصلاح طلب و بدلی و فرصت طلب خواند؟

در گفتمان اصلاح طلبی ایران امروز حداقل معیارهای اصلاح طلبی از نظر نگارنده به شرح زیر هستند:



الف) اعتقاد به آزادی های قانونی، آزادی اندیشه و باور و قلم و بیان و رسانه و احزاب و تشکل‌های صنفی و انتخابات و گردش قدرت با رای اکثریت و نقادی و نقدپذیری و محترم داشتن حریم خصوصی و حرمت مالکیت مشروع خصوصی.



ب) قانون‌گرایی و التزام به قوانین در عرصه‌ی عمل، حتی اگر نقد به قانون وجود داشته باشد باید از طریق قانونی اصلاح شود، وگرنه پرتگاهی به نام آنارشیسم و هرج و مرج در پیش است. از آنجا که اصلاحات قانونی، تدریجی و مردمی‌ست، اصلاح طلب نیز مقید به قانون و تغییرات تدریجی‌ست که مردم خواهان آن هستند.



ج) اعتقاد به عدالت اقتصادی و حقوقی و قضایی و مبارزه با رانت خواری و اختلاس و ارتشاء و رانت صادرات و واردات و وام و تسهیلات بانکی و رانت اطلاعات اقتصادی و برابر بودن همه‌ی ایرانیان در فرصت های شغلی و سرمایه گذاری و کسب علم و دانش و تحصیلات و هنر و مناصب حکومتی اعم از نمایندگی مجلس و دولت.

د) باورمندی و تلاش برای پیشرفت و توسعه‌ی متوازن کشور، شفاف بودن درآمدها و هزینه های دولت و تمامی حکومت و مصرف هزینه ها، توام با برنامه‌ی عالمانه، در جهت پیشرفت کشور و سرمایه گذاری مولد و کاهش فقر و بیکاری و فساد و اعتیاد و تورم و گرانی و افزایش درآمد ملی و درآمد سرانه و رشد اقتصادی و آماده کردن زمینه‌ی ارتقاء منزلت و حفظ کرامت انسانی همه‌ی شهروندان و رشد و توسعه ی نیروی انسانی، رشد علم و فناوری و بهبود و گسترش زیر ساختها برای پیشرفت شتابان. اینهمه نیاز به اصلاح ساختارها و قوانین و اصلاح رابطه ی دولت – ملت و عزم ملی و همفکری و همزبانی و همدلی عمومی دارد.



ه) باور به اصول اخلاقی در مناسبات فردی و اجتماعی و دوری از دروغ و فریب و نیرنگ و ریا و ناجوانمردی و زهدفروشی و دین ابزاری، همچنین پاسداری از میراث فرهنگ و تاریخ درخشان و پر افتخار ایرانی و اسلامی به عنوان هویت ملی و جمعی همراه با استقبال از پدیده های مفید مدرنیته.



و) اعتماد به نسل جوان و تحصیل کرده و واگذاری مناصب و موقعیت های سیاسی به آنان و همچنین استفاده از تجربه سال خوردگان به عنوان مشاورین دلسوز و بی توقع، نه انحصارگران موقعیت ها و منزلت ها. پیران بدون شور و تحول خواهی جوانان قادر به تغییر اوضاع نیستند و جوانان، بدون تجربه‌ی پیران، محکوم به تکرار تجربه های تلخ پیرانند.



ز) تن دادن به رای جمعی در تصمیمات و اعمال و بهاء دادن به افکار عمومی و نتایج رای اکثریت و ملزم بودن به قواعد کار جمعی و سیاسی و تکثر سیاسی و پذیرش تنوع سلیقه ها و تفاوت انسان ها.



ح) واقع بینی در اندیشه و عمل. واقع بینی با واقع گرایی متفاوت است. چه بسیار واقعیت های تلخی که نباید وجود آن ها را در عمل نادیده گرفت و البته نباید به آن ها تسلیم شد.

بر این اساس برای اصلاح طلب نامیدن فرد یا افرادی باید به اندیشه ها و عملکردها و به معیار و ملاک ها رجوع کرد.

حداقل‌های فوق معیارهای اصلاح طلبی هستند. اینکه کسانی را به این دلیل که راه های دیگری را متفاوت از شما، برای رسیدن به اهداف در پیش گرفتند، از جمله تعامل با اصولگرایان که امری سیاسی‌ است، ما را مجاز به متهم کردن دوستان به خروج از اصلاح طلبی نمی‌کند. همچنین نباید با خیال باطل مالکیت سند اصلاح طلبی به نام خود و بی دلیل راه را بر اصولگرایانی که باورمندانه جذب گفتمان و اهداف و برنامه ها و عملکردها و شعارهای اصلاح طلبی شده یا می شوند، به علت تنگ نظری سد کرد که این هم کاری‌ست غیر اصلاح طلبانه. همه‌ی اقرار کنندگان و معترفان به گفتمان اصلاح طلبی، اصلاح طلب‌اند مگر اینکه بر اساس یقین و نه گمان، خلاف آن در عمل ثابت شود.



تعامل با اصولگرایان برای خدمت به مردم و پیشرفت کشور یا استان، به هیچ وجه به معنای خروج از دایره‌ی اصلاح طلبی نیست. دگم اندیشی سیاسی و کله شقی رفتاری و خشونت گفتاری و ناتوانی در درک واقعیت ها و تغییرات جهانی و ملی و منطقه ای و تلاش برای حذف یا نابودی رقیب و عدم مدارا و تهمت و تخطئه و تخریب، فرسنگ ها با اندیشه و منش و رفتار اصلاح طلبی فاصله دارد. آغوش اصلاح طلبان باید همواره و با روی گشاده برای پذیرش همه‌ی افراد و اشخاص باز باشد و این به معنای نادیده گرفتن سوابق افراد و فعالان سیاسی اصلاح طلب نیست و نباید باشد.

همه‌ی اصلاح طلبان در استان، با تمام تنوع سلیقه‌ها و روش‌ها و با تمام گلایه‌ها و انتقاداتی که از گذشته و حال یکدیگر دارند بنا به ضرورت منافع ملی و منافع جریان فکری و سیاسی اصلاح طلبی در کشور و استان، باید به وحدت و انسجام بیاندیشند و در این مسیر گام بردارند.

اما همین جا پرسشی جدی و تعیین کننده مطرح است و اینکه چه کسانی و با چه انگیزه و هدفی اخلاقاً مجاز به تعامل با اصولگرایان در استان کهگیلویه و بویراحمد هستند؟

تعامل انسانی و دینی به عنوان وظیفه‌ی انسانی و اخلاقی حق همگان است. نوع دیگری از تعامل این است که نماینده‌ی مجلسی یا استانداری یا مدیرکلی یا رئیس دستگاهی در استانی و برای پیشرفت آن استان و حل مشکلات مردم با اصولگرایان در تهران یا استان تعامل می کند و در عین حال به اصلاح طلبی پایبند است. اگر چه ممکن است اصلاح طلبان به آن نماینده یا مدیر انتقادات و انتظاراتی داشته باشند اما این تعامل هم اخلاقی و هم لازم و ضروری ست و نباید منشاء سوء تفاهم یا اتهام‌های نابجا شود. اما گاهی کسی یا کسانی برای ضربه زدن به یک نماینده یا کاندیدای اصلاح طلب یا یک مدیر اصلاح طلب با کاندیدا تراشی، به قصد شکست یک نماینده‌ی اصلاح طلب، هر چند مورد انتقاد، با اصولگرایان شناخته شده هم پیمان می‌شوند. این کاری به غایت ناجوانمردانه و دور از اندیشه و منش اصلاح طلبی و حتی دور از اخلاق سیاسی‌ست و اصلاح طلبان باید هوشیار باشند که چنین حرکت‌های بی مبنا و توطئه گرایانه‌ای آب به آسیاب رقیب میریزند و جز پشیمانی و سرافکندگی برای بانیان و آمران و عاملان آن، چیزی در پی نخواهد داشت و از بین اصلاح طلبان اصیل رانده و در میان اصولگرایان هم مانده و درمانده خواهند شد.

همه باید بدانیم که رفتار و کردار ما در معرض دید همگان، به ویژه احزاب و شخصیت‌های اصیل اصلاح طلب است و امروز و فردا در پیشگاه خدای بزرگ و مردم و تاریخ باید پاسخگو باشیم. انتخابات نزدیک است و فرصت کوتاه. هر اصلاح طلب دلسوز و مسئولیت شناسی، در هر روستا و شهری و در هر صنف و حزب و رسانه‌ای مسئولیت دارد که در رفع سوء‌تفاهم ها و اختلاف و انشقاق و بدبینی‌ها تلاش مداوم و صادقانه داشته باشد. همه با هم صادقانه دست یکدیگر را برای وحدت بفشاریم که پیروزی جز در سایه وحدت دست یافتنی نیست.

عد از انتشار مطلبی با عنوان «آری من یک روستایی انقلابی‌ام» یکی از مخاطبان کبنانیوز نیز مطلب زیر را ارسال کرده است که عیناً منتشر می‌شود.

hashmi

کمپین اخیر علیه آیت الله هاشمی شامل نکاتی است که توجه به آنها برای کسانی که نیم نگاهی به صحنه ی سیاسی کشور دارند خالی از درس و یادآوری نیست.

اولین نکته ای که خودآگاه و یا ناخودآگاه به ذهن متبادر می شود، قدرت و استحکام آیت الله هاشمی است. مردی که در طوفان‌های سخت و جانفرسا، همچون کوه استوار ایستاده است و حتی در چشم مخالفینش مانند ستون اطمینانی است که در شرایط سخت می توان به وی تکیه کرد.

قدرت آیت الله هاشمی بیشتر از آنکه طبق باور عمومی از تیزهوشی و زیرکی سیاسی اش نشات بگیرد – تیزهوشیی که حتما تاثیر دارد-, ناشی از مشی اعتدالی و همیشه میانه روی اوست.

به یاد داریم که در دوران اصلاحات هر چه رئیس جمهور محترم وقت از تندروهای اصلاحات – که اکثرا به اشتباه خود پی برده اند- می خواست که شخصیت آیت الله هاشمی را تخریب نکنند، ره به جایی نمی برد و هجمه های عظیم تندروهای اصلاحات بر این شخصیت معتدل فرود می آمد.

متاسفانه از طرف هم مکتبان و همراهان ظاهری آن زمان ِهاشمی هم دستهایی در کار بود تا این تخریب به آزادانه ترین شکل ممکن صورت گیرد. یادمان هست که در همان دوران اگر به شخصیتی روحانی با سابقه ای کمتر از آیت الله هاشمی در انقلاب و همچنین با جایگاهی پایین تر چنین انتقادهایی می شد, نهادهای نظارتی غیر دولتی با برخوردهایی حساب شده و گاها بسیار شدید جلوی آن را می گرفتند.

مطمئن باشید هر کس دیگری به جای آیت الله هاشمی سیبل اینهمه تخریب آزادانه از هر جناح قرار می گرفت اکنون هیچ جایگاه و قدرتی نه در میان مردم و نه در نظام نداشت.

مسلما آیت الله هاشمی هم مانند هر انسان دیگری خطاها و اشتباهات کوچک و بزرگ داشته است. ولی بدون شک پایداری ایشان بر مشی اعتدال و نگاه آینده نگر و تیز بین ایشان باعث شده است که اکنون نیز مانند همیشه به عنوان وزنه ای بسیار سنگین در معادلات سیاسی کشور و حتی منطقه شناخته شود.

نکته ی دیگری که دیگر بر همگان آشکار شده است, وجود و حضور افرادی هستند که سعی دارند با بی حرمتی و پهلو به پهلوی بزرگانی چون هاشمی زدن برای خود نام و نانی دست و پا کنند. متاسفانه به چند دلیل آیت الله هاشمی بهترین گزینه برای این منظور است. از یک طرف ایشان به عنوان ستون انقلاب و فردی بسیار قدرتمند جایگاه مناسب برای انجام این استراتژی رذیلانه را دارد. از سوی دیگر پهلوزدن به پهلوی هیچ قدرتمند دیگری اینگونه بی هزینه نیست. نکته ی مهمتر اینکه در حال حاضر تخریب هاشمی همراستایی با قدرتمندانی است که همه ی کوششان کم کردن قدرت ایشان است, به همین دلیل این گونه تخریب و توهین ها مانند آسانسوری که گروهی قدرتمندِ مخالف مردم آن را هدایت می کنند, فرد را در جهت مطامع دنیوی بالا می برد.

یک درس دیگر که از این کارزارها می گیریم اینست که محبوبیت آیت الله در بین اکثریت مردم ایران از زمانی شدت گرفت که امثال این دوستان کم اطلاع و یا … شروع به تخریب علنی و آشکار ایشان کردند.

وقتی کسی که از نظر مردم انسان منطقی و یا سالمی نیست و به نحوی در مقابل مردم محسوب می شود, به سطحی ترین شکل ممکن شروع به تخریب یک شخصیت می کند مسلما مردم به آن شخصیت بیشتر نزدیک می شوند و وی را هم جبهه خود می دانند.

نکته ها از این بازی که زندگی جلوی پای همه ما پهن کرده است بسیارند ولی به عنوان نکته ی آخر توجه عزیز شما را به سطح سواد, نوع نگارش، ادبیات و عمق کلام اکثر کسانی که در این کارزارها به تخریب شخصیتهایی مثل آیت الله هاشمی که در جبهه ی مردم قرار دارند می پردازند, جلب می کنم .

در آخر در برابر همه ی منتقدانی که بدون غرض و به جهت اصلاح امور جامعه به نقد قدرتمندان می پردازند و اکثرا در این راه هزینه می پردازند، دست اخلاص بر سینه ی احترام می گذارم.

به نام حق مهربان

قهرمانان زاده نمی‌شوند، ساخته می‌شوند.
اینجا پایتخت طبیعت ایران زمین است! شهر یاسوج، مرکز استان هزار رنگ کهگیلویه و بویراحمدyasuj-baghri-varzshi-yaripoor-izadpoor (7)
یاسوج، سرزمین روشنایی با طبیعتی بدیع و اکوتوریسم دیدنی و دل انگیز خود بسان عروس زاگرس در جنوب کشور. هر چند میراث دار توانمندیها، ظرفیت ها و پتانسیل های بی شماری ست، اما در ابعاد مختلفی از کمبودها و نارسایی ها وخمه بر تار درد و دردمندی می نوازد.
در غرب شهر یاسوج، در شهرک صنعتی فرودگاه، دستان توانا و ذهن خلاق کارآفرینی جوان و جویای نام به مدد تفکری ناب در سرمایه گذاری طرحی نو برانداخته است. با عشق به خدمت در پیشه صنعت ملودی دلنواز شرکت بین المللی دنا صنعت یاسوج را هنرمندانه نواخته است. کارآفرین برتری که آهنگی در مقام توسعه پایتخت طبیعت، یاسوج پر سوج (پر درد) می نوازد که از دل برآید، و چه زیبا بر دل می‌نشیند.
مجتمع صنعتی بین المللی دنا صنعت تابلوی تمام نمای تلاش، مدیریت و عشق یه آفریدن است و در این میان کارآفرین این مهم صنعتی نامش هماره برای دلهای قدرشناس آشناست و او کسی نیست جز «لهراسب بافری»، این مرد تحصیل کرده در سایه سار پدری دنیا دیده به نام حاج خسرو باقری که با مهرآئینی موی بر عشق هم نوعان سپید نموده و با رویی سپیدتراز موی، با شکسته نفسی، سرمایه دار واقعی را مردم استان کهگیلویه و بویراحمد قلمداد مینماید و خود و فرزندان خلف خویش را خادم مردمان کهگیلویه و بویراحمد برمی شمارد.
باری، ۶ مرداد روز ملی کارآفرینی و انتخاب مدیر این شرکت به عنوان کارآفرین برتر ملی مایه مباهی مردمان این سامان از ایران اسلامی است. در این راستا در مردادگان که سوز گرما با گرما بخشی کارآفرینی و استقلال زایی پیوند مبارکی یافته است، این افتخار و کسب سکوی برتر ملی در صنعت کشور را به جناب مهندس باقری، خانواده معزز و جامعه غیور و فرهیخته هم استانی تبریک و تهنیت عرض می نماییم.
مهندس باقری کارآفرین الهام بخش با اندیشه ای پویا و نگاه کارا، مردی که با وجود تحریم های بین المللی و کمبود زیر ساخت ها و دولتی بودن و عدم توجه کافی به بخش خصوصی، هرگز تسلیم شرایط محیطی و مکانی نشد و بر این جمله صحه گذاشت که «دنیای خواستن محصور شدنی نیست.»
ایجاد ارتباطات قدرتمند و گسترده در دنیای تکنولوژی و اطلاعات برای توسعه کسب و کار و پیشرفت صنعتی در سرزمینی عاق از ثروت های خدادادی خویش، تعامل گری توانمند و عاشقی بی بدیل در دنیای کارآفرینی را آفریده است. یادگیری مداوم، به روز شدن متداوم و بکارگیری اطلاعات جدید در سیستم بین المللی دنا صنعت فاکتورهایی است که هرگز به بوته فراموشی سپرده نشد تا فاتح چکاد کارآفرینی ایران سترگ، چکامه پیشرفت را بسان چکاوکی بر فراز دنای همیشه سرافراز چکامه سرا شود.
دست مریزاد بر این شور و شعور و تلاش!
گردباد گام های این صنعتگر در دیار کهگیلویه و بویراحمد، چالش های شبیه به هم پیشروی کارآفرینان را صیقل داد و با بکارگیری تاکتیک های مختلف فنی و صنعتی در رویارویی با حل این پازل پیچیده به این نکته آموزنده دست یازید که: سعی نکنید مسئله را تغییر دهید تا راه حل آن آسان شود بل مسئله را با تعمق مطالعه و متفکرانه بررسی نمایید، تکنیک های مدیریتی بکارگرفته شده را با عنایت به شرایط خاص منطقه ای و ملی تنظیم و تغییر دهید. آنگاه نتیجه این خواهد بود: کارآفرین شایسته ملی
بهره گیری از فرصت های پیش رو با تکیه بر این نقطه نظر که «همه فرصت ها را نمی توان بدست آورد و اگر یک فرصت خوب را بدست آورید کافیست». پاسخی منطقی بر تفکر نادرست کسانیست که سعی دارند با پیمودن ره صد ساله در یک شب که متاسفانه با شرایط ناپایدار اقتصادی و منش دلالی در کشور رسوخ کرده در ادوار گذشته پلکان ترقی را بپیمایند. در دنا صنعت الفبای توانستن با رعایت اصول علمی و عملی صنعت به زیبایی صرف شده است و ماحصل آن: در کوچکترین استان کشور بزرگترین کارآفرین ملی بیرق اشتغال زایی را بر شانه های باد به اهتزاز در می آورد.
تلاش و تکاپوی شبانه روزی با هدف تضمین آینده ای امن و با ثبات برای مشاغلی که کارگران با اتکا به این صنعت نان را بر خوان پر ضیافت صمیمانه ی خانواده می گذارند. صدها خانوار در شرکت دنا صنعت خانواده بزرگی را شکل داده اند که با مدیریت جناب مهندس باقری همدل و همزبان به توسعه پایدار استان کهگیلویه و بویراحمد و بالطبع ایران اسلامی می اندیشند.
مدیریت مجتمع بین المللی دنا صنعت رهبر مجموعه بزرگ و سترگی ست که بر مبنای ارزشها تصمیم گیری می نماید نه بر اساس تعصبات، در تنیجه کارآفرین برتر ملی از پایتخت طبیعت ایران زمین راهی پایتخت کشور می شود و مورد تشویق، تقدیر و تکریم مسئولان ملی قرار میگیرد.
بنابراین سزاست که بگوییم: خسته نباشی کارآفرین شایسته!
شایسته است بنویسیم فرزندان پر افتخار قوم لر موفقیت را با پارامترهای مختلفی هجا می نمایند. فرزندی از این قوم با مولفه های زیر به این مهم دست یافته است: کار تیمی، نوآوری مستمر، دسترسی ساده تر به اطلاعات، تغییرات پیوسته در فن آوری، مدیریت مدبرانه، ایجاد انگیزش در کارکنان، تمرکز بر معیارهای کلیدی، وسواس در رقابت، سرمایه گذاری در منابع توانمند انسانی، اهمیت تبلیغات، ساخت محصول مطابق با واقعیت بازار هدف، ارتباطات انسانی، حذف حاشیه ها و …. عوامل مهمی ست که بر گونه های گر گرفته ی جوان کهگیلویه و بویراحمدی عرق تلاش و خاک موفقیت نشسته است.
به هر روی، دنا صنعت نامی بلند در صنعت ایران و حتی خاورمیانه است که به خود اجازه نمی دهد در غوغا سالاری حاشیه ها گم شود، مدیریت این مجموعه موفق تمرکزشان را بر تصاویر بزرگتری معطوف نموده و با نگاه عمیق به جلو بر تفکر برنامه ریزی برای آینده است. راهی که امروز هموار شده و سرمایه گذاران داخلی و خارجی میتوانند بر سایه سار امنیت و وجود زیرساخت ها برای سرمایه گذاری در این استان که به واقع بهشت سرمایه گذاران است، تأملی عمیق داشته باشند.
مردم این دیار خاک قدوم هر سرمایه گذاری را توتیای چشمان خویش می نمایند. ما هم باور با جناب باقری این تاکتیسین برنای بویراحمدی در توسعه ی پایدار بر این باوریم که: «قهرمانان زاده نمی شوند، ساخته می‌شوند.»
در فرجام: امیدواریم هر روز در این بزم گاه صنعتی شاهد عزم توسعه و رزم شکوفایی باشیم. کارآفرین ملی استان کهگیلویه و بویراحمد گام بزرگی را برداشته که سبب گسترش صنعت در استان خواهد شد و ثابت نموده که می توان تا بیکران آسمانها اوج گرفت.
سلامتی و شادکامی را برای این عزیز و دیگر سرمایه گذاران ملی مسألت می نمائیم.
والعاقبه للمتقین

ئیس منابع طبیعی بویراحمد گفت: با همکاری نیروهای مردمی و مأموران منابع طبیعی، آتش‌سوزی ۵۰ هکتار جنگل‌های راهمالی یاسوج مهار شد.

سعید نظری اظهار کرد: آتش سوزی گسترده که در جنگل‌های راهمالی یاسوج از روز گذشته شروع شده بود امروز ظهر به همت همه نیروهای پر تلاش منابع طبیعی شهرستان بویراحمد، یگان حفاظت از منابع طبیعی استان و نیروهای مردمی مهار شد.

این مسئول با بیان علت آتش‌سوزی گفت: علف‌هایی به نام بهمن که در اصطلاح محلی به آن‌ها پیوار گفته می‌شود با کمترین جرقه‌ای آتش می‌گیرند و همین موجب آتش‌سوزی گسترده تاکنون در جنگل‌های استان کهگیلویه و بویراحمد و به ویژه در شهرستان بویراحمد شده است.

وی با انتقاد از اینکه در فصل بهار اجازه چرا در این مناطق داده نمی‌شود، افزود: اگر اجازه دهند که دام در فصل بهار وارد مراتع شود و از این علف‌ها که به واقع انبار باروت هستند استفاده کنند اکنون مشکلات آتش‌سوزی گسترده را در مراتع نخواهیم داشت.

نظری به آتش‌سوزی در این منطقه که سطح آن تا تولگهی و دره‌گلی و فیروزآباد گسترده است اشاره کرد و گفت: آتش ظهر امروز با تلاش گسترده خاموش شد.

احسنت به این بینش ؛ بصیرت وشجاعت

.مانی که هاشمی برای این انقلاب زجر و زحمت میکشید تو کجا بودی که حالا اومدی درباره هاشمی که از ذخایر انقلاب هست صحبت میکنی تازه تو اون موقع یا دنیا نیومده بودی یا هم اگه دنیا اومده بودی داشتی شیر میخوری و بوی شیر از دهانت میومد اصلا تو کجا و این حرفها برو بجای این که داری دنبال مردم صحبت میکنی برو به فکر جوانان بیکار و مردم محروم و فقیر قلعه رئیس باش چرا زمانی که رحیمی را گرفتند چیزی نگفتی

هرکس بلندشده نظرمیده

روحانیت به تیپ و ظاهر نیست
روحانیت نوعی تفکر است که بعضی آن را با برگزاری نماز و ذکر مصیبت و برنامه های عزاداری اشتباه گرفته اند
حاج آقا به شما پیشنهاد میکنم با افزایش مطالعه در زمینه جامعه شناسی سطح سواد خود را بالاتر ببرید

تو ا...

لطفا لقمه به اندازه دهانت وردار

جواب ... خاموشیت

ای خدا د بسه

رمانده انتظامی شهرستان بویراحمد گفت: سهل‌انگاری پدر بزرگ در نگهداری از اسلحه جان نوه دو ساله‌اش را در شهرستان دنا گرفت.
منطقه کهگیلویه و بویراحمد، اردوان ارسلان‌پور افزود: ماموران پاسگاه انتظامی پاتاوه شهرستان دنا عصر روز پنج شنبه ۲۲ مرداد ماه پس از دریافت خبری مبتنی بر تیرخوردگی با اسلحه گرم در روستای «بن زرد» به محل حادثه اعزام شدند.

وی اظهار کرد: در تحقیقات ماموران مشخص شد فرد تیر خورده دختری دو ساله است که پس از اصابت گلوله تفنگ شکاری به سرش در دم جان باخته است.

مهشید به همراه محمد پسرعمه ۱۲ ساله‌اش در خانه پدربزرگشان سرگرم بازی بودند که محمد دور از چشم دیگران و در نتیجه سهل‌انگاری صاحب سلاح در نگهداری آن، حین بازی با اسلحه شکاری ماشه را چکاند که متاسفانه گلوله‌ای از آن خارج شد و به سر مهشید برخورد کرد و این طفل در دم جان باخت.

حیف ن.

حیف صد حیف که تر... افتاده!!!!!!اونوقت می گویند شمارا توصیه می کنم به تقوای الهی بعد شم شروع می کنند به ... .مسلمان حرمت مسلمان را نگهدار ،این از آیین اسلام و نماز است.

حاج اقا هم باید حرفش رابزنه مگه قراره همه ثناگوباشند

اخ وبخت هاشمی،خدایا دبکش.

کی از ا..خواسته

همه نظر میدهند اما تا حاج اقا نظر میدهنو بعضی که سواد ی ندارند عق
فقط تخریب میکنند
درود بر صلواتی وهمه امامن جمعه خوار چشم منافقین دخلی۱

بابا جون ///.

بقول مهندس بازرگان : ان که به ما نریده بود . کلاغ دم بریده بود

واقعا بصیرت مدار هستید

بصیرت شما تا اوج افلاک رسیده چه قدر با سواد و با سیاست ./.

من خیلی هم طرفدار آقای هاشمی نیستم،رای قطعی قون قضاییه را هم درباره هرشخصی قابل اجرا می دانم. البته زمینه نقد احکام دادگستری هم نباید از بین برود، اما این پسر بچه امام جمعه در جهل مرکب به سر می برد بزرگترهای او باید مثل اون پسر بچه ای که به ملا نصرالدین جسارت کرد مواظبش باشند که سرش بر باد نرود.بنظرم حرفهاش هم دور از تقوایی است که خودش طوطی وار اول خطبه مردم را به آن توصیه می کند.نکند مانند توهین کنندگان بن شهید بهشتی زمانی متوجه شویم که زمینه جبران و اصلاح نباشد و فقط تاسف بخوریم.

سلام فصل الختام نهایی بایدقانون باشدوخانواده هاشمی که ادعای انقلابی بودن دارندمسلماازاین قاعده مستثنی نیستن ونبایدباشن.مرحوم امام رضوان الله علیه هم نظرشان همین تبعیت ازقانون بود